JMINEWS: هوتن دولتى عضو سازمان دانش آموختگان جبهه ملى ایران که از بیمار قلبى رنج مى برداز روز پنج شنبه هفتم آذرماه در اعتراض به عدم رسیدگى وضعیت درمانى اش اعتصاب غذا کرده است.
هوتن دولتى که از اواخر اسپند سال گذشته در بازداشت بسر میبردبه اتهام عضویت در جبهه ملى ایران، تبلیغ علیه نظام به سه سال حبس تعزیرى محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدیدنظر به یک و نیم سال حبس تعزیرى و یک و نیم سال حبس تعلیقى و نیز ۵ سال محرومیت از فعالیت در فضاى مجازى و عضویت در احزاب سیاسى تغییر کرد.
از سوی دیگرحسین رونقی ملکی طی شهادت نامه ای شکنجه ستار بهشتی را تایید کرد متن نامه در زیر بیانیه جـبـهه ملــی ایـــران:
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
هوتن دولتی را آزاد کنید /بیانیه جـبـهه ملــی ایـــران
24 آذر 1392
مهندس هوتن دولتی عضوسازمان دانش آموختگان جبهه ملی ایران ازتاریخ26 اسفندماه 91درزندان اوین به بند کشیده شده است. حیرت انگیزاست که گفته شود عضویت درجبهه ملی ازموارد اتهامی است که برای 9ماه زندانی کردن اوعنوان گردیده است . او با صبوری ومتانت که از مشخصات اوست، باداشتن بیماری های جدی قلبی وستون فقرات،این مدت را ابتدا درسلول انفرادی وسپس در بند350 بدون داشتن حق مرخصی متحمل گردیده واز تاریخ هفتم آذرماه جاری به عنوان اعتراض به عدم رسیدگی به وضع سلامتی اش وفراهم نشدن امکان معاینه ومعالجه توسط پزشکان متخصص،دست به اعتصاب غذا زده است واکنون بیش از دوهفته است که دراعتصاب غذا به سرمیبرد.
جبهه ملی ایران ادامه بازداشت غیرقانونی این جوان فرهیخته را محکوم نموده وخواهان آزادی کلیه زندانیان سیاسی عقیدتی ازجمله آزادی مهندس هوتن دولتی است.
جبهه ملی ایران هشدار میدهد که مسئولیت هرگونه حادثه سوئی که در اثر ادامه بازداشت واعتصاب غذای هوتن دولتی روی دهد مستقیما متوجه مسئولین بازداشت او ونهادهائی است که اورا از امکان درمان مقتضی محروم کرده اند.
بیست ودوم آذرماه 1392
تهران – جـبـهه ملــی ایـــران
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
×××××××××××××××××
به: قاضی ایزدى، رییس شعبه ۱۰۵۷دادگاه کیفری
موضوع: اعلام آمادگى جهت گواهى و اداى توضیح در خصوص پرونده قتل مرحوم ستار بهشتى
با سلام و تقدیم احترام؛
اخیرا در زندان از طریق جراید مطلع شدهام که در جریان رسیدگى به پرونده قتل مرحوم ستار بهشتى اتهام «قتل عمد» را از عداد اتهامات منتسب به متهمان خارج کرده و عنوان اتهامى را به «قتل شبه عمد» تغییر دادهاید. بر این اساس به منظور تشحیذ خاطر آن مرجع محترم قضایى لازم دیدم از آنجا که در زندان محبوسم و امکان حضور در محکمه را ندارم، برخى از آنچه در این پرونده را یا به چشم دیده و یا از زبان آن مرحوم در بند ٣۵٠ زندان اوین -اندکى پیش از وقوع قتل- شنیدهام را براى اولین بار بیان دارم، به آن امید که در این مرحله از دادرسى به کشف حقیقت کمک کرده باشم و از این رو همین جا آمادگى خود را جهت حضور در محضر دادگاه و اداى گواهى و توضیح اعلام مى کنم.
البته اینجانب هیچگاه طرفدار مجازات هاى سالب حیات نبودهام اما آنچه همواره از آن حمایت کرده و بدان اعتقاد داشتهام، دادرسى عادلانه، کشف حقیقت و اجراى قانون با هدف اصلاح و پیشگیرى از نقض حقوق انسانها بوده است.
دادرس محترم
نکات آتى را به مقتضاى وظیفه انسانى و اخلاقىام بازگو مى کنم و امید آن دارم که به روشن شدن زوایاى پنهان این پرونده و نیز احیاى عدالت مدد رسانده باشم.
اینجانب اندکى پس از ورود مرحوم ستار بهشتى به بند ۳۵۰ اوین (تاریخ ۱۰ آبان) با وى آشنا شده و پس از گفتگوى کوتاهى متوجه شدم که وضعیت جسمى او بر اثر اتفاقاتى که حین دور اول بازجویىها (یعنى روزهاى ۱۰ آبان تا ۱۱ آبان) روى داده نامساعد و نگران کننده است.
اینجانب در همان شب حضور ستار در بند ٣۵٠ آثار و علایم زیر را بر روى بدن آن مرحوم مشاهده کردم:
-آثار آسیب دیدگى و کبودى بر روى مچ هاى هر دو دست که نتیجه آویزان کردن از سقف و دستند قپانى بود.
