پیام نوروزی; جبهه ملی ایران/عباس امیر انتظام / خسرو سیف
بیست ونهم اسفند ماه