بیست وهشتم مرداد، روزی سیاه در تاریخ معاصرایران
جبهه ملی ایران
شصت ویک سال از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ گذشت. پیش از آن کودتا در ایران حکومت ملی دکتر محمد مصدق در جهت تحقق آزادی واستقلال و عدالت اجتماعی در این سرزمین گام های بلندی برداشته بود. او به عنوان رئیس قوه مجریه پایبندی کامل خود را به حقوق ملت و آزادی های قانونی شهروندان مثل آزادی بیان و قلم، آزادی احزاب و اجتماعات و آزادی انتخابات را به روشنی به منصه ظهور رسانید. او در اصل برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت که خود پیشگام و رهبر مبارزات منتهی به تصویب شدن آن قانون بود، مسئولیت نخست وزیری را قبول کرد و با اجرای قاطعانه این قانون سنگین ترین ضربه را به دولت استعماری بریتانیای کبیر وارد نمود و دست های پنهان و آشکار استعمار غارت گر انگلیس را که در تار و پود این کشور رخنه کرده و پنجه انداخته بود قطع کرد. و استقلال ایران را که قبل از ملی شدن نفت عملا ازدست رفته بود اعاده نمود. او که در جستجوی برقراری عدالت اجتماعی بود به درستی باورداشت که «عدالت اجتماعی» ضلع سوم مثلثی است که «آزادی» و «استقلال» اضلاع اول و دوم آنند و بدون آزادی و استقلال، عدالت اجتماعی معنی و مفهومی نداشته و امکان بروز ندارد. در آن زمان که ایران از حاکمیت ملی برخوردار بود و مانند الگوئی از آزادی و استقلال مورد توجه کشورهای منطقه و بلکه تمام کشورهای جهان سوم قرار گرفته بود و میرفت تا به کشوری توسعه یافته و مردمش به ملتی مرفه و سعادتمند مبدل شوند، آن کودتای شوم همه چیز را ویران کرد و آن دست آوردها و چشم انداز ها را برباد داد.
دستگاه های امنیتی و جاسوسی انگلیس و آمریکا همراه با مزدوران داخلی خود ودر راس آن ها دربار پهلوی طرح کودتای خائنانه خود را به اجرا درآوردند. واقعیت آن است که دربار و هیئت حاکمه از همان ابتدا با تشکیل دولت مصدق موافق نبودند و لذا از آغاز کار دولت ملی کارشکنی وسنگ اندازی در راه دولت را شروع کردند و کوشیدند تا از تداوم کار دولت دکتر مصدق به انحاء مختلف جلوگیری کنند و تحرکات در این جهت هر روز به گونه ای دیده میشد برجسته ترین اقدامات آنان در غائله ۲۳ تیر۱۳۳۰، سی تیر۱۳۳۱، در واقعه ۹ اسفند۳۱، در ربودن و قتل سرلشکر افشارطوس رئیس شهربانی دولت ملی در اردیبهشت ۳۲ و بالاخره در کودتای نافرجام و شکست خورده ۲۵ مرداد ۳۲ مشاهده شد ولی سرانجام سه روز بعد از آخرین اقدام آنها کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ موفق شد حاکمیت ملی و آزادی و استقلال ایران را نابود نماید. سرهنگ وودهاوس مقام برجسته اینتلجنت سرویس انگلیس طرح کودتا را ریخت. او در سفر به آمریکا طرح را با آلن دالس رئیس سازمان سیا و جان فاستردالس وزیر خارجه آمریکا در میان گذاشت و سپس با تصویب و تایید ژنرال آیزنهاور رئیس جمهوری آمریکا عملیات اجرای طرح، کلید خورد. ژنرال شوارتسکف در اروپا به ملاقات اشرف پهلوی خواهر شاه شتافت و او را برای توجیه کردن شاه روانه ایران کرد. کرمیت روزولت رئیس منطقه ای سازمان سیا در خاورمیانه فرماندهی عملیات کودتا را به عهده گرفت و با چمدان های دلار مخفیانه وارد ایران شد و چند بار با شاه ملاقات کرد. او از برادران رشیدیان و شاپور ریپرتر و افراد تیمش که همگی توسط اینتلجنت سرویس معرفی شده بودند، برای ارتباطات و اجیرکردن مزدوران داخلی بهره گرفت. کودتا بنیان و شالوده نظامی داشت. چند صد نفر از افسرانی که توسط دکترمصدق از ارتش اخراج شده بودند همراه لشگر گاردشاهنشاهی. تیپ کرمانشاه، تیپ اصفهان، تیپ رشت و نیروهائی از ژاندارمری و شهربانی در آن دخیل بودند. نظامیانی چون سرلشگرفضل الله زاهدی، سرهنگ نعمت الله نصیری، سرهنگ تیموربختیار، سرهنگ عباس فرزانگان، سرهنگ علیقلی گلپیرا، سرتیپ نادرباتمانقلیچ، سرهنگ محمد امیرخاتمی از فرماندهان نظامی فعال در کودتا بودند که همگی پس از کودتا به ترفیع درجه و گرفتن مقامات و مناصب مهم نائل گردیدند. البته نظامیان وطن پرستی هم بودند که تا به آخردر کنارمردم و رهبر نهضت ملی باقی ماندند و پس از کودتا دچار گرفتاری و اخراج وعقوبت شدند. کودتاچیان برای آنکه به کودتا جامه ای غیرنظامی پوشانده و آن را