نقدی بر منشور همبستگی و سازماندهی برای آزادی (مهسا)
ملت سرافراز ایران،
ما جمعی از ملیگرایان و میهندوستان ایرانی بر خود لازم میدانیم نسبت به منشوری که اخیرا توسط جمعی شش نفره تحت عنوان ائتلاف همبستگی منتشر شده است، نکاتی اعتراضی را بنا بر اصول و معیارهای ملی و دیدگاههایمان ارائه نماییم. بدیهی است از صدر تا ذیل منشور انباشته از نقطه نظراتی است که تضعیف کننده تمامیت ارضی، هویت ملی، یکپارچگی میهنی و حاکمیت ملی است که در ادامه فهرستوار اشکالات عمده و بنیادین این منشور ذکر خواهند شد:
۱- در منشور پیشنهادی هیچ اشارهای به ملت ایران دیده نمیشود اما بر واژگانی از قبیل قوم و واژه مجعول اتنیک تاکید شده است. در حالی که کشورهای جدید و چندپارچه اروپایی متاثر از ناسیونالیسم قرن نوزدهمی در همه سطوح سیاسی و اجتماعی بر استفاده از عنوان یک ملت واحد تصریح دارند؛ اما عوامل ائتلاف در استفاده از این عنوان ضروری و بایسته برای ملت همبسته و کهنسال ایران، با پیشینه همبستگی ملی چندهزار ساله، ابا داشتهاند. ملت ایران واحدی یکپارچه و تجزیهناپذیر بوده و یگانه ملتی است که در این سرزمین موجود است.
۲- منشور با درج لوگویی رونمایی شده که با نمادهای فراوان و اصیل ایرانی از جمله پرچم کهن و زیبای شیر و خورشید نشان، درفش کاویانی یا موارد مشابه هیچ نسبتی ندارد. لوگویی که بیشتر به نماد سازمانی گروههای مارکسیستلنینیست یا سازمانهای مدافع حقوق رنگینپوستان امریکایی شباهت دارد تا کشوری با چندهزار سال تاریخ و با انقلابهایی از خیزش کاوه آهنگر تا انقلاب شکوهمند مشروطه.
۳- در این منشور به زبان مادری و اقوام اشاره شده است، اما دریغا که رکن رکین ملیت ایرانی یعنی زبان ملی و میانجی فارسی در آن جایگاهی نداشته است. گویا صحبت از کشوری دگر است و نه ایران. گوییایران زبان ملی و تاریخی نداشته است. گویا کشوری به نام ایران قرار است که تازه تاسیس شود.
۴- در منشور فوق هیچ اشاره مشخصی به تمامیت ارضی نشده است. تنها از یکپارچگی سرزمینی آن هم مشروط شده به پذیرش گوناگونی زبانی، قومی (آن هم با در پرانتز نهادن مفهوم وارداتی اتنیک که هیچ ارتباطی با همزیستی چندهزار ساله اقوام ایرانی ندارد)، مذهبی و فرهنگی ذکر شده است. اساسا تمامیت ارضی مشروط به هیچ شرط و شروط یا حتی انتخاباتی نمیتواند باشد و تضعیف آن در این منشور و با ذکر واژه مجعول و بیگانه با ایرانِ «اتنیک» گویای نقش قدرتمند افراد و جریانات واگرا و منفصل از هویت ایرانی در معماری این منشور ضد ملی است.
۵- در بخشهای مختلف متن منشور اثرات و ردپای ایدیولوژی مارکسیسم لنینیسم اعم از تجویز حق تعیین سرنوشت ملل (اقوام) به شکل واگذاری اختیارات بی حد و حصر استانی و بویژه ناحیهای و باورمندی به ستم ملی (تبعیض تاریخی) دیده میشود حتی به استانهای محروم نگه داشته شده اشاره شده که تلویحا تاکیدی بر ادعای وجود ستم ملی (تبعیض تاریخی) در ایران است که نمایانگر باورهای ایدیولوژیکی است که دستاوردش در ۸۰ سال اخیر برای ایران ترویج ارتجاع، ممانعت از توسعه و زمینهسازی برای جنگهای قومی قبیلهای بوده است. ترویج این گفتمان خطرناک و سمی و باطل شده در دنیای متمدن را قویا محکوم میکنیم.
۶- در منشور مذکور بر تعیین نوع حکومت در همهپرسی تاکید شده است اما در ادامه بر مواردی تصریح شده که جز اصول تاسیسی یک کشور میباشند از جمله تمرکززدایی و اعطای اختیارات استانی و بویژه ناحیهای. در واقع پیش از برگزاری همهپرسی در این زمینه تصمیمگیری شده که میتواند در هر شرایطی توسط گروههای قومی مسلح مورد استناد و سوءاستفاده قرار گیرد.
۷- تمرکززدایی از قدرت با سپردن اختیارات مالی، اداری و سیاستگذاری به استانها و نواحی قبلا در حکمرانی به مانند فدرالیسم امتحان خود را به شکل فاجعه باری پس داده و باعث بهره برداری رقابتی از رودخانهها و آبخوانها، چرای بیرویه دام، کاهش تنوع زیستی، بهرهبرداری از معادن و جنگلها و کشاورزی بیضابطه شده است؛ به نحوی که با هزینههای اجتماعی و سیاسی فراوانی مجبور به وضع قوانین ملی بازدارنده شدند. گرچه وضع وخیم حوضههای آبخیز و آبریز رودخانهها، خشکی تالابها، از بین رفتن وسعت جنگلها، برداشت بی رویه معادن، حاشیهنشینی و مشکل تامین آب آشامیدنی با کیفیت خصوصا شرق کشور ناشی از سیاستگذاری غلط حاکمیت فعلی است ولی اختیارات استانی بدون اهرمهای کنترل کننده مرکزی به مانند طرح آمایش سرزمین، سهم برابری در موارد مذکور دارد. در واقع این رویکرد به دلیل اجبار به استقلال مالی استانها ناقض توسعه پایدار و عدالت محیط زیستی است.
