خارج نشین خوش نشینی به نام حسن بهگر تحت الحمایه دولت سخاوتمند سوئد بازهم از خوشی امنیت خارج از کشور دست به قلم شده و بازهم مبارزین داخل کشور در زیر تیغ حکومت را هدف قلم ناجوانمرد خویش قرار داده است .
این شخص که پیش از این با انتشار مقالاتی بر علیه امیرانتظام (به قلم منتظر حقیقی )و کورش زعیم (نوشته ای از پرویز داورپناه ) در سایت شخصی اش “ایران لیبرال” دشمنی خود را با شخصیت های جبهه ملی آشکار کرده بود , این باربه سه تن از اعضای ارشد جبهه ملی ایران دکتر جسین موسویان با بیش از ۶۰ سال سابقه مبارزاتی در جبهه ملی ایران ,حسین شاه حسینی پیر دیر وهمرزم آیت الله طالقانی در نهضت ملی و دکتر هرمیداس باوند استاد ممتاز روابط بین الملل و سخنگوی جبهه ملی ایران تاخته و با بی شرمی جبهه ملی ایران را در حال اغما توصیف کرده است.
او در مورد دکتر موسویان مینویسد ؛ “موسویان را هم فقط می گویند «آدم خوبی» است و از توانایی اش بی اطلاعیم ولی میدانیم که همواره مورد تهدید قرار گرفته است.” .
دکتر موسویان ستون محکم جبهه ملی ایران است که به عنوان رییس تشکیلات جبهه ملی ایران در این سالها بارتمام زحمات , از انتشار و پخش نشریه ” پیام جبهه ملی ایران ” در فضای خفقان , ترتیب دادن جلسات جبهه ملی , سایت جبهه ملی ایران و…. را به دوش کشیده و نه تنها مورد تهدید قرار کرفته و بارها به وزارت اطلاعات احضار شده بلکه درمراسم یادبود بینظیر بوتو که جبهه ملی ترتیب داده بود از سوی وزارت اطلاعات به شدت مضروب شد و در وقایع سال ۱۳۸۸ نزدیک به یکماه زندانی شد.اقای بهگر شما در حدی نیستید که دکتر موسویان را زیر سوال ببرید.
او در مورد جناب آقای حسین شاه حسینی مینویسد ; ” آقای شاه حسینی از روزهای نخستین جمهوری اسلامی با نظام همکاری نزدیک داشته است و در زمین حکومت توپ بازی می کرده”.
توضیح مبارزات اقای شاه حسینی نیازمند یک کتاب است و در حوصله این سطور نمیگنجد .ایشان پس از انقلاب معاون اقای بازرگان و ریس سازمان تربیت بدنی و رییس کمیته ملی المپیک بود و در زمان نخست وزیری رجایی برکنار شد و دیگر مسولیتی نداشت .اقای بهگر شما خیلی کوچک تر از آن هستید که در مورد یک شخصیت ملی چنین تاخت و تاز نمایید.
هذیان گویی این شخص در مورد دکتر باوند ادامه می یابد و ایشان را مشاور جواد ظریف معرفی مینمایند. حسن بهگر منبع خود را اعلام نمیکند و به شخصیتی که مورد تکریم و احترام دانشگاهیان و ملیون است این چنین وقیحانه تهمت میزند.
مرضی که آقای بهگر را دچار هذیان گویی کرده ,وی را دچار فراموشی نیز نموده و ایشان یادشان رفته که دکتر علی رشیدی به خاطر یک تحلیل اقتصادی جبهه ملی ایران ۲ سال زندانی شد و هوتن دولتی و عیسی خان حاتمی از اعضای جبهه ملی ایران زندانی این رژیم بوده اند و کورش زعیم هم اکنون محکومیت ۴ ساله خود را به جرم عضویت در جبهه ملی ایران در زندان اوین میگذراند.
مشخص نیست یک سازمان سیاسی در فضای پلیسی ایران دیگر چه باید بکند که خارج نشین خوش نشینی که جرئت یک ساعت زندگی در ایران را ندارد خوش آید.
جبهه ملی ایران به همت اعضای شجاعش به حیات پر افتخار خود ادامه خواهد داد .چنانکه در رژیم شاه ادامه داد و جبهه ملی پنجم با وجود مرتد خوانده شدن توسط خمینی با درایت ادیب برومند, شاه حسینی, موسویان ….. و یاران جوانی چون دکتر مجتهدی, دکتر حاج قاسمعلی و…. متولد شد و ادامه دارد.آقای بهگر شما نه ملی هستید و نه لیبرال ولی هجو نویس خوبی هستید و هپلی در وجود شما صحیح و سالم است.
