این مقاله اولین بار در ۱۹ مرداد ۱۳۹۳ با عنوان ” چرا استقلال کردستان عراق به سود ایران است؟ ” انتشار یافت .نظر به رویدادهای ۳ سال اخیر در عراق, برجام و استقلال قریب الوقوع کردستان با افزودن چند پارگراف با عنوان جدید ” استقلال کردستان , تجزیه عراق , منافع ایران ” باز نشر میشود .پاینده ایران یکپارچه.
اصل مقاله و نظرات هم میهنان را اینجا ببینید.
استقلال کردستان , تجزیه عراق , منافع ایران
استقلال قریب الوقوع کردستان عراق امری اجتناب ناپذ یر است و در این زمان اتخاد یک سیاست ملی میتواند به منافع ملی ما کمک کند و برعکس , برخورد نابخردانه با این امر بدیهی , منجر به رنجش هم تیرگان ما و علیه منافع ملی ما طی سالهای آینده خواهد بود.
کردها در طول تاریخ چندین هزار ساله خود اغلب مورد بی رحمی و قساوت حکمرانان خود بوده اند. پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی و حاکمیت ۵۰۰ ساله آنان, کردها دست به تلاش برای استقلال زدند و حتی به موجب معاهده سال ۱۹۲۱ فرانسه که چندین کشور از جمله عراق , سوریه و اردن(عرب زبانان تحت سلطه عثمانی) پدید آمدند , امکان تشکیل کشور کردستان نیز فراهم شد ولی با نبود انسجام سیاسی میان کردها و بی مهری بریتانیاو فرانسه, با معاهده لوزان در سال ۱۹۲۴ تشکیل کشور کردستان منتفی شد و از آن هنگام دهها قیام کردها برای استقلال بی فرجام مانده است .
با جنگ خلیج فارس در سال ۱۹۹۰ , در پی تجاوز عراق به کویت و حمله آمریکا به عراق , چراغ سبزی از جانب آمریکا برای استقلال به کردها داده شد. جهان میرفت تا شاهد پیدایش کشور کردستان شود ولی این بار این جرج بوش( پدر) رییس جمهور آمریکا بود که پشت کردها را خالی کرد . در حالیکه نیروهای کرد آماده استقرار در کردستان بودند بوش با لغو فرمان “منطقه پرواز ممنوع” در مدار ۳۶ درجه بار دیگر سبب کشتار وحشیانه زنان و کودکان کرد توسط ارتش صدام حسین شد.
با فروپاشی رژیم صدام در سال ۲۰۰۳ , اقلیم کردستان عراق با دولتی خودمختار تشکیل شد و طی ۱۱ سال با کشور داری وسیاست های ملی و دمکراتیک نشان داده است عزمی راسخ و استوار برای استقلال دارد.افزایش چشمگیر در آمد سرانه کردهای عراقی از ۴۰ دلار در سال ۱۹۸۰ به ۴۵۰۰ دلار در سال ۲۰۱۱ نمونه ای از رشد اقتصادی این اقلیم است.
استقلال قریب الوقوع کردستان عراق موجب نگرانی برخی از هممیهنان ما شده است. توگویی با استقلال این کشور ,کردستان ایران نیز مستقل شده و ازمام میهن جدا خواهد شد. این نگرانی بی مورد است به دو دلیل:
۱/تاریخی
ایران عراق نیست .عراق کشوری مصنوعی است که عمر آن هنوز به ۹۰ سال هم نرسیده است و دستپخت قدرت های استعماری پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی در سال ۱۹۲۰ است.
ایران کشوری اساطیری و از معدود تمدنهای باقی مانده در جهان است که کردها بخش مهمی از تاریخ و تمدن آنرا شامل میشوند چرا که کردها اصیل ترین قوم ایرانی هستند.
۲/قومی و فرهنگی
عراق تنها از ۲ قوم عرب و کرد تشکیل شده است که در تاریخ کوتاه آن همواره و بخصوص در ۴۰ سال اخیر کردها تحت ظلم و ستم دولت عراق قرار داشته اند. ویرانی ۴۵۰۰ روستای کردنشین و آواره کردن آنان و کشتار شیمیایی کردها در حلبچه و …..بخشی از این تاریخ غم انگیز است.
