«در ظلمی که به امیرانتظام شد سهیم بودیم»
گزارش اختصاصی خودنویس از بزرگداشت عباس امیرانتظام در پاریس
نگین کیمیایی
مراسم بزرگداشت عباس امیرانتظام، نخستین و قدیمیترین زندانی سیاسی پس از انقلاب ایران، با سخنرانی تلفنی وی، دیروز شنبه چهارم اکتبر از سوی بنیاد آزادی بیان و اندیشه در سالن آژکا در پاریس برگزار شد.
در ابتدای این مراسم کمال ارس، زندگینامه عباس امیرانتظام را برای حاضران بازگو کرد و سپس نعمت آزرم، با بیان اینکه نخستین بار پانزده سال پیش در سال ۱۹۹۹ در دانشگاه برکلی درباره عباس امیرانتظام و ضرورت محاکمه علنی او سخنرانی کرده گفت که این دومین بار است که در چنین مراسمی سخنرانی میکند.
وی با خواندن شعر «شادا درخت سرکش دربند» گفت: «انسانی با حد و اندازههای امیرانتظام آزمون خود را در پیشگاه تاریخ با سرافرازی داده است.»
وی سپس با ذکر خاطرهای از دکتر کاظم سامی، وزیر بهداشت دولت بازرگان شعر خود را خواند.
بنیصدر: امیرانتظام بر دستگاه استبدادی فوقالعاده خونریز پیروز شده است
سخنران بعدی ابوالحسن بنی صدر، نخستین رئیس جمهور ایران بود. وی گفت: «فوکویاما در کتابی با نام «پایان تاریخ» گفت که سرمایهگذاری لیبرال، نظام مطلوب در جهان است و با استقرار آن کار دنیا پایان مییابد.»
وی با بیان اینکه «اساس سرمایهداری بر زیادت مصرف است بر تولید»، گفت: «در کشور خود ما هم رژیمی داریم که تخریب در آن بیشتر از تولید است. زمینها بیابان شده، بودجه دولت فوقالعاده کاهش یافته و از تولید داخلی نمیتوان برداشت کرد و به قول صندوق بینالمللی کار سالانه ۱۵۰ هزار مغز هم از ایران میرود.»
بنیصدر ادامه داد: «اگر این نظام هم بدیل نداشته باشد ایران محکوم است به فنا. این امری واضح و روشن است. پس آنهایی که برعهده میگیرند که نقش بدیل را بازی کنند و این مسئولیت را میپذیرند، حداقل ادامه حیات ملی را تضمین میکنند.»
وی تأکید کرد: «امیر انتظام یکی از این بدیل الگوهاست.»
بنیصدر ادامه داد: «حالا یک قاعده عرض میکنم: هرگاه بدیل وجود داشته باشد، آن بدیل از خود صدها، بعد هزارها، بعد میلیونها میسازد و آن رژیم کاری میکند که کسی نخواهد چون او بشود. و در نتیجه آن رژیم ضعیف و ناتوان و تنها شده و بعد از پا در میآید.»
وی گفت: «در تاریخ ما اگر بنگرید مصدق طبق آن قاعده عمل کرده، در فرانسه در جنگ جهانی دوم شارل دوگل این نقش را بازی کرده است. حالا سوال این است که محل برخورد بدیل این رژیم با آن چیست؟ درون رژیم یا بیرون آن؟ اگر اولی باشد چون در درون رژیم است جامعه از آن الگو نمیگیرد. باید در جای دیگری باشد که بگوید نوع دیگری از زندگی وجود دارد و من خودم الگو هستم.»
بنیصدر ادامه داد: «هرگاه در زمانی که ما اکنون هستیم موضوع کار اندیشهورزان جز دموکراسی، حقوق انسان و حقوق شهروندی بود و اگر سنجشهای افکار جز این را میگفتند معنای آن این بود که این قاعده عمل نکرده است. و چون امروز اگر چشماندازی وجود دارد برای جامعه ایرانی، همان دموکراسی است. این نشان میدهد که بدیل درست عمل کرده است.»
در ادامه بنیصدر درباره امیرانتظام گفت: «امیرانتظام دو کار انجام داده است: یکی استقامت که چون استقامت کرده و برحق ایستاده، سرانجام بر یک دستگاه استبدادی فوقالعاده خونریز پیروز شده است. دوم: نقش بدیل را خوب از عهده برآمده است. اکنون ایران امروز با وجود چنین افرادی میداند چه میخواهد و میداند که چه نمیخواهد.»
