چگونه روسیه در قم و تهران عامل نفوذی پرورش می دهد؟
اهداف جهانی ایدئولوژی نئو اورآسیائیسم روسیه و تاثیرات مخرب آن بر ایران
اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان مسایل سیاسی ایران هیچگونه اطلاعی در مورد ایدئولوژی مذهبی نئو اورآسیائیسم و الکساندرگلییویچ دوگین ندارند. بلطبع مردم عادی نیزتا بحال از آگاهی لازم نسبت به این ایدئولوژی ضد ایرانی محروم مانده اند. اما اینک زمان آن فرا رسیده که پرده ها کنار زده شود و آگاهی لازم در مورد این تهدید که استقلال و یکپارچگی ایران را در معرض خطر جدی و فوری خود قرار داده است، به ایران گرایان و میهن پرستان داده شود.
الکساندرگلییویچ دوگین یک فیلسوف سیاسی- مذهبی ارتدوکس است که در ۷ ژانویهٔ ۱۹۶۲در شهر مسکو متولد شده است. پدرش یک سرهنگ ارتش در سازمان جاسوسی نظامی شوروی (جی آر یو) بود. دوگین دارای فوق لیسانس فلسفه و همچنین دو دکترا، یکی در جامعه شناسی و دیگری در علوم سیاسی از دانشگاه مسکو است. او به زبانهای ایتالیایی و آلمانی و فرانسه و انگلیسی صحبت می کند. وی در سالهای ۱۹۸۰ به یک ضد کمونیست تمام عیار تبدیل میشود. او در آخرین کتابش بنام مکتب سیاسی افلاطون که در سال ۲۰۱۹ منتشر شده است خودش را دشمن دموکراسی معرفی می کند.
در حال حاضرفعالیت اصلی الکساندردوگین که ازمشاوران حلقه اول ولادیمیرپوتین می باشد، شکل دادن به یک گفتمان و ساختارفکری منظم برای دولت مردان کلیدی و همچنین افکار عمومی طبقه متوسط روسیه می باشد. او ذهن مردم را با یک ایدئولوژی سیاسی- مذهبی ارتدوکس توتالیترو یا تمامیت خواه جدیدی که مملوازنفرت نسبت به مدرنیته و آزادی های فردی و اجتماعی است، آکنده و تحریک می کند. انباشت این چنین نفرتی درذهن ملت روسیه می تواند پیامدهای فاجعه باری نه فقط برای روسیه، بلکه برای کل بشریت برجای بگذارد.
سیاستهای جهانی روسیه درسالهای گذشته درگرجستان، اوکراین، سوریه ، قزاقستان و بخصوص در مورد پرونده مذاکرات هستهای ایران با اروپا و آمریکا، نمایشی روشن از تغییر رویکردهای ناسیونالیستی روسیه در دهه نخست قرن بیست و یکم میلادی به یک سیستم توتالیتر تمامیت خواه در دهه دوم این قرن می باشد. به همین دلیل، الیگارشی سیاسی حاکم در روسیه و بلاروس، به دوراین ایدئولوژی خطرناک گرد آمده و از عواقب هر جنگ و بحرانی نیز استقبال می کنند. اینک با آغازحمله تجاوزکارانه روسیه به اوکراین میتوان به وضوح، حتی نقش سایر الیگارشهای سیاسی اورآسیایی و الیگارشهای چینی را مشاهده کرد.
در راستای پیشبرد ایدئولوژی مذهبی نئو اورآسیائیسم، زمینه سازیهای لازم برای تغییرقانون اساسی روسیه در سال گذشته فراهم شد، و بلطبع سیاستهای استراتژیک روسیه نیز بر اساس آن تنظیم گردید. ولادیمیر پوتین قانون اساسی روسیه را بگونه ای تغییر داد که تا پایان عمر بتواند، بشکل یک رهبر و ولایت مطلقه سیاسی- مذهبی در راس قدرت سیاسی و دومای روسیه باقی بماند. از همین روی، ولادیمیر ژیرونوفسکی، معاون دومای روسیه که از پیروان الکساندر دوگین می باشد پیشنهاد داد که پوتین را تزار روسیه نامگذاری کنند تا دیگر تردیدی در جایگاه آقای پوتین در کشور روسیه باقی نماند. بر اساس آموزه های الکساندر دوگین، آقای پوتین پذیرفته است که برپایی یک امپراطوری سیاسی- مذهبی روسی، بر اساس ایدئولوژی نئو اورآسیائیسم در قرن بیست و یکم قابل دسترسی و تحقق می باشد.
