بیانیه جبهه ملی ایران – بیانیه حزب ملت ایران
بیانیه جبهه ملی ایران – سامان ششم درباره جنگ باکو-ارمنستان
ارمنستان و جمهوری آذربایجان هر دو بخشی از فرهنگ کهن ایرانی هستند و ما با هر دو یکسان دوست و همسایه هستیم. هرگونه جهتگیری توسط جمهوری اسلامی خطایی فاحش است که به حساب ملت ایران گذاشته خواهد شد و زیان آن را ملت ایران خواهد داد.
هرگونه کمک نظامی، امنیتی یا تبلیغاتی به هر یک از دو سوی منازعه آب را به آسیاب دشمنان یکپارچگی ایران ریختن است. سیاست خارجی کشور آنقدر دچار هرج و مرج شده که حتی امام جمعهها هم که تخصصشان موعظه مذهبی است سیاستگزاری راهبردی قوم گرایانه انجام میدهند، بسوی یک سوی منازعه جهت گیری میکنند و سیاست خارجی کشور را در تنگنا قرار میدهند. ایشان باید درک کنند که هرگونه موضعگیری راهبردی از وظایف ایشان بدور است و میتواند نادانسته باعث بحرانی امنیتی و خیانتی بزرگ برای کشور باشد.
فعال کردن گُسل قومی که بیگانگان ایجاد کرده وخواهان فعال کردن و برافروختن آن هستند و تحریک کردن هممیهنان آذری ما درباره جنگ آذربایجان و ارمنستان که توسط بیگانگان انجام میشود خواسته قطعی دشمنان ایران است. این بی عرضگی جمهوری اسلامیست که سازمانهای جاسوسی بیگانه فعالتر و موثرتر از سازمانهای امنیتی ما هستند.
ما از دولت جمهوری اسلامی در ایران میخواهیم که در این جنگ اصل بیطرفی را رعایت و از هر دو کشور درخواست شود که اختلافات خود را در شورای امنیت سازمان ملل یا در دیوان لاهه مطرح و حل نمایند.
وزارت امور خارجه و دولت جمهوری اسلامی را مسئول میدانیم که از دخالت سایر نهادها و افراد غیرمسئول در سیاست خارجی جلوگیری کنند. در مشکلات فراوان و بحران حیاتی داخلی، عده ای در صدد ایجاد بهانه برای جرقه زدن یک جنگ داخلی هستند تا ایران را به یک سوریه دیگر تبدیل کنند.
با توجه به دست اندازی ترکیه به آبها و خاک یونان و بلغارستان و سوریه و پشتیبانی از دولت باکو در این جنگ، آشکار است که بار دیگر آقای اردوغان در تلاش برای زنده سازی امپراتوری خونریز و هولناک عثمانی را دارد و تسلط آنها بر آرتساخ (قره باغ) که اکثریت جمعیت آن ارمنی هستند شاید نسلکشی جدیدی را توسط ترکیه رقم زند.
همزمانی غائله آرتساخ با روزهای حساس و بحرانی کنونی در ایران و برپایی تجمعهای اعتراضی تبریز در پشتیبانی از باکو را نباید دستکم گرفت. شعار “روس، فارس، ارمنی، دشمن آذربایجان” و با پرچم جمهوری باکو در خیابانها جولان دادن بسیار مشکوک به نظر میرسد. تشدید این غائله توان فعالسازی سایر گسلها در ایران را هم به همراه خواهد داشت.
در فضای مجازی، منابع مشکوک جوانان آذری ایران را تحریک میکنند تا در خیابانها آشوب کند و شعار دهند و درخواست باز شدن مرزها را برای اعزام جنگجویان سوری ضد شیعه (داعش) را به جبهه قره باغ آنهم در کنار داوطلبان ایرانی دارند. اگر این رخ دهد، ایران به سرعت به سمت سوریه شدن گام بر خواهد داشت. در پایان، ما موشک پرانی باکو به شهرهای مسکونی را تقبیح و محکوم می کنیم.