ایران کشوری با اقوام و تیره های گوناگون و مرزهای اساطیری است . پیوندهای ملی و عاطفی کردها با دیگر اقوام ایرانی طی قرون غیر قابل گسست است.
ایران کشوری است که تمام اقوام آن مالک تمام آن هستند و برخلاف نظر آقای مصطفی هجری دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران که فرموده اند:” رفراندم کردستان عراق میتواندالگویی برای کردستان ایران باشد” , چنین چیزی نیست زیرا ایران ملک مشاع است.
چنین رفراندمی برای استقلال کردستان نه در کردستان بلکه باید در سراسر ایران که همه ایرانیان مالک آن هستند صورت گیرد و همه ایرانیان باید بدان رای دهند . جدایی کردستان از ایران رایی محال برای ایرانیان به نظر می آید چون کردها پاره تن ایرانیان هستند .کردستان ایران جز جدایی ناپذیری از ایران است , کردها همیشه پاسدار مرزهای ایران بوده اند نه تجزیه کنندگان آن . آقای هجری و دوستانشان میدانند که کردهای ایران هیچگاه مانند کردهای عراق و ترکیه مورد ظلم تاریخی قرار نگرفته اند و باید به خاطر داشته باشند در رژیم پیشین ایران و در دهه ۷۰ میلادی ,ایران پذیرای ۳۰۰ هزار کرد اخراجی از عراق شد که به تابیعت ایران در آمدند و در ایران , خانه خود ,به تحصیل و کسب و کار پرداختند. هرچند که بعد از قرارداد الجزایر در سال ۱۹۷۵ آنطور که باید از کردهای عراقی پذیرایی نشد . همچنین در درگیریهای نوروز ۱۳۵۸ که توسط حکومت جمهوری اسلامی صورت گرفت بسیاری از شخصیت های ملی همچون آیت الله طالقانی , علی اردلان ,داریوش فروهر و دریادار اجمد مدنی با ایستادگی در مقابل حکومت به کشتار و خونریزی کردها اعتراض کردند .اعتراضی که بخش عظیمی از جامعه با آن همراه شد و هنوز هم که هنوز است از نوروز خونین ۱۳۵۸ با تنفر یاد میشود واز سیاهترین روزهای تاریخ جمهوری اسلامی به شمار می آید. ضمن اینکه نباید از نقش مخرب کمونیستها در آن درگیری ها غافل ماند.
هرگونه خواست جدایی طلبی در کردستان ایران را باید در سیاستهای ابلهانه جمهوری اسلامی جستجو کرد که توجهی به مناطق محروم از جمله کردستان ندارد و بهانه بدست تجزیه طلبان و دشمنان ایران میدهد .اما کردها مانند دیگر اقوام ایرانی میدانند که “این نیز بگذرد”.
کردها همتیرگان ما هستند .آیا ایجاد کشوری بر این پایه که کمک به رشد و گسترش فرهنگ ما میکند به نفع ما نیست؟.آیا ترجیح ما این است که یک حکومت عربی دیگر با پول باد آورده از نفت در همسایگی ما باشد و باز هم روزی دیگر با ما چنان کند که صدام کرد؟
کشور عراق در طول تاریخ چند دهه ای خود غیر از تشنج و جنگ و کشتار هیچ چیز دیگری برای ایران نداشته است .چه در زمان رژیم شاه که ملیونها ایرانی را آواره کرد و چه در رژیم کنونی که بیش از ۳ ملیون کشته و زخمی و آواره و ۱۰۰۰ میلیارد دلار خسارت جنگ ۸ ساله بجای گذاشت.
غرامت 36 میلیارد و 400 میلیون دلاری کویت در پی تجاوز عراق تا دینار آخر ستانده شد .اما با وجود اینکه قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد عراق متجاوز شناخته شده وباید به ایران خسارت پرداخت کند که نه تنها کسی به دنبال آن نیست بلکه ملیونها دلار از پول ایرانیان صرف ساختن مسکن ,بیمارستان و در های مطلای حرمین در نجف و کربلا میشود .سرمایه گذاری ها در عراق از جیب ملت ایران که به نظر میرسد بازگشتی ندارند, قابل توجه است .
