جبهه ملی و رضا پهلوی
https://youtu.be/HOCR59oM2cs
جبهه ملی و رضا پهلوی
https://youtu.be/HOCR59oM2cs
حکومت مذهبی بی کفایت و ایران ستیز حاکم بر ایران با نهادینه کردن ظلم، تبعیض، فساد و غارت اموال عمومی در سراشیبی تند سقوط قرار دارد. این نظام در کلیت خود هیچ راه حلی برای مشکلات مردم و بحران های روز افزون داخلی و خارجی ندارد و همچنان در آمد های صادراتی خود را در سوریه و لبنان و عراق به باد می دهد. این نظام واپسگرا مطلوب قدرت های جهانی است و آنان تمایلی در به رسمیت شناختن مبارزات بر حق مردم ایران و پشتیبانی از خواسته ها صلح دوستانه و انسانی شما مردم جان به لب رسیده ندارند. چین کمونیست و روسیه پوتین با قراردادهای پنهان و آشکار در حال چپاول ایران هستند. آمریکا و اروپا نیز با دستاویز قراردادن این نظام بعنوان خطری برای کشورهای منطقه، درآمد هنگفتی از راه فروش اسلحه به کشورهای نفتی منطقه کسب کردند و می کنند.
در این شرایط تاریک و مصیبت بار، عده ای در خارج از ایران در سودای سوار شدن بر موج خروشان اعتراض های شما هستند و معدودی با دریافت کمک های رنگارنگ خارجی سودای تجزیه و نابودی ایران را در سر دارند.
هموطنان آزادی خواه و ظلم ستیز!
در این روزگار تلخ تر از زهر، شما ملت به پا خواسته یگانه منجی خود و فرزندانتان هستید. شما هستید که می توانید با همبستگی ملی، گسترش اعتراض ها و اعتصابات سراسری به ظلم این حکومت فاسد و ظالم پایان داده و از این نظام ایران ستیز و چپاولگر خلع ید کنید. رهبر این مبارزات شما معلمان، کارگران، بازنشستگان، دانشجویان و زنانی هستید که یک دم از مبارزه با این نظام واپسگرا غافل نشده اید.
این بر قدرت نشستگان، اگرچه دستانی آغشته به بخون پیر و جوان این ملت- از رویداد سینما رکس آبادان تا به امروز- دارند؛ اما اگر من و تو ما شویم، این نظام روز به روز بیشتر عقب نشینی خواهد کرد و سقوط ستمکاران حتمی خواهد بود.حکومت اسلامی که سابقه کشتار هزاران تن از معترضین از ندا آقاسلطان در سال ۱۳۸۸ تا پویا بختیاری در سال ۱۳۹۸ را دارد نمیتواند در مقابل اعتصاب شما که تنها راه وادار کردن این حکومت به عقب نشینی است به .خشونت دست بزند
جبهه ملی ایران ضمن حمایت همه جانبه و همیشگی از جنبش آزادی خواهانه و رهایی بخش ملت ایران هشدار می دهد که هرگونه کوششی برای مصادره مبارزات تاریخی و بر حق ملت ایران، هرگونه چشمداشت به قدرت های خارجی ، هرگونه تلاش برای تفکیک بین باشندگان ایران زمین و بالاخره همزبانی با سازمان های سیاسی ورشکسته که جز ترور و خرابکاری و حمایت آشکار و پنهان از این نظام سرکوب گر، دستاورد دیگری برای ایران و ایرانی نداشته اند؛ کمک به بقای استبداد مذهبی حاکم و به تعویق انداختن پیروزی ملت ایران در بستن این پرانتز سیاه خواهد بود.
بر هممیهنان در داخل و خارج از کشور است که با تشکیل کمیته های حمایت از معترضین و اعتصابیون و انعکاس جهانی مطالبات برحق ملت ایران در گذار مسالمت آمیز از حاکمیت درمانده اسلامی مشارکت فعال و سخاوتمندانه داشته باشند تا تومار ظلم و جور در این سرزمین برای همیشه در هم پیچیده شود.
