وزارت اطلاعات ماه هاست که از برگزاری جلسات جبهه ملی ایران جلوگیری میکند.بنا بود پس از انتخابات ریاست جمهوری اسلامی این محدودیت ها برطرف شود و جبهه ملی ایران بتواند کنگره( پلنوم) خود را در تاریخ هفدهم آبانماه ۱۳۹۲ به نام دکترسیدحسین فاطمی , پس از سالها برگزار نماید .اما حاکمیت اسلامی بار دیگر نشان میدهد که از هر گونه گردهمایی نیروهای ملی و سکولار وحشت زده شده و آنرا خطری برای موجودیت خود تلقی میکند.استاد ادیب برومند رئیس شورای مرکزی و هیئت رهبری جبهه ملی ایران طی بیانیه ای این تصمیم بزدلانه حکومت را به آکاهی ملت شریف ایران رساند.
خبر گزاری جبهه ملی ایران
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
اطلاعیه
بدین وسیله به آگاهی هم میهنان عزیز میرساند که برپایه گزارش هیئت هفت نفری منتخب شورای مرکزی جبهه ملی ایران برای برگزاری پلنوم به نام دکترسیدحسین فاطمی در تاریخ هفدهم آبانماه ۱۳۹۲، مقامات امنیتی با احضار و اخطار به اعضای هیئت هفت نفری و برخی از مسئولان جبهه ملی از برگزاری پلنوم برخلاف انتظارممانعت کردند. از این جانب هم تلفنی خواستند که بطور موقت از تشکیل پلنوم صرف نظر نمایم.
رئیس شورای مرکزی و هیئت رهبری جبهه ملی ایران
ادیب برومند
تهران
۱۴/۸/۱۳۹۲
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
طبق گزارش هیئت هفت نفره برگزیده شورای مرکزی در سال 88 (مهندس مرتضی بدیعی، جمال درودی، کورش زعیم، حسین شاه حسینی، مهندس حسین عزت زاده، دکتر مهدی مویدزاده، دکتر حسین موسویان) برای فراهم آوری شرایط و انجام همایش چهار سالانه نمایندگان سازمانهای جبهه ملی و شاخه های جبهه ملی در شهرستانها، و به منظور انتخاب اعضای شورای مرکزی، برای دومین بار در طی چهارسال گذشته، پس از دوماه برنامه ریزی و فراهم آوری امکانات از جمله تعیین جای همایش و انجام کلیه تدارکات لازم و اعلام تاریخ برگزاری در روز آدینه هفدهم آبان 1392، در روز شنبه 11 آبان، وزارت اطلاعات با احضار (کورش زعیم 10 بامداد، دکتر موسویان 2 بعد از ظهر و دکتر باوند سخنگوی جبهه در 3 بعد از ظهر) و تلفنی به آقایان ادیب برومند، حسین شاه حسینی و مرتضی بدیعی اعلام کردند که بهیچوجه اجازه برگزاری پلنوم و انتخابات جدید را نخواهند داد.
یادآوری می شود که این همایش که بایستی در آبان 86 انجام می شد، پس از تلاش زیاد برخی اعضای شورای مرکزی در سال 88 شورا راضی به انتخاب یک هیئت هفت نفره برای اجرای پلنوم و انتخابات در دی 89 شد، که در آن زمان هم اجازه گردهمایی پلنوم را ندادند. ولی انتخابات کتبی شورای مرکزی در تاریخ 21 بهمن 89 هنوز در جریان بود که نیروهای امنیتی با ریختن به خانه کورش زعیم کلیه اوراق و مدارک مربوط به پلنوم و رای های سربسته دریافت شده را ضبط و خودش به زندان اوین منتقل کردند. اکنون در دو دوره چهارساله، از انتخابات شورای مرکزی جبهه ملی ایران جلوگیری می شود.
با سلام – عليرغم ارادت و دوستي كه با اكثر بزرگان جبهه ملي دارم اما با اين همه ملاحظه كاري آنها موافق نيستم. اگر قرار باشد با موافقت مسئولان رژيم پلنوم برگزار كنيم كه نيازي نبود عليه آن رژيم جلسه برگزار كنيم. تمام حرف ما هم اينست كه چون رژيم جلوي آزادي احزاب و بيان و … را گرفته مي خواهيم عليه آن كاري بدون خشونت بكنيم معناي اين حرف اين نيست كه براي انجام كارهايمان از رژيم اجازه بگيريم اينكار اصلا نقض غرض بحساب ميايد. به اعتقاد حقير كه بيش از 18 سال از عمرم را به عشق رسيدن به حكومتي ملي و دموكرات گذرانده ام نبايد تا بدين حد مبارزات خود را محدود به موافقت رژيم نازل نمود. نمي دانم چرا آقايان فكري يا گردهمايي با دوستان و هموندان براي پيدا كردن راه حلي براي ادامه مسير جبهه ملي براه نمي اندازند. 34 سال دست با عصا رفتن كافي نيست؟!
با توجه به تاریخچه سیاسی افراد بر سر مسند در ایران که همه خود به نوعی حامیان کودتای 28 مرداد بودند جای هیچگونه شگفتی در ممانعت برگزاری پلنوم جبهه ملی از طزف این حضزات وجود ندارد.
سر ناکسان را برافراشتن – وز ايشان اميد بهی داشتن
سر رشته خویش گم کردن است – به جیب اندرون مار پروردن است «فردوسی»
با درود
تا زمانی که فعالیت سیاسی احزاب ایرانی بصورت هیئتهای مذهبی باشد و با یک تلفن به
صاحب هیئت در تکیه بسته شود باید هم “ملایان و برادران دزد پاسدار” حاکم بر جان و
مال مردم کشور باشند.