…..عرصه سیمرغ نه جولانگه توست.
بیژن مهر
خبرگزاری جبهه ملی ایران
20 مرداد,1396
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
مقاله آقای بهگر
جبهه ملی در اغماء
چهارشنبه, ۱۸ام مرداد, ۱۳۹۶
منبع این مطلب ایران لیبرال
نویسنده مطلب: حسن بهگر
مطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز میتوانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.
جبهه ملی وارث اعتباری است که از نهضت ملی به یادگار مانده است. در انقلاب ۵۷، شاپور بختیار با شعور و شجاعت بی نظیری که داشت در مقابل تهاجم خمینی ایستاد و از میراث مصدق جانانه دفاع کرد، ولی متأسفانه دیگر شخصیت های جبهه ملی خیلی دیر متوجه شدند که دفاع از حقوق ملت با پشتیبانی از امام امت سازگاری ندارد. در نهایت، مخالفت جبهه ملی با لایحه قصاص به سرکوبی اش انجامید، ولی نامش از اذهان زدوده نشد، سایه ی مصدق چتر حمایتی بر سر این گروه افکنده بود که یاورش گردید. همراهان جبهه ی ملی با قبول خطرات و دادن اعلامیه تا به امروز به دوام آن یاری رسانده اند، گرچه در حقیقت از فعالیت سیاسی محروم بوده اند و امکان کوچکترین گردهمایی را نداشته اند، چه رسد به ابراز مخالفت.
سیاست وزارت اطلاعات در سال های اخیر جلوگیری از تجمعات و گردهمایی و هرگونه فعالیت جبهه ملی بوده است و این فشارها ادامه خواهد یافت تا زمانی که به قول خود اطلاعات چی ها، جبهه ی ملی را با « پیرمرگی » از بین ببرند. حجاریان از بانیان واواک و نظریه پرداز اصلاح طلبان، خود صریحاً اعتراف کرده است که چنین برنامه ای در کار است که البته همین نشان می دهد خود او چه اندازه متوهم است.
ترتیب کار وزارت اطلاعات که هیچ هم تازگی ندارد و سابقه اش را می توان از زمان شاه گرفت، این است که جبهه ی ملی را با مهار کردن شخصیت های کارآمد و کوشش در جلو انداختن و به رهبری رساندن اشخاص ناتوان و بی اراده و میان مایه و در صورت امکان تأثیر پذیر از تمایلات دستگاه های امنیتی، در حالت اغمأ نگاه دارد. آنها به خوبی می دانند که اگر فرضاً جبهه ی ملی را به کلی تعطیل کنند و حتا رهبران موجودش را دستگیر کنند و از صحنه بیرون برانند، دیر یا زود، نیروهای جوان و پویایی که به راه مصدق اعتقاد دارند، وارد میدان خواهند شد و دستگاهی قوی بر پا خواهند کرد که اسباب زحمت خواهد شد. اما وقتی جبهه ی ملی در اغمأ بماند، یعنی هم هست و هم نیست، هست، پس کسی به فکر راه انداختن سازمان جدیدی نمی افتد و نیست چون کاری از آن برنمی آید.
مشکل دیگر این وضعیت تأثیرش بر نیروهای ملی خارج از کشور است. سازمان هایی که به نوعی خود را منتسب به جبهه ی ملی می دانند، ناچار می شوند در خارج به نحوی رفتار کنند که احیاناً فعالان جبهه ی ملی که کار شاخصی هم از آنها برنمی آید، در داخل دچار گرفتاری نشوند. با این سیاست وزارت اطلاعات، جبهه ی ملی هم در داخل و هم در خارج محدود می شود. شاهدیم که جماعت به جای موضعگیری های حیاتی در این موقعیت خطیر که ملت از هر سو در تهدید است، به تجلیل از فلان فیلمساز یا فلان استاد ریاضی می پردازند. گویی جبهه ی ملی وزارت فرهنگ و هنر است یا دانشکده ی ریاضیات! وقتی سازمانی سیاسی این طور رفتار می کند، از مردمی که به حال خود رها شده اند، چه توقعی می توان داشت؟ آیا این است روشنگری و رهبری؟ نگاهی بکنید ببینید در تمامی دوران نهضت ملی، کار مصدق و جبهه ی ملی دادن این نوع اعلامیه ها بود یا مبارزه با دشمنان داخلی و خارجی. آن دیروزش و این امروزش!
