هموطنان عزیز، ملت بزرگ و شرافتمند ایران
هموطنان عزیز، ملت بزرگ و شرافتمند ایران
پس از خروش اعتراضی مردم دربیش از یکصد شهر کشور در دیماه که با کشته شدن ده ها نفر و بازداشت هزاران نفر همراه بود، رئیس دولت و سایر مقامات جمهوری اسلامی صراحتا اعلام داشتند که حکومت با آزادی بیان و تجمعات قانونمند و اعتراضات به حق مردم نه تنها مخالفتی ندارد بلکه از انتقادات شهروندان، استقبال نیز می نماید. لذا جبهه ملی ایران به عنوان قدیمی ترین سازمان سیاسی کشور که در سال ۱۳۲۸ توسط دکتر محمد مصدق بنیانگذاری گردیده است، طی نامه ای که در تاریخ دهم بهمن ماه۹۶ به ریاست جمهوری نوشت از ایشان درخواست نمود که هم بر اساس آن بیاناتشان و ادعای انتقاد پذیری و قبول حق آزادی اعتراض و هم بر طبق اصل ۲۷ قانون اساسی به وزارت کشور دولت خود دستور دهند تا برای جبهه ملی ایران مجوز برگزاری یک گردهمایی و تقبل حفظ امنیت آن تجمع را در تاریخ ۱۴ اسفند ۹۶ در هر محلی که وزارت کشور معین می کند، صادر نمایند تا این سازمان به دعوت و فراخوان مردم و تدارک برای برگزاری گردهمایی اقدام نماید و نظرات و پیشنهادات خود را با مردم در میان بگذارد. اما امروز که یک ماه از تاریخ درخواست جبهه ملی ایران میگذرد، دولت جمهوری اسلامی نه مجوزی برای گردهمایی ما صادر کرده و نه هیچ محلی را تعیین نموده و نه هیچ پاسخی به درخواست جبهه ملی ایران داده است. و به این ترتیب جبهه ملی ایران را از یک حق قطعی و قانونی محروم نموده است. این حکومت به همگان نشان داد که تا چه حد به ادعای آزادی بیان و آزادی اجتماعات قانونمند و تحمل اعتراض ملت ایران پای بند می باشد و هم چنین نشان داد که تا چه حد از حمایت این ملت از خانه سیاسی مصدق وپیروان راه او بیم دارد. حاکمیت با کمال بی تدبیری سبب ناامیدی کامل ملت و میهن دوستان و دلسوزان کشور گردید و نشان داد که در کشور هیچ جایی برای مطرح کردن انتقادات مسالمت آمیز و پیشنهادات سازنده باقی نمانده است.
هموطنان عزیز، ملت بزرگ وشرافتمند ایران
ما ملتی که صاحب یکی از کهن ترین تمدن ها و درخشان ترین فرهنگ های جامعه بشری هستیم، در سال ۱۳۵۷ با جانبازی ها و فدا کاری های بسیار دست به انقلابی زدیم که نخستین شعار آن “آزادی” بود همان خواسته ای که از انقلاب مشروطیت هم به دنبال کسب آن بودیم. این ملت آگاه و فرهیخته آزادی را به درستی سرمنشاء پیشرفت و توسعه خود و نسل های آینده، و استبداد و دیکتاتوری را به حق سر آغاز عقب ماندگی و بی عدالتی و فساد می دانست و می داند. به همین جهت در زمانی که ما به برکت پول نفت ملی شده مان، از امکانات رفاهی و معیشتی نسبتا خوبی برخوردار بودیم، برای به دست آوردن آزادی های سیاسی و حقوق قانونی و انسانی خود به پا خاستیم تا به یک نظام مردم سالار و حاکمیت ملی دست یابیم و از بند استبداد و دیکتاتوری و وابستگی رها گردیم. اما با تاسف بسیار سیر حوادث به گونه ای رقم خورد که نظام بر آمده از انقلاب، از همان آغاز، اهداف ملت ایران از آن قیام را به دست فراموشی سپرد و به سرعت به سوی استقرار نظامی انحصار طلب و اقتدار گرا و دور از موازین دموکراسی و حقوق بشر و بیگانه با حقوق و قواعد بین المللی چرخش نمود. از همان ابتدا به جای بر پا کردن مجلس موسسان که وعده آن داده شده بود و تدوین یک قانون اساسی تضمین کننده حاکمیت ملی، یک مجلس خبرگان فرمایشی تشکیل داد که یک قانون اساسی با نواقص واضح از آن بیرون