یک از بارزترین نشانه های عواقب خطرناک اندیشه الکساندر دوگین را می توان در یکی از مصاحبه های او در سال ۲۰۱۴ مشاهده کرد. او در یک مصاحبه صراحتاً خواهان قتلعام اوکراینیهای مخالف حکومت روسیه شده بود. این اظهارات باعث شد که کارزاری برعلیه او در روسیه به راه افتاد که در نهایت منجر به برکناری وی از ریاست دپارتمان روابط بینالملل در دانشگاه دولتی مسکو شد. در حال حاضر الکساندر دوگین بانفوذترین و مطرحترین ایدئولوگ افراطی در روسیه دوران پوتین است.
به دعوت آیتالله میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم، الکساندر دوگین در۱۰ فروردین ۱۳۹۵ به شهر مذهبی قم مسافرت کرد و دراین مرکز برای محققین حوضه های دینی سخنرانی کرده و از مدرنیته به عنوان عاملی شیطانی نام برد. او همچنین در فرهنگسرای اندیشه تهران و مراکز آموزش عالی دیگری همانند دانشگاه علامه طباطبایی سخنرانی کرد و اساس ایدئولوژی نئو اورآسیائیسم و رابطه ایدئولوژیک نزدیک آن با جمهوری اسلامی را توضیح داد.
الکساندر دوگین از تمدن اروپایی، دموکراسی، مدرنیته، لیبرالیسم و حتی کمونیسم، یهودیان و جهانیسازی نفرت شدیدی دارد و این نفرت خود را علنا نیز ابراز میدارد. مدل پیشنهادی او، احیای سنتهای مذهبی ارتودکس و بازسازی مجدد امپراتوری روسیه در قالبی جدید برای قرن بیست و یکم است؛ چیزی که او نام آن را ایدئولوژی نئو اورآسیائیسم گذاشته است. این ایدئولوژی بر دو پایه اصلی سنتهای مذهبی و شیوه حکومتی امپراتوری روسیه استوار گردیده است. دوگین اینترنت را از راهکارهای شیطانی معرفی کرده و خواستار تعطیلی کامل آن است؛ و جمهوری اسلامی را به خاطر دفاع از سنت مذهبی و جنگ با مدرنیته تحسین می کند. (۱)
ریشه مکتب اورآسیائیسم به مهاجران تزاری در سالهای ۱۸۰۰ میلادی بازمیگردد که با متفکران سیاسی فرانسه و آلمان در طول جنگهای اروپا تعامل داشتند. مقبولیت مکتب اورآسیائیسم در بین سیاسیون و نظامیان روسیه باعث آغازحملات تجاوزگرایانه روسیه به مناطق شمالی ایران در قفقاز جنوبی و همچنین تصرف ایالات آسیای میانه در دوران حکومت تزاری روسیه گردید. پس از وقوع انقلاب اکتبر در سال ۱۹۱۷ لنین در ابتدا با شعار آزادی ملل تحت ستم به این مستعمرات روسیه تزاری آزادی های نسبی را واگذار کرد. این آزادی های سیاسی، فرصتی تاریخی برای تشکیل دولت های ملی در کشورهای نوپای گرجستان و ارمنستان پدید آورد. اما پس از پایان جنگ ارتش سرخ با ارتش سفید تزاری، لشگرکشی روسیه کمونیست به این مناطق مجددا آغاز شد و پس از شکست دادن دولتهای ملی، تمامی این سرزمینها را به عنوان مستعمرات جدید به امپراتوری کمونیستی شوروی ملحق کردند. با فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی در دهه آخر قرن بیستم، این مستعمرات سابق توانستند از زیر چکمه روسها نجات یافته و به عنوان کشورهای مستقل تازه تاسیس به عضویت جامعه جهانی و سازمان ملل متحد درآیند. اما مجددا در سال های اخیر و پس از گذشت سه دهه از استقلال کشورهایی که سابقا جزو مستعمرات روسیه بوده اند، الکساندر دوگین بعنوان فیلسوف و نظریه پرداز سیاسی اصلی مکتب اورآسیائیسم نوین، بدنبال احیای امپراتوری نوین روسیه می باشد. (۲)
ایده اصلی ایدئولوژی سیاسی و ژئوپلیتیک اورآسیائیسم نوین بر این عقیده استوار است که لیبرالیسم یا آزادی های فردی و اجتماعی نشان دهنده یک حمله به ساختار سنتی سلسله مراتبی در جهان آوراسیایی و شرق می باشد. جهانی که در آن هر فردی در یک طبقه و جایگاه از پیش تعریف شده ای قرار می گیرد و روابط اجتماعی بر اساس سنتهای مذهبی آن جامعه تعریف و کنترل می شوند. هر عاملی که باعث تغییر جایگاه طبقاتی افراد و یا باعث تزلزل در روابط اجتماعی سنتی گردد یک عامل خارجی و شیطانی است که به توسط مهاجمین فرهنگی که نژادپرست هستند (چون آزادی های سیاسی و اجتماعی خودشان را ارجهتر از روابط سنتی ما می دانند) به جامعه آوراسیا تحمیل شده است.