پرسش اینست که ادامه ی این وضعیت منافع که را تأمین می کند؟ مردم را؟ جبهه ی ملی را؟ یا حکومت را؟ تا کی می توان با این رفتار اعتماد مردم را که گرانبهاترین گنجینه است، حفظ کرد؟ در این سال ها بسیاری جوان ها به جبهه ملی روی آورده اند و به سرعت نومید و پراکنده شده اند و طعمه ی گروه های سیاسی حاضر و آماده ی پیرا حکومتی گردیده اند، بخصوص ملی مذهبی ها که از بدو تأسیس، انگل جبهه ی ملی بوده اند و امروز می خواهند مردار خوارش باشند. ادامه ی این روند فقط و فقط به صلاح وزارت اطلاعات است. این نام باقی بماند بدون اینکه بتواند عملی انجام بدهد و با بی عملی آبروی خود را ببرد.
پس از درگذشت ادیب برومند صحبت از انتخاب رهبر جدید است و نام سه نفر بر سر زبان هاست: آقایان هرمیداس باوند، حسین شاه حسینی و حسین موسویان.
آقای باوند تا آنجا که می دانیم در وزارت خارجه اشتغال دارد و مشاور آقای ظریف نیز هست و به این ترتیب نشان از دو کس دارد. آقای شاه حسینی از روزهای نخستین جمهوری اسلامی با نظام همکاری نزدیک داشته است و در زمین حکومت توپ بازی می کرده. موسویان را هم فقط می گویند «آدم خوبی» است و از توانایی اش بی اطلاعیم ولی میدانیم که همواره مورد تهدید قرار گرفته است.
سیاست «تب بدون مرگ» جمهوری اسلامی به این ترتیب وارد مرحله ی جدیدی خواهد شد، با چهره های جدید.
جبهه ی ملی، در شرایط خطیر فعلی که عمر نظام اسلامی به چهل سال می رسد، در مرحله ی بسیار مهمی از حیات خود قرار گرفته است. سؤالی که پیش روی مصدقی ها قرار گرفته این است که آیا دوام جبهه ی ملی به شکل فعلی، کمکی به مبارزه می کند یا نه و اگر می کند چیست آن کمک. اگر رهبران فعلی جبهه، به جای قبول ادامه ی حیات بی افتخار زیر حکم نظام اسلامی، واقع بینانه امکانات عمل خود را بسنجند و تصمیمی اساسی بگیرند، کار بزرگی کرده اند. با این کار هم مردم را که مخاطبان اصلی آنها هستند از واقع امر و مشکلات لاینحل خود مطلع کرده اند و هم خود را از تحقیر حکومت رهانده اند و هم آنهایی را که از خارج نگران حالشان هستند قدری آسوده نموده اند.
دلایل قوی باید و معنوی – نه رگهای گردن به حجت قوی
مرا نیز چوگان لعب است و گوی – بگفتند اگر نیک دانی بگوی
با درود
نگویند از سر بازیچه حرف – کزان پندی نگیرد صاحب هوش
و گر صد باب حکمت پیش نادان – بخواند آیدش بازیچه در گوش
شور بختانه جمهوری اسلامی موفق شده است فرهنگ فحش نامه نویسی را به فراریان تحمیل کند.
اقای بیژن مهر ایا متوانید تنها یک تن را نام ببرید که با تهمت و متلک تغیر عقیده داده باشد؟
گفته اید: *«خارج نشین خوش نشینی به نام حسن بهگر تحت الحمایه دولت سخاوتمند سوئد بازهم از
خوشی امنیت خارج از کشور دست به قلم شده و بازهم مبارزین داخل کشور در زیر تیغ حکومت
را هدف قلم ناجوانمرد خویش قرار داده است»* توجه شما را به خبری که در رابطه با مضحکه
انتصابات جلب میکنم که نه خارج نشین خوش نشین هستند نه تحت الحمایه دولتی سخاوتمند و البته
در تضاد با مواضع خود شما!! اما چرا این بندبازی حضرات باعث اعتراض شخص شما واقع نشد؟
به نوشته خبرگزاری ایلنا، بیانیه اعضای رهبری جبهه ملی که روز سه شنبه ۲۶ اردیبهشت
منتشر شد به امضای داوود هرمیداس باوند، علی رشیدی و حسین شاه حسینی رسیده است.
