بیانیه جبهه ملی ایران به مناسبت گرامیداشت سالروز انقلاب مشروطیت
–
زنده باد آزادی، زنده باد عدالت
در آغاز قرن بیستم میلادی در هیچ یک از کشورهای آسیا و آفریقا اثری از پارلمان و قانون اساسی و آزادی و احترام به حقوق بشر دیده نمی شد و در تمام این کشورها، سلاطین و امپراتوران دیکتاتور و ظالم بر اریکه قدرت سوار و حکومت های استبدادی مطلقه ی خود را اعمال می کردند. در ایران نیز پادشاهان قاجار در کاخ های خود مشغول هوسرانی بوده و گماشتگان آن ها هم در سراسر کشور با نهایت ظلم و ستم، به غارت اموال مردم برای پر کردن خزانه پادشاه اشتغال داشتند. این پادشاهان در یک تقسیم قدرت نانوشته امر قضا و رسیدگی به دعاوی بین مردم که رعایا خوانده می شدند و تنظیم و تصدیق سند انجام معاملات بین آنها را به روحانیون واگذاشته و این قشر را بر جان و مال و ناموس مردم مسلط کرده بودند. در چنین شرایط اسفباری پدران غیور ما به رهبری شخصیت های فرهیخته و آگاه و میهن دوست پای به صحنه انقلاب مشروطیت نهادند و با شعار آزادی و عدالت، خواهان برپایی حاکمیت ملی و تاسیس پارلمان و تشکیل عدالت خانه به جای محاکم شرعیه شدند. و با فداکاری و جانبازی بسیار توانستند در تاریخ چهاردهم مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی، انقلاب مشروطیت را به پیروزی رسانیده و اولین حکومت مشروطه پارلمانی را در این منطقه پایه گذاری نمایند. اما هنوز عمر انقلاب به دو سال نرسیده بود که استبداد صغیر محمد علیشاهی در مقابل آن ایستاد و با به توپ بستن مجلس شورای ملی توسط لیاخوف روسی و فراری دادن نمایندگان مجلس و آزادیخواهان کوشید تا مشروطیت را تعطیل، و استبداد مطلقه را بازگرداند. در این هنگام بود که خیزش مسلحانه مردم تبریز و گیلان و ایلات بختیاری و قشقایی به رهبری سرداران ملی، به پشتیبانی از مشروطیت صورت پذیرفت و حرکت آنان به سوی تهران، بساط استبداد صغیر محمد علیشاه را در هم پیچید و مشروطیت را اعاده نمود. و تا دوره چهارم مجلس شورای ملی مشروطیت به طرف قوام، و آزادی و عدالت رو به پیشرفت بود.
با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ توسط رضاخان میرپنج و سیدضیاءالدین طباطبائی دوره جدیدی از استبداد و دیکتاتوری اما با نام و ظاهر مشروطیت شروع شد. در بیست سال دیکتاتوری رضاشاهی مجلس وجود داشت ولی مجلسی قلابی که اکثریت قاطع نمایندگان آن توسط دربار و نهادهای نظامی تعیین و در واقع انتصاب می شدند. نخست وزیر و هیئت دولت وجود داشت ولی تمام تصمیمات خرد و کلان کشور توسط پادشاهی که به موجب قانون اساسی غیر مسئول بود، اتخاذ و اجرا می شد. و در رهگذر این حکومت فردی اشتباهات مهم و استراتژیکی روی داد که به امنیت و منافع ملی ایران صدمات سنگینی وارد نمود. در این دوره برخی اقدامات عمرانی و تجدد گرایانه هم صورت گرفت، اما چه سود که استبداد و دیکتاتوری و فساد که مادر همه عقب ماندگی ها و سیاه روزی های یک جامعه است نیز در نهایت ممکن به منصه ظهور رسید. با وقایع شهریور ۱۳۲۰ و سقوط حکومت رضا شاه، فضای سیاسی کشور تا حدودی باز شد و احزاب و روزنامه های آزاد سر برآوردند و انتخابات مجلس نسبت به دوران قبلی تغییر کرد و ارزش های انقلاب مشروطه و اهداف آن در جامعه پررنگ تر نمایان گردید. در همین اوضاع و شرایط بود که دکتر محمد مصدق به عنوان نماینده اول مردم تهران به مجلس چهاردهم وارد شد و در کسوت یک رهبر ملی، پیام انقلاب مشروطیت را برای نسل بعد از انقلاب تبیین نمود و تلاش کرد تا ارزش های انقلاب مشروطیت را احیا و بازسازی نماید و توانست جنبش ملی آزادیخواهانه و استقلال طلبانه ملت ایران را تا تشکیل دولت ملی و ملی کردن نفت به پیش ببرد. دولت ملی مصدق در مدت ۲۸ ماه حکومت خود، تغییرات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شگرف و اثر گذاری را برای جامعه ایران به ارمغان آورد. متاسفانه کودتای ننگین و بیگانه ساخته ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به حکومت ملی مصدق خاتمه داد. و پس از کودتا، محمد رضا شاه پهلوی باز هم قانون اساسی مشروطیت را به طاق نسیان کوبید و حقوق اساسی ملت را نادیده گرفته و پایمال کرد. و رفتار های نادرست او بود که، ملت ایران را به سوی انقلاب ۵۷ سوق داد.
