اگرچه هميشه اعراب ادعاهاي واهي را عليه جزاير سه گانه و حاکميت ارضي ايران مطرح کرده اند اما ادعاهاي اخير آنان در اجلاس دمشق برخلاف گذشته دامنه دار شد. به خصوص اين بار حرکت هاي خودجوش ميان ايرانيان عليه اعراب جنوب خليج فارس بيش از گذشته بود. درباره دلايل استمرار ادعاهاي اعراب عليه حاکميت ايران دکتر باوند تحليل خود را ارائه کرده که آن را مي خوانيد.شکي نيست که امريکا سياست ترضيه خاطر اعراب و بسيج آنها در قبال ايران از يک سو و همچنين سپر دفاع موشکي در مقابل ايران را از سوي ديگر در پيش گرفته است زيرا به اعتقاد آنان، ايران تهديدي است براي امنيت منطقه.در تاريخ ديگري نيز امريکا براي تشديد اين موضوع، خطر هلال شيعه (عراق، سوريه، لبنان و ايران) را مطرح کرد تا بتواند اعراب را بيشتر در قبال ايران بسيج کند.بنابراين، اين امر به مساله بسيج اعراب در رابطه با ايران از يک سو و از سوي ديگر در رابطه با تغييراتي در ترتيبات سياسي عراق نيز برمي گردد که در قطعنامه «شرم الشيخ» نيز منتشر شد.در واقع سياست امريکا در مورد ترضيه خاطر اعراب و بسيج آنان در قبال ايران به چند دليل برمي گردد؛
1- آينده عراق از جمله بازنگري در مورد قانون اساسي که جايي فراتر از آنچه الان براي سني ها وجود دارد در نظر گرفته شود.
2- استراتژي بعث زدايي را متوقف کنند و آنان در ساختار حکومت عراق مشارکت داشته باشند.
3- مبارزه با نفوذ ايران و اينکه عامل اصلي بحران هاي موجود در عراق، ايران است. به خصوص اينکه رويدادهاي اخير در بصره و برخورد با گروه شيعيان وابسته به مقتدا صدر ادامه اجراي همين سياست است.
از طرفي بارها امريکايي ها موفق شده اند بسيج اعراب را در قبال اينکه دسترسي ايران به سلاح هسته يي تهديدي است براي امنيت منطقه و از جمله کشورهاي عربي، انجام دهند. در مقابل دولت ايران نيز به دنبال اين بوده که سياست دوستانه يي را با اعراب در پيش گيرد، از جمله سفر محمود احمدي نژاد به عنوان رئيس جمهور ايران به شوراي همکاري خليج فارس در دوحه امارات متحده عربي نيز به همين منظور بود که در آنجا نقشه خليج عربي وجود داشت و مطابق معمول نيز قطعنامه يي عليه جزاير سه گانه ايراني صادر شد.
ولي حضور ايران در اجلاس اتحاديه عرب در دمشق هيچ ضرورت خاصي نداشت. به خصوص در مورد اينکه؛
1- اظهار نظر عمرو موسي دبيرکل اتحاديه عرب در مورد جزاير سه گانه ايراني، 2- صدور بيانيه يي توسط اتحاديه عرب در مورد ادعاي مالکيت و حاکميت نسبت به جزاير ايراني و 3- نظر معمر قذافي رئيس جمهور ليبي که پيشنهاد کرده مساله جزاير سه گانه ايراني به ديوان بين المللي ارجاع داده شود، بايد گفت در مورد جزاير سه گانه ايراني، رويه اعراب بر اساس يک «تفکر قبيله يي» است يعني صرفاً بدون اينکه توجهي به حقانيت تاريخي، حقوقي و سياسي ايران داشته باشند، صرفاً به دليل اينکه طرف ادعاي نسبت به جزاير سه گانه ايراني يک کشور عربي است، همواره بدون چون و چرا اقدام به حمايت کرده و تنها قطعنامه يي که با اتفاق آرا در اتحاديه عرب به تصويب رسيده در مورد سه جزيره ايراني بوده است.حتي در مورد اسرائيل هيچ گاه آنان نتوانسته اند اتفاق نظر داشته باشند و همچنين در مورد ساير مسائل کشورهاي عربي.بنابراين حضور منوچهر متکي وزير امور خارجه ايران در چنين جلسه يي که صدور چنين قطعنامه يي عليه جزاير ايراني در آن قابل پيش بيني بود، به دليل اينکه در اجلاس هاي قبلي نيز اتحاديه عرب چنين امري را همواره انجام داده است، ضرورتي نداشته و در اين اجلاس نيز اتحاديه عرب گامي فراتر گذاشته اند.نه تنها آقاي عمرو موسي دبيرکل اتحاديه عرب اظهارنظر کرده، آقاي قذافي رئيس جمهور ليبي نيز پيشنهاد خود را مطرح کرده، بلکه با صدور بيانيه يي بار ديگر ادعاي واهي خود را نسبت به جزاير سه گانه ايراني اعلام کرده اند و حضور و سکوت آقاي متکي از ديدگاه برخي به عنوان رضايت تلقي مي شود.حق آن بود که منوچهر متکي وزير امور خارجه ايران در همين اجلاس دمشق، شديداً به اين تصميم خلاف واقعيت و غيردوستانه اعتراض مي کرد. بنابراين اظهارنظر بعدي نمي تواند اثرات حقوقي و سياسي ناشي از حضور وزير امور خارجه ايران را در اين اجلاس و سکوت وي در قبال صدور بيانيه يا اظهارنظرهايي از سوي برخي مقامات شرکت کننده در اين اجلاس را جبران کند.همچنين بايد اين نکته را نيز يادآوري کنم که اظهار يا ارجاع به ديوان بين المللي دادگستري نيز منوط به رضايت طرفين اختلاف است و يک طرف نمي تواند موضوعي را به داوري يا ديوان بين المللي دادگستري ارجاع کند. ضمن اينکه صدور قطعنامه ها، به مفهوم توصيه است و صدور بيانيه ها به مفهوم اعلاميه است، يعني ظاهراً بيانيه ها يا قطعنامه جنبه توصيه و اعلام قصد و نيت بانيان را بيان مي کند ولي از لحاظ حقوق کنوانسيون بين الملل، آنچه اعتبار اسناد حقوقي است، مربوط به عنوان آن نيست بلکه ناظر به متن آن اسناد حقوقي است چنانچه در بيانيه الجزاير که بعد از گروگانگيري بين ايران و امريکا به تصويب رسيد، متن اين بيانيه از قوي ترين بيانيه هاست.
بنابراين با صدور بيانيه هاي پي درپي از سوي کشورهاي عربي در اجلاس ها و همايش هاي اين کشورها عليه جزاير سه گانه ايراني در درجه نخست استمرار ادعاي طرف کشورهاي عربي وجود دارد. يعني حمايت از امارات متحده عربي است که مکرراً در اجلاس هاي عرب چنين قطعنامه يي صادر مي شود. در درجه دوم آنان مي خواهند از تحقق مرور زمان به نفع ايران جلوگيري کنند. در درجه سوم، به عنوان يک ابزار فشار در مقابل ايران اين مساله را پايدار نگه دارند و در نهايت، با توجه به اينکه شيخ نشين هاي عضو اتحاديه عرب قبلاً در يک تعارض و اختلافات قبيله يي بودند، امارات متحده عربي سعي کرده است از جزاير سه گانه ايراني، به عنوان يک محور وحدت بخش بين شيوخ عضو اتحاديه عربي استفاده کند.