چند نمونه هم از نوشته های موجود در تارنمای اقای کورش زعیم را بیاد میاورم:
**نوشتاری از اقای جمال درودی یکی از دیرپا ترین اعضاء جبهه ملی ایران ** 5 آبان1394
«جبهه ملی ایران در دام « از ما بهتران » با این جمله اغاز می شود:
اجازه میخواهم با استاد ارجمندم جناب آقای شاه حسینی گپی دوستانه داشته باشم ……….
مقاله دیگر با عنوان *«نامه جمال درودی به دکتر موسویان رییس هیئت اجرایی جبهه ملی ایران»*
که اینچنین اغاز میشود:
جناب آقای دکتر موسویان
رئیس مادام العمر هیئت اجرایی جبهه ملی ایران … !
متاسفانه از بد حادثه در مدت زمانی کوتاه دو بار نام من و شما در دو مقطع جداگانه و به ظاهر متضاد
باهم تلاقی پیدا کرد ومساله ساز شد. در نتیجه، این پرسش در اذهان بوجود آمده که ارتباط این دو جریان
با یک هدف مشترک چیست ..؟! سناریوئی تهیه شده برای اخراج (!) آقای مهندس زعیم و من از شورای
مرکزی جبهه ملی ایران که در دو پرده نمایش به اجرا درآمد.
این هم نمونه ای دیگر از اعتراضات خوش نشینان داخل:
اطلاعیه بانو دکتر مه لقا اردلان عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران
اطلاعیه بانو دکتر مه لقا اردلان
هموند شورای مرکزی و هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
اطلاعیه
از همفکران عزیزم که دعوت من را برای شرکت در جلسه شورای مرکزی 21/2/94، پذیرا شدند نهایت
تشکر و امتنان را دارم. ولی متاسفانه ، از اینکه دستور جلسه تغییر پیدا کرد و انتخاباتی انجام شد که مورد
تایید همگان قرار نگرفت، از دعوت شدگان توسط اینجانب، پوزش می خواهم.
امضاء (مه لقا اردلان) ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴
نمونه ها از این دست کم نیست و شما بهتر میدانید در ۳۹سال گذشته این باند بازیها چه ضربات جبران ناپذیری
بر مخالفان جمهوری اخوندی وارد اورده است. پس بیائیم و در را بر منتقدین نبندیم زیرا انتقادات شاید در کوتاه
مدت خاطر عده ای را بیازارد اما در طولانی مدت باعث شفاف سازی و نقد پذیری مسؤلان میشود.
جناب حمید اگر حقیقت را میگویید لطفا تمامش را بگویید .
1.در خبر مورد اشاره شما این پراگراف هم امده::
“امضا کنندگان بیانیه در ادامه آوردهاند: «از احزاب ملی ریشه دار تاریخی از برخی تریبونهای حاکمیتی با عنوان گروهکهای غیرقانونی نام برده می شود و اعضای آنان از برخورداری از برخی حقوق مهم شهروندی از جمله حق نامزدی در انتخابات محروم می شوند آیا صرف انتخاب نامزدهای مورد نظر و منتخب نظام را میتوان مصداق مشارکت مردم در اداره ی امور عمومی جامعه تلقی کرد؟»
بند بازی نبوده مطالبه بوده”{
2.فرموده اید؛ “در تضاد با مواضع خود شما!! اما چرا این بندبازی حضرات باعث اعتراض شخص شما واقع نشد؟”
اتفاقا شد:
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ بخش ویژه, بیانیه ها دیدگاه ۳
0
در مورد بیانیه چند تن از اعضای جبهه ملی ایران
هممیهنان عزیز
بیانیه ای با امضای دکتر باوند, دکتر رشیدی ,جناب اقای شاه حسینی و مهندس امیرانتظام در حمایت از حسن روحانی چند روز پیش انتشار یافت.از آنجا که این بیانیه با سیاست کلی جبهه ملی ایران در مورد عدم شرکت در انتخابات حکومت اسلامی سازگار نبود , خبرگزاری جبهه ملی ایران از درج آن خودداری کرد.امروز مهندس عباس امیرانتظام اسطوره مقاومت ایران این بیانیه را تکذیب و آن را منطبق با نظرات خود ندانستند.نظرات دیگر آقایان در حمایت از حسن روحانی شخصی است و ارتباطی با مواضع جبهه ملی ایران در مورد انتخابات با نظارت استصوابی ندارد .جمهوری اسلامی با جلوگیری از هرگونه گردهمایی نیروهای ملی فرصتی برای تبادل نظر و اعلام موضع را به هیچ جریان سیاسی نمی دهد, شرکت در انتخابات این رژیم انداختن آب به آسیاب دیکتاتور است.