سپس کوروش زعیم که از تهران از طریق اسکایپ در این مراسم سخن میگفت، اظهار داشت: «با وجود اینکه حاکمیت در ایران افراد را زندانی میکند و میکشد، هنوز نخبگان بسیاری در راه آزادی میجنگند.»
وی گفت: «امیرانتظام نماد سرشت انسانساز ملت ایران است همانند بابک خرمدین که زیر شکنجه جان خود را هم از دست داد و هنوز خاری در چشم دشمنان ایرانی بودن است. امیرکبیر، مصدق، و امروز این عباس امیرانتظام است که دوراندیشی سیاسی او، میهنپرستی او و شهامت ایرانی بودن او در تلاش برای جلوگیری از فرورفتن کشور در این منجلابی که افتاد ستمگران و خودکامگان را ترساند، زیرا اگر امیرانتظام پیروز میشد رأی مردم حاکم میبود.»
کوروش زعیم گفت: «امیرانتظام خود را فدا کرد تا نسل ما نمادی دیگر را برای روحیه دادن به خود، برای پایداری در برابر بدیها، و برای ناامید نشدن از پیروزی نهایی خود داشته باشد.»
در ادامه این برنامه با عباس امیرانتظام تماس تلفنی گرفته شد و وی با تشکر و قدردانی از برگزارکنندگان مراسم، گفت: «آرزو داشتم که شرایط سلامت من بهتر از این بود و میتوانستم مطالب خودم را خدمت همگی عرض کنم. اما به همین مختصر اکتفا می کنم و از حضور همه دوستان عزیز تشکر میکنم و آرزوی سعادت و سلامت برای همه دارم و امیدوار هستم که روزی همه با هم در ایران بتوانیم در بزرگداشتی اینچنین برای حضور همه متفکران برای ساختن ایران دعوت کنیم.»
علیجانی: مخالفان امیرانتظام هم به علاقهمندانش تبدیل شدند
سپس رضا علیجانی پشت تریبون آمد و گفت: «شاید بخش مهمی از حاضران در جمع خودشان در ابتدای انقلاب نگاه خیلی مهربانانهای به آقای امیرانتظام نداشتیم یا نداشتند. بنابراین سخن گفتن درباره عباس امیرانتظام به عنوان سوژهای مستقل و خارج از درون ما نیست. بخشی از حافظه نسل ما، نسل انقلاب و نسل بزرگتر از ما هم هست. از این جنبه هم میشود تجربه آقای امیرانتظام را مرور کرد.»
علیجانی ادامه داد: «هر مشیای یک منش خاص خودش را هم دارد. مشی انقلابی یک سری خصایص مثبت و منفی را با خود حمل میکند: از خودگذشتگی، فداکاری، تخصیص وقت، تخصیص جان، تقدم جمع بر فرد اینها جزو منشهای انقلابی است و شاید یکی از خصایص منفی آن نوعی قساوت و بیرحمی باشد.»
وی با اشاره به اینکه «در رابطه با اعدام بعضی مسئولین حکومت شاه، نسل ما بیرحمی کرد» در ادامه گفت: «شاید بعضی از آنها هم مستحق اعدام بودند ولی بدون رعایت ضوابط و بدون دادن حق دفاع، این نوعی بیاعتنایی به جان و کرامت انسان بود. همان گونه که در مورد مساله آقای امیرانتظام بخشی از نسل ما اگر نگوییم همراهی کرد، حداقل مسالهاش این نبود.»
وی سپس با بیان اینکه در سال ۶۷ با امیرانتظام همبند بوده، گفت: «با وجودی که در دوران زندان که اکثریت مشی انقلابی و نگاه چپ داشتند، در ابتدا نگاه مثبتی به آقای امیرانتظام وجود نداشت چون تحلیلهایش متعلق به صف دیگری بود، اما بعدها رفتار وی باعث شد که حتی مخالفان او هم به علاقهمندانش تبدیل شوند.»
