نامه سرگشاده پیمان عارف به دکتر حسن روحانی: باز هم آسمان دانشگاه ستاره دار است!
خدمت ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران؛ جناب آقای دکتر حسن روحانی
با سلام و عرض ادب؛
بنده جزو فعالان سیاسی-دانشجویی بودم که در سال 92 علیرغم تمامی تردیدهایی که از انتخابات مناقشه انگیز سال 88 نشات میگرفت؛ نهایتا در انتخابات شرکت نموده و به شما رای دادم.
از جمله دلایل مشارکت سیاسی بنده در انتخابات هم 88 و هم 92 حل شدن و یا لااقل کاهش مصائب جامعه دانشگاهی و توقف پروژه سرکوب دانشگاه ذیل عنوان انقلاب فرهنگی دوم بود که در دولت محمود احمدی نژاد آغازیده بود و نهاد آکادمی در ایران را تا سرحد نابودی پیش برد!
آری به شما رای دادم تا دیگر استاد اخراجی و دانشجوی ستاره دار و رد گزینشی نداشته باشیم.
به شما رای دادم تا دیگر فضای دانشگاهها پادگانی نباشد و نهادهای امنیتی از رویکرد امنیتی و تخاصم سالار نسبت به دانشگاه دست بردارند؛ دانشجو را سوژه پرونده سازی ها و محروم از تحصیل سازی ها و روانه زندان نمودن های خویش قرار ندهند!
و شما وعده داده بودید که دیگر دانشجوی ستاره دار نخواهیم داشت و کسی بخاطر فعالیت سیاسی و دانشجویی محروم از تحصیل نخواهد شد.
بدین سان به شما رای دادم و دادیم تا شما رییس جمهور شدید و کابینه خویش تشکیل دادید؛ وزیر اطلاعات خویش برگزیدید و برایش رای اعتماد گرفتید و انصافا وزیر اطلاعاتی نیز برگزیدید که سوابق همه نشان از اعتدال در رفتار و منطق و عقلانیت در کردار داشت و انتخاب تان امیدها بر دلهای فسرده و سرکوب شده مان نشاند و امیدوار شدیم که دیگر وزارت اطلاعات کسی را به خاطر یک سیاسی رهسپار زندان و پرونده سازی نخواهد کرد؛ دانشجویی را ستاره دار ننموده با زندگی و جوانی اش بازی نخواهد کرد و بالاخره آزادیهای آکادمیک را به رسمیت خواهد شناخت.
دکتر میلی منفرد را به مجلس معرفی نمودید تا امیدمان به اصلاح فضای امنیتی و یخ زده دانشگاه بیشتر شود ؛ به او رای اعتماد ندادند تا دکتر جعفر توفیقی را معرفی کنید. دکتر توفیقی کمیته ای برای حل فوری مشکل دانشجویان ستاره دار تشکیل داد؛ درخواستی را تسلیم اش کردم در رابطه با قبولی ام در دکترای سال 91 دانشگاه تهران با استفاده از سهمیه استعداد درخشان که نهایتا کاشف به عمل آمد که اساسا دانشگاه تهران و رییس وقتش بنده را به سازمان سنجش معرفی ننموده و در همان دانشگاه تهران باصطلاح ذبح شرعی مان نموده اند!
با خود اندیشیدم که چه باک ؛ دوباره کنکور دکتری میدهم و با چراغ خاموش هم کنکور میدهم تا بلکه حساسیت برادران گمنام و پرده نشین برنینگیزم.
بدین سان چند ماهی وقت گذاشتم؛ اسفند ماه کنکور نیمه متمرکز دکترای علوم سیاسی دادم و اردیبهشت ماه با رتبه ای خوب در مرحله اول پذیرفته شدم تا برای مصاحبه علمی در مرحله دوم به پنج دانشگاه تهران،تربیت مدرس، علامه طباطبایی، خوارزمی و شهید بهشتی دعوت شوم.
از اردیبهشت تا تیر در مصاحبه ها شرکت کردم و در تقریبا تمامی مصاحبه ها نیز نمره ای کمتر از 85 از 100 نگرفتم!
روز موعود اعلام نتایج در 25 مرداد فرا رسید؛ با اطمینان از قبولی ام به سایت سازمان سنجش مراجعه کردم و در کمال ناباوری با “مردود به دلیل نقص پرونده؛ مراجعه به طبقه دوم سازمان سنجش” مواجه گردیدم!
طبقه دوم سازمان سنجش اما جایی آشنا برایم بود: هیئت گزینش استاد و دانشجو به ریاست دکتر مرتضی نوربخش!
جایی که شش سال از ابتدای 85 تا انتهای 90 پله هایش را بالا و پایین رفته بودم تا بالاخره از تعداد ستاره هایم یکی کاسته شود و اجازه دفاع مشروط به اخذ تعهد از پایان نامه فوق لیسانس ام را پیدا کنم.
با مراجعه به هیئت گزینش متوجه شدم که قبول قطعی دانشگاه تربیت مدرس هستم و به واسطه نامه ایکه معاونت “تعیین صلاحیت” وزارت اطلاعات طی همان روز به هیئت گزینش ارسال داشته است به استناد بند 3 آیین نامه گزینش که درباره “معاندان با نظام” است؛ از تحصیل محروم گردیده ام و دوباره ستاره ها بر دوشم بنشسته!