آن عده در حکومت جمهوری اسلامی که عربده عراق “دمکراتیک” که در برگیرنده حقوق کردها باشد را میکشند, بخوبی میدانند که ظهور یک دیکتاتور دیگر و تکرار تاریخ بسیار محتمل تر است تا یک عراق دمکراتیک.
سوال مهم اینجاست که چرا ما باید سنگ کسانی را که در طول تاریخ کوتاه و دراز , سعی در تکه و پاره کردن مردم, آیین و فرهنگ ما را داشتند بزنیم ولی از حقوق حقه هم تیرگان خود با هزاران سال پیوندهای ملی و عاطفی دفاع نکنیم؟
تشکیل یک کشور کردستان میتواند به ما در منطقه یاری کرده و ما را از محاصره کشور های عربی خارج کند .تجربه نشان داده است با وجود کمکهای ایران به کشور های عربی وفاداری چندانی از آنان دیده نمیشود .همین سوریه تا قبل از جنگ داخلی در مورد ۳ جزیره ایرانی تنب بزرگ و تنب کوچک و ابوموسی در خلیج فارس موضعی به سود امارات داشت.فلسطین نیز بارها علیه ایران اقدام کرده است ,همراه با دیگر کشورهای عربی چنگ ودندان نشان میدهد .
استقلال کردستان میتواند سوپاپ اطمینانی برای عدم تجزیه ایران باشد و آن معدود کرد ایرانی که خواهان جدایی هستند, میتوانند در”کردستان” کشوری که میخواهند, خارج از بیشه ایران به آمال خود دست یابند.
با اتخاذ سیاست های مدبرانه میتوان از نفوذ سوداگران و آتش فروزان مانند عربستان و اسراییل جلوگیری کرد و نقشی بهتر از ترکیه در این کشور ایفا کرد.ترک ها هم اکنون صاحب ۱۲۰۰ شرکت بازرگانی از ۲۰۰۰ شرکت خارجی فعال در کردستان عراق هستند و با ساختن دانشگاه و بیمارستان و زیرساخت ها نقش مهمی در اقتصاد و فرهنگ آن خطه دارند.حجم مبادلات آنان با کردستان به ۸ میلیارد دلار در سال میرسد.
با استقلال کردستان , عراق به ۲ قسمت شیعه و سنی تقسیم میشود .اگر یک حکومت ملی در ایران حاکم بود میتوانست با کنترل ناحیه شیعه نشین , بخشی از خسارت ۱۰۰۰ میلیاردی جنگ ۸ ساله و سرمایه های ایرانیان را در اماکن مقدس باز یابد و برای اولین بار پس از نادر شاه دست به کشور گشایی زند اما این بار برای بازگیری حقوق از دست رفته خود از جمله ۱۰۰۰ میلیارد دلار خسارت جنگ و “اراضی انتقالی” ,حدود ۷۰۰ مایل مربع بین قصرشیرین وخانقین که رضا شاه با قرارداد ۱۳۱۶به همراه با اروند رود به عراق واگذار کرد.محمد رضا شاه حق ایران بر اروند رود را باز پس گرفت اما اراضی انتقالی همچنان در اختیار عراق است .
ایران میتواند وباید نیروهای شیطانی داعش را به محاصره خود و کردها در آورد تا از نفوذ عربستان که تا کنون سایه منحوسش را بر بحرین ,سوریه ,عراق و افغانستان افکنده است جلوگیری کند.امری که از حاکمان کنونی ضد ایرانی انتظار نمیرود.برای حاکمان اسلامی حفظ قبورو حرم ها بر منافع ۷۰ میلیون ایرانی با بیش از ۱۲ ملیون نفر زیر خط فقرو تعداد بیشمار کودکان خیابانی ارجحیت دارد.
تنها نگرانی از استقلال کردستان عراق را میتوان نفوذ اسراییل در این کشور دانست که موجب تنش در منطقه خواهد شد .سیاستمداران کرد باید با دادن اطمینان به همسایگان خود این نگرانی را برطرف و خطر درگیری با همسایگان را ازبین ببرند
بیژن مهر
[email protected]
آخرین دیدگاهها