پیروز مبارزات آزادی خواهانه ملت ایران
زنده باد آزادی
پاینده باد ایران
جبهه ملی ایران – آمریکا
دوشنبه، ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ خورشیدی
۱۳ ژوئن ۲۰۲۲ میلادی
www.jebhe.net
-خبرگزاری هرانا – مصطفی نیلی وکیل دادگستری از تائید حکم علی یونسی و امیرحسین مرادی دانشجویان بازداشتی دانشگاه صنعتی شریف، در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران خبر داد. این دو دانشجو که کماکان در بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین به سر می برند، پیشتر در دادگاه بدوی هر یک به ۱۶ سال حبس محکوم شده بودند. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشدی یعنی ۱۰ سال برای هر یک قابل اجرا است. دنباله نوشته …
ااضافه شدن «۷۰ سینماگر» دیگر به بیانیه «تفنگت را زمین بگذار»
محمد رسولاف، نویسنده و کارگردان شناخته شده، روز چهارشنبه ۱۱ خرداد اعلام کرد بیش از ۷۰ نفر دیگر از سینماگران به امضاءکنندگان بیانیه «تفنگت را زمین بگذار» پیوستهاند تا ضمن ابراز همدردی با مردم آبادان، مخالفت خود را با هر نوع خشونت اعلام کنند.
نام مسعود کیمیایی، ترانه علیدوستی، هانیه توسلی، پگاه آهنگرانی، مرضیه وفامهر و مانی حقیقی در میان امضاکنندگان جدید این بیانیه به چشم میخورد.
نزدیک به ۱۰۰ سینماگران ایرانی روز هشتم خرداد در بیانیهای از نظامیانی که به نوشته آنها «تبدیل به عامل سرکوب مردم شدهاند»، خواسته بودند که سلاحشان را زمین بگذارند و «به آغوش ملت بازگردند».
دو روز پس از انتشار این بیانیه، محمد رسولاف در صفحه اینستاگرام خود نوشت که تماسهای زیادی از سوی نهادهای مختلف با سینماگران امضاءکننده این بیانیه گرفته و از آنها خواسته شده است که امضای خود را پس بگیرند یا با خبرگزاریها برای «بیاعتبار کردن» این بیانیه گفتوگو کنند.
مجید برزگر، جعفر پناهی، لیلا حاتمی، پوران درخشنده، رضا درمیشیان، مهدی کرمپور، ابوالحسن داوودی، محمد رسولاف، کتایون ریاحی، مصطفی آلاحمد، سامان سالور، علیرضا رئیسیان، بهتاش صناعیها، مریم مقدم، علی مصفا و تهمینه میلانی از جمله امضاکنندگان بیانیه بودند.
~~~~~~~~~~~~~~~
بیانیه بیش از ۶۵۰ کنشگر ایرانی: اعتراض در خیابان حق مردم است
–
جمعه, 13ام خرداد, 1401
بیش از ۶۵۰ نفر از زندانیان سیاسی، خانوادههای دادخواه و فعالان مدنی و فرهنگی ایران با انتشار بیانیهای اعلام کردند که حضور در خیابان تنها حق اعوان و طرفداران حکومت جمهوری اسلامی نیست و مردم حق دارند برای بیان مطالبات و اعتراضهایشان در خیابانها دست به اعتراض بزنند.
در این بیانیه با اشاره به فاجعه متروپل در آبادان آمده است که: «امروز کمتر ایرانی می یابید که به دلیل سیاست ها، اهداف و عملکرد ایدئولوژیک و غیر مسئولانه ی حاکمیت و دولت های چند دهه ی اخیر، داغدار عزیز ِ به ناحق از دست رفته ای نباشد.»
امضا کنندگان این بیانیه تاکید کردهاند: «همان طور که حاکمیت خیابانها را در اختیار اعوان خویش میگذارد تا در مراسم مختلف از آن سود جویند، این حق انکارنشدنی برای سوگواری، دادخواهی، اعتراضها و مطالبات همه مردم ایران در عرصههای عمومی محفوظ است.»
امضاکنندگان این بیانیه در ادامه خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط بازداشتشدگان وقایع اخیر و همه زندانیان سیاسی شده و به «صادرکنندگان و مجریان فرمانهای سرکوبگرانه» هشدار دادهاند: «ابزارهای کشتار و خشونت را به دور افکنند.»