علیجانی گفت: «مشی اصلاحطلبانه و تدریجی هم منش خاص خود را دارد، شاید نوعی تسامح و دگرپذیری بیشتری در آن باشد. یعنی پیروان آن با دگردیسیهایی که در عمر خودشان کردهاند برخی خصایص مثبت و منفی را دارند. از خصایص مثبت آن تسامح و دگرپذیری و کار جمعی و مخرج مشترک گرفتن است و از خصایص منفی آن شاید نوعی بیحسی اخلاقی است. یعنی نوعی پراگماتیسمی که گاهی از هر مرز اخلاقی عبور میکند. اما جدا از اینها یک جاهایی هم هست که ربطی به مشی و اینها ندارد بلکه ویژگیهای انسانی است. یعنی شما در درون مشی انقلابی میتوانید انسان با گذشت یا حتی جاهطلبی باشید.»
این فعال سیاسی ادامه داد: «من آقای امیرانتظام را یکی از قربانیان هردوی این پدیدهها میدانم. یعنی هم منش برخاسته از مشی انقلابی و هم مشی قانونگرایانه. شاید بازداشت اولیه آقای امیرانتظام ناشی از نوع تصور و توهم بود و بعد از جایی به بعد وقتی پرونده ایشان بازگو میشود و روشن میشود برای بازجویان و حاکم شرعها، از آنجا به بعد دیگر رذیلت اخلاقی است. سالها بعد یکی از مسئولان قوه قضائیه وقتی پرونده را میخواند میگوید کل قضیه یک سوءتفاهم بوده است.»
وی تأکید کرد که امیرانتظام همچنان یک شخصیت ملی است و با اعتقادی که به صداقت و پاکی خود داشت و یک فرد آرمانخواه و کاملا ایراندوست بود پایداری کرد.
متین دفتری: امیرانتظام از معماران طرح ابطال مجلس خبرگان بود
در ادامه مراسم هدایت متین دفتری در سخنانی گفت: «من آقای امیرانتظام را اصلا ندیده بودم و نمیشناختم تا زمانی که ایشان در هیبت سخنگوی دولت ظاهر شد. از روز اول مشخص شد که ایشان فردی است با سابقه سیاسی و دگراندیش و در آن جرگه جای خاصی ندارد و نمیتواند داشته باشد. در مقام سخنگویی دولت دروغگو نبود و نمیتوانست دروغ بگوید و به همین علت در اولین فرصت از این شغل معاف شد.»
وی اضافه کرد: «آقای امیرانتظام یکی از معماران اصلی و اساسی طرحی بود که برای ابطال مجلس خبرگان شکل گرفت. دکتر مصدق در سخنرانیای که برای مخالفت با تغییر سلطنت سالها قبل کرده بود به یک نکته مهمی اشاره کرد و آن این بود که بدا به حال کسانی که یک انتخاب مهم در زندگیشان پیش میآید و به نفع مردم و عقایدشان از آن استفاده نمیکنند. این انتخاب برای آقای امیرانتظام پیش آمده بود که بتواند اگر بشود مجلس خبرگان را با کمک دوستانش ابطال کند. ایشان دو بار چنین شانسی داشت. یک بار در اینجا بود. بار دوم زمانی بود که ایشان سالها در زندان بود، نماینده ویژه دبیر کل سازمان ملل متحد تقاضا داشت که از ایران دیدن کند که وقتی به ایران رفت، وقتش با جلسات بیهوده تلف شد. بار دوم که آقای گالیندوپل به ایران رفت به او تاکید شد که با آقای امیرانتظام دیدار کند. و وقتی ایشان را دیدند آقای امیرانتظام به عنوان یک زندانی برای اولین بار ظلمی که در حق زندانیان میشد را بازگو کرد و کمک کرد به بقیه زندانیان که همه آنها مثل خود او دگراندیش بودند.»
در ادامه مراسم روزبه میرابراهیمی، نویسنده کتاب «ناگفتههای انقلاب» که حاصل بیش از صد ساعت گفتوگو با عباس امیرانتظام است، از طریق اسکایپ گفت: «نسل ما به دلیل نبودن در دوران انقلاب تجربهای از وقایع آن زمان نداشته و اینکه چرا آقای امیرانتظام موضوع مورد توجه من بود این بود که ایشان به اندازه سالهای عمر من در زندان گذرانده بودند و خود ایشان هم گاهی به شوخی این را میگفتند که البته واقعیت تلخی بود.»