– تورم و کبودى شدید در بالاى پیشانى، سمت چپ سر آن مرحوم.
– آثار خون ریزى در چشم چپ.
– آثار کبودى روى صورت و جراحت روى لبها.
– آثار متعدد کبودى در ناحیه قفسه سینه، پهلو و شکم که نتیجه مشت و لگد بازجو بود.
– جراحت روى پاها و لنگیدن به هنگام راه رفتن.
– گلایه او از درد در ناحیه بیضه.
– سرگیجه و حالت تهوع.
همچنین مرحوم ستار بهشتى مطالب و جزییات تکان دهنده اى در باب نحوه رفتار بازجو عنوان کرد که شخصا با آنکه روایت هاى متعددى از شکنجه در پلیس امنیت شنیده بودم اما این میزان از خشونت و شدت عمل با توجه به نوع و سطح فعالیت ستار توجیه پذیر نبود. مرحوم ستار بهشتى نقل مى کرد که بازجو وى را در حالى که از سقف آویزان کرده بود مورد ضرب و شتم قرار داده است؛ آن مرحوم که به شدت نگران تکرار شکنجهها بود اظهار مى کرد: «درحالى که دستبند قپانى به من زده بوده و روى زمین رهایم کرده بودند بازجو پا روى سرم گذاشته و به مادر و خواهرم فحاشى مى کرد». مرحوم بهشتى بیان مى کرد:
«در یک مورد دست و پایم را به صندلى بسته بودند و بازجو با مشت و لگد به جانم افتاده بود». ستار عنوان مى کرد که بازجو صراحتا به وى گفته بود: «مى کشمت و نمى گذارم زنده از اینجا بیرون بروى، حتى نمى گذارم جنازهات به دست مادرت برسد، تنها راهى که مى توانى از اینجا بیرون بروى و دوباره مادرت را ببینى همکارى با من است و اینکه آن چیزى را که من مى خواهم بگویى و بنویسى».
مرحوم ستار اظهار مى کرد که زخم روى گردناش به دلیل استفاده از شوک الکتریکى است که علاوه بر مشت، لگد و کابل براى شکنجه او استفاده شده بود. آن مرحوم با گلایه از درد بیضه اظهار مى داشت که در حین بازجویى و بعد از چند ضربه به شکم و بیضهاش در ادرار خود خون مشاهده کرده بود.
متاسفانه ایشان عنوان مى کرد که بازجو با اجبار به عریان شدن وى را تلویحا به آزار جنسى تهدید کرده بود.
جناب قاضى
پس از افشاى قتل در بازداشتگاه پلیس فتا مسئولان بارها عنوان کردند که مستند و موضوع اتهام ستار بهشتى مطالب منتشره در وبلاگش بوده است، اما جالب است بدانید این حد از شکنجه و رفتارهاى غیرقانونى بنا به گفته خود ستار نه با هدف اخذ اقرار در خصوص محتواى وبلاگ و یا حتى صفحه فیس بوک ستار بلکه به منظور اطلاع از نام کاربرى و رمز اشتراک او در فیس بوک و اعترافاتى در این زمینه بوده است. بنابراین محور بازجویى مطالب و محتواى وبلاگ و صفحه فیس بوک نبوده بلکه هدف غیرقانونى دستیابى به حریم خصوصى متهم انگیزه دو دور بازجویى توام با شکنجه و منجر به مرگ بوده است.
دادرس محترم
مى دانید که ستار بهشتى تنها چهار روز در بازداشت بود که یک روز آن نیز در بند ٣۵٠ اوین بدون بازجویى و شکنجه سپرى شد. شما اکنون عهده دار قضاوت هستید، وقتى فردى را در کمتر از ٣۶ ساعت تا این حد مورد ضرب و شتم قرار مى دهند و با تهدید به قتل که خود جرمى مجزاست، صراحتا به او مى گویند تو را مى کشیم، زندهات نمى گذاریم. و حتى در کلام خود در مورد سرنوشت جنازه فرد مضروب نیز اظهار نظر مى کنند، آیا مى توان از عدم وجود قصد و سوءنیت در قتل سخن گفت؟ آیا این مقدار خشونت و آزار و ایذاء جسمى و روحى «نوعا کشنده» نیست؟ آیا یک بازجو که على القاعده از این شیوه اعتراف گیرى مکررا استفاده کرده و آگاه به شدت ضربات خود و توان تحمل جسم افراد است مى تواند با سوءاستفاده از جایگاهاش با توسل به هر نوع ابزار شکنجه فیزیکى بر متهم بتازد و آنگاه در پیشگاه قانون مدعى عدم سوءنیت و تعمد شده و از عواقب عمل مجرمانه خود رهایى یابد؟!
اینجانب ضمن تکرار اعلام آمادگى جهت اداى این توضیحات در محضر دادگاه خواستار ثبت و رسیدگى به این وجیزه در آن مرجع محترم قضایى مى باشم.
با تشکر و تجدید احترام
سید حسین رونقى ملکی
زندان اوین
آخرین دیدگاهها