جبهه ملی ایران – سامان ششم
تهران – ۱۵ مهر ۱۳۹۹خ
“جنگافروزی در قفقاز، توطئه ی بیگانگان و دشمنان ایران را محکوم میکنیم” حزب ملت ایران:
ای آفریدگار پاک
ترا پرستش میکنم و از تو یاری میجویم
هم میهنان؛ ملت نژاده ایرانزمین!
چندی است که فتنه انگیزیهای دشمنان تاریخی و فطری سرزمین ایران دگر باره حوزه های تمدن ایرانشهری را دستخوش آشوب و جنگ نموده اند. آن چه که این روزها در قفقاز میگذرد، سر باز کردن زخم کهنه ای است که ریشه در دست اندازی های روسیه تزاری به سرزمین ایران دارد و هفده شهر قفقاز را که طی هزاره ها همواره بخشی از سرزمین ایران و در حوزه تمدنی ایران تعریف میشده از مام میهن جدا نمود. شاهان ناشایسته ی قجر در یک همراهی خیانت آلود با روحانیان ترسخورده و ناآگاه زمانه، ایران را با ابزار (وا مصیبتا و وا اسلاما)، وارد یک جنگ نابرابر نموده و یک شکست ننگین تاریخی را بر ملت ایران تحمیل کردند که امروز در نهایت شوربختی میبینیم فرزندان جدا افتاده از سرزمین مادری چگونه در سایه دسیسه های کشور جعلی ترکیه و زمامداران دست نشانده و دیکتاتور جمهوری دست ساز باکو در راستای منافع خود، موجبات خونریزی و جنگ خانمانسوز دیگری را فراهم کرده اند. حمایتهای تسلیحاتی و لجستیکی کشور استعمار ساخته ی اسراییل و هم چنین گسیل صدها مزدور تکفیری، سلفی، توسط شخص متوهمی چون «رجب طیب اردوغان» که سودای احیای خلافت عثمانی را در سر دارد به آران جهت نبرد با سربازان آرتش «ارمنستان و آرتساخ» شرایطی را به وجود آورده که میتوان گفت در صورت ادامه این جنگ ویرانگر، آینده ای تیره چون سوریه و لیبی را باید به انتظار منطقه قفقاز نشست. آن هم جنگ ناخواسته و تحمیلی میان باشندگان صلح جوی ارمنی و آذری که هزاران سال در کنار هم به مسالمت زیسته اند. به راستی جنگ برای چه؟ برای کدام هدف؟ برای اهداف شوم آنکارا و تل آویو و…؟
این جنگ در ده روز گذشته موجب کشته شدن صدها نفر از غیر نظامیان بیگناه و سربازان هر دو طرف شده و شگفت این که دیکتاتورهای آنکارا و باکو هر گونه آتش بس و مذاکره را با قاطعیت رد کرده و بر طبل بدآهنگ ادامه این جنگ، میکوبند. گویی که ویران سازی منطقه، رسالت تاریخی دیکتاتور اردوغان است و آن چه را که در سوریه و لیبی بر سر مردمانش آورده و هر از چند گاهی به عراق نیز دستدرازی میکند، نتوانسته خوی جنگ طلبی او را ارضا نموده و به ویرانی و جنگ دیگری نیاز دارد. اگرچه به تجربه اثبات شده است، تروریستهای تکفیری و پانترکان هر آیینه که مشت آهنین پر توانی را در برابر خویش بینند، همچو گرگان بیدندان مفلوک، فرار را بر قرار ترجیح میدهند.
