پانزدهم شهریور سالگرد، خجسته روز “بنیاد”
حزب ملت ایران
هم میهنان؛
هویت ملی ایرانیان که در درازای هزاران سال زندگی این ملت در میهن بزرگ مان شکل گرفته است از احساس تعلق، تعهد و عاطفه و مهر این مردم به این سرزمین و ویژگی های بنیادین ملیت ایرانی که ریشه در ابعاد گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دارد، سرچشمه گرفته و بر استقرار حاکمیت ملی، همگرایی ملی، سربلندی ملت و اولویت بخشیدن به منافع ملی در پهنه ی گیتی همواره پای فشرده و حاصل این هویت دیرین در تلاش ها و جوشش ها و خود شدن جامعه و انسان¬ها در فراگرد تاریخ زیر عنوان فرهنگ ملی ایران نام برده می شود که در آن بر خورداری از ویژگی هایی چون راستگویی، پرهیز از دروغ، درست کرداری، میهن پرستی، برابری انسانها، عدالتخواهی، وفای به عهد، احترام به مهتر و رعایت کهتر، ارج نهادن به رای و نظر مخالف و اصالت دادن به خانواده بعنوان نخستین واحد تشکیل دهنده جامعه و … را می توان برشمرد.
ایرانیان؛
پژوهشگران معتبر در جهان ملت ها، بازگشت به خویش و اثرپذیری از هویت ملی را در ایرانیان بسیار ژرف تر و نیرومند تر از تمامی کشورهای جهان برآورد می کنند بگونه¬ایکه، بیگانه خواهان با همه تلاش ها در ایجاد اختلال در فرهنگ ملی و هویت تراشی های غیر ملی برای این مردم، هرگز این ملت با دوگانگی در هویت و بحران هویتی روبرو نشده است، چرا که ایرانی در هر شرایط مهر و علاقه و عاطفه نسبت به زادگاه و خانواده را در دل و اندیشه خود پرورانده، فراموش نکرده است و نمی کند.
ایرانیان از آغاز تشکیل ملت ایران، در سپیده دمان تاریخ جهان به، ایرانیگری به گونه¬ی نیروی پرتوان و سدی سترگ که همواره ملت را از گزند رویدادهای سهمگین تاریخی، طبیعی و یورش اقوام مهاجم، رهانیده است، می نگرند و به گواه تاریخ بزرگترین نقش و عامل تعیین کننده در پیروزی¬ها و مانایی خود را همانا در از خودگذشتگی¬، فداکاری، همبستگی ملی، مهر و علاقه به میهن و میهن پرستی این مردم ایستاده بخود در فلات ایران می داند که حاصل همان هویت پویای ایرانی و ثمره همبستگی، آگاهی نسبت به خود و شناخت از تاریخ و دلبستگی و مهر به میهن و ملت است.
ایرانیگری پویا هرگز در پی ستیز با ارزش های دیگر ملتها نیست تا علت ناکامی های تاریخی خود را بر دوش دیگران نهند و خود را در چارچوب تنگ نظری های ایستا که کاهنده توان و استعداد سترگ ایرانیان است، محبوس سازد، از اینرو از مولفه های فرهنگ پویای دیگر ملتها بهره گرفته و متقابلاً به نوبه خود برپرباری آنها می افزاید و از این رو در رشد و شکوفایی فرهنگ ملتها در جهان سهم بزرگی را داراست.
هم میهن؛
بر پایه آموزه های ملت گرایی ایرانی، مردم سالاری برآمده از حاکمیت ملی، بهترین روش اداره کشورهاست که در آن تصمیم گیران و برگزیدگان ملت در سیاستگذاری ها نقش تعیین کننده ای دارند زیرا تنها در صورتیکه نظام سیاسی و حقوقی جامعه مبتنی بر ارزش های مردم سالارانه و عدالت اجتماعی باشد، نهادهای اجتماعی می توانند اهداف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی جامعه را بر آورده سازند. نه با انباشتن زندانها از فرزندان ملت، بگیر و به بندها، ایجاد فضای ترس، سانسور، فقر مهار گسیخته، هرز رفتن استعدادها چند دستگی ملت به خودی و غیرخودی، سست شدن انسجام اجتماعی، انتقال فقر از نسلی به نسل دیگر، رواج دروغ و بداخلاقی ه، تورم سرسام آور، بیکاری، مهاجرت نخبگان، افزایش خودکشی، رشد خشونت و طلاق، رشوه گیری، سو استفاده های کلان اقتصادی و مالی و … همه و همه که در اثر نادیده انگاشتن نقش واقعی نظارت مردم و عدم رسیدگی و کنترل بر کارهای دست اندرکارانی است که ویژه خوارند (رانت) و یا هر گونه نظارت بر خود را بر نمی تابند.