تقی رحمانی، شیرین عبادی، اسماعیل نوری علا، گیتی پورفاضل، شهناز اکملی، شهین مهینفر، فاطمه سپهری، محمد نوریزاد، ناهید شیرپیشه، حشمتالله طبرزدی و آرش صادقی از جمله امضا کنندگان این بیانیه هستند.
در فاجعه ریزش متروپل که دوشنبه هفته گذشته روی داد، بر اساس آمار دولتی، ۳۸ نفر کشته شدند و در حالی که آمار دقیقی از مفقودشدگان وجود ندارد، وزیر کشور روز جمعه اعلام کرد که فعالیت جمعآوری جسدهای مدفون در زیر آوار متروپل به پایان رسید.
پس از این فاجعه موجی از اعتراضات از سوی مردم آبادان و دیگر شهرهای ایران به راه افتاد که از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی سرکوب شد. در واکنش به این سرکوبها جمعی از سینماگران هم بیانیهای با عنوان «تفنگت را زمین بگذار» را خطاب به عوامل سرکوب منتشر کردند.
روزی که ملت بزرگ ایران می توانست به رغم تمامی بحران های طاقت فرسای موجود، شادی ناشی از فرارسیدن سالروز آزادسازی خرمشهر را در سراسر کشور جشن بگیرد، فاجعه ای دیگر در خوزستان مظلوم ما رخ داد که ابعاد هولناک انسانی آن دل ملت خسته و وا مانده در زیر فشارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را بار دیگر عمیقا به درد آورده است. حادثه ای که متاسفانه برای چندمین بار است که در اثر بی کفایتی و بی مسئولیتی برخی فرصت طلبان بی وجدان ما را عزادار می کند. هنوز داغ جانباختگان سال ۹۵ بر اثر ریزش ساختمان پلاسکو زنده است، فریادهای دردناک مردم گیر افتاده در آتش سوزی کلینیک سینا اطهر در سال ۹۹ در گوشمان است، حوادثی که جراحات روحی عمیقی که برجای گذاشته اند هرگز از دل و ذهن ملت ایران زدوده نخواهد شد. اکنون نیز متاسفانه شاهد وقوع تراژدی دیگری هستیم که در اثر فروپاشی ناگهانی ساختمانی در شهر آبادان اتفاق افتاده است. دلیل این حادثه هم متاسفانه مانند حوادث قبلی بی لیاقتی و بی کفایتی مدیران شهری و صدور مجوز ساخت و ساز به یکی دیگر از اعضای مافیای قدرت مالی و اقتصادی در منطقه بوده است. تمام مراحل منجر به چنین فاجعه ای قابل تقبیح است: از رانت خواری و هموار کردن مسیر پیشروی فردی فاقد تخصص و وجاهت حرفه ای لازم برای انجام پروژه های عظیم گرفته تا سکوت و عدم اقدام به موقع مسئولین در برابر بی توجهی های این فرد به اخطارها و ادامه دادن به ساخت و ساز غیر اصولی، و قطعا از اولین سئوالاتی که برای همه پیش می آید این است که جان این انسانها با چقدر حق السکوت و تطمیع مالی معامله شده است! بار گناهان تمامی افراد دخیل در این مسیر که منجر به این فاجعه دلخراش گردیده یکسان است. سستی بنا و ساخت غیراصولی و اضافه کردن طبقات منجر به فروپاشی ساختمان متروپل آبادان شد که البته این سرانجام قبلا توسط کارشناسان پیش بینی شده و مکررا اخطار داده شده بود. متاسفانه جان تعداد زیادی از هموطنان ما در این حادث وحشتناک فدا شد و هنوز تعداد زیادی انسان بی گناه در زیر آوار منتظر رسیدن دستی نجات بخش هستند. در این اوضاع بی تفاوتی بارز مسئولان مملکتی چه در منطقه و استان های مجاور و چه در سطح کشور نمک بر این زخم غیرقابل التیام می پاشد. سهل انگاری عمدی یا سهوی در اعزام نیروهای امدادرسان از آواربردار و آتش نشان گرفته تا پزشک و پرستار و عملکرد غیرمدبرانه در این شرایط را باید چگونه توجیه کرد؟! ضجه خانواده های بی خبر از سلامت عزیزانشان و درخواست عاجزانه امداد و کمک حتی دل سنگ را هم به درد می آورد! تا چه حد می توان بی تفاوتی و بی عملی حاکمیت را در مقابل دیدگان حیران و مستأصل و اشکبار این خانواده ها مشاهده کرد و تحمل نمود؟! در حالیکه نه از دادرسی خبری هست و نه دادستانی برای دادستانی.
