در درازنای دو سده گذشته، ما در دو انقلاب برای دستیابی به یک حکومت دموکراتیک تلاش کردیم؛ ولی بجز چند سال کوتاه در میانه سده گذشته، به هدف خود نرسیدیم. جایگاه جغرافیایی حساس و راهبردی کشور ما، نشسته بر روی بزرگترین ذخایر انرژی در جهان؛ و در گلوگاه آبراه انرژی جهان، کشور ما را میدان قدرتنماییها و توطئههای بینالمللی کرده، که سبب اصلی ناتوانی ما در ایجاد و نگهداری یک دولت دموکرات بوده است. امروز هم یک حکومت خودکامه ایدئولوژیک بسیار خشن و بسیار فاسد، با وجود منابع طبیعی و انسانی غنی، ما را از پیشرفت و رفاه اقتصادی بازداشته و شرایطی را ایجاد کرده که کشورمان را رتبه اول جهان در فرار مغزها و فرار سرمایه کرده، رتبه دوم جهان در شاخص فلاکت و یکی از قهرمانان جهان در تبعیض و نقض فاحش حقوق بشر.
ما در ایران اکنون با چالش جدیدی روبرو هستیم؛ و آن هدایت کشور زخم خورده و خونین و مردم سرخورده و ناامید از آینده خود را به سوی یک نظام دموکراتیک راستین و پایا، بر پایه فرصت برابر برای همه، آزادی گزینش و تضمین حقوق شهروندی کامل، و پیمایش بسوی خوشبختی هستیم. در برابر سوء مدیریت فاحش و فساد باور نکردنی که در چهار دهه گذشته بر ما تحمیل شده، ما آرزوی بازگشت به کوته زمان دموکراسی و دولت پاک را، که هفت دهه پیش از آن برخوردار بودیم، داریم.
ما آرزو داریم میهن خود را از یک حکومت تک بعدی، تکلیفگرا، خشن، فاسدپرور و ناقض فاحش حقوق بشر پس بگیریم و یک دموکراسی نمونه بر پایه رعایت کامل قانونهای جهانی حقوق بشری و همخوان با فرهنگ کهن ایرانی بسازیم. برای یک ایران نوین، ما در جبهه ملی ایران، بینشی درازمدت و برنامههای اجرایی جهانپسند داریم. ما طرحها و برنامههای خود را تدوین و منتشر کردهایم که چگونه یک قانون اساسی نوین باید تدوین شود و چگونه یک دولت مردم سالار برگزیده رای مردم باید کشور را اداره کند.
نخست و مهمتر از همه اینست که مردم نمایندگی راستین و منصفانه در برنامهریزی کشور، و در مسئولیتهای سیاستگزاری و مدیریتی کشور داشته باشند. حوزههای انتخاباتی بنابراین، باید به گونهای بخشبندی شده باشند که همه مردم و همه استانها را منصفانه نمایندگی کنند. ما برای یک دولت کمتر متمرکز برنامهریزی کردهایم، که شامل مجلسهای قانونگزاری در استان، بخش، شهر و روستا خواهد بود تا نقش مردم و دخالت در قانونگزاری و تصمیمگیریها گسترده شود .
افزون بر مجلس شورای نمایندگان کنونی، ما مجلس دیگری را هم برنامهریزی کردهایم به نام مجلس “مِهستان “، باز زندهسازی کنگره دو هزار ساله ایرانیان در چارچوبی نوین، که شامل دو نماینده از هر استان کشور بیتوجه به جمعیت یا مساحت استانها خواهد بود. این سامانه قانونگزاری و تصمیمگیری مشترک دو مجلس جمعیتی و استانی اجازه خواهد داد تا بودجه ملی و منابع کشور منصفانه و همساز با نیازهای توسعه و پیشرفت میان استانها بخش شود. نامزدی و انتخاب برای همه مجلسهای نمایندگی، آزاد و تنها پیش نیاز سطح دانش آموختگی نامزدان و نداشتن پیشینه جنایی خواهد بود. همه مقامهای اجرایی و سیاسی کشور به روی همه شهروندان ایران، زن و مرد با هر دین و باور، تنها بر پایه شایستگی باز خواهد بود.