در چنین وضعی تنها چاره و راه حل این نابسامانی ها، گردن نهادن در عمل و نه در حرف به قانون، به حقوق ملت، به اجرای عدالت اجتماعی و سپردن امور به کاربدستان آگاه و سالم است، در یک کلام بازپس دادن حقوق ملت به ملت، زیرا چنانچه حکومتی بر میثاق خود با ملت پای بند نباشد چگونه می توان انتظار داشت مردم به عهدی که از سوی حکومت با آنها شکسته، پای بند بمانند و منتظر باشند آب از آب تکان نخورد و همه چیز مرتب باشد و از هر سوی خبر اختلاسی و رشوه ای و بی قانونی و ناامنی به گوش نرسد.
هم میهنان
ایرانیگری در زمینه ی دیپلماسی نیز با اتخاذ راهبرد موازنه منفی میان قدرتهای جهان به مثابه سنگ بنای روابط خارجی خود به جهان بیرونی می نگرد. و در بسط و توسعه این سیاست، از یک سوی به زیست در جهانی سرشار از صلح و آرامش و امنیت و شکوفایی فرهنگی و علمی می اندیشد و از سوی دیگر با بهره گیری از راهبرد های بازدارندگی و دفاعی و تنش زدایی در منطقه و جهان، احترام به حقوق ملتها و داشتن روابط دو و چند جانبه و همزیستی مسالمت آمیز بین ملت ها در جهت زدودن سیاست های تبعیض آمیز و بهره کشی انسان از انسان و برخوردهای ایدئولوژیک که موجب کشتار بی گناهان، تهی دستی و درماندگی و آوارگی میلیون ها انسان در سرتاسر گیتی می شود، پای می فشارد.
زنان و مردان آزاده؛
امروز پانزدهم شهریور؛ یادآور روزی است در تاریخ معاصر ایران که شصت و هفت سال پیش در سال ۱۳۲۶ گروهی از جوانان ایران زمین، پیمان سپردند، برای رهایی میهن از استبداد وابسته، اختناق حاکم بر جامعه، تجاوز و کوتاه کردن دست استعمارگران از منابع میهن از پای نشینند، آنان یکدله بر آن شدند جنبشی را با نام مکتب پان ایرانیسم بنا نهند.
این سازمان در شمار نخستین سازمانهایی بود که در میهن استعمارزده ندای آزادی و ملت گرایی ایرانی را سرداد و پرورش یافتگان این مکتب در جریان نهضت ملی ایران “حزب ملت ایران” را در یکم آبان ۱۳۳۰ پایه گذاری کردند و و شماری از آنان به پیروی از رهبری خردمندانه مصدق آموزگار رهایی ملت های در بند استبداد و استعمار، همواره در صف مبارزان با استبداد وابسته تا آخرین نفس ایستادگی کردند و جان بر سر پیمان نهادند و از آنجمله زنده یادان داریوش فروهر و پروانه اسکندری که هرگز صحنه نبرد با دشمنان مردم را ترک نکردند و به گسترش مبارزه در راستای استقرار حاکمیت ملی و اجرای عدالت اجتماعی ادامه دادند.
حزب ملت ایران با گرامی داشت خاطره همرزمان حسنعلی صارم کلالی و جواد تقی زاده از بنیانگاران مکتب رادر روز خجسته بنیاد گرامی می دارد و در پیشگاه آفریدگار پاک و مردم آزاده این سرزمین خدایی پیمان می¬سپارد همچون رهبران شهید خود در برابر توطئه های بیگانگان ایستادگی کنند. تا ایران بماند و ایرانیان زیست شرافتمندانه و سرافراز، در جهان ملت ها داشته باشند.
حزب ملت ایران در شصت و هفتمین سالگرد روز بنیاد یاد و خاطره شهدای خود بویژه داریوش و پروانه فروهر، رهبران حزب ملت ایران این قهرمانان میهن پرستی و آزادیخواهی را گرامی داشته بر روان پاک تمامی همرزمانی که راه میهن پرستی و عدالت خواهی را پیمودند و اینک به خاک میهن پیوسته اند دردمندانه ولی با افتخار درود می فرستیم، یاد و راهشان پاینده.
زنده باد ملت گرایی ایرانی راه رهایی ملتها
برچیدن زندان سیاسی خواست ملت ایران است
درود بر شهیدان راه سربلندی و مرد سالاری ایران
خجسته باد روز بنیاد
حزب ملت ایران
تهران؛ ۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۳ خورشیدی
آخرین دیدگاهها