جبهه ملی ایران ضمن ابراز همدردی با هموطنان داغ دیده و مردم نجیب و شریف آبادان، این ضایعه را به ملت بزرگ ایران تسلیت می گوید و با محکوم کردن کلیه عوامل دخیل در این فاجعه انسانی، امیدوار است که هر نهاد و ارگان دولتی یا غیر دولتی که در این شرایط ملتهب می تواند یاری رسان باشد، از بذل هرگونه همکاری و حمایت از خانواده های چشم به راه دریغ ننموده و این رخداد را یک فاجعه ملی تلقی کند. حاکمیتی که در برابر وقوع چنین حوادثی اینگونه درمانده و ناتوان عمل نماید چگونه خواهد توانست در برابر حوادث بزرگتر قهری مانند زلزله و سیل و گسل و آتش سوزی های وسیع که هر لحظه با توجه به شرایط جغرافیایی، کشورمان را تهدید می کند ابراز وجود کرده و به تعهدات و وظایفش در قبال ملت ایران عمل نماید؟ شاید پس از بیش از چهار دهه بحران و تلاطم دیگر وقت آن رسیده که در ساختار قدرت و مدیریت کشورمان باز نگری به عمل آید و اداره کشور به دست حاکمیتی متخصص و دلسوز ملت و پاک دست و برخاسته از رای مردم سپرده شود حاکمیتی که نخبه پرورش دهد، تخصص را نهادینه کند و به نظرات تخصصی بها دهد آن حاکمیتی است که علاج واقعه قبل از وقوع را سرلوحه کار قرار می دهد و به ملت خود ثابت می کند که اولویت اول و آخرش ملت و آینده ملت است. زمان آن فرارسیده که فراری دادن نخبگان و مغزهای متفکر، متوقف شده و وجود آنان به منزله ثروت ملی و پیش نیاز توسعه پایدار ضرورتی قطعی دانسته شود.
تهران-ششم خردادماه ۱۴۰۱ خورشیدی
هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
بیانیه سازمان مهندسان جبهه ملی ایران پیرامون حادثه فروریزش ساختمان متروپل در آبادان
مردم سرافراز ایران،
همانگونه که اطلاع دارید در اثر فروریزش ساختمان مجتمع متروپل شهر آبادان چندین نفر از شهروندان عزیز آبادانی جان خود را از دست داده و چندی دیگر نیز دچار جراحات و صدمات جانی و مادی گردیدهاند. میدانیم که از دلایل این دست حوادث ناگوار، که قلب فرزندان ایران و هر انسان آزاده و آزادی خواه را به درد میآورد، عدم نظارت اصولی و مرحلهای از سوی مراجع صدور پروانه ساختمانی بر ساخت و سازها و گردش کارهای غیرمسئولانه، غیر علمی ، غیر شفاف دستگاههای مرتبط با امر مهندسی ساختمان در مراحل مختلف مطالعات، طراحی، نظارت و اجراست.
بی کفایتی عدهای از مسئولان نالایق، ضعف دانش مهندسی و غصب عناوین حرفهای و مدیریتی از سوی کارگزاران دست نشانده و اغلب مجیزگوی قدرت حاکم در سازمانهای متولی بخش مهندسی و کنترل ساختمان ، از جمله شهرداریها، بنیاد مسکن و وزارت راه و شهرسازی است که در سالیان گذشته موجب بروز تصمیمات، مصوبات و اشتباهات بزرگی شده که نتایج آن بر همگان پیداست.
