انتخابات خرداد سال هشتاد هشت بدون شک در تاريخ مبارزات رهايی بخش ملت ايران از سلطه نظام های خودکامه، رخداد سترکی است که ميتواند روند سياسی ايران و منطقه خاورميانه را تغيير دهد.
امواج انسانی بامداد بيست و پنج خرداد، دراعتراض به تقلب انتخاباتی مقام معظم که ميبايست شخصی عادل، با تقوا امانت دار و مدبر باشد، هشداری بود به اجزاء نظام مافيائی که دوران خودکامگی، عوام فريبی وسوء استفاده از منابع ملی بسر آمده است. اما اين هشدارمورد توجه مقام معظم قرارنگرفت وايشان بجای خرد ورزی و تدبير، حکم کشتار مردم را بدست آدم کشان حرفه ای ميدهند.
حکم اجازه قتل عام، پايان وابستگی عاطفی دينی وملی بين مردم و نظامی است که ناخدای آن نتوانست کشتی ای را که در اختيار اوگذارده شده بود به ساحل نجات برساند. بيست وهفت خرداد سال هشتاد هشت روزفتوی قتل عام ايرانيان معترض پايان مشروعيت نظام و آخرين برگ تاريخ خودکامگی در ايران خواهد بود، که با درخشش فروغ آزادی در پرتو خونهای فرزندان ايران که با حکم مقام معظم، سطوح کوچه و خيابان های شهرها و روستا های ميهن ما را گلگون ساختند.
«پيروان ولايت» برای اثبات مشروعيت نظام در مقابله با اعتراضات ميليونی مردم، به بهانه تجليل و تکريم از آيت الله خمينی در سالگرد رحلت ايشان هزاران نفر از بسيجيان و وابستگان نظام را با هزينه کردن ازبيت المال مردم از شهر و روستا های سراسر کشور به تهران منتقل کردند. و با دادن شعارهای انحرافی حتی مانع ازسخنرانی نوه آيت الله خمينی شدند. خوشبختانه مقام معظم ازايشان دلجويی کردند! وبياناتی ايراد نمودند که مردم ايران مدت بيست سال است آنها را اززبان ايشان شنيده اند.
رهبرمعظم، اسلام ناب را« اسلام ظلم ستيز، دفاع از حقوق پا برهنه گان و مستضعفان» ميدانند. همان اسلامی که آيت الله خمينی درنوفل لوشاتو کرارا وعده آنرا به همه اقوام ايرانی داده بودند. اما اسلامی که نظام حاکم به ما ايرانيان ارائه ميدهد چيزی جز دروغ گويی، ستمکاری، تضييع حقوق پا برهنه ها و مستضعفين، فريب و رياکاری، خرافات ، حيف و ميل بيت المال و مال اندوزی پيروان ولايت، نميباشد.
رهبر معظم مشابه سخنرانی های پيشين خود فتنه و بحران درکشتی نجات مردم زجر کشيده ايران را توسط «صهيونيست های غاصب، امريکای جنايتکار، مزدوران قدرت های گوناگون ومخالفين ومعاندين امام اعلام ميدارند». و چون خودشان معصوم و مافوق قوانين می باشند اختيار دارند «پيروان ولايت» را از همه نابسامانی ها، تبه کاری ها وجنايت های مکرر مبری بدانند.
رئيس جمهورانتصابی ايشان هم مدعی است «حکومت جمهوری اسلامی، مردم سالارترين حکومت عالم ميباشد! و رهبری عزيز، برای صيانت هوشمندانه از آرای مردم و مقاومت و ايستادگی در برابر فشار همه قدرت های فاسد می ايستد». او گفته آيت الله خمينی «که ميزان رای مردم است» را به « ميزان وضع فعلی افراد است» تغيير ميدهد.
«اين که عده ای با تکيه بربيت المال زندگی اشرافی بسازند ازنظر ملت محکوم هستند». البته ايشان اعضاء و مشاورين بيت رهبری و وابستگان خود و سرداران سپاه اسلام را از اين امر مستثنی ميداند.
