بازگشت همه به سوی اوست
با اندوه و تاسف بسیار درگذشت رادمرد میهن دوست آقای حسین شاه حسینی عضو شورای مرکزی و هیئت رهبری جبهه ملی ایران را به اطلاع هموطنان عزیز، مردم حق شناس ایران می رسانیم. او در تمام طول عمر اثر گذار خود در مسیر نهضت ملی ایران و راه مصدق بزرگ گام برداشت. و در این راه مشقات بسیاری را متحمل گردید. مراسم تشییع آن روانشاد روز سه شنبه پنجم دی ماه ۹۶ ساعت ۵/۸ صبح از مقابل منزل ایشان واقع در خیابان شریعتی بالاتر از تقاطع خیابان مطهری کوچه کاکوتی و مجلس ترحیم در روز جمعه هشتم دیماه ۹۶ از ساعت ۱۸ تا ۳۰/۱۹ در مسجد جامع شهرک غرب واقع در میدان صنعت روبروی مجتمع میلاد نور برگزار خواهد شد.
چهارم دی ماه ۱۳۹۶
تهران – هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
به نام خداوند جان و خرد
دریغا که حسین شاه حسینی عضو ارشد هیات رهبری جبهه ی ملی ایران و راد مرد تاریخ معاصر ایران که هفتاد سال بر بنیاد آرمان های نهضت ملی ایران و دکتر محمد مصدق برای آزادی و منافع ملی ایران با جان و دل کوشید و جز اخلاق مدارانه و میهن دوستانه در راه اعتلای ایران در عرصه ی سیاست نپویید . أو در راه اهداف ملی خود إز تحمل زندان و شکنجه در حکومت های مختلف نهراسید و إز آن چه بدان باور داشت پاوامکشید و برای ملتش تمام این رنج ها را که آثارش تا پایان عمر پربارش با أو بود به جان خرید و ابرو در هم نکشید. هرچند در دل فردی باورمند بود اما هرگز إز دین و ایمان نردبان نام و نان نساخت. نام و یاد أو در تاریخ معاصر ایران با نام رَاه مصدق پیوندی درخشان و ناگسستنی دارد.
یادش و راهش پایا و پویا بادا.
دکتر داوود هرمیداس باوند، سخنگوی جبهه ی ملی ایران و عضو هیات رهبری
چهارم دی ماه ۱۳۹۶
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
با نهایت تاسف درگذشت آقای حسین شاه حسینی مبارز دیرپای نهضت ملی و یار دکتر محمد مصدق را به آکاهی میرسانیم.آقای شاه جسینی عضو شورای مرکزی و شورای رهبری جبهه ملی ایران و هیت امنای احمد آباد بودند.جبهه ملی ایران در آمریکا فقدان این مبارز ارزنده راه مصدق را به خانواده محترم شاه حسینی و ملیون ایران تسلیت میگوید.
چهارم دی ماه ۱۳۹۶
«توفان دِرَوَد هر آنکه در باد بِکِشت»
ما، عشق مان همانا
میراب کینه بود.
ما کینه کاشتیم،
و،
تا کشت مان به بار نشیند،
از خون خویش و مردم
رودی کردیم
ما خامسوختگان
زان” آتش نهفته که در سینه داشتیم “
در چشم خویش و دشمن
تنها
دودی کردیم
ما آرمان هامان را
معنای واقعیت پنداشتیم
ما
-نفرین به ما-
ما
بوده را نبوده گرفتیم
و از نبوده
(البته تنها در قلمرو پندار خویش)
بودی کردیم
و ینگونه بود ،
زیرا ما
ما”مرگ را سرودی” کردیم.
و زندگانی را
بر سرگمراهه مان ،
در رهگذار “هر چه شود گو شو!”
با گله ی سگان “هر چه که پیش آید!”
وا گذاشتیم «اسماعیل خوئی»
شوربختانه یک به یک کسانی که باعث قدرت گیری “خمینی”و استقرار و پا برجائی “جمهوری
نکبت اسلامی” در ایران شدند در سکوت خبری و “بی اعتنایی مردم” به انها میمیرند.
بدون برجا گذاشتن میراثی برای نسل های اینده که مرتکب چنین اشتباهاتی نشوند، حتا دریغ از
پوزش خواهی ناقابلی از جانب انان البته پیش از مرگ و با صراحت نه با زبان زرگری که ویژه
اقایان { وجیه المله} است. تاریخ مملکت هرگز از یاد نمیبرد که بودند کسانی که به دروغ مدعی
کاروانسالاری شدند اما (کاروانسالار ره نشناس) که باعث «خسران» جبران ناپذیری برملک و بوم
خود شدند با نااگاهی خود باعث خرابی ایران و دربدری میلیونها ایرانی و برباد رفتن و پژمردن زندگی
میلیونها دختر و پسر هموطن خود شدند.
آیندگان !
بر ما مبخشایید.
هر یاد و یادبود از ما را
به گور بی نشان فراموشی بسپارید.
وزما،
اگر به یاد می آرید،
هرگز ، مگر به ننگ و به بیزاری ،
از ما به یاد میارید.