بیانیه گروه شاخاب پارس در خصوص تحولات اخیر در مرزهای شمالغربی ایران سربلند منتشر شد
▫️ملت ایران ؛
در سالیان اخیر بسیاری از شما در میان اخبار منطقه، از تحولات قفقاز و نزاع “دولت باکو” با “کشور ارمنستان” شنیده اید.
بن مایه اخبار این است که دولت باکو مدعی است که منطقه آرتاساخ (که در قرون هفتم هجری به با استیلای ترکان زرد پوست و مغولان نام قره باغ را بر آن گذاشتند) متعلق به “کشور آذربایجان” بوده و بدین ادعا آتش جنگ و کشتار بی رحمانه مردمان آن سامان را بر افروخته است.
اما این همه داستان “دولت باکو و رژیم توتالیتر الهام علی اف” نیست. پس از فروپاشی شوروی تا دهه هشتاد دولت نوظهور و کشور نوساخته شمال رود ارس که نام استان آذربایجان را برای خود کپی کرده است، کم کم به مدد تقویت های پنهان و آشکار رژیم نو عثمانی گری اردوغان در ترکیه و نیز حمایت های دولت تل آویو ، مساله پانترکیسم در قفقاز را تقویت کرده و این دو قدرت فاشیستی خاورمیانه (ترکیه و اسرائیل ) هر یک به جهت منافع خاص خود، دولت باکو را برای اشاعه پانترکیسم در مرزهای شمال غربی ایران برانگیخته و کوشش در تاریخ سازی برای کشور نوظهور آذربایجان داشته اند.
بر اساس این پروژه تاریخ سازی و هویت سازی، کشور آذربایجان کشوری با قدمتی کهن بوده که در دوران کهن از قفقاز تا پایین رود ارس(یعنی تا استان های آذربایجان و اردبیل) گستره آن بود که بر اثر تجاوز قوم فارس این کشور تاریخی ترک تجزیه شده است!
این ادعا در حالی است که در تمام کتاب های کلاسیک تاریخ و جغرافیای جهان اسلام در قرون اولیه تا میانی اسلامی، همواره سرزمین شمال رود ارس ایالت “ارّان” یا “آران” نامیده شده که همه مورخان و جغرافیدانان عرب و ایرانی و… آن را ایالتی از “ایرانشهر” و یا ” ملک عجم” دانسته اند و نام آذربایجان تنها به سرزمین پایین رود ارس یعنی همین دو استان آذربایجان شرقی و غربی اطلاق
می شده است.
شگفت است که رژیم توتالیتر باکو در حالی کوشش بر غیر ایرانی بودن تبریز، اردبیل و دیگر شهرهای آذری ایران و حتی استان قزوین دارد که خود بر ویرانه های شاهنشاهی ساسانیان و اشکانیان در قفقاز نشسته و هر منطقه از این “کشور باستانی تورک” را که مورد حفاری باستان شناسی قرار گرفته جز بقایای تمدن هخامنشی، تا ساسانی و ایران روزگار اسلامی تا عهد قاجار، چیزی دیگری یافت
نمی شود.
تناقض فاحش رژیم پانترک باکو در حالی است که نام آذربایجان را به عنوان نام کشور ترکی بر خود نهاده که این نام پارسی بر گرفته از جایگاه آذر (آتش)مقدس آتشکده آذرگشنسپ در ایران باستان است که جایگاه آن استان آذربایجان کنونی بوده است!
از این جالب تر غصب، جعل و دزدی شخصیت های تاریخی ایران همچون بابک خرم دین، نظامی گنجوی و دیگر بزرگان سیاست و فرهنگ و هنر ایران زمین بوده در حالی که هیچیک از ایشان نه نام و نه زبان و اثری از ترکی در خود نداشته اند!
بر مورخان روشن است که ادعاهای دولت باکو در مالکیت بخشی از استان های ایران جز یک گستاخی متاثر از تحریکات ترکیه و اسراییل چیز دیگری نیست.
در خصوص مناقشه و تجاوز اخیر باکو به مرزهای ارمنستان متاسفانه باید گفت که این کار نتیجه دیپلماسی فشل، و غیر ملی دولت های سه دهه اخیر و دستگاه وزارت خارجه منبعث از این دولت هاست.
وضعیت کنونی قفقاز که در صورت تدوام منجر به قطع مرز ایران با ارمنستان و تحقق پروژه پانترکی “دالان توران” اردوغان – علی اف و به خطر افتادن منافع ملی ایران خواهد شد، در حالی ایجاد شده که در این سه دهه بارها اندیشمندان گوناگون به دولت های فشل جمهوری اسلامی و دستگاه عقیم وزارت خارجه هشدار داده و پیامدهای این انفعال را گوش زد کرده اند.
اکنون بیش از پیش بر افکار عمومی واجب است که ضمن توجه به تحولات داخلی، از این “ترکمانچای دیپلماتیک” ج.ا در قفقاز نیز غافل نباشند .
چرا که مساله امنیت ملی و منافع ملی ایران به طور جدی به خطر افتاده است.
اتاق فکر شاخاب پارس
یکشنبه نوزدهم شهریورماه ۱۴۰۲
آخرین دیدگاهها