از سوی دیگر، هیچ دموکراسی نمیتواند بدون آزادی رسانهها، حزبهای سیاسی و سازمانهای مدنی و مردم نهاد پویا و پایا شود. همه اینگونه فعالیتها باید آزاد باشد و تشویق شود.
ما برای همه کودکان، که مهمترین سرمایه و آینده کشور را تشکیل میدهند، و نظام کنونی به آنان بیاعتنا میباشد، تا سن قانونی که 18 سال خواهد بود آموزش رایگان خواهیم داشت، حتی برای آنان که در کشور ما پناهندهاند. هیچ منطقه و روستا، هرچند دورافتاده، بی مدرسه نخواهد بود و همه کودکان سراسر کشور به آموزش اجباری خواهند پرداخت. همه مردم زیر پوشش تامین اجتماعی و درمانی خواهند بود، و تامین حداقل زندگی برای بیکاران آماده به کار .
ما برای یک ارتش نیرومند و نوین مردمگرا، نه فرد محور، برای نگاهبانی از مرزهای سیاسی کشور و دفع خطرهای احتمالی برنامه ریزی کردهایم و از آن پشتیبانی خواهیم کرد . ما طرحی برای پشتیبانی از سالمندان ایران تدوین کرده ایم . هیچ سالمندی تا پایان زندگی محروم از شرایط زندگی مرفه و آسوده، خدمات پزشکی یا تامین نیازهای اجتماعی او در سطحی که شایسته یک شهروند باشد نخواهد بود.
ما انرژی مورد نیاز خود را از آفتاب و باد و موج دریا خواهیم گرفت که با توجه به امکانات طبیعی کشور، میتواند یکی از بزرگترین کالاهای صادراتی ما باشد . انرژی هستهای بکلی کنار گذاشته خواهد شد و حتی همسایگان را هم از ایجاد چنین تاسیسات خطرناکی در کنار ما منصرف خواهیم کرد. تسلیحات هستهای نه تنها نباید جزوی از زرادخانه ما باشد، که در کارزاری جهانی باید همه کشورهای اتمی را وادار به خنثی کردن تسلیحات اتمی خود کنیم .
برای همه مسئولان فاسد، همکاران و عوامل آنها که در چهار دهه گذشته از راههای غیرقانونی مانند رشوه، رانتخواری، اختلاس، قراردادهای فراقانونی و قاچاق سازمان یافته، تقلب در محاسبات ثروت اندوخته اند، عفو عمومی اعلام خواهد شد، به شرط آنکه مالیات همه درآمدهای غیرقانونی خود را بپردازند و بقیه آنرا در کشور برای ایجاد اشتغال در صنعت و کشاورزی و خدمات سرمایه گذاری کنند. این سیاست جلوی بسیاری از توطئه ها را بدست این فاسدان، که بودجه کلانی در داخل و خارج کشور در اختیار دارند، خواهد گرفت، از ایجاد تشنج در کشور جلوگیری خواهد کرد، و سرمایه هنگفتی که در اصل متعلق به مردم بوده با هدایت دولت در راستای پیشرفت اقتصادی بکار گرفته خواهد شد .
ما باور داریم و طرحی را آماده کردهایم که مجازات اعدام باید لغو شود، و مجازات زندان هم به گونه ای بازنویسی شود که جنبه سازندگی آن بیشتر از جنبه تنبیهی آن باشد و فشار کمتری بر خانوادههای آنان و نیز بر بودجه ملی وارد آورد .