در نظر نداشتن هویت ملی و معماری بوم گرایانه ایران، بی توجهی به اقلیم، کوچک شماردن مقام علم، عدم رعایت قوانین و منشورهای جهانی شهرسازی، نگاه مالی و کاسبکارانه به حوزه معماری و شهر، تقلیل عامدانه علم مهندسی سازه به چند امضای معمول و بینظارت ، بیتوجهی به نقطهنظرات صاحبان قلم و اندیشه، رشوهدهی و اعمال نفوذ برای دور زدن های به ظاهر قانونی و یا خم کردن قوانین و مقررات ملی ساختمان، تغییر کاربری باغات و مزارع کشاورزی، زمینخواری، جنگلخواری، کوهخواری، رودخانهخواری و فروش آسمان شهر، همچنین تقدم دادن سواره بر پیادگان شهری، هرج و مرج بصری در سیمای شهری و روستایی و محلهای بسیار گردیده است که اینها فقط معدودی از هزاران دلیل این فجایع در بعد شهری و کشوری است.
پیداست که امروز مراجع متولی صنعت ساختمان و شهرسازی تبدیل به بازیچهای برای قمارگریهای سودگرایانه بخشی از سرمایه داری حاکمان و صاحبان قدرت شدهاند. این سازمانهای زهوار دررفته با هزار پیچ و تاب مبادرت به نادیده گرفتن قوانین و مقررات ملی ساختمان میکنند تا بتوانند اندک رشوههای قانونی خود را تحت عناوین مختلفی از سازندگان ساختمان طلب کنند، و خود به دستگاه شبانه روزی تخریب و نابسامانی شهری تبدیل شدهاند.
البته که بسیارند، کارکنان شریف، مهندسین، سرمایهگزاران و سازندگان وطن پرست که در حرفه انصاف و اخلاق حرفهای را در نظر دارند، اما تحت ستم سیستماتیک جاری، نه سودای سود چندان دارند و رنج و دشواری و سرشکستگی روحی و روانی را به مهر مردم خریدهاند.
در سالیان گذشته شاهد بودیم که مهندسین شریف این مرز و بوم، پیش از وقوع حوادث، طی گزارشات مستند، خطر ساخت و ساز غیر ایمن پروژهها را گوشزد کرده و رسالت فنی و ملی خود را تمام کرده بودند، اما مدیران نالایق و سازندگان غیر حرفهای و اغلب دست نشانده با بی توجهی تام و تمام به این نکات، موجب خدشهدار شدن آبروی حرفهای مهندسان میشوند.
سازمان مهندسان جبهه ملی ایران ضمن بیان تسلیت و دل آرامی به خانوادههای داغدار و مصدومین حادثه فروریزش ساختمان موسوم به متروپل شهر آبادان، بیکفایتی دستگاه حاکمه و سازمانهای غیر مسئول را محکوم میکند و به یکایک مهندسان وظیفهشناس در گوشه گوشه ایران عزیزمان دست مریزاد میگوید. امیدواریم تا در یک سیستم سیاسی شفاف و پاسخگو، شاهد بازسازی، باز زندهسازی و توسعه پایدار شهرها و روستاهای میهن عزیزمان باشیم.
سازمان مهندسان جبهه ملی ایران
تهران — سوم خرداد ماه ۱۴۰۱ خورشیدی
شریک بسازید!
گفتگوی بیژن مهر با کورش زعیم و محمد منظرپور
خطاب به مسؤولین غیر منتخب جبهه (ها) ملی در ایران
در این شرایط وانفسای کنونی که سیاست های ویرانگر کاربدستان نظام اسلامی، ایران را به مرز فروپاشی و باشندگان این سرزمین را هر روز بیشتر از دیروز به نان شب و هوایی سالم برای تنفس و آبی سالم برای نوشیده محتاج کرده و میکند؛ وظیفه نیروهای ملی و طرفداران دکتر مصدق است که برای نجات ایران و رهایی از شرایط بغرنج و بی شمار کنونی، با اتحاد در عمل در پی بازسازی جبهه ملی ایران برآیند تا یار و یاور ملت ایران در گذر از این دوران وحشت و سیاه باشند.
