خوزستان در خروش؛ صدای مردم تشنه لب خوزستان باشیم!
بار دیگر حکومت سرکوبگر اسلامی حاکم بر ایران در پاسخ به مشکلات و مطالبات حق طلبانه ملت ایران به خشونت متوسل شد و با گلوله پاسخ مردم به جان آمده و تشنه لب را داد.
کاربدستان نظام اسلامی حاکم به جای ارسال کمک برای مردم بی آب خوزستان، یگان های ویژه خود را به منطقه اعزام کردند و اعتراضات به حق مردم آن خطه را به خاک و خون کشیدند.
جبهه ملی ایران در این تاریک ترین دوران معاصر تاریخ ایران، راه برون رفت از بحران های فزاینده کنونی را مدیریت ملی و کارشناسی در تمام سطوح میداند؛ امری که این حکومت فاسد، ناکارآمد و عقب گرا از درک و اجرای آن عاجز است.
بایسته است امروز یکپارچه در غالب جامعه مدنی و مبارزات خشونت پرهیز از سیستان و بلوچستان که از کرونا، فقر و خشکسالی؛ و خوزستان که از بی آبی، آلودگی هوا و سایر بحران های اجتمایی و اقتصادی رنج میبرند حمایت کرد و خواهان استقرار مدیریت ملی بجای این مدیریت بی کفایت مکتبی، چپاول گر و ایران ستیز شد.
ایرانی!
به ایران بیندیش؛ چرا که تنها راه برون رفت از این پرانتز سیاه، خلع ید از نظام استبدادی و ایران ستیز کنونی، و استقرار حاکمیت ملت است و این جز با عزم و اراده راسخ باشندگان ایران زمین میسر نخواهد شد.
پیروز ملت ایران
پاینده ایران
جبهه ملی ایران- آمریکا
دوشنبه ۲۸ تیرماه ۱۴۰۰ خورشیدی
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
شلیک به لبهای تشنهٔ خوزستان-جبهه ملی ایران – سامان ششم
نظام جمهوری اسلامی در ایران، پس از گذشت بیش از ۳۲ سال از پایان جنگ هشت ساله بی دلیل و بی سرانجامی که خودشان بر ما تحمیل کردند و با تلفات صدها هزار جان فرزندان این سرزمین و صدها هزار زخمی و معلول، با بهره گیری از حاکمیتی دو گانه، هنوز نتوانسته است بحرانهای سیاسی، کاستیها و مطالبات اقتصادی و اجتماعی ملت شریف ایران را که بی لیاقتی و فساد خودشان بوجود آورده درمان کند. از دیدگاه مردم، مسبب نخست این وضعیت، بی تردید، حاکمیتی است که با خط مشیهای ماجراجویانه در سطح منطقه و برباد دهنده سرمایههای ملی و سیاستهای فریبکارانه نسبت به ملت ایران، ثبات خود را در عدم تغییر و بحرانسازی میبیند. در شرایط کنونی قربانی نخست این سیاستگزاریها مردم جنوب شرق و جنوب غرب کشور، بویژه هممیهنان عزیز خوزستانی ما هستند. همین هممیهنانی که همیشه در درازنای تاریخ پاسدار و مدافع مرزهای ما بوده اند. افزون بر تصاحب و غارت صنایع کشور، بویژه در خوزستان، مانند هفت تپه و صنایع نفت و گاز و پتروشیمی که از دولت میان گروههای مافیایی تقسیم شده است و نه تنها سود آنها را به جیب میزنند، کارگران و کارکنانی را که آن سودهای کلان را برایشان میسازند حتی از حقوق و مزایای حداقلی خود محروم کرده اند و به زیر خط فقر کشاندهاند و اعتراض برحق آنان را با سرکوب و گلوله و زندان پاسخ میدهند. رفتار فجیع جمهوری اسلامی با کارگران مجتمع هفت تپه و صنایع پولاد اهواز، دو مثال دیگر از ناکارآمدی مدیریتی و فساد ساختاری در دیوانسالاری کشور است. نتیجه سدسازیهای غیرضروری و کانالهای انتقال آب رودخانههای بزرگ و پرآب منطقه که به مردم خوزستان هم تعلق دارد، بی اعتنایی به حقآبههای هزاران ساله و نیازهای ساکنان استان تنها برای سود شخصی ز آن خود کردهاند و کشاورزی استان را تخریب و مردم را به تشنگی رساندهاند. حکومتی که در طی ۴۲ سال ملتی را به گریستن برای «لبهای تشنه» امام سوم و خاندانش واداشته، اکنون خود در جنگی نابرابر، کارش بجایی رسیده که به روی مردمی که در فقدان آب برای خود، احشام و کشت و کار خود، آنهم در منطقه ای گرم و سوزان، نه تنها گریه نکرده و به درمان درد مردم نپرداخته که به روی آنان آتش گشوده است. این گونه اعمال ددمنشانه میتواند زمینههای خیزش قهرآمیز ملت را فراهم کند. جبهه ملی ایران ضمن پشتیبانی کامل از تمامی روشهای مبارزه غیرمسلحانه کارگران، بازاریان، کارآفرینان و دیگر شهروندان خوزستان برای احقاق حق خود، هشدار میدهد که در صورت اقدام رژیم به تکرار حوادث خونبار آبان ۱۳۹۸، گونههای قهرآمیز مبارزه نزد تودههای مردم مشروعیت مییابد. ما در جبهه ملی ایران کماکان باور داریم که بجز انتقال مسالمت آمیز قدرت که راه بهینه برای ایجاد یک نظام دموکراتیک و حقوق بشریست، راهکار همانا تداوم مبارزه مبتنی بر مقاومت بدون خشونت است.
