دریادار دکتر مدنی، امیری نامدار، افسری ملی و هوادار راستین دکتر محمد مصدق، اثرگذار در به ثمر رسیدن انقلاب، پذیرای مسئولیت های خطیر و کلیدی چون فرماندهی نیروی دریایی کشور، وزارت دفاع، استانداری خوزستان در دولت موقت، و نامزد نخستین انتخابات ریاست جمهوری و نفر دوم با کسب رای میلیونها ایرانی، و نماینده نخستین مجلس شورای پس از انقلاب از کرمان، که در نهایت با برچسب های ناگوار بدخواهان و رقیبان و بد اندیشان مجبور به ترک میهن شد و 26 سال را در غربتی جانکاه گذراند و در سرزمین بیگانه چشم از جهان فروبست.
نقش دریادار مدنی در دوران استانداری خوزستان و برخورد هوشیارانه او با گروههای مسلح تروریست سازمان داده شده از سوی صدام حسین به منظور جداسازی خوزستان از پیکر ایران، یکی از بزرگترین نقش آفرینی های او در بحرانی ترین شرایط کشور بشمار می آید. دکتر مدنی در کار پژوهش و در مقام استادی دانشگاه نیز از چهره های موفق بشمار می رفت و آثار ارزشمندی از خود بجای گذاشته است.
در تمامی طول زندگی صادقانه و سازنده اش، تنها یک نقطه ضعف برای او می توان برشمرد، که بر پایه توطئه ای ماهرانه بمنظور ضربه زدن براعتبار و موقعیت او، از خوش باوری او بهره جستند تا ناخواسته در گیرش سازند. صورت حسابهای انتشار یافته به روشنی حکایت از آن دارد که آن مرد فقط برای کمک به آوارگان وطن در دیار غربت عمل کرده بوده است. با این حال، دوستان و یاران مبارز ملی او هیچگاه نتوانستند با این پدیده بگونه ای مثبت کنار بیایند.
اینک در شرایطی که همیشه مرگ بی نامان با هیاهوی فراوان در این دیار برگزار می شود، درگذشت نامداران باید در سکوت و سوگ پنهانی سوگوارانش برگزار شود.
به یقین نام نامی شادروان دکتر احمد مدنی، در تاریخ ارتش نوین ایران به عنوان افسری والا، فرماندهی کارآ، استادی دانا و مبارزی توانا همچنان می درخشد.
ما درگذشت این چهره ارزشمند را به خانواده بردبار و گرانقدرش و همه ملت ایران تسلیت می گوییم و امید آن داریم که بتوان در نشست هایی درخور، درباره سیر زندگی سازنده او سخن گفت. روانش شاد باد.
جبهه ملی ایران
24 بهمن 1384
به نام خداوند جان وخرد
چشمهاى خيره
فانوسهاى خاموش
و
تاريكى مطلق
كسى ميگفت تو خواهي آمد
روشنايى در دستان تو خواهد بود
به فردا تلنگري ميزني
و عشق را سر ميكشي
نو را پيمانه ميزكني
و زندگي را تقسيم ميكني
و هنگامه لمس اين تاريكي ما سراسيمه انتظار ميكشيديم