عملکرد يکساله رئيس جمهور منصوب که علاوه بر نابسامانی های ملی، گسترده گی فقر، بيکاری، خودفروشی مهاجرت، حيف و ميل و بخشش های بی دريغ بيت المال، لزوم رسيدن به مردم سالاری را بازداشت صد وهفتاد روزنامه نگار، صد وسی پنج سال زندان برای بيست و دو روزنامه نگار، توقيف بيست و سه روزنامه، دويست سال محروميت از روزنامه نگاری برای شماری از روزنامه نگاران ايران و کشتار بی دريغ مردم معترض ميداند.
احمد خاتمی امام جمعه مشهد، همان امامی که مردم را اراذل و اوباش ميداند نيز در اين نمايشنامه سهمی دارد.« مقام معظم رهبری است که کشتی انقلاب را در دنيای طوفان زده دنبال کرده و در ساحل نجات قرار داده است!» و اضافه ميکند که «انقلاب مشروطه را عالمان بزرگی همچون شيخ فضل الله نوری بر پا کردند».
پس از افشای اين واقعيت که مردم و مورخين تا سخنرانی ايشان از آن بی اطلاع بودند ميگويد: «نگاه ما به ولايت فقيه تنها نگاه به يک رهبر سياسی نيست. نگاه به امام زمان است. ولايت فقيه جانشين عام امام زمان است. ملت ما به فضل خدا تا آخرين نفس و قطره های خونشان حامی ولايت هستند».
البته مقصود ازملت در کلام ايشان بسيجيان و مزدورانی ميباشند که با ماشين بسيج و با تعهد به ولايت، جلو چشمان حيرت زده مردم عابری را زيرماشين ميگيرند و از روی آن عبورمينمايند، باشند. جنايتکارانی که به دختران و پسران بازداشت شده تجاوز ميکنند و بعضی از آنها را مثل ترانه موسوی به آتش ميکشند تا جنايات خود را از ديد مردم پنهان نگاه دارند.
«دشمنان ميگويند فضای جامعه فضای پليسی است! حال بايد گفت شما اراذل واوباش را به جان مردم انداختيد و در تهران آشوب ايجاد کرديد». «پرچم اين انقلاب توسط رهبری به دست امام زمان سپرده خواهد شد».
آيت الهی که به نظرميرسد حتی نهج البلاغه را نخوانده يا به مضمون آن توجه نکرده و نميداند که امام علی(ع) درمورد حقوق مردم و مهربانی با آنها چه سفارشاتی به مالک اشتر کرده است، او چگونه ممکن است ادعای مسلمانی بکند و از نظامی دفاع کند که در برابر درخواست مسالمت جويانه مردم از مقام معظم برای باز ستانيدن حقوق پايمال شده خويش با چاقو و باتوم و گاز فلفل بسيجيان مزدور پيرو ولايت روبرو شوند. چگونه انتظار دارد امام زمانی که نياکان و پدران و مادران ما به ما گفته اند امام زمان مظهرعدالت، مهربانی و برابری ميباشد، پرچم اسلام را از دست کسانی بگيرد که دست های آنها به خون جوانان بي گناه آعشته شده است که حتی حاضر به دادن جنازه ها به پدر و مادرهای آنان نيستند.
کشتی نظام با اين عملکرد هيچ گاه به ساحل نجات نرسيده وهرگز نخواهد رسيد. کشتی، ناخدايان و مسافرين آن که به گفته احمد خاتمی«آفريننده تجليات پرعظمت و پرشکوه نهم ديماه و بيست و دوم بهمن ميباشند!» درشرف فرو رفتن در منجلابی هستند که پيش از آن نيز خودکامگان و ستم گران تاريخ درآن فرو رفته اند. چه ميتوان کرد که چشم های سردمداران نظام توان ديدن واقعيات را ندارند؟ مردم بطور مسلم پاسخ اين سؤال را ميدانند. دير نخواهد بود