بیانیه جبهه ملی ایران: شصت و پنجمین سالگرد قیام ملی و پیروزمند سی ام تیر گرامی باد
شصت و پنجمین سالگرد قیام ملی و پیروزمند سی ام تیر گرامی باد
غروب روز سی ام تیر ۱۳۳۱ هنگامی که انبوه مردم به پا خاسته، پس از پشت سر گذاشتن روزی خونین و دادن ده ها کشته و زخمی و شکست دادن نیروهای نظامی ارتجاع حاکم و بیرون راندن آنان از صحنه، برای اعلام پشتیبانی از دولت ملی، در مقابل منزل مصدق تجمع پیدا کرده بودند، مصدق با چشمانی گریان در بالکن خانه ظاهر شد و ضمن سخنانی که ایراد کرد این جملات را بر زبان راند: « ای مردم من به جرات می گویم که استقلال ایران از دست رفته بود ولی شما با رشادت خود آن را نگهداشتید. ای کاش مرده بودم و ملت ایران را این طور عزادار نمی دیدم… ». شاید در آن روز کمتر کسی توجه داشت که ازدست رفتن استقلال که مصدق به آن اشاره می کرد به چه معناست. ولی امروز که بر بلندای قله زمان ایستاده و به گذشته ای که زیر پای ماست می نگریم و به وقوع حوادث بعدی و کودتای ۲۸ مرداد و اسناد مربوط به توطئه های بیگانگان برای برکناری دولت ملی مصدق که هر روز بیشتر افشاء می گردد، نظر می کنیم، همه درمی یابیم که چگونه مبارزات نهضت ملی ایران به رهبری دکتر مصدق برای کسب استقلال و آزادی این کشور، هر لحظه با مقابله سلطه گران خارجی و عوامل مزدور داخلی آنان روبرو بوده است. سلسله رویدادهایی که به قیام ملی سی ام تیر منجر گردید به اختصار بدین گونه است.
دکترمصدق نخست وزیر دولت ملی در روز دوم تیرماه ۳۱ پس از دفاع موفقیت آمیزخود از حقانیت ایران در مقابل دولت انگلیس در دیوان داوری لاهه به ایران بازگشت. او چند روز بعد هنگام مذاکره با شاه در مورد کابینه جدید خود که باید برای گرفتن رای اعتماد به مجلس هفدهم تازه تشکیل یافته معرفی مینمود خواستار در اختیار گرفتن نیروهای مسلح کشور و پست وزارت جنگ گردید. سمتی که تا آن روز برخلاف قانون در اختیار پادشاه غیر مسئول قرار داشت. برای مصدق مشخص بود که نیروهای مسلح تحت کنترول و فرماندهی دربار تحت نفوذ بیگانگان، به منزله تکیه گاهی برای قدرت های اجنبی و عوامل داخلی آنان و چون اهرمی برای فشار به دولت ملی و اخلال در مبارزه آزادیخواهانه و استقلال طلبانه ملت ایران عمل می کنند. و می خواست که این روزنه نفوذ را مسدود نماید. این خواسته قانونی دکتر مصدق پذیرفته نشد و در روز ۲۵ تیر مصدق به عنوان اعتراض از سمت نخست وزیری استعفاء داد. با منتشر شدن خبر استعفای دکتر مصدق موجی از هیجان و اعتراض سراسر کشور را فرا گرفت. شاه هم فورا قوام السلطنه را به عنوان نخست وزیر به مجلس معرفی نمود. قوام السلطنه با صدور بیانیه ای تهدید آمیز و حاوی جملاتی از قبیل « وای به حال کسانیکه در اقدامات مصلحانه من اخلال نمایند » کوشید تا مردم را از پشتیبانی از دکتر مصدق باز بدارد.
در روز ۲۸ تیر، سی و یک نفراز نمایندگان مجلس متشکل از اعضاء و طرفداران جبهه ملی، مردم ایران را به اعتصاب عمومی جهت پشتیبانی از مصدق در روز ۳۰ تیر فرا خواندند. ساعت ۷ صبح روز سی ام تیر اولین تظاهرات از مقابل بازار و با شعارهای « یا مرگ یا مصدق » و « مصدق پیروز است » آغاز گردید. و در نتیجه تیر اندازی نیروهای نظامی اولین شهید در همان محل به خاک افتاد و پیکر خونینش بر روی تخته و بر دوش مردم قرار گرفت. سیل جمعیت تهییج شده به طرف میدان توپخانه و میدان بهارستان به راه افتاد و نیروهای ارتش با تانک و مسلسل به مقابله با مردم برخاستند. قیام و مقاومت مردم تا عصر آن روز ادامه یافت. و ده ها نفر در کف خیابان ها در خون خود در غلطیدند. سر انجام نیروهای سرکوب گر به خواست ملت تسلیم شدند و حکومت چهار روزه قوام سرنگون شد ودکتر مصدق بر اریکه قدرت باز گشت.
جبهه ملی ایران شصت وپنجمین سالگرد قیام ملی سی ام تیر را گرامی میدارد و به شهدای فداکار این جنبش تاریخی درود می فرستد و این پیام جاویدان قیام ملی سی تیر را گوشزد می نماید که ملت غیور ایران در حمایت از استقلال و آزادی و حاکمیت ملی خود همواره آماده هرگونه ایثار و جانفشانی بوده و میباشد.
سی ام تیر ۱۳۹۶
تهران – هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
آقا دروغ چرا, تا قبر آ آ آ آ
دعای داریوش کبیر: خدا این کشور را، از دشمن، از خشک سالی، از دروغ حفظ نماید.
ایمان اوردن راحت تر از فکر کردن است، از این رو تعداد مؤمنان بسیار
بیشتر از متفکران است. «برتراند راسل»
ایرانی متخصص عزاداری است به اشخاص زنده اهمیت نمی دهد ولی بعد مرگ
از شخص درگذشته امامزاده ای می سازد و خودش هم خادم این امام زاده.
ابتدا فکر کردیم مشکل مملکت نداشتن شاه داناست، بعد فکر کردیم شاید وزیر دانا حلال
مشکلات است. اما واقعیت این است که ملت باید از امید بستن به مرده ها دست بردارند
و زنده ها را دریابند.
مصدق ۵۱ سال پیش مرده است و شاه هم ۳۷ سال است که مرده است.
مثل معروف می گوید: پدر مرده رضایت می دهد اما آش و گوشت دست بردار نیست.
بختیار بختیار بخت یار اخرین شانس ایران برای نجات از دست اهریمن اسلامی بود
اما اقایان جبهه ملی امتناع کردند از یاری او و هیزم کش جهنم ساخته مذهبیون به سر
کردگی اخوند خمینی شدند. این خیانت هرگز فراموش نمی شود و حالا به جای یافتن
راه حلی برای امروز مملکت اسلام زده، بسنده میکنند سالی یک بار ترانه یاد اون روزها
بخیر، روزهای بی غم و درد را سر می دهند روش خوبی برای فرار از مسؤلیت و همیشه
قیافه حق بجانب گرفتن. اگر همسایه ها یاری میکردند – ما حالا سر قدرت بودیم!!!