خبرگزاری جبهه ملی ایران
http://jebhe.net/%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C%D9%87-%DA%86%D9%86%D8%AF-%D8%AA%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D8%A8%D9%87%D9%87-%D9%85%D9%84%DB%8C.htm
3.برخورد های شخصی در جامعه ما وجود دارد, وظیفه یک به اصطلاح مبارز خارج از کشورکه تصادفا خوش نشین هم هست و نگرانی از گرانی و دستگیری و نان شب ندارد دامن زدن به مسایل شخصی افراد داخل کشور ویا نسخه پیچیدن برای انان نیست..تشریف ببرید ایران هر چه خواستید اتنقاد کنید ضمن اینکه نوشته این اقای تحت الحمایه انتقاد نبود و تهمت بود
“آقای باوند تا آنجا که می دانیم در وزارت خارجه اشتغال دارد و مشاور آقای ظریف نیز هست و به این ترتیب نشان از دو کس دارد. آقای شاه حسینی از روزهای نخستین جمهوری اسلامی با نظام همکاری نزدیک داشته است و در زمین حکومت توپ بازی می کرده. موسویان را هم فقط می گویند «آدم خوبی» است و از توانایی اش بی اطلاعیم ولی میدانیم که همواره مورد تهدید قرار گرفته است.}
چار کس را داد مردی یک درم – آن یکی گفت این به انگوری دهم
آن یکی دیگر عرب بد گفت لا – من عنب خواهم نه انگور ای دغا
آن یکی ترکی بد و گفت این بنم – من نمیخواهم عنب خواهم ازم
آن یکی رومی بگفت این قیل را – ترک کن خواهیم استافیل را
در تنازع آن نفر جنگی شدند – که ز سر نامها غافل بدند
با درود
با سپاس از جواب شما و پوزش از اینکه اشارات کوتاه من به برخی مسائل باعث
سوء تفاهم شده است. دلیل مختصر نویسی من راجع به اعلام شرکت در نمایش
تکراری بالماسکه ( نوعی جشن است که در آن مدعوین با لباس مبدل و نقاب
در آن شرکت میکنند) یا همان انتصابات به روش اخوندها از این جهت بود که فکر
میکردم چون مطلب واضح است و احتیاج به درج تمام مطلب نیست. با کمی دقت در
مطلبی که شما برای تکمیل مطلب من اورده اید میبینیم که من کم فروشی یا سانسوری
نکرده ام. ایا صرف چند کلمه اه و ناله در ان بیانیه برابری میکند با تاخت زدن
“ابروی جبهه ملی ایران” ان هم برای یک اخوند انگلیسی!؟ بعد نزدیک ۲۸ امرداد همان
پشتیبانان اخوند انگلیسی، تعزیه کودتا راه می اندازند. من نخواستم اشاره ای به جعل
امضاء اقای امیرانتظام در پای بیانیه مورد بحث توسط اقایان داشته باشم.
در رابطه با اعتراض شخص شما اگاهی نداشتم ممنون از اطلاع رسانی در این مورد
کسانی که در خارج از ایران زندگی میکنند شاهد هستند که اولا فعالیت حزب ها دارای
یکسری قید و بند درون تشکیلاتی هستند و یک فعال حزبی که بخصوص مسؤلیتش در
سطح رهبری یک حزب سیاسی است اگر این همه ائین نامه های حزبی را نقض میکرد
مسلما اخراج میشد نه اینکه احترامش بیشتر شود و ارتقاع منصب سازمانی یابد. کجای دنیا
اپوزسیون یک رژیم جنایتکار مثل رژیم اخوندی اسلامی با افتخار اعلام میکند که مشاور
وزیر امور خارجه « ظریف» است. در پایان در رابطه با اینکه نوشته اید خبر مذکور
« خبرگزاری جبهه ملی ایران از درج آن خودداری کرد»
لطفا به من بگوئید ایا خبرگزاری جبهه ملی ایران در ایران ازاد است؟ در بهترین حالت
چند درصد از هموطنان داخل کشور امکان دسترسی به خبرگزاری جبهه ملی ایران را دارند؟
خبرگزاری جبهه ملی ایران چاپ نکرد ولی امدادهای غیبی « بی بی سی، صدای امریکا،
رادیو فردا و …..» پوشش خبری مناسب به این حرکت گمراه کننده مردم داد.
به امید روزی که خادمان میهن از ناروایان مشخص شود.