الکساندر دوگین همچنین بنیانگذار و دبیرکل حزب اورآسیا در روسیه بوده است. او پایه و اساس اعتقادی حزبش را اینگونه تعریف میکند که مسکو، برلین و پاریس، یک محور طبیعی ژئوپلیتیک محسوب میشوند و امپراتوری نوین روسیه باید از شرق دور (مرزهای چین و مغولستان) تا فرانسه و شمال اروپا مجددا تشکیل شود. چرا که تنها در این صورت است که روسیه و دیگر سرزمینهای اورآسیا می توانند محل انقلاب جدید ضد بورژوازی و ضد آمریکایی باشند.
الکساندر دوگین درهنگام سفرش به ایران، درارتباط با جمهوری اسلامی می گوید که بازگشت به سنت و سلسله مراتب اجتماعی در ایران، بسیار دقیق تراز روسیه تعریف شده است. همچنین بازگشت به شیوه حکومت سنتی نیزدر صحنه سیاسی کاملا پذیرفته شده و اجرا گردیده است. بنابراین جامعه مسیحیان ارتدوکس روسیه که من (دوگین) نماینده آنها هستم، با دنبال کردن مسیر ایران و انقلاب اسلامی این کشور، میتواند به سوی موفقیت گام بردارد. شما از ما جلوتر هستید و میتوانید الگویی باشید که ما باید از آن پیروی کنیم. دوگین در مورد همکاری روسیه وجمهوری اسلامی در سوریه هم میگوید که هدف ما این است که معنویت را بالاتر از مادیگرایی قرار دهیم و در دفاع از سنت خودمان و برای نابودی مدرنیته بجنگیم. بنابراین باید به این نکته توجه داشته باشیم که ما و شما داریم در یک جبهه واحد در سوریه میجنگیم. (۳)
الکساندر دوگین همچنین اضافه میکند که این نخستین بار است که روسیه با ایرانیها، عراقیها، سوریه ایها و شیعیان ساکن قفقاز متحد شده است و آنچه من از این مقطع مهم تاریخی می فهمم این است که ما باید همکاریهایمان را یک گام جلوتر ببریم و این اتحاد تاکتیکی را بر اساس محور اشتراکات ارزشی و سنتی، به یک اتحاد استراتژیک همه جانبه تبدیل کنیم. (۴)
دوگین معتقد است که، نقش کلیدی در پروژه آوراسیا را کشور ایران ایفا میکند. او معتقد است که پس از وقوع انقلاب اسلامی و شکل گیری استراتژی امت اسلامی، ایران در داخل معادلهای قرار گرفته است که همانند روسیه بدنبال ایجاد فضای مستقل اورآسیایی می باشد.