مدیریت روندی هموار برای تغییر به دموکراسی از شرایط تحمل ناپذیر کنونی، نیاز به احساس مسئولیت بیشتر و روشهای سازنده دارد؛ که در آن ما باید بیشتر خردمند و کمتر احساساتی باشیم. یک جو ناامنی و انتقامجویی علیه کسانی که کشور را با سوء نیت و سوء تدبیر و فساد مالی و اخلاقی و با خشونت و کشتن معترضان مدیریت کرده اند، نباید پدیدار شود. ما هرگز اجازه تکرار رویدادهای عراق و لیبی و سوریه و غیره را نخواهیم داد.
در جهان کنونی که سرنوشت کشورها در زمینه اقتصادی، سیاسی و امنیتی در هم تنیده است، نمیتوان از جامعه جهانی جدا و مستقل بود. ما نیاز به همکاری و همیاری دو سویه با همه کشورها داریم. در سیاست خارجی، ما روابط دوستانه و همکارانه با همه ملتهای جهان بر پایه احترام متقابل و منافع ملی ایجاد خواهیم کرد. روابط ما بویژه با همسایگان برادرانه و همیارانه خواهد بود، که باید با آنها در صلح و همزیستی، داد و ستد و رفت و آمد باشیم. ما بسنده نیرومند خواهیم بود تا بتوانیم تمامیت ارضی و صلح و امنیت خودمان و حتی آنها را بی نیاز به کمک از دوردست تضمین نماییم؛ تا صلح و امنیت خودمان هم تضمین شده باشد. همسایگان ما باید بتوانند بر ما تکیه کنند، و باید دیوار بیاعتمادی میان ما و آنها را فرو بریزیم.
ما آیندهای از پیشرفت و رفاه را برای ملت خود میبینیم، نمونهای از مردمسالاری و رعایت حقوق بشر، رها از تعصب و تبعیض و افراطگرایی. جامعهای که به مردم خود انگیزه میدهد تا آرزو کنند و بتوانند آرزوهای خود را دنبال کنند. جامعهای که مردم بتوانند نواندیشی و نوآوریهای خود را پیگیری و بلندپروازیهای خود را برای هر مقام و جایگاهی که دانش و شایستگی آنان اجازه دهد دنبال کنند. ما ایران را سرزمین فرصتها و سرزمین شکوفایی استعدادها خواهیم کرد، جایی که آرزوها و امیدها میتوانند به واقعیت بپیوندند. در ایران آینده، همه باورهای مذهبی گرامی خواهند بود و جایگاهشان فقط در قلب مردم، جایی که براستی باید باشند.
ما کشور خود را بر پایه منابع طبیعی و انسانی خودمان، و استعداد و نبوغ ایرانی، بازسازی خواهیم کرد. ما این آرزو را که شعار کهن فرهنگ ایرانی “پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک” دوباره راهنما و درونمایه ایرانی بودن باشد، به واقعیت خواهیم رساند.
ولی اینکه چگونه میشود از سد حاکمیت موجود، که بسیار مسلح و خطرناک و نادان است، گذشت، مسئله ایست که ذهن همه کنشگران سیاسی ایران را به خود مشغول کرده است. از الگوهای آزموده شده در تاریخ، یکی انقلاب است که به هیچوجه مناسب شرایط ما نیست. ما میخواهیم خود را از یک حکومت برآمده از انقلاب رها سازیم که در همه کشورهای انقلاب دیده باعث روی کار آمدن قشری خشن، کار نابلد و کمسواد و بیتجربه شده که ملتها را برای دههها اسیر خود کرده است. نمونههای روسیه و چین و کوبا و البته ایران را در دوران زندگی خود شاهد بودهایم که چگونه ملتهای خود را برای ۷۰، ۵۰ و ۴۰ سال عقب نگه داشتند و آلوده به فساد و نادانی تنها با زندانی کردن و اعدام و کشتن گسترده و پیوسته مخالفان و معترضان بر مسند قدرت ماندهاند.