به نظر هیئت گزینش لایحه اعتراضی نوشتم و تسلیم شان کردم ؛ به وزیر اطلاعات نامه نوشتم و معنای معاند و محارب را یادآور شدم ؛ به مجلس رفتم و اعضای کمیسیون آموزش عالی را دیدم ؛ به وزارت علوم رفتم و نامه اعتراض به این تصمیم تسلیم سرپرست و معاونین محترم نمودم و البته همگی – از دکتر توفیقی تا دکتر میلی منفرد تا اخوی محترم ناب دکتر فریدون- مرقوم فرمودند که “جناب نوربخش مشکل را بررسی و حل و گزارش دهید”
هیئت گزینش به تاریخ دهم شهریور طی مکاتبه ای با معاونت تعیین صلاحیت وزارت اطلاعات ضمن انعکاس لایحه اعتراضی بنده ، با ارائه نظر خود مبنی بر بلامانع بودن ادامه تحصیل بنده خواهان تجدیدنظر وزارت اطلاعات در نظرش گردید.
در این فاصله استیضاح دکتر رضا فرجی دانا نیز اتفاق میفتد و بنده نیز در حمایت از ایشان مصاحبه و نوشتارهایی منتشر میسازم که ظاهرا به مذاق جناب کارشناس گمنام خوش نمی آید و پرونده سازی و بولتن سازی دوباره شروع میشود!
نامه اعتراض به کمیسیون 6 نفره تعیین صلاحیت وزارت اطلاعات ارجاع میگردد و آنجا عضو غیر دائم کمیسیون یعنی همان آقای بازجوی خودم با تهیه بولتنی از مصاحبه ایکه در حمایت از دکتر رضا فرجی دانا امجام داده بودم به شیوه ای مطلقا غیراخلاقی با نسبت دادن سخنان مهمان دیگر آن مصاحبه -که خود یکی از فعالان برجسته و خوشنام و سابق دانشجویی است که سالیانی است به محنت همین تنگ نظری ها رحل اقامت در خارج از کشور گزیده و طبعا مواضع تندتری از بنده میتواند داشته باشد- به بنده موفق میشود تا نظر و رای دو عضو دیگر کمیسیون را نیز جلب نماید و رای گیری با نتیجه 3-3 پایان پذیرد؛
در پی آن جناب آقای دکتر علوی وزیر محترم اطلاعات با ارجاع نامه بنده بدیشان از سوی یکی از نمایندگان فرهیخته و شجاع مجلس دستور صریحی مبنی بر حل مشکل و تایید صلاحیت و اجازه تحصیل ام صادر میکنند که متاسفانه هیچگاه تاکنون توسط معاونت تعیین صلاحیتها مورد توجه و اهتمام قرار نمیگیرد و آن معاونت به سبب همان رای گیری برآمده از بولتن سازی جناب بازجو دیگر نه امکان پاسخ مثبت به استعلام گزینش را میابد و نه پاسخ منفی!
وضعیتی که تا به امروز نیز ادامه دارد و وزارت اطلاعات پس از 40 روز کماکان از پاسخ به استعلام گزینش خودداری نموده و می نماید.
این در حالیست که طبق مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی هیئت گزینش در صورتیکه وزارت اطلاعات تا مدت یک ماه از پاسخ به استعلام خودداری کند قانونا امکان و اجازه این را دارد که راسا تصمیم مقتضی بگیرد و بر اساس تصمیم خود اقدام نماید که متاسفانه هیئت گزینش علیرغم این امکان قانونی به واسطه واهمه از عواقب چنین اقدامی از سوی وزارت اطلاعات از این امکان چشم پوشیده و امر را به پاسخی از اطلاعات احاله میدهد که معلوم نیست فردا بیاید یا تا پایان ریاست جمهوری شما نیز نیاید!
و در این میان آنچه میرود گذر عمر و جوانی بنده است و آنچه می ماند تداوم رفتارهای مغایر اصل 30 قانون اساسی از جانب وزارت اطلاعات در دولت شماست.
دولتی که قرار بود نسیم اعتدال و عقلانیتش نه تنها سپهر سیاست خارجی را در هم نوردد ؛ بلکه حض و هوده اش در سیاست داخلی نیز لمس گردد تا از جمله دیگر آسمان دانشگاه ایرانی ستاره دار و منقش به نقش ستم و ظلم نباشد؛
ولی جناب آقای رییس جمهور متاسفانه آسمان دانشگاه ایرانی هنوز و در دولت شما هم ستاره دار است و غمگین!
شما وعده نشاط به جامعه و دانشگاه دادید؛
شما همین هفته و در دانشگاه تهران فرمودید که پیگیر وعده هاتان به دانشگاهیان و مطالبات ایشان هستید؛
شما در برابر وعده هاتان به مردم مسئولید!
آقای رییس جمهور!
میدانم وزیدن نسیم اعتدال و عقلانیت به وزارت اطلاعاتی که 8 سال و بویژه 4 سال به برخوردهای چکشی و دید امنیتی به عالم و آدم خو گرفته کار راحتی نیست؛ اما از شما میخواهم به این مهم اهتمام ورزید و نخست محروم از تحصیل نمودن به دلایل سیاسی را یکبار برای همیشه از فضای دانشگاه برچینید.
با احترام و امتنان: پیمان عارف / 20 مهرماه 1393
آخرین دیدگاهها