آنچه که نظریات الکساندر دوگین را با اهمیت میسازد، نزدیکی او به ولادیمیر پوتین و نفوذش در کرملین است؛ یعنی مرکز قدرتی که سیاستها و نقشههای دولت روسیه درباره منطقه و جهان در آن تعیین و اجرا میشود. دوگین جریانی پرنفوذ به نام جناح جنگ را در درون کاخ سرخ کرملین رهبری میکند. برخی او را ایدئولوگ اصلی ولادیمیر پوتین در جدایی شبه جزیره کریمه از اوکراین به عنوان گامی مقدماتی برای تشکیل امپراتوری اورآسیا میدانند. (۵)
الکساندر دوگین معتقد است که متجاوزان اقیانوسیه (آتلانتیک) بدنبال ایجاد نظام آتلانتیکی و عقایدی نژادپرستانه (به دلیل تحمیل خارجی) مانند حقوق بشر هستند و چنانچه روسیه بخواهد در این نبرد پیروز شود، باید تمام قدرت های قاره ای از جمله آلمان، اروپای شرقی و مرکزی، جمهوری های سابق شوروی، ترکیه، ایران و کره (کره یکپارچه)، را به یک اتحادیه بزرگ اورآسیایی تبدیل کند تا به اندازه کافی قدرتمند شده و با رهبری کردن این نیروها بتواند غرب را شکست دهد. (۶)
دانشکده ژئوپلیتیک روسیه در مسکو دارای چندین جریان فکری است. قدرتمندترین آنها جریان فکری اورآسیایی است. وظیفه اصلی این مکتب دفاع از مبانی اصلی تاریخ و فرهنگ روسیه تعریف میشود. این مکتب سیاسی بدنبال توسعه دیدگاه های جدیدی در مورد تاریخ روسیه و جهان است و تلاش میکند اورآسیا را به عنوان یک دنیای خاص قومی و فرهنگی معرفی نماید. در این مکتب اوراسیا بعنوان یک ماهیت واقعی شناخته می شود که در میان دو جهان شرق و غرب قرار گرفته است و به همین جهت فرهنگ اورآسیا نه به طور کامل اروپایی، و نه کاملا آسیایی است. مرزهای اورآسیا با مرزهای امپراتوری روسیه همخوانی دارد و بنابر این روسیه وظیفه مرکزیت و مدیریت اورآسیا را بر عهده دارد. ازاهداف مهم مکتب سیاسی اورآسیا، نخست مخالفت با غرب و اندیشه آتلانتیکی و سپس تشکیل اتحادیه کشورهای اورآسیا در برابر اتحادیه کشورهای اروپا می باشد. (۷)
با توجه به صحبتهای زیبا ولی مغلطه آمیزی که الکساندر گودین درسخنرانی هایش درایران بیان داشت به روشنی میتوان دریافت که هدف اصلی او ازاین مسافرت، توجیه کردن و پذیراندن ایدئولوژی نئو اورآسیائیسم روسیه دربین مراکز دینی و آموزشی جمهوری اسلامی و یارگیری افراد مستعد از سطوح مختلف حکومتی برای همکاریهای آینده با طرحهای منطقه ای روسیه می باشد. بدون تردید ادامه همکاری استراتژیک جمهوری اسلامی با روسیه نه تنها استقلال و حاکمیت سیاسی ایران را در معرض یک تهدید جدی قرار خواهر داد بلکه حتی میتواند موجب از دست دادن بخشهای بزرگی از محدوده سرزمینی ایران در درگیری های منطقه ای روسیه با سایر کشورها گردد.
پشت پرده طرح دهشتناک پوتین و همفکرانش در حمله به کشور اوکراین، سرآغاز پروژه تشکیل اتحادیه اورآسیا در قرن بیست و یکم می باشد. این پروژه بر اساس ایدئولوژی خانمانسوزی طراحی شده است که نه تنها چشم انداز آزادی در روسیه، آسیای میانه، قفقاز و اوکراین، بلکه ادامه صلح و امنیت جهانی را نیز تهدید می کند.
با سپاس
دکتر بهمن جلدی
۱۶ مارس ۲۰۲۲
منبع:
۱- نشریه نشنال ریویو – تهدید اورآسیایی – ۳ مارس ۲۰۱۴
https://www.nationalreview.com/…/eurasianist-threat…/
۲- همان
۳- رادیو فردا – ایدئولوگ روسیه بزرگ در قم ۱۰ فروردین ۱۳۹۵
https://www.radiofarda.com/…/f14_russia…/27642476.html
۴- همان
۵- نشریه نشنال ریویو – الهیات شیطانی دوگین – ۱۸ جون ۲۰۱۴
https://www.nationalreview.com/…/dugins-evil-theology…/
۶- همان – تهدید اورآسیایی
۷- نشریه ریلیجن کومپاس – نئواوراسیایسم: جریان راست افرطی در روسیه – شماره ۴ سال ۲۰۰۹
https://www.mod-langs.ox.ac.uk/…/nati…/shekhovtsov2.html
آخرین دیدگاهها