میرابراهیمی ادامه داد: «نسل ما وقتی انقلاب شد و جنگ قدرت در درون گروههای مختلف آغاز شد و جنگ با دشمن خارجی هم در کشور وجود داشت، در آن زمان ما کودکی میکردیم. بعد از جنگ که ما نوجوانی را تجربه میکردیم همزمان شد با اواخر دهه شصت که باز هم برای ما فرصت فکر کردن و توجه کردن به مسائل تاریخی نبود. تا اینکه به نیمه دهه هفتاد و بعد دهه هشتاد رسیدیم. ما جوانهایی شده بودیم که به خاطر سن و سالمان دوست داشتیم به موضوعات با جدیت بیشتری نگاه کنیم. در مورد سیستم، تاریخی که از سوی جمهوری اسلامی گفته میشد، تاریخی که پر از ابهام و کینه و و پر از تکنویسی یا حتی تقلب و قلب واقعیت بود. از آن طرف محدودیت ما در دسترسی به برخی منابع از جمله افراد اپوزیسیون بود. به همین دلیل و برای دانستن برخی حقایق من سوالاتم را در این زمینه با آقای امیرانتظام مطرح کردم که از قربانیان سیستم در آن دوره خاص بود.»
وی گفت: «من این شانس را داشتم که در یک مقطع خاصی با ایشان آشنا شدم و من هر هفته ایشان را در دورهای خاص میدیدم و با ایشان گفتوگو میکردم. سعی می کردم بیشتر شنونده باشم. شنونده کسی که مدتها به او تریبون داده نشده بود.»
نویدی: در ظلمی که به امیرانتظام شد سهیم بودیم
در ادامه مراسم پرویز نویدی، گفت: «من میخواهم بیشتر از خودمان صحبت کنم تا آقای امیرانتظام. بیشتر میخواهم از فدائیان خلق در برخورد با آقای امیرانتظام صحبت کنم. وقتی حمله به سفارت امریکا در روز سیزده آبان صورت گرفت، هنوز در فدائیان خلق انشعاب صورت نگرفته بود بنابراین هر موضعی در آن زمان گرفته شده همه ما در آن شریک بودیم. ما آن موقع نسبت به اشغال سفارت روی خوشی نشان ندادیم. تائید نکردیم. نه اینکه مخالف بودیم اما از این نوع حمله به سفارت راضی نبودیم و گفتیم که نشاندهنده عقبماندگی قشریون است. اما وقتی افشاگریهایی درباره ماجراجویان پیرو خط امام که نام دانشجویان پیرو خط امام را داشتند صورت گرفت آن موقع ما خوشحال بودیم و هیچ مخالفتی نکردیم. نه تنها مخالفت نکردیم، بلکه خواهان افشای بیشتر بودیم.»
وی گفت: «قضاوت من امروز نسبت به رفتار خودمان است. ما، چپ ایران، خودمان را مدعی دموکراسی میدانستیم اما آنجا از دموکراسی و حقوق بشر صحبت نکردیم و از آقای امیرانتظام دفاع نکردیم. اینکه باید این افراد در دادگاههای صالحه با داشتن وکیل محاکمه شوند. به همین دلیل هم وقتی این اتفاقات افتاد و ما هیچ ایستادگی نکردیم و من امروز از مردم ایران بابت این موضوع عذرخواهی میکنم. خود ما هم بعدها قربانیان وسیع این مساله شدیم. بنابراین من امروز با ستایش از ایستادگی، مقاومت و مردانگی این بزرگمرد در راستای افکارش، رفتار خودمان را در نقض دموکراسی و درنظر نگرفتن حقوق بشر اعلام میکنم.»
نویدی تأکید کرد: «صداقت انقلابی حکم میکند که بگوییم ما هم در ظلمی که به آقای امیرانتظام شد در آن زمان سهیم بودیم.»
در پایان، فرهنگ قاسمی، برگزارکننده این بزرگداشت، با تشکر و قدردانی از شرکتکنندگان و سخنرانان مراسم، گفت: «همه با بزرگواری از مرد بزرگی که واقعا یک دریچه تازهای را در تساهل و مبارزه باز کرد قدردانی کردند. امیدوارم در شهرهای دیگر هم افراد دیگر چنین بزرگداشتی را از امیرانتظام و امیرانتظامها برگزار کنند.»
آخرین دیدگاهها