شوربختانه از فردای روز ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ که عمله جات استبداد با فرمان آیت الله خمینی به قلع و قمع نیروهای ملی پرداختند و جبهه ملی ایران و ملیون را مرتد اعلام کردند، جبهه ملی ایران از معنی و مفهوم جبهه ای خود خارج و به شکل یک حزب یا سازمان سیاسی غیر جبهه ای به فعالیت های خود ادامه می دهد و دست های آشکار و پنهان مانع از برگزاری کنگره جبهه ملی ایران شدند و می شوند.
زنده یاد دکتر محمد مصدق به صراحت در نامه ای به دانشجویان یاد آور می شود که جبهه ملی محل تجمع گروه ها، احزاب و سازمان های سیاسی است که مرامی جز آزادی و استقلال نداشته باشند. دکتر مصدق در نامه ای دیگر از این که «از ما بهتران» خواستار انحلال احزاب جبهه ملی و تشکیل یک حزب می شوند مکدر می شود و رهبران آنروز جبهه ملی را از این امر بر حذر می دارد.
حال چگونه می شود کسانی که خود را ملی و مصدقی می دانند، پند آن پیرمحمد احمدی آبادی را نادیده می گیرند و از برگزاری کنگره جبهه ملی با حضور احزاب و سازمان های ملی خود داری می کنند؟ اگر از نهیب گزمه های حکومتی می هراسند که این سازمان های موجود را تعطیل کنند و پیش از این با اعتبار تاریخی این نام درخشان بازی نکنند. اگر «مرد» میدان و مبارزه هستید، که کار امروز را به فردا افکندن، آنهم در شرایط بحرانی کنونی، اشتباهی جبران نا پذیر و نابخشودنی است.
از این رو اعضا و هواداران جبهه ملی ایران و پیروان زنده یاد دکتر مصدق در آمریکا از مسؤلین غیر منتخب جبهه (ها) ملی در ایران می خواهند که هر چه زودتر نسبت به برگزاری کنگره جبهه ملی ایران اقدام کنند و فراموش نکنند که نخست، از برگزاری اولین و تنها کنگره جبهه ملی ایران حدود ۶۰ سال می گذرد. دو دیگر آنکه پند و رهنمون دکتر محمد مصدق را در نظر داشته باشند که جبهه ملی محل تجمع گروه ها، احزاب و سازمان های سیاسی است که مرامی جز «آزادی و استقلال ایران» نداشته باشند. و در پایان متوجه رسالت تاریخی خود در این برهه حساس باشند و بدانند اعتراضات و از خود گذشتی های ملت ایران در مبارزه بی امان با نظام اهریمنی کنونی بدون سازماندهی و رهبری ملی چشم انداز شایسته ای نخواهد داشت.
تا زمان برگزاری کنگره جبهه ملی ایران و اعلام منتخبین آن برای هدایت این قدیمی ترین نهاد دمکراسی خواه در خاورمیانه ،کلیه تشکلهایی که با این نام فعالیت میکنند هوادارانی هستند که باید با توجه به منشور و مصوبات کنگره اول در جهت یکپارچگی و رفاهیات ملت ایران تلاش کنند.
پیروز مبارزات آزادی خواهانه ملت ایران
پاینده ایران
جبهه ملی ایران – آمریکا
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ خورشیدی
www.jehe.net
روز «استقلال» و «آزادی» فرخنده باد دنباله نوشته …
انتشار ردهبندی سالانه آزادی رسانهها در جهان: ایران در بین ۱۸۰ کشور از آخر سوم شد
سازمان گزارشگران بدون مرز روز سهشنبه ۳ مه (۱۳ اردیبهشت) تازهترین ردهبندی سالانه خود از وضعیت آزادی رسانهها در جهان را منتشر کرد که در این فهرست ایران از میان ۱۸۰ کشور جهان، رتبه ۱۷۸ را به خود اختصاص داد.
در قعر فهرست آزادترین کشورهای جهان به لحاظ فعالیت رسانهای، چین در رده ۱۷۵، میانمار ۱۷۶، ترکمنستان ۱۷۷، ایران ۱۷۸، اریتره ۱۷۹ و کره شمالی در رده ۱۸۰ جای گرفتهاند.