آمد. انحصار طلبان با اشتباهات سیاسی بزرگ مانند اشغال سفارت آمریکا و عمل گروگان گیری، خسارات مادی و معنوی بسیاری را بر ملت ایران تحمیل نمودند و علی التحقیق همین کار نا متعارف، یکی از عوامل اصلی اجماع جهانی علیه ایران و آغاز جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران با آن همه خسارات مالی و جانی برای کشور ما گردید. بستن فضای سیاسی جامعه باعث فرار مغز ها و منزوی شدن افراد تحصیل کرده ولایق و پاکدامن گردید و در عوض افراد بی صلاحیت و ناکار آمد و در برخی از موارد سودجو، بسیاری از مشاغل کشور را اشغال کردند و سرمایه های کشور را حیف و میل و یا در راه های نا درست به فنا دادند. برخی از همین دست افراد با تاسیس بانک های رنگارنگ ذخایر پولی انبوهی از مردم را به یغما بردند. باز کردن دروازه های کشور به روی کالاهای نا مرغوب و بی کیفیت چین به منظورهای سیاسی واهی و یا به دلیل سودجویی عده ای از وابستگان به مراکز قدرت، موجب پائین آمدن شدید تولیدات داخلی و ورشکستگی وتعطیلی کارخانه های بسیار و بیکار شدن انبوهی از متخصصین و کارگران ایرانی گردید. بسته بودن فضای سیاسی کشور علاوه بر مضرات عدیده سبب بروز فساد های مالی باور نکردنی با ارقامی نجومی گردید. سرکوب دگر اندیشان سیاسی، عقیدتی و مذهبی با زندانی کردن ها و اعدام ها و قتل های سیاسی زنجیره ای و تهدید و ارعاب مردم همواره استمرار داشته است.
در نتیجه این گونه رفتار ها و این سوء سیاست ها و سوء مدیریت ها کشور ما اکنون به بحران های گوناگون دچار گردیده، از بحران های سیاسی و اقتصادی گرفته تا بحران های اجتماعی و محیط زیستی. واین بحران ها چنان رو به افزایش گذشته که میرود تا موجودیت کشور و کیان ملی را به مخاطره انداخته و سرنوشت کشور را به سوی آینده ای مبهم و نامعلوم سوق دهد. به ویژه که دشمنان بی جهت ساخته شده برای این سرزمین چه در منطقه وچه در فرا منطقه و برخی گروه های گمراه و تجزیه طلب هم در کمین نشسته و مترصد بهره برداری از این اوضاع هستند.
جبهه ملی ایران راه برون رفت از این گردنه های خطیر و حساس تاریخ کشور را در تحقق و اجرای موارد زیر می بیند.
۱- زندانیان سیاسی و عقیدتی در بند در سراسر کشور باید هرچه زودتر آزاد گردند.
۲- آزادی های اساسی ملت ایران مانند آزادی احزاب و اجتماعات، آزادی قلم وبیان و آزادی انتخابات سالم و مطابق با استانداردهای بین المللی باید بر قرار گردد.
۳- فساد های مالی باید با قاطعیت تمام ریشه کن شده و اموال غارت شده به خزانه ملت باز گردد.
۴- سیاست خارجی ایران باید مبتنی بر سیاست مستقل ایرانی و عدم تعهد و عدم مداخله در مناقشات منطقه ای و جهانی و برقراری روابط دوستانه و محترمانه با کلیه کشورهای جهان بوده و بر پایه منشور سازمان ملل متحد استوار گردد.
۵- با کاهش واردات غیر ضروری و توجه به افزایش تولیدات داخلی و جلوگیری از اتلاف منایع مالی کشور در خارج از مرز ها باید به تنگناهای معیشتی و اقتصادی مردم و بیکاری فلج کننده پایان داده شود.
۶- باید مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر ازقبیل آزادی های سیاسی، مذهبی و عقیدتی و برابری های قومی، نژادی و جنسیتی محترم شمرده شود.
تهران – نهم اسفند ماه۱۳۹۶
هیئت رهبری وهیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
دولت جمهوری اسلامی مجوز برای برگزاری گردهمایی به جبهه ملی ایران نداد
http://jebhemeliiran.org
آخرین دیدگاهها