آری! هم میهن؛
شگفت این که در چنین شرایطی، کاربدستان دستگاه دیپلماسی، به جای آن که در برابر جنگ افروزیهای اردوغان در ترکیه قاطعانه برخورد نمایند و او را از دخالت در حوزه تمدنی ایران بازداشته و منع کنند با یک دیپلماسی ترسخورده و تابع منفعت های کوتاه مدت اقتصادی، سالهاست چشم خود را به روی جنایتها و خیانتهای او بسته اند و شگفت تر آن که امامان جمعه چند شهر آذری نیز در همان روزهای نخست این درگیری، به جای آن که منافع ملی ایران را در نظر بگیرند، در یک بیانیه سطحی و جانبدارانه عملا به حمایت از دیکتاتور باکو برخاسته اند و تو گویی که تاریخ تکرار میشود، پا در جای پای آخوندهای قجری گذاشته و (وا اسلاما) سر داده و از بلاد اسلامی داد سخن میدهند! کدام بلاد اسلام؟ کدام دولت اسلامی؟ آیا سرزمین آرتساخ (قره باغ) که همواره ارمنی نشین بوده و طی هزاره ها یکی از ساتراپیهای ارمنی ایران بزرگ بوده، بلاد اسلام است؟! و دیکتاتور باکو، «الهام علیاف» هم سردار اسلامی؟! مگر نمیبینید، نمیشنوید و نمیخوانید که سالهاست سران باکو در همکاری تنگاتنگ با اسراییلی ها هستند؛ کشوری که حاکمان جمهوری اسلامی، آن را دشمن شماره یک خود قلمداد میکنند و حتا ورزشکاران ایران هم از بازی با ورزشکاران این کشور منع شدهاند، حال شما با آگاهی از این موضع، از دیکتاتور باکو حمایت میکنید؟! مگر نمیبینید که دیکتاتور اردوغان، این جنایتکار خونریز، که سالها در سوریه از ایرانیان کشته گرفت و خون ریخت، حال همان مزدوران سلفی را به سرزمین آران گسیل داشته تا زنان و کودکان ارمنی، را به حکم اسلام تکفیری کشته و ویرانی به بار آورند؟! چه شد شعار نه شرقی و نه غربی، که در انقلاب سال ۵۷، سر لوحه گفتار زمامداران بود؟! مگر نمیدانید که این بلای خانمانسوز را روسیه استعماری بر سر ما آورده و اکنون دیکتاتوران زمانه و ایران ستیز با همان تئوری، در پی ضربه زدن به تمامیت سرزمینی ایران و منافع ملی مان هستند؟! راستی چگونه است که ما احزاب میهن پرست و نیروهای ملی، باید چهار دهه تحت شدیدترین محدودیتهای ایجاد شده دستگاههای امنیتی باشیم و اجازه کوچکترین فعالیتی را در راستای اهداف میهنی خود نداشته باشیم اما پیاده نظام دیکتاتور اردوغان و دیکتاتور باکو در روز روشن، در ورزشگاهها و خیابانهای میهن مان نمایش قدرت بدهند و بر تنور اختلافات قومی بدمند و پرچم ننگین بیگانگان را در شهرهای ایران، آزادانه و بدون مشکلی، به اهتزاز در بیاورند. این حاشیه امن پیاده نظام دشمن را باید در سایه حمایت چه کسانی دید که این چنین روحانیون با عده ای از نمایندگان تایید شده شورای نگهبان نیز هستند و به جای آن که خود را نماینده ی ملت بدانند، عملا مبدل به نماینده یک گروه تجزیه طلب شده اند؟!
ما در حزب ملت ایران به عنوان یک حزب تاریخی، به گواه بیشتر از ۷۰ سال که اصالت و ریشه در جنبش آزادیخواهی، استقلال طلبی (ناوابستگی) و مبارزه با بیگانگان متجاوز را دارد بر این باور هستیم که کاربدستان دستگاه دیپلماسی ایران باید از تمام نفوذ و قدرت خود در راستای به پای میز مذاکره کشاندن طرفین، بهره جسته و میدان دیپلماسی را به قدرتهای خارج از منطقه واگذار نکنند.
ما در حزب ملت ایران بر این باور هستیم که سلاحداران میهن پرست ایران، همان گونه که در ازمنه تاریخ پرافتخار این سرزمین و هشت سال پیکار مقدس با دشمن متجاوز بعثی که نهایت سلحشوری خود را نشان داده اند، شجاعانه از جا بجای مرزهای ایران دفاع نموده و هر گونه تجاوز به مرزهای میهن را کوبنده و آن گونه که شایسته دشمن است پاسخ دهند؛ و از عمق استراتژیک ایران برای دور نگهداشت خونخواران تکفیری، سلاح در دست گیرند و از مام میهن آماده دفاع باشند.