حرکت مردم قلمداد کنند، عوامل مزدور دیگری را نیز سازماندهی کرده، به صحنه آوردند. دستجات اراذل و اوباش و چاقوکشان حرفه ای مانند دار و دسته شعبان بی مخ، طیب حاج رضائی، حسین رمضان یخی، قدم خان و امثال این افراد همراه زنان نگونبخت فسادخانه معروف تهران به سرکردگی محمود مسگر، پری آژان قزی و ملکه اعتضادی و برخی روحانیون درباری مانند آیت الله بهبهانی که چمدان های دلار در خانه او گشوده و تقسیم گردید. و بعضی عناصر بریده از نهضت ملی که از پشت و از درون به نهضت خنجرزدند مانند مظفر بقایی و حسین مکی و ابوالحسن حائری زاده و آیت الله کاشانی مجموعه ای بودند که در خدمت کودتای انگلیسی آمریکایی ۲۸ مرداد که اتحاد جماهیرشوروی هم بر آن مهر تایید گذاشته بود قرار گرفتند. عبرت آموز است که به خاطر داشته باشیم که روس ها نه تنها به حزب توده دست نشانده خود اجازه مقابله با کودتا را ندادند بلکه یازده تن طلائی را که به ایران بدهکار بودند و به دولت ملی مصدق علیرغم درخواست های مکرر او نمیدادند بلافاصله پس از کودتا به سرلشگرزاهدی تحویل دادند تا چرخ دولت کودتا بهتربچرخد. کودتا پیروز شد و محمدرضا شاه توانست تا ۲۵سال پس از آن باسرکوب و اختناق و استبداد و تسلیم در برابر مطامع بیگانگان بر اریکه قدرت باقی بماند. ولی در سوی دیگر ملت شجاع و سرافراز ایران از همان فردای کودتا تا سرنگونی شاه از مبارزه علیه حکومت برخاسته از کودتا دست برنداشت. و علی التحقیق باید گفت که یکی از علل مهم و قوع انقلاب بهمن ۵۷ عکس العمل تاریخی ملت ایران به کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ و آن حرکت خائنانه نسبت به این کشور و سرنوشت این ملت بوده است. ولی با هزاران دریغ و افسوس باید اذعان داشت که اهداف ملت ایران از انقلاب ضد سلطنتی که برقراری آزادی و استقلال وعدالت اجتماعی بود هرگز برآورده نگردید. زیرا که حاکمیت بر قدرت نشسته پس از انقلاب راه انحصار طلبی و حذف همه نیروهای دگراندیش و سلب آزادی های اساسی ملت و عدم رعایت حقوق بشر و روش های استبدادی را در پیش گرفت. حاکمیت جمهوری اسلامی با پایمال کردن آزادی های اولیه ملت ایران مانند ازادی بیان و قلم و آزادی احزاب و اجتماعات و با برقراری اختناق راه بروز فسادهای مالی گسترده و باورنکردنی و انحطاط اخلاقی جامعه را هموار کرده است. و با سوء مدیریت در اداره امور کشور و سوءسیاست در مراودات خارجی، ایران را درشرایطی خطیر و در بحران اقتصادی و اجتماعی بی سابقه ای قرار داده است.
تنها راه خروج از این بحران های فزاینده، بها دادن به ملت بزرگ ایران و رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی این مردم و اجازه دخالت آنان در سرنوشت خویش و بازگشت به اهداف اولیه انقلاب است. با این همه از نظرهر پژوهشگر اجتماعی آگاه و از دید هر کارشناس مسائل سیاسی ژرف نگری تمام ناکامی ها وسیه روزی های کنونی ملت ایران نیز ریشه در کودتای ۲۸ مرداد و عملکرد ناصحیح رژیم نشات گرفته از آن کودتا دارد. اگر با توطئه قدرت های استعماری جهان وعوامل داخلی آنها به حکومت ملی دکترمصدق در ایران پایان داده نمیشد و حاکمیت ملی و مردم سالاری و اعتقاد به تخصص و شایستگی همراه با سلامتی و پاکدامنی در ایران تداوم می یافت و نهادینه میگشت ملت ایران در شرایط ناهنجار کنونی نبود و چه بسا منطقه خاورمیانه نیز در این گرداب جنگ وخشونت و خونریزی و کشتار و نا امنی قرار نمی گرفت.
تهـــران – جبــــهـــه ملـــــــی ایـــــــران
۲۸ مرداد
درود
به راستی که چقدر خداوند به مرحوم مبرور آقای محمد مصدق عنایت داشته است که هم عصر و هم دوره با شما آقایان ملیون نبوده وگر نه با آن مرحوم مبرور هم همان می کردید که با مرحوم بختیار کردید . آقایان از خواب بیدار شوید . می خواهید بدانید که شما بین مردم چه تعدادی طرفدار دارید ؟ بسیار ساده و آسان است . زیر مطالبتان را ملاحظه بفرمایید ببینید فقط و فقط چند تن زیر مطالب شما نظرات خود را نوشته اند .نگاه بفرمایید چند تن مطالب شما را خوانده اند . این گوی این هم میدان . چرا کلاه بر سر خود می گذارید . دزد حاضر و قاضی حاضر . عجب پشتکاری دارید شما چند تن آقایان . نمی دانم مرحوم مصدق چه گناهی مرتکب شده اند که گیر شما افتاده اند ؟