خبرگزاری جبهه ملی ایران
  • خانه
  • تماس با ما
  • عضویت
  • سایت های ملی
  • آرشیو سایت پیشین

2 پیام از مهندس امیرانتظام به مناسبت سی و ششمین سال پایداری و روزجهانی حقوق بشر

۲۲ آذر ۱۳۹۳ اخبار ایران, بخش ویژه دیدگاه

پیام مهندس عباس امیرانتظام به مناسبت سی و ششمین سال پایداری و روزجهانی حقوق بشر و برگزاری مراسم “نهال آزادی”

images
پیام به مناسبت پایان سی و پنجمین سال پایداری در راه حقیقت و آزادی
شنبه 13 دسامبر 2014

هموطنان عزیز، اکنون که در آستانه ورود به سی و ششمین سال در بند بودن قرارگرفته‌ام، به دلیل شرایط نامساعد جسمانی‌ام به ارسال پیامی کوتاه اکتفا می‌کنم. باشد که این پیام، هرچند کوتاه، چو از دل برآید بر دلها نشیند، زیرا نیست جز انعکاس واقعی از احساسات درونی‌ام.

و اما سی و پنج سال گذشته، سال‌هایی پر تنش و پر تلاطم، سال‌هایی مملو از خاطرات تلخ و فراموش نشدنی، ولی در ضمن ایامی که گاهاً توام با خاطرات خوش بود، زیرا به دور از دوران زندان انفرادی، پایه ریزی دوستی‌ها و مودت‌هایی با هموطنانی گردید، بس شریف و با مروت، که اگر به خاطر هم بندی در زندان نبود، هرگز سعادت شناختشان دست نمی‌داد. به طور اختصار، فرصتی نسبتاً قابل قبول برای آشنایی بهتر با مردمان جامعه‌مان، یا بهتر بگویم فرصتی غیرقابل تکرار برای جامعه شناسی، که درسها به من آموخت.

در 28 آذرماه 1358 بر اساس توطئه‌ای از پیش طراحی شده و به دنبال اتهامی واهی و بی اساس، دستگیر و در خرداد 1360 حکمی بر علیه‌ام صادر شد که به ضرس قاطع می‌توان گفت یکی از ظالمانه ترین احکام زمان بود، اتهام جاسوسی بر علیه کشورم که منجر به صدور حکمی اینچنین گردید و محکومیت به اعدام با یک درجه تخفیف یعنی حبس ابد غیر قابل تغییر! بیداد زمانه برایم آغاز گردید آنهم به دلیل اتهامی پایه و اساس نداشت و هرگز ثابت نشد و هرگز اجازه ارائه دفاعی جانانه از سوی وکلایی که داوطلب دفاع از من بودند، امکانپذیر نگردید. بنابراین، روزهای سنگین، که هر یک به طول یک قرن بر من گذشت، آغاز گردیدند بدون آنکه بدانم این فرصتی است طلایی که خداوند جهت شناخت بهتر و کامل‌تر خود از خویشتنم برایم فراهم آورده است.
خیلی سریع تبلور اراده خداوندی در ایجاد حس مقاومت و ایستادگی در مقابل ظلم را در خود احساس نمودم. آنچه ناجوانمردانه طی این سالها تجربه کردم در واقع بوته آزمایشی بود بس سنگین و سهمگین که مرا با توان بالقوه خویش در راه مبارزه با ظلم و تلاش برای کشف حقیقت آشنا و امیدوار نمود. نهایتاً اعتماد به نفسی در من به وجود آمد که یاری‌ام دهد تا بتوانم تا این لحظه با سری بلند و وجدانی پاک و آرام، و قلبی پر امید در برابر زور و ظلم ایستادگی و در راستای اثبات حقانیت‌ام تلاش و پایداری نمایم.

اکنون نمی‌دانم مراتب سپاس خود را از خالقم برای اعطای چنین موهبتی چگونه به جا آورم؟

عزیزانم، تصور میزان زجر و ستمی که در طی این سال‌ها بر من رفته است برای هر کسی ممکن نیست. زجری که نه به لحاظ فشارهای روحی و جسمی ای که بر من وارد آمد، بلکه ناشی از سوزشی بود که هر بار عمیقاً در دل خود احساس می کردم آنهم در زمانی که نتوانسته‌ام پاسخی قانع کننده برای سوالی آزاردهنده که همواره بر ذهنم سنگینی می‌کند بیابم: چگونه می‌توان انسانی را که از دوران نوجوانی تا به امروز، همچون مرید و مراد، به راه مصدق بزرگ ایمان داشته و به آن عمل کرده و همواره در راستای خدمت به وطن و هموطنانش تلاش نموده، اکنون و همچنان به اتهام ناعادلانه خیانت به کشور و ملت در بند نگه داشت؟ سی و پنج سال می‌گذرد و من همچنان بدون ذره‌ای تغییر در آرمان‌ها و باورهایم در برابر این اتهام و در جهت اثبات بی گناهی‌ام همچنان ایستادگی و مقاومت کرده و تا این لحظه از پای ننشسته‌ام.