یک الگوی دیگر کودتای نظامی است که یک شبه میتواند حکومت را بدست بگیرد؛ ولی آن هم چون توسط نظامیانی صورت میگیرد که معمولا تشنه قدرت هستند و دانش و تجربه کشورداری ندارند منجر به دیوانسالاری کسانی میشود که از کودتاگران دانش و تجربه بیشتری ندارند و در هر حال باید گوش به فرمان نظامیان باشند. ما نمونههای شیلی، آرژانتین، عراق، سوریه و چند کشور افریقایی را داشتهایم که هیچکدام نتوانستند کمترین پیشرفت و آرامش و رضایت مردم را فراهم کنند و سرانجام در رویدادهایی خونین کنار رفتند.
یک گزینه دیگر نافرمانی مدنی سراسری است. برای موفقیت نافرمانی مدنی، بایستی ملت یکپارچه باشد و مخالفت ابرقدرتها باعث نفوذ و دخالت منفی در آنها نگردد. در کشور ما به علت موقعیت حساس و راهبردی بینالمللی، هم دخالت شدید ابرقدرتها را داریم و هم دخالت منفی کشورهای آزمند سرزمینی و بدخواه منطقه را. بنابراین، این گزینه میتواند کشور را به آشوبهای عمدی، هرج و مرج و ملوکالطوایفی قومی و مذهبی، و جنگهای خونین داخلی بکشاند.
گزینه ای که اصلاح طلبان پیشنهاد میکنند، نه عملی است نه امکانپذیر، زیرا جمهوری اسلامی چنان در پیله خود تنیده و با قانونهای غیرضروری و خود ارضاء کننده بی شمار و متناقض بر پایه منافع شخصی و گروهی مادی و قدرت طلبی، ملوک الطوایفی سیاسی بشدت پیچیدهای بوجود آورده که بهیچوجه اصلاح پذیر نیست. ولی باید توجه داشت که کمشمار شخصیتهای سیاسی یا اجتماعی در درون کشور که کمتر آلوده هستند و اگر خطاهایی در جوانی و اوایل انقلاب کرده اند اکنون بشدت دچار عذاب وجدان گشته گوش شنوا دارند را در یک طرح فراگیر باید دخالت داد.
یک طرح انتقال مسالمت آمیز قدرت را ما در اردیبهشت ۸۸، در پیشبینی تخلف فاحش در انتخابات پیش رو و تظاهرات اعتراض آمیز مردم و پاسخ خشونت آمیز حاکمیت، به نام “پیشنهاد برای نجات میهن” با تشکیل یک دولت موقت توسط جبهه ملی ایران انتشار دادیم. این طرح که اتهام براندازی نرم را بدنبال داشت به بازداشت و زندانی شدن من انجامید. در طرح پیشنهادی ما در سال 97 با عنوان “در این چهار دهه اندوه بار” کارگروهی نه تا یازده تن از طیفهای سیاسی مطرح کشور از درونمرز و برونمرز، که هم دارای تخصص در رشتههای مورد نیاز اداره کشور باشند و هم در جامعه از از حسن شهرت برخوردار پیشنهاد کردیم. شخصیت هایی از اصلاح طلبان، اصولگرایان و روحانیان خوشنام و پاکدست و حتی از درون نظام حاکم که دستشان به خون و فساد کلان آلوده نشده بود پیشنهاد کردیم. این پیشنهاد پس از نظرخواهی از کنشگران صاحبنظر در سال 98 زیر عنوان “طرح انتقال قدرت مسالمت آمیز” باز انتشار یافت تا زمینه را برای تشکیل مجلس موسسان و تدوین یک قانون اساسی نوین را فراهم آورند. قانون اساسی نوین پس از تدوین و به نظرخواهی مردم و رسانه ها گذاشته خواهد شد و نتیجه نهایی به رای مردم در یک همه پرسی گذاشته شود. پس از تصویب قانون اساسی در یک همه پرسی زیر نظر سازمانهای حقوق بشری بین المللی، مجلس و دولت آینده طبق آن با رای مردم زیر نظارت کارگروه و سازمان ملل انجام خواهد شد.