ما در حزب ملت ایران به نهادهای بین المللی، حقوق بشری و قدرتهای جهانی هشدار میدهیم که اگر امروز مانع جنایتهای دیکتاتور اردوغان در منطقه نشوند فردا باید با او در مرزهای اروپا جنگیده و در گام اول یونان، بلغارستان و قبرس به ویرانه ای چون سوریه تبدیل خواهند شد.
ما در حزب ملت ایران ضمن محکوم کردن اقدامات دیکتاتورهای آنکارا و باکو در جنگ افروزی در حوزه تمدنی ایران، که تلاشی است برای تکرار نسل کشی ارامنه ی عزیز، شدیدا هشدار میدهیم که میزان بردباری ملت ایران را در برابر دشمنان، مورد آزمایش نابخردانه خود قرار ندهند؛ به گواه تاریخ، به گاه نیاز، این ملت چنان درسی به دشمنان خود خواهند داد که عبرت تاریخ شود. در گیر بودن این ملت نجیب در مشکلات اقتصادی و گرفتار بودن در تحریم و استبداد، دلیل نمیشود که دشمنان، دچار توهم و خوش خیالی شده و تمامیت سرزمینی ایران را هدف قرار دهند.
ما در حزب ملت ایران به تمام آنانی که چند سالی است در نقش پیاده نظام پانترکان در کشور ظاهر شده اند، هشدار داده و یادآور میشویم که خطه آذربایجان هنوز از شیخ «محمد خیابانی»ها، «ستارخان»ها، و «باقرخان»ها خالی نشده و صدای سم اسبان این سرداران ملی هم چنان بر تن دشمنان این سرزمین، لرزه میاندازد. از تاریخ پند گیرید و به آغوش ملت بازگشته و از کردار، گفتار و رفتار خود که همآوایی با دشمنان است و نادانانه دچار بیماری خود ترک پنداری شده اید ‘ راه خود را از راه دشمنان فطری و تاریخی ایران جدا کرده؛ در غیر این صورت منتظر عواقب خیانت و میهن فروشی خویش باشید که بیگمان، باشندگان آذربایجان، خود پاسخ خیانت پیشگان را به شایستگی خواهند داد.
ما در حزب ملت ایران از نهادها و دستگاههای امنیتی که در نهایت تاسف، پیوسته در حال ایجاد محدودیت برای میهن پرستان و احزاب ملی هستند، میخواهیم به حکم آن که حقوق خود را از بیت المال و ثروت ملت ایران دریافت میدارند اگر عِرق ملی ندارند که باور داریم دارند! با آنان که نقش ستون پنجم بیگانه را دارند و بر تنور اختلافات قومی میدمند و در پی ایجاد نفرت بین شهروندان ایرانی و برافروختن جنگ داخلی هستند، برخوردی منطقی و قاطع داشته باشند.
ما در حزب ملت ایران ضمن محکوم کردن اقدامات آتش افروزانه ی دیکتاتور باکو، از کاربدستان ارمنستان و آرتساخ میخواهیم در این جنگ نابرابر، حساب مزدوران دیکتاتور آنکارا و باکو را از مردمان صلح جوی آذری سرزمین آران جدا نموده و بدانند که قلبهای میلیونها ایرانی میهن پرست با آنان همراه است و باور داریم که این نبرد، پیکاری مقدس است هر چند که از جنگ، جز فتنه، بر نخیزد؛ اما فرجام کار پیروز آنانی هستند که اصول اخلاقی – انسانی را حتا در کوران جنگ و آتش نیز زیر پا نگذارند. تاریخ ایران، تاریخ انقلاب آزادیخواهی و در جنبش مشروطه هنوز سلحشوریهای چونان «یپرمخان» ارمنیها را فراموش نکرده است. درود بر شما که یکه و تنها اینک در برابر آرتش تا دندان مسلح آنکارا و باکو ایستاده اید.
به امید به اهتزار در آمدن پرچم سه رنگ ایرانیان در فلات ایران بزرگ
در راستای تشکیل اتحادیه های اقتصادی و فرهنگی در ایرانشهر بزرگ
حزب ملت ایران
تهران- ۱۵ مهرماه ۱۳۹۹خورشیدی
آخرین دیدگاهها