چگونه حاکمانی که فریاد از عدل و عدالت زده و و میزنند، توانسته‌اند سرنوشتی به غایت ظالمانه و ناروا را سی و پنج سال تمام بر من تحمیل کرده و حال نیز در تداوم آن همچنان پا بفشارند؟ چگونه آنها توانسته‌اند بیش از سه دهه مرا از حقوق فردی و مدنی‌ام محروم نمایند؟ به ارتکاب کدامین جرم و گناه این محکومیت ناروا را پذیرا باشم؟

آن نوجوان دوران مصدق اکنون بیماری است 82 ساله بر روی صندلی چرخدار، ولی خدایش را سپاس می‌گوید که وی را یاری نمود تا با سربلندی، دوران محکومیت را تحمل کرده و با وجدانی آرام، دلی پرغرور، به عنوان یک آزاده و مدافع آزادی همچنان در راه هدفش تلاش می‌نماید. اما وی اکنون به عنوان یک مدافع حقوق بشر، چه بخواهد و چه نخواهد، بایستی در راه ایجاد صلح و امنیت، تمرین بخشش و گذشت با بهره‌گیری از شجاعت اخلاقی برای دوباره ساختن وطن و اعتلای جامه‌اش از هیچگونه تلاشی دریغ ننماید. وی حس انتقام جویی را به عنوان گزینه‌ای ناپسند و مخرب اعلام نموده و با تمام وجود می‌خواهد شاهد ایجاد تدریجی فضایی مملو از صلح و آرامش و گذشت و عشق به همنوع در جامه‌اش باشد.

هموطنانم، در این برهه از زمان، شاهد بودن بر پایان عداوت‌ها، کینه‌ها و خشونت‌ها و بی عدالتی‌ها در همه جوامع بشری به خصوص در کشور خودمان، ایران عزیز، از بزرگترین خواسته‌های من است. دیدن چهره‌های گشاده هم میهنان، بهره‌مندی یکایک آحاد ملت از حداقل حقوق و امکانات پایه‌ و بهره‌مند شدن از امنیت جانی و مالی و دسترسی به صلحی پایدار با سایر قدرت‌های جهان در جهت بازگرداندن ایران به جایگاهی که در خور آن است و پایان گیری آبرومندانه تحریم‌هایی که به ناحق بر دوش ملت خسته‌مان گذارده شده است، از بزرگترین آرزوهای من است.

باشد که روزگار مجالم دهد تا در کنار عزیزانم شاهد وقوع آن باشم.

تا هستم خدمتگزار کوچک وطنم خواهم بود.
عباس امیرانتظام
19 آذر 1393

~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
پیام مهندس عباس امیرانتظام به مناسبت فرارسیدن روزجهانی حقوق بشر و برگزاری مراسم “نهال آزادی”درآذر ۱۳۹۳

یاران و هموطنان عزیز
با سلامی به بلندای کهکشان و گرمی آفتاب، دست یکایک شما را از فرسنگها راه دور صمیمانه می‌فشارم و از همگی به خاطر تقبل زحمات زیاد که منجر به حضور دلگرم کننده‌تان در این مراسم ارزشمند و به یادماندنی گردیده، صادقانه سپاسگزاری می‌نمایم.

شما عزیزان پایه گذار سنتی با شکوه و ماندگار در تاریخ گشته اید که بدون شک در حفظ و تقویت حافظه تاریخی نسل‌های آینده بس تاثیرگزار و آموزنده خواهد بود: نامگذاری هر درختی، در آن پارک زیبا در شهر کلن، به رسم یادبود و با هدف یادآوری تلاش و زحماتی که زنان و مردان بزرگی در برهه‌هایی خاص از تاریخ در راه اعتلای جوامع بشری متحمل گردیده اند تا تاثیری مثبت و ارزنده در شکل گیری آینده جامعه شان از خود به جای بگذارند.

این بار قرعه طلایی و غرورآفرین به نام این خدمتگزار کوچک وطن اصابت کرده است. آن هم تقریباً همزمان با فرارسیدن سی و ششمین سالروز دستگیری غیرقانونی من در آذرماه ۱۳۵۸ که تبعات آن تا به امروز همچنان ادامه یافته است.