اولا: این اولین بار نیست که “ادیب برومند” با یک تلفن ….. سعی در وجیهه المله شدن دارد.
دوم: تا کنون در کدام دوره از تاریخ بشر و یا کدام کشور یک سازمان و یا حزب سیاسی خود
را “اپوزسیون” مینامد و بعد منتظر “چراغ سبز! گزمگان حکومتی برای فعالیت میماند؟
بنظر من اینبار بجای”روحانی مچکریم” باید بگوییم “ادیب برومند مچکریم”
ببخشید فراموش کردم نزدیک به سه ماه پیش “سبزمان هم بنفش شده!! به قول معروف اینهم یکی
دیگر از ثمرات انقلاب شکوهمند ضد چه و چه مان است.
با درود
من در اظهار نظر قبلی اشاره ای داشتم به اینکه تفاوت است بین فعالین سیاسی که خود
را “اپوزسیون” مینامند و کسانی که باید انان را “اقا اجازه ما ادب داریم”نامید.
تائید نظرم بوسیله هموطنی بنام”ف – نجاتی” را میتوان بعنوان وجود خواستگاه و پایگاه
فکری دانست که در۳۴سال گذشته شاهد استمالت حضرات از ادم خواران اسلامی بوده و
هست و دیگر از این “ننه من غریبم”بازی اقایان به تنگ امده اند.حکایت حضرات یاداور
مثل«شترمرغ» است. وقتی می گویی بار بردار میگوید من مرغم و وقتی می گویی خوب
تخم مرغت کو؟می گوید من شترم.
میل دارم به نکته ای اشاره کنم که یاداور«نرود میخ اهنین بر سنگ است»اگر به اساسنامه
“جبهه ملی” دقت کنید این تشکل خود را یک حزب فراگیر میداند که در تلاش است تا حقوق
شهروندی هموطنان را جدای از باور دینی غیر دینی انان اعاده کند٬انهم با ادعای باورمند
بودن به “جدایی دین از حکومت”یا بعبارتی دیگر همان سیستم “سکولار ” رایج در دنیای
ازاد و حکومتهای پایبند به حقوق بشر.
حال ببینیم این جریانی که خودش را نماینده همه از جمله«شیعه٬ سنی٬ مسیحی٬ زرتشتی
و یهودی و بهایی و ارمنی و … میداند چه نامی را برای پلنوم خود انتخاب کرده است؟
شوربختانه یکبار دیگر کوه موش زائید زیرا نام پلنوم” پلنوم دکترسیدحسین فاطمی”است.
بله “سید” ش فراموش نشده. شخص حسین فاطمی مقالات و نظراتش را فقط با نام معمول
امضاء می کرد اما حضرات بدلیل باور به تفکر«سیاست ما عین دیانت ماست مدرس»دم
خروس ادعایشان بیرون زده همانند مداحی که در«یو تیوب» میخواند «ارمنیها هم اسم
پسرانشان را ابوالفضل میگذارند»حضرات معتقدند که اولا همه شیعه فاطمی هستند و از
طرفی با ذکر کلمه”سید” شاید دل برادران ادمخوار وزارت اطلاعات نرمتر شود!! و بله
را بگویند! انسانها با گذشت زمان ساده بین تر و فراموشکارترمیشوند.
ایا ادیب برومند که همیشه هنگام امضاء بیانیه ها خود را با عنوان طویل” رئیس شورای
مرکزی و هیئت رهبری جبهه ملی ایران” معرفی میکند نمی داند که تمام ایرانیها شیعه
نیستند و درثانی “سید”یعنی چه؟ ایا زمان ان نرسیده که طبق مثل معروف”کار زندگان
را به زندگان واگذاریم”؟ جای مردگان در زیر زمین است و زندگان روی زمین با
مشکلات دنیای واقعی دست وپنجه نرم میکنند.فراموش کنیم که روشهای مبارزه
“مصدق یا فاطمی” یا مخالفین انان متعلق به شصت و اندی سال پیش است و بکار دنیای
امروز نمی اید. راستی چه زمانی باید از احزاب مدرن یاد بگیریم که مفاخر حزبی را ارج
بنهیم ولی هرگز خود را زندانی گذشته نکنیم.چرا نباید برای نشان دادن همبستگی بیشتر
با مردم از سمبولهای ملموس تری همچون«ازادی – حقوق بشر- نه به اعدام- ازادی زندانی
سیاسی٬ دریاچه ارومیه و یا کارون و هامون و ….» استفاده کرد؟چرا نباید هر روز پلنوم
را بنام منطقه ای از مناطق کشورمان که از اب و هوای سالم بی بهره اند نام گذاری کرد؟
مگر نه اینکه پلنوم باید برای زندگان و یافتن راه حلی برای مشکلات امروز مردم ایران
باشد؟ امیدوارم گوش شنوایی باشد و عزمی برای ترک مرده پرستی . همین
با درود امیدوار بودم دوستان جبهه ملی به این سادگی تسلیم رژیم نشوند و هزینه هایی را با برگزاری و برخورد نیروها برای نظام ایجاد کنند. شوربختانه ادیب بروند زود در برابر سیستم کوتاه آمد! سال 84 هم کنگره حزب پان ایرانیست توسط نیروهای امنیتی بهم ریخت و درب محل کنگره پلمپ شد ولی دست کم 300 نفربه محل مراجهه کرده بودند که اینجانب هم حضور داشتم. البته تا الان هم اجازه برگزاری به انها ندادند