۸- پذیرش پروتکلها و میثاقهای بینالمللی و یا تعیین نسبت با آنها کارویژهای است که بر عهدهی دولتها و مجلسین ملی منتخب مردم و براساس ضوابطی همچون مصالح عالیه ملی و قانون اساسی است. طرح این موضوعات نقض آشکار حقوق دموکراتیک ملت ایران و حاکمیت ملی است.
۹- در متن منشور تاکید بیموردی بر مذاکره با کشورهای خارجی شده است که مشخص نیست اساسا مبنای درج چنین موضوعی که به طور ماهوی یک ابزار است، در منشوری که باید گویای اصول کلی باشد چیست. اما در این مورد هم صرفا به مذاکره با کشورهای دموکراتیک اشاره شده که باتوجه به اینکه کشورهای دموکراتیک خاصه در خاورمیانه بسیار معدود هستند، طرح این موضوع نه تنها با واقعیت همخوانی ندارد بلکه نمایانگر عدم آشنایی اعضای ائتلاف همبستگی با رئال پولیتیک و واقعیات سیاسی دنیای پیرامون ایران است. به نظر میرسد اعضای ائتلاف علیرغم همه تجربیات ناکام امید بستن به دولتهای خارجی، همچنان بر این رویه به عنوان یک خصیصه هویتی برای خود تاکید دارند و دچار این خوشخیالی هستند که سیاست خارجی کشورهای دموکراتیک را هم نه منافع ملی آنها که پارهای ارزشهای جهانشمول تعیین میکند.
در پایان یادآور میشود که فحوا و جهتگیری این منشور با مطالبات واقعی ملت ایران که شاخص آن شعارهای عمدتا ملیگرایانه هممیهنان از زاهدان تا کردستان تا تهران و ایذه و رشت و…است تضاد بنیادین و آشتیناپذیر دارد. امید که در واکنش به این دست اقدامات ضدملی، شاهد پا گرفتن جریانات ملیگرا و نگارش منشورهایی باشیم که با واقعیات جامعه ایران همخوانی داشته باشند و به آحاد ملت ایران فارغ از تفاوتها و تکثرها اعم از قومیت، دین و مذهب، تیره و نژاد به چشم ایرانیانی با حق حاکمیت مشاع بر جغرافیای این سرزمین بنگرد که دارای حقوق شهروندی برابر هستند.
امضاکنندگان به شرح زیر هستند:
۱- حمیدرضا ابراهیمی
۲- سیامک احدی
۳- سارا اسدی
۴- محمد اسدی
۵- روزبه اسکندری
۶- بابک اسلامی فارسانی
۷- فریدون اعظم زنگنه
۸- میلاد آقایی
۹- بهنام امینی
۱۰- رضا امینی
۱۱- سعید انصاریان
۱۲- اشکان ایمانخان
۱۳- تیرداد بنکدار
۱۴- الیکا بهدری
۱۵- شبنم بهدری
۱۶- علی بهدری
۱۷- کاترین بهدری
۱۸- محمد بهدری
۱۹- وحید بهمن
۲۰- مجید پورخداقلی
۲۱- لیلا پولادی
۲۲- علی پیرهادی
۲۳- آیدین تمهیدی
۲۴- محسن توکلیان
۲۵- بیژن جانفشان
۲۶- کوروش جنتی
۲۷- مهدی حبیبی
۲۸- پوریا حقپناه
۲۹- علی حمید
۳۰- هادی حیدری
۳۱- جواد حیدریان
۳۲- مسعود خالقی
۳۳- آریا خسروی
۳۴- آذر خونانی اکبری
۳۵- داوود دادرس مقدم
۳۶- مهرناز ذاکری
۳۷- عباس رضایی
۳۸- علی رضایی
۳۹- افسانه رفیع مؤمن
۴۰- عباس رنجبر
۴۱- محسن روشنایی
۴۲- مجید دهقان
۴۳- سارا سپاهانی
۴۴- پریوش سرخوش
۴۵- فیروزه سوقیان
۴۶- مهرداد سیدعسگری
۴۷- شیوا شفاهی
۴۸- سارا شفیعی
۴۹- کامران شهبازی
۵۰- مسعود صالحی
۵۱- پیام صفیپور
۵۲- حمیده طالقانی
۵۳- احسان عزتپور قدیم
۵۴- سیاوش غلامی
۵۵- نرگس فداکار
۵۶- مهدی قاسمینژاد
۵۷- مهناز قربانی
۵۸- داوود قرهتپه
۵۹- منوچهر قنبری
۶۰- امین کرمانشاهی
۶۱- محمد کوراوند
۶۲- داریوش مجلسی
۶۳- مصطفی محمددوست
۶۴- بهزاد مخصوصی
۶۵- احسان مرتضوی
۶۶- محمدحسین ملکخطایی
۶۷- آذین موحد
۶۸- بیژن مهر
۶۹- امین میردامادیان
۷۰- حامد میرزاحسینی
۷۱- بابک مینا
۷۲- محمد نازاریان
۷۳- نیما ناصرآبادی
۷۴- بهرام نقیپور
۷۵- آرش نیکخو
۷۶- ساسان هارون مهدوی
۷۷- مسعود هارون مهدوی
۷۸- بهزاد وفاخواه
۷۹- فضلاللّه یاری
۸۰- هدایت یادگار صالحی
آخرین دیدگاهها