شما عزیزان چه یادبودی را می‌توانید برای من در نظر بگیرید که ارزنده تر و نفیس تر از گذاردن نام کوچک من در جوار بزرگ نامدارانی چون دکتر محمد مصدق و سایر زنان و مردان بزرگ تاریخ جهان باشد؟

برای اقدامی چنین غرورآفرین از یکایک شما سپاسگزاری می‌نمایم و می‌دانم به رغم گرفتاری‌ها و مشغله سنگین روزانه‌تان چقدر تلاش کرده‌اید تا زمان مناسبی را وقف تدارک این رسم به یادماندنی نمایید. باید اذعان کنم شادی و غروری را که من در لحظه نگارش خطوط این پیام در دل احساس می‌کنم قابل توصیف نیست. شما بانیان این سرخوشی هستید و آرزو ‌میکنم می‌توانستم لحظه‌ای چشمانم را ببندم و وقتی آنها را می‌گشایم خود را در میان شما بیابم. شمایی که قلبتان جز برای سربلندی ایران و ایرانی نمی‌تپد، شمایی که می‌توانید هر یک در این مقطع حساس از تحولات داخلی و جهانی در تاریخ‌سازی کشورمان سهم بسزایی داشته باشید.

امیدوارم به یاری پروردگار عمری بر من باقی باشد تا در روزی نه چندان دور در زیر سقف آبی آسمان کشورمان یکایک شما را در آغوش گرفته و به طور حضوری از تلاشهایتان سپاسگزاری نمایم. روزی که همگی شاهد اعتلای فرهنگی، علمی، و انسانی جامعه‌مان باشیم، روزی که شاهد وقوع صلح و آرامشی پایدار، نه تنها در کشور و منطقه، بلکه در تمامی نقاط بحران زده جهان باشیم، شاهد روزی باشیم که بی عدالتی جهانی کم رنگ تر و تلاشها جهت رسیدن به تعالی انسانی پررنگ‌تر گردد و خیلی روزهای دیگر با افقی روشن‌تر…

با سپاسی دیگر بار، سلامت، آرامش و توفیق همگی شما هموطنان عزیزم را از درگاه خداوند متعال مسئلت دارم. به این امید که فرداهایتان پیروزتر و راهتان پر رهروتر از دیروزتان باشد.

با ارادت و احترام
عباس امیرانتظام
۱۹ آذر ۱۳۹۳ / ۹ دسامبر ۲۰۱۴

← اتحاد نامقدس دولت و ملت/دکتر یوسف اباذری،
محمد امینی:برای ادیب برومند احترام زیادی قايل هستم →

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

تبدیل شادی قهرمانی پرسپولیس به اعتراض علیه نظام

صفحات دیگر

  • اخبار ایران
  • اسناد جبهه ملی
  • اقتصاد
  • بخش ویژه
  • برنامه تلوزیونی
  • بیانیه ها
  • دانش‌آموختگان
  • زنان
  • زندانیان سیاسی
  • فرهنگ و هنر
  • کارگران
  • کلاب هاوس
  • کوروش زعیم
  • گفتگو
  • مقالات
  • نشریات
  • هرمیداس باوند
  • ورزش

نوشته‌های تازه

  • مذاکره برای بقا یا صلح پایدار؟
  • سیرک مذاکره غیرمستقیم خامنه ای
  • اولویت: حمله به تاسیسات اتمی ایران
  • اولویت: نوروز پیروز ،همبستگی بی نظیر نوروزی ایرانیان در سال سرنوشت
  • افزایش وحشتناک اعدام‌ها در سال ۱۴۰۳

آخرین دیدگاه‌ها

  • پارسا در درگذشت آرش رحمانی عضو برجسته جبهه ملی ایران
  • احمد فرامرزی در اولویت/برنامه تلوزیونی خبرگزاری جبهه ملی ایران
  • سیاوش رستگار در بیانیه خبرگزاری جبهه ملی ایران
  • آیدین بهگام در رضا پهلوی … مردهزارچهره …” جمال درودی
  • حسین عصییانی در جمهوری در چنبره تجزیه؟/بیژن مهر

گفتگو با استاد ادیب برومند

این گفتگو در تاریخ 18 فوریه 2011 با رییس شورای مرکزی جبهه ملی ایران در تهران انجام گرفته است. جبهه ملی ایران در آمریکا و اروپا که از سال 2004 تمام نظرات و بیانیه های جبهه ملی ایران را در تارنماهای زیر منتشر کرده اند بار دیگر به آگاهی میرسانند که هیچگونه ارتباطی با تشکیلات تهران نداشته و تنها در انعکاس سیاست های جبهه ملی ایران ونظرات شخصیت های ملی در ایران تلاش دارند.

,www.jebhe.info, ,www.jebhemelli.info
خبرگزاری جبهه ملی ایران