کورش زعیم بار دیگر به شعبه 15 دادگاه انقلاب (قاضی صلواتی) برای محاکمه در روز پنجم اردیبهشت احضار شد.
اطبق اصل 168 قانون اساسی جمهوری اسلامی، و طبق تبصره ذیل ماده 20 قانون تشکیل دادگاههای انقلاب مصوب سال 1373، و اصلاحی مصوب سال 1381، رسیدگی به اتهام های سیاسی بطور انحصاری و اختصاصی باید در دادگاههای عمومی دادگستری، بطور علنی و با حضور هیات منصفه واقعی (مورد توافق شاکی و متشاکی) برگزار شود. در صورتیکه دادگاه علنی و با حضور هیات منصفه نباشد فعلی مجرمانه صورت گرفته و برگزار کنندگان آن مجرم هستند.
همچنین، طبق اصل های 159، 172 و 173، دادگاههای انقلاب اکنون غیرقانونی هستند، زیرا فقط تا مدت زمان مشخصی اجازۂ فعالیت داشته اند.
دیگر اینکه طبق قانون، متن کیفرخواست شاکی باید بطور کتبی به متهم ابلاغ شود، که چنین فعلی انجام نگرفته است.
اتهامات جاری:
عضویت و فعالیت در حزب غیر قانونی جبهه ملی ایران
جبهه ملی ایران یک سازمان قانونی است که در سال 1328، طبق مقررات کشور به ثبت رسیده و هیچ مرجع قانونی کشور تا کنون آن را ملغی نکرده است.
تبلیغ علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی
اول اینکه هیچ سیستم اداری را نمی توان مقدس نامید که آن همانا توهین به مقدسات دینی مردم کشور می باشد. آن کسانی که یک نظام اداری را مقدس می خوانند و بر پایه این ابراز غلط و فرصت طلبانه اقدام به اعمال خشونت و سلب آزادی های مدنی می کنند خود متهم به سوء استفاده از قدرت هستند و بایستی محاکمه شوند.
اقدام علیه امنیت ملی اقدام علیه امنیت ملی
نوشتار و گفتار انتقادی از عملکرد غلط برخی مسئولان کشور اقدام علیه امنیت ملی نیست، بلکه در راستای خدمت به بهبود عملکرد و جلوگیری از اشتباهات است. در هر حال
اصل 23 قانون اساسی این آزادی را به شهروندان می دهد که عقاید خود را بطور علنی ابراز کنند. کسانی که مردم را به بهانه اقدام علیه امنیت کشور از این حق محروم می کنند، خود با ایجاد نارضایتی در مردم علیه امنیت کشور اقدام کرده اند و باید پاسخگو باشند.
توهین به مسئولان جمهوری اسلامی
:انتقاد سازنده از مسئولان توهین به آنان نیست. در هر حال، در مورد توهین، باید شخص توهین شده شاکی باشد نه سامانه امنیتی و قضایی کل نظام. من هیچ شاکی خصوصی از این رابطه نداشته ام
اقرار به گناهان
برای ساده کردن روند دادرسی من به گناهان زیر اعتراف می کنم:
یک: دفاع از منافع ملی و تمامیت ارضی کشور، اعتراض به نابودسازی میراث فرهنگی و تاریخی کشور
دو: اعتراض به دروغ و فساد و خشونت و نادانی و ناکارآمدی در ساختار حکومتی. اعتراض به فساد گسترده و ژرف و مخالفت با اتلاف بودجه کشور برای طرحهای غیرضروری کودکانه مانند پروژه هسته ای و صدها پروژه زیانبار سدسازی و نابودسازی کشاورزی و صنعت و میراث فرهنگی، اعتراض به بیسوادی، بی خردی و خیانت
برخی مسئولان به منافع ملت و کشور، اعتراض به ایجاد شرایط برای تحمیل تحریم های بین المللی و نابود کزدن اقتصاد کشور و فقر و بیکاری و اعتیاد و فحشا و کودکان کار و میلیونها کودک ایرانی بیرون از مدرسه و فرار سالانه دهها هزار مغزهای پیر و جوان کشور و میلیاردها دلار ثروت از کشور، و غیره و غیره.
سه: ارائه پیشنهادهایی برای نجات کشور از سقوط و آشوب و جنگ داخلی، هشدار به خطرات برونمرزی چون داعش و توطئه های برخی کشورهای دارای توهم گسترش ارضی و پیشنهاد و ارائه طرحها و روشهای جلوگیری از آن.
چهار: ارائه طرح های کاربردی برای اصلاحات بنیادین در ساختار اجرایی کشور، تهیه و ارائه طرحهای سازنده برای بهبود در اداره کشور در راستای پیشرفت اقتصادی و اجتماعی و دفاعی، و غیره و غیره.
پنج: دفاع از حقوق بشری و مدنی همه شهروندان کشور، اعتراض به تبعیض مذهبی و موانع مشارکت همه مردم ایران در اداره کشور، اعتراض به تبعیض علیه زنان، اعتراض به مصوبه های توهین آمیر قرون وسطایی مجلس شورای اسلامی، اعتراض به توهین و تهدید و زندانی کردن اقلیت های مذهبی و پناهجویان همسایگان،
شش: ارائه طرح های یکپارچه سازی و کارآمدسازی نیروهای مسلح و آمادگی برای حفظ مرزهای کشور، پیش بینی خطرات امنیتی و ارائه راهکارهای را مقابله با آنها.
هفت: جوانسازی و پویاسازی جبهه ملی ایران به عنوان یکی از ارکان دموکراسی در ایران آینده، اقدام برای جلوگیری از بسته شدن این کوچکترین روزنه مخالفت با سیاستهای ضد ایرانی و ضد فرهنگی، کوشش برای جلوگیری از خاموش شدن با سابقه ترین و خوشنام ترین سازمان سیاسی تاریخ ایران، جلوگیری و خنثی کردن توطئه های نفوذ دادن اشخاص مطیع نظام به درون سازمانهای تصمیم گیرنده جبهه ملی، تلاش برای پویا سازی و سودمند کردن جبهه ملی ایران و مطرح کردن جبهه ملی در سطح جهانی در راستای سربلندی کشور و ایجاد امید برای مردم ایران در برقراری دموکراسی و حقوق بشر در ایران.
هشت: تجویز ایجاد روابط عادی بر پایه احترام متقابل و منافع مشترک با همه کشورهای جهان
دفاع نامه شما در تاریخ خواهد ماند و آیندگان آنرا خواهند خواند همچنانکه دادگاه گالیله در تاریخ ماند حال آنکه عبرت بگیرند یا… بعید میدانم. یاد دوجمله معروف افتادم اول اینکه ملتی که تاریخ نخواند ناچار است تاریخ را تجربه کند و دوم جمله ای از فریدون فرخزاد: بادمان باشد بگوییم بر سنگ قبرمان تاریخ نزنند تا آیندگان ندانند بی عرضگان این زمان ما بودیم. احساس شرم دارم وقتی میبینم اندیشمندان و آزاداندیشانی اینچنین در بند بوده و هستند و جاهلان و بیسوادن دشمن آزادی تمام تریبون ها را دراختیار دارند وجولان میدهند