ما باور داریم که نه جبهه ملی ایران با همه خوشنامی، آن قدرت و نفوذ را دارد که تنها با این معضل بزرگ روبرو شود و نه به مصلحت کشور است که با تکروی و انکار دیدگاهها و مشارکت تلاشگران دیگر در داخل و خارج کشور ملت را بار دیگر ناکام کنیم. ما نه تنها باید کنشگران سیاسی نا آلوده و خردمند داخل کشور را به همکاری جذب نماییم، که کنشگران ملی و میهن پرست خارج از ایران را نیز نباید ندیده بگیریم که آنان نیروی توانمندی در راه رسیدن به هدف و آرمانهای ما هستند. تنها سیاستبازان ابله نمیتوانند دیدگاهها و تلاشهای دیگران را تحمل و به آنها ارج نهند. همه ما باید بدون فخرفروشی و خودبزرگ بینی و بستانکار مآبانگی دست در دست هم، و مغز روی مغز هم، نهیم تا بهترین، کارآمدترین و کم آسیبزا ترین راه را برای نجات میهن و پایه گذاری یک دیوانسالاری مردم گرا و قانونمند پیدا کنیم.
پیشنهاد ما ایجاد یک کارگروه مشابه در برونمرز برای هماندیشی با ما است. این کارگروه باید همه حزبها و و گروههای سیاسی راستین و غیرمسلح ملی از چپ تا راست را در بر بگیرد. ما مدتهاست پیشنویسهایی از قانون اساسی را تدوین و همچنین از هممیهنان اندیشمند داخل و خارج کشور دریافت کرده ایم. چه خوب میبود اگر همه ما میتوانستیم گرد یک میز به این امر مهم بپردازیم، تا با این همگرایی برای یک هدف مشترک، ملت رنجدیده میهنمان را به آینده امیدوار میکردیم.
کورش زعیم
سخنگوی شورای ششم جبهه ملی ایران
تهران – 24 آبان 1400خ
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
پاسخی به پست اخیر آقای #کورش_زعیم “دو انقلاب و دیگر هیچ”
تمام آنچه گفته شده خوبست و درست بغیر از مجالس استانی که قدم اول برای تجزیه کشور و برآوردن آرزوی استعمار و دشمنان کشور برای تقسیم ایران به چند کشور کوچک و قابل کنترل بوسیله استعمارگران است.
البته عملی بودن طرح شما هم جای پرسش دارد. چگونه می توان حکومت فعلی خودکامه را وادار به تن دادن به یک حکومت انتقالی کرد؟
این راهم نباید فراموش کرد که توطئه ها و دسیسه های دشمنان کشور برای تقسیم ایران به چند کشور از همان روز اول حکومت انتقالی با شدت و حدت هرچه بیشتر دست بکار خواهند شد همانطور که امروزه هم شاهد فعالیتهای این مزدوران استعمار هستیم.
در انتها پرسش اصلی اینست که با یک جامعه شدیدا مغز شویی شده در درازای ۴۳ سال چه باید کرد؟
در برنامه دولت انتقالی شما هیچ صحبتی در مورد فرهنگ سازی و مبارزه با با خرافات و اعتقادات واهی، پیش بینی نشده در حالیکه مبارزه با خرافات و اعتقادات واهی باید در صدر برنامه های دولت انتقالی باشد. تا در کشور ما فرهنگ سازی بصورت جدی صورت نگیرد ما از قید حکومتهای اقتدارگرا و متحجر آزاد نخواهیم شد.
با احترام دکتر فرزاد وحید
جبهه ملی مستقل ایران لندن.
~
آخرین دیدگاهها