عده ای از فعالان سیاسی که نام سکولار دمکرات بر خود گذاشته اند در این ماه برای سومین بار طی سه سال گذشته در فرانکفورت آلمان گرد هم آمدند تا به قول خودشان کنگره سالانه خود را برگزار کنند.
صرف نظر از دست آورد های این کنگره و تاثیر گذاری آن در مبارزه با جمهوری اسلامی و دستیابی به دمکراسی و حکومت سکولار نمیتوان به همت این افراد که با صرف وقت و هزینه گرد هم می آیند و میگویند حکومت دینی را نمیخواهند ایراد گرفت, هرچند که تعدادشان کم باشد.
آنها سعی دارند با گرد آوردن افکار و عقاید گوناگون در زیر یک سقف حداقل اولین گام در راه دمکراسی را بردارند و بگویند ما به عقاید یکدیگر احترام میگذاریم .حتما کارشان بی اشکال نیست .در فقر فرهنگی ما به طور عام و اپوزسیون به طور خاص مسایلی پیش آمده و می آید که راه آنان را ناهموار میکند و به آسانی به خواسته هایشان نمیرسند و ممکن است بجایی هم نرسند . اما آنان جای چه کسانی را تنگ کرده اند ؟ کدام پروژه و طرحی برای رویارویی با رژیمی که هر چند ساعت یک نفر را اعدام میکند, منابع طبیعی ما را ازبین میبرد و کشور را غارت میکند در شرف تکمیل یا حتی آغاز است ؟.
چوب لای چرخ گذاشتن و سنگ اندازی و لجن مال کردن کسانی که در این انسداد مبارزاتی سعی در انجام کاری دارند تنها میتواند ناشی از مرض باشد یا غرض.
شخصی به نام پرویز داور پناه که شکی در مریض بودن او نیست و در بین همپالگی های خود شهره است با درج مقاله ای به نام ” دست آورد فرانکفورت: قطع امید از سازمانهای سیاسی ” این دوستان را به باد انتقاد گرفته و با تهمت و دروغ سعی در بدنام کردن این افراد دارد. بدون آنکه مدرک و سندی ارایه دهد و مطمینا از این غایله چیزی نصیبش نخواهد شد چون کارهایش از روی عقل و منطق نیست.
این بار اول هم نیست که این اتهامات از سوی این شخص مطرح میشود. او بار ها به فعالین سیاسی در خارج و از آن بدتر به آزادیخواهان در داخل کشور حتی زمانی که در زندانهای رژیم بودند تهمت های ناروا زده و جانشان را به خطر انداخته است(*). از جمله مهندس زعیم و مهندس طبرزدی را همکاران کنت تیمرمن و هوادار اسراییل نامیده واین در حالی است که خود در امنیت اروپا در جایی خوش لمیده و بنام سازمانهای جبهه ملی اروپا به هر کس که چون او تاریک و بسته نمی اندیشد میتازد و تهمت و افترا میزند.عملی شنیع که با هیچ یک از رهنمون های دکتر محمد مصدق و رهبران جبهه ملی ایران سازگاری ندارد و تنها به راه روش آنان آسیب میزند.
با شناختی که فعالان سیاسی از او دارند و القابی چون” پرویز خله” و “دیوانه از قفس پرید” که از سوی دوستان خود ایشان بخاطر دست به یقه شدن وپرتاب بطری آبجو ,قندان و زیر سیگاری در جلسات سیاسی به او اعطا شده ,تکلیف او را تا حدود زیادی روشن و اعمالش را به خاطر عدم تعادل روانی توجیه میکند .اما آنچه قابل بحث است ولی قابل توجیه نیست این است که چگونه بعضی از سایت ها اراجیف بدون پایه و اساس او را منتشر میکنند و پروایی از بدنام کردن فعالین سیاسی و به خطر انداختن جان آزادیخواهان در ایران ندارند.
البته هستند ملیون قلابی ,سوسیالیست تخیلی و لیبرال دمکرات مصنوعی(همانها که القاب بالا را به ایشان اعطا کرده اند) که کمابیش در خط و ربط جناب دکتر هستند و حساب آنها جداست .
آقای داور پناه که مدعی رهبری سازمانهای 3 نفره جبهه ملی در اروپا است در جایی گفته بود که با 100 یورو هر چه بخواهد ودر هر جا که بخواهد منتشر میکند و اگر این گفته او واقعیت داشته باشد باید به حال خودمان و کل جامعه گریست که چگونه دیوانه ای با 100 یورو از قفس میپرد و در فضای مجازی آنچه دل تنگش و مغز نخود اندازه اش بخواهد بگوید.
بیژن مهر
, (*). http://www.melliun.org/mot/m12/01/16davarpanah.htm
آخرین دیدگاهها