ایران نسبت به سال گذشته ۴ رتبه سقوط کرده است. سازمان گزارشگران بدون مرز در گزارش سالیانه خود آورده است که حکومت جمهوری اسلامی در داخل کشور «عمدتا کنترل رسانهها را در اختیار گرفته است». به گفته این سازمان، فعالان مستقل رسانهای و روزنامهنگاران در ایران با بازداشتهای خودسرانه مورد اذیت و آزار قرار میگیرند و سپس در دادگاههای انقلاب با احکام جزایی سنگین مجازات میشوند.
در فهرست سال ۲۰۲۲، کشورهای جهان بر اساس میزان آزادی روزنامهنگاران رتبهبندی شدهاند که ۲۸ کشور در وضعیت «بسیار بد» قرار گرفتهاند. روسیه در این فهرست رتبه ۱۵۵ و بلاروس، متحد آن کشور در حمله به اوکراین، رده ۱۵۳ را به خود اختصاص دادهاند.
گزارشگران بدون مرز: ایران و افغانستان در ردهبندی آزادی رسانهها سقوط کردهاند
گزارشگران بدونمرز: ایران سومین زندان روزنامهنگاران در جهان است
هنگکنگ نیز، در پی سرکوبها در این کشور و مداخله چین، دهها رتبه سقوط کرده و در رده ۱۴۸ جای گرفته است. سازمان گزارشگران بدون مرز گفته است چین در تلاش برای «محدود کردن جمعیت هنگکنگ و قطع ارتباط آن با بقیه جهان» است.
این در شرایطی است که کشورهای اروپای شمالی یعنی نروژ، دانمارک و سوئد بار دیگر در صدر شاخص آزادی رسانهها قرار گرفتهاند.
در سال گذشته همچنین بنابر آمارهای این نهاد ۴۷ روزنامهنگار در سراسر جهان جان خود را از دست دادهاند. در همین حال اوکراین لقب «خطرناکترین کشور جهان برای خبرنگاران» را به خود اختصاص داده، جایی که در پی حمله روسیه تا کنون ۱۰ خبرنگار کشته شدهاند.
۳۶۵ روزنامهنگار نیز در سال ۲۰۲۱ در کشورهای مختلف جهان زندانی شدند که این رقم در مقایسه با ۲۳۵ روزنامهنگار زندانی در سال ۲۰۲۰ رشدی محسوس نشان میدهد. چین با ۱۲۷ روزنامهنگار بازداشتی «بزرگترین زندان روزنامهنگاران جهان» لقب گرفته است.
در حال حاضر ۶۵ روزنامهنگار نیز در سراسر دنیا گروگان گرفته شدهاند که گروه دولت اسلامی با ۲۸ گروگان و گروه حوثیها در یمن با ۸ گروگان در رده نخست گروههای گروگانگیر قرار داشتهاند.
به اینستاگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
سازمان گزارشگران بدون مرز در گزارش سالیانه خود همچنین هشدار داده است که انتشار اطلاعات نادرست و تبلیغاتی آنلاین، اختلافات سیاسی را در سراسر جهان تشدید کرده، به تنشهای بینالمللی دامن زده و حتی به حمله روسیه به اوکراین نیز کمک کرده است. به گفته این سازمان، روسیه پس از یک کارزار رسانهای و جنگ تبلیغاتی دولتی بود که دست به تهاجم به اوکراین زد.
گزارشگران بدون مرز همچنین با اشاره به «قطبی شدن رسانهای» در جهان و رواج الگوی «فاکسنیوزی» در رسانهها، گفته است رژیم های مستبد و خودکامه با کنترل شدید اطلاعات در جوامع خود به جنگ تبلیغاتی علیه دموکراسیها و دامن زدن به اختلافات درون آن کشورها میپردازند.
سازمان غیردولتی گزارشگران بدون مرز در سال ۱۹۸۵ تاسیس شد و از سال ۲۰۰۲ شاخص سالانه آزادی رسانهها را منتشر میکند.
مسئولان این سازمان گفتهاند در ردهبندی سال ۲۰۲۲ برای منعکس کردن «پیچیدگی»های آزادی رسانهها، پنج شاخص جدید شامل «زمینه سیاسی، چارچوب قانونی، زمینه اقتصادی، زمینه اجتماعی- فرهنگی، و امنیت» در معیارهای بررسی گنجانده شدهاند.
آخرین دیدگاهها