انقلاب ۱۳۵۷ در ایران با اهدافی چون به دست آوردن آزادی های سیاسی و حاکمیت ملی، استقلال و عدالت و اعتلای کشور آغاز شد و با امید بستن ملت به وعده هایی که سران انقلاب در مورد برقراری این اهداف به مردم میدادند، به پیروزی رسید. ولی با دریغ و تاسف بسیار، قدرتمداران برخاسته از انقلاب، تمام اهداف اصلی انقلاب و وعده هایی را که به مردم ایران داده بودند به دست فراموشی سپردند. و در اولین خلف وعده ی خود به جای تشکیل مجلس موسسان و تدوین یک قانون اساسی متضمن حاکمیت ملی، یک مجلس محدود به نام مجلس خبرگان قانون اساسی تشکیل دادند و یک قانون اساسی ایدئولوژیک تدارک دیدند. حاکمیت برآمده از انقلاب، با بی اعتنایی به آزادی های اساسی ملت، مثل آزادی انتخابات، آزادی مطبوعات، آزادی احزاب و اجتماعات و عدول از سیاست بیطرفی نسبت به شرق و غرب و اتخاذ سیاست های نادرست داخلی و خارجی و فساد گسترده اغلب کارگزارانش و مداخله در مناقشات منطقه و به هدر دادن منابع مالی کشور در آن مسیر و عدم توجه و بهره گیری از دانش و تخصص دانشمندان و کارشناسان وطن دوست این مرز و بوم و تبعیض نسبت به بانوان گرامی ایران و اقلیت های قومی و مذهبی، بحران های عدیده ای را برای کشور پدید آورده است. بحران های سیاست داخلی و سیاست خارجی، بحران اقتصادی، بحران اجتماعی و بحران محیط زیستی که در نتیجه فقر و بیکاری و گرانی روز افزون و مهاجرت های ناخواسته ی رو به گسترشی را موجب گردیده اند. امروز که چهل سال از پیروزی انقلاب ۵۷ گذشته، ملت ایران هنوز باید شعار های انقلاب مشروطیت را که یکصد و دوازده سال از آن سپری شده، تکرار نماید. زنده باد آزادی، زنده باد استقلال، زنده باد عدالت.
در همین روز ها که صد و دوازدهمین سالگرد انقلاب مشروطیت فرا رسیده، در جای جای کشور فریاد های اعتراض مردم ایران نسبت به تنگناهایی که در نتیجه سوء سیاست ها و سوء مدیریت های حاکمیت، بدان ها دچار شده اند به گوش می رسد.
جبهه ملی ایران ضمن گرامیداشت سالروز انقلاب مشروطیت، به هیئت حاکمه جمهوری اسلامی متذکر می شود که به فریادهای ملت ایران گوش فرا دهد واز برخورد خشونت آمیز با اعتراضات حق طلبانه مردم خودداری نماید. و قبل از آنکه فرصت از دست برود و کشور دچار حوادث ویرانگر و جبران ناپذیر بگردد به تغییرات آرام و مسالمت آمیز تن در دهد.
چهاردهم مرداد ماه ۱۳۹۷
تهران – هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
http://jebhemeliiran.org
آخرین دیدگاهها