جبهه ملی ایران – سامان ششم
تهران – ۲۸ تیر ۱۴۰۰خ
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
هموطنان آزاده،
بحران خشکسالی و کمبود آب در مناطق جنوب غربی و شرقی ایران سال بسال شدیدتر می شود و مدیریت این بحران از سوی مسؤلین امر فاجعه بارتر. این بحران ریشه های شناخته شده ای دارد که در صورت مدیریت کارآمد و ملی تا حد زیادی قابل کنترل است.
نخست باید از «سیاستهای آبی» دول ترکیه و افغانستان نام برد که بر خلاف مقررات و قوانین بین المللی با ساختن سدهای فراوان در برابر آبهای میانکشوری و نادیده گرفتن حقآبه همسایگان منطقه ای، نقش بزرگی در ایجاد و ادامه این بحران دارند.
دوم تغییرات و تحولات اقلیمی می باشند که نتنها در ایران، بلکه پی آمدهای فاجعه بار آنها در روی کره زمین محسوس است.
سوم مدیریت فاجعه بار جمهوری اسلامی که تحت نفوذ مافیای آب و دیگر روابط فاسد و ضدملی، مسؤل ادامه و تشدید این بحران است. مسؤلین نالایق جمهوری اسلامی سالهاست که به هشدارهای کارشناسان ذیربط وقعی نمی گذارند و برنامهها و پیشنهادهای بِخردِ علمی برای توسعه پایدار کشاورزی کشور را نادیده می گیرند.
مشکل دیگری که اعتراضات مردم را به خشونت می کشاند، امنیتی کردن فضا و سرکوب هرگونه ابراز نظر و آزادی بیان است، که این به نوبه خود چرخه خشونت را دامن می زند. اگر مسؤلین امر به جای اعمال خشونت کور تلاشی در جهت حل بحران از طرق مسالمت آمیز و مذاکره و مشورت با مردم مناطق بحران زده به عمل می آوردند، امروز کار به این وضعیت تاسف بار نمی رسید.
البته در این اعتراضات عده معدودی می کوشند نارضایتی عمومی از اوضاع اقتصادی و کمبود آب را به سمت خواستها و هدفهای جدایی طلبانه خود سوق دهند و یارگیری نمایند. متاسفانه، هنوز سیاست مامورین و واکنش مردم به این سیاست، به مرحله ای نرسیده است که بتوان به طور مسالمت آمیز به حل و رفع بحرانهای موجود دست یافت. اما مهم است که معترضین هشیاری به خرج بدهند و نگذارند که اعتراضات به حق آنها توسط مامورین سرکوب و عده ای فرصت طلب به خشونت و خونریزی کشیده شود.
هم میهنان گرامی
نظام جمهوری اسلامی بطور کلی و اکثریت زیرساختهای آن بقدری فاسد و ناکارآمد و تباه است که مدتهاست هرگونه امیدی به اصلاح و بهبودی آن از میان رفته است و با ادامه وضع موجود کیان کشور ایران در حال نابودی است. این نظام را باید با مبارزات مدنی و اجتماعی خشونتپرهیز خلع ید کرد و به آنجایی فرستاد که از همانجا سر برآورده، به زباله دان تاریخ.
پاینده ایران
جبهه ملی ایران- اروپا (سامان ششم)
سه شنبه، ۲۹ تیر ١۴٠٠ – ۲۰ جولای ٢٠٢١
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
جبهه ملی ایران: کشتار مردم مظلوم خوزستان را متوقف کنید
–
پنجشنبه, ۳۱ام تیر, ۱۴۰۰
کشتار مردم مظلوم خوزستان را متوقف کنید
سوء مدیریت ها و ناکارآمدی های هیات حاکمه جمهوری اسلامی کشور را به آستانه انفجار کشانده است. برخورد با پاندمی کرونا و واکسیناسیون مردم فضاحت بار است.تامین آب و برق و مایحتاج مردم وکنترل تورم و گرانی سرسام آور با بی کفایتی تمام همراه است.فضای تنفس وحق اظهار نظر برای ملت ایران و حق داشتن انتخابات واقعی، همه ازمردم ایران سلب گردیده است وتنها واکنش حکومت در مقابل اعتراضات مردم به پا خاسته ایران، سرکوب و گشودن آتش به سوی آنان است.مجموع نارسایی ها و کمبودها به ویژه بحران آب به عنوان یکی از حیاتی ترین نیازهای مردم این منطقه، اهالی خوزستان، پاره تن ایران را از چند روز قبل به خیابان آورده است.حکومت جمهوری اسلامی به طور ذاتی چشم بر نظریات کارشناسان ودانشمندان و واقعیت های علمی می بندد و با سوء سیاست ها، ایران را درگیر بحران های فزاینده نموده است.
با آنکه ایران دارای دو حوضه ی آبی بزرگ در شمال و جنوب است، به علت نحوه ی قرار گرفتن سلسله کوه های البرز و زاگرس، اثرگذاری آنان در سرزمین ایران به بخش های کوچکی محدود شده است. یونسکو در سال ۱۳۷۳ اعلام کرد، بیش از ۸۰ درصد از کل مساحت کشور از دسترسی به آب های سطحی چون دریا و رودخانه محروم هستند و این سرزمین را می توان در شرایط اقلیمی خشکسالی در نظر گرفت و بخش بزرگی از بیابان های جهان به این سرزمین تعلق دارد.پس از این گزارش در اواخر دهه ی هفتاد خورشیدی، برخی متخصصان این حوزه هشدار دادند، ۵۰۰ میلیارد متر مکعب نزولات جوی اگر درست مدیریت شود، ایران می تواند از سرسبزترین کشورها گردد، اما ۶۰ درصد آن تبخیر می گردد، باقیمانده هم برای پیشگیری از خشکسالی کفاف می دهد، اما ۷۵ میلیارد متر مکعب آن به زمین نفوذ می کند و ۸۰ درصد از کل آب های سطحی و عمقی کشور مورد بهره برداری قرار نگرفته، به هدر می رود. متاسفانه کاربدستان حاکمیت، در این زمینه ی بسیار مهم هیچ تمهید درستی برای رفع مشکل و پیشگیری از بحران های آتی در پیش نگرفتند و احساس مسوولیت در قبال باشندگان این سرزمین و نسل های آینده نداشتند و ناکارآمدی و اهمالشان تا امروز ادامه یافته، به حدی که کشاورزی و معاش هموطنان شریف خوزستانی را مورد تهدید قرار داده است و باز هم به جای همدردی و کمک در برابر اعتراضات به خشونت دست یازیده وخانواده هایی را سوگوار عزیزانشان ساخته است.
مسایلی که به این بحران انجامیده است، پرشمارند و بسیاری از آنها می توانست با مدیریت صحیح رخ ندهد. مساله ی کشاورزی و نوع محصولات آن که تعیین گر میزان آب است، سدسازی های غیر کارشناسانه، عدم برنامه ریزی علمی و اجرایی برای آب های سطحی و زیرزمینی، برداشت های غیرکارشناسانه از رودخانه، انتقال های نادرست آب، عدم فعالیت های علمی و روزآمد محیط زیستی برای حفظ منابع طبیعی و مانند آن از مواردی هستند که مورد اهمال قرار گرفته اند و حساسیت لازم نسبت به آنها نبوده است و برنامه ی کارشناسانه ی درازمدتی برایشان در نظر گرفته نشده است.
از سوی دیگر نبود نهادهای مردمی مورد اعتماد و امکان ارتباط مردم با مسوولان و بیان خواسته ها و اعتراضات در فضایی مدنی و به دور از خشونت و شنیده شدن تقاضاهای برحقشان و پیگیری آن موجب می شود که در حرکاتی خودجوش این اعتراضات ابراز گردد.
جبهه ی ملی ایران ضمن ادای احترام به هم وطنان خوزستانی و همدلی به خاطر این مشکلات رخ داده، به حاکمیت هشدار می دهد چنان که سرمایه گذاری و کارآفرینی های لازم در خوزستان نشود و رفاه هم میهنانمان در آنجا تامین نگردد، این ظلم و جفا نه تنها به مردم غیور خوزستان بلکه به همه ی آحاد ملت ایران است و در این همبستگی ملی همه ی ایرانیان معترض خواهند بود. مسئولان مملکت به جای برخورد خشونت آمیز باید در این منطقه حضور یابند، ضمن تضمین امنیت جانی و مالی و موقعیتی معترضان با نمایندگان آنان مستقیم به گفتگو بنشینند و از بودجه های کلان که برای تبلیغات خود در جهان بهره می برند بکاهند و بودجه ای اختصاصی را در اسرع وقت به این استان تخصیص دهند و از خانواده های شهید داده و صدمه دیده دلجویی کنند. مردم بزرگوار این منطقه نیز باید بکوشند تا اعتراضات برحق شان از جاده اعتراضات مدنی و مسالمت آمیز و خشونت پرهیز خارج نشود و بهانه به دست بهانه جویان تندرو جهت سرکوب و اعمال خشونت ندهند. ونشان دهند فرهنگ خوزی ایرانی آن است که با قاطعیتی مدنی خواست های بر حقش را پی گیری نماید.
جبهه ملی ایران
تهران – سی ویکم تیرماه ۱۴۰۰
آخرین دیدگاهها