با گرامیداشت یاد و خاطره عطایمان در 62 مین زاد روز ش و با امید به رهایی کورش زعیم از بند جشن آتش
به مناسبت دهم بهمن و اینکه در این روز جشن سده برپا میشود و احترام ایرانیان باستان را به آتش این عنصر حیاتی، نشان مید هد، با درود به روان پاک آتش نشانان فداکار و از جان گذشته و از طرفی کم کردن آلام ملت در پی این فاجعه، به چگونگی این سنت دیرین وطنمان اشاره میشود :
تاریخ پر فراز و نشیب کشور ما پیوسته شاهد مبارزاتی پیگیر برای دفاع سرسختانه از اصالت ملی در همهی زمینههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و … بوده و در این راه پدران ما به طور دائم با اشغال نظامی، فرهنگی، عقیدتی و … مبارزه کردهاند و موجودیت خود راکه با هویت، آئین، زبان، سنتها و فرهنگ خاص آنان درآمیخته بود به شدت پاس میداشتند.
دولت مستقل رستمیه در شمال آفریقا به دست «عبدالرحمان رستم» رهبر نظامی و مذهبی خراسانی و بعد آن «یعقوب لیث صفاری» و سپس «ابومسلم خراسانی» و آنگاه ارتش ایرانی دیلمی و …
در قلمرو فرهنگی بالاخص رویارویی آریایی با فرهنگ مهاجم سامی، مبارزه حتی از رویاروییهای سیاسی برای حفظ ارزشهای ملی شدیدتر و پیگیرتر بود و تبار ایرانی، گذشتهی پر افتخارش را به فراموشی نسپرد و آن را در تمام جلوههای: ادب، هنر، شعر، موسیقی، فولکلور، رسوم روزمره خویش و بالاخره حفظ سنتها و از آن جمله جشنهای نوروز، مهرگان، سده همواره زنده نگاه داشته است.
به روال آیین باستان در پسین روز دهم بهمن هر ساله در نقاطی از ایران مانند کرمان، اصفهان، یزد، تهران … جشن سده باشکوه تمام برگزار میشود و زرتشتیان و ایرانیانی که تابع سنن و آداب خود ماندهاند در این شادی حضور فعال دارند.
به عنوان نمونه:
& – در کرمان از چند روز قبل مردم در باغی به نام بداغآباد که در نزدیکی شهر قرار دارد جمع شده و در اتاقهای آن سکنی میگزینند تا برای چند روزی زندگی مشارکتی را به رسم اجداد خود تجربه کنند و در روز دهم بهمن همزمان با غروب خورشید موبدان در لباس مخصوص و سرتاپا سفید و مشعل به دست در حالی که نوای دف و دایره که به وسیلهی دختران نواخته میشود وآنان را همراهی میکند، برای روشن کردن آتش حرکت میکنند و پس از برافروختن کوهی از خارهای روشن شده دور این آتش انبوه جمع و خداوند صاحب آتش را نیایش کرده و هر کس در دل خود آرزویی برای بهزیستی مردم و جامعه و رفع شر و دروغ و بدی میکند و آتش با اسپند و کندری که به آرزو رسیدهها در آن میریزند، همه جا را خوشبو میکنند و از فردای آن روز مردمان برای استقبال از نوروز آماده میشوند.
&- دریزد این جشن در یک محوطهی بدون درخت برگزار میشود و با توجه به اینکه در گذشته وسایل ارتباط جمعی نبود، مردم به روال قدیم فرصت دیدار یکدیگر را در این روز همراه با سنت آتش افروزی و دعا و نیایش غنیمت میشمرند که از لحاظ اجتماعی بسیار حائز اهمیت میباشد.
&- در اصفهان، در دو جانب زایندهرود که از پشتههای هیزم وخوار، پر شده نوازندگان گرد می آیند و همهی شهر، گنبدها و منارهها با شمع و مشعل آراسته میشود و به پای پرندگان گردوهای تو خالی پر شده به نفت و قیر که مشتعل شده بسته آنان را رها میکنند. میگویند که سلاطین وقت این گونه مراسمی را کافی ندانسته و با شکوه تر از آنچه که به خلاصه گفتیم انتظار داشتند به طوری که در کتاب تاریخ بیهقی شرح جشنی رفته است که در آن آتش چندان بزرگ بود که فروغ آن از ده فرسنگی از هر سو دیده میشده.
فردوسی در این باره میگوید:
بهشتم بباید زآتشکده چون نزدیک شد روزگار سده
بیرونی در کتاب التفهیم سبب نام سده را به عدد سد ارتباط داده و میگوید:
از او تا نوروز پنجاه روز است و پنجاه شب و در آثارالباقیه آورده است که این جشن درست صد روز پس از آغاز زمستان که پنج ماه بود و از اولین روز آبان آغاز میشد گرفته میشود ،زیرا که ایرانیان باستان سال را به دو بخش میکردند تابستان هفت ماهه و زمستان پنج ماهه.
این وجهه تسمیه و هنگام اصلی جشن، به عهد ساسانیان میرسد.
وجه دیگر سده آن است که میگویند چون اولاد آدم به صد رسید و مصادف با دهم بهمن بود آن را سده نام نهادند و در آن شب آتش بازی کردند و کوههای آتش از هیمه و چوب برافروختند:
زهوشنگ ماند این سده یادگار بسی باد چون او دگر شهریار (فردوسی)
بعضی جشن سده را به فریدون نسبت دادهاند:
سده جشن ملوک نامدار است زافریدون و ا زجم یادگار است (عنصری)
منوچهری میگوید:
آمد ای سید احرار شب جشن سده. شب جشن سده را حرمت بسیار بود در این روز پارسیان جشن مفصلی برپا میکردند و آتش بسیار بر میافروختند و ملوک و سلاطین وقت مرغان و جانوران صحرایی را گرفته دستههای گیاه خشک بر پای آنان بسته و شعلهور میساختند و رهایشان میکردند تا آتش در همهی کوه و صحرا افتد و سده هر چه باشکوهتر و سیعتر برقرار شود.
اینک بیامده است به پنجاه روز پیش – جشن سده طلایهدار نوروز و نوبهار (منوچهری)
صد به ص معرف سد به سین است چون در کلام فرس قدیم صاد نیامده و در قدیم صد را به سین مینوشتند .
شب سده است یکی آتش بلندافروز- حق است مر سده را بر تو، حق آن بگذار (فرخی)
گویند واضع این جشن کیومرث بود و او را صد فرزند دختر و پسر، چون به سن رشد و تمیز رسیدند در شب این روز جشنی ساخت و همه را کدخدا کرد و آتش بسیار افروختند و به این سبب آن را سده میگویند.
نظامی میگوید:
به نوروز جمشید و جشن سده که این هردو گشتی آیین آتشکده
این سنت فرخنده و شادی افزا را پاس میداریم و به یاد اجدادمان برگزاری باشکوه آن را در رسالت خویش میبینیم و نسل جوان میلیونی و میهن دوست و برومند را مسئول این گونه سنتها …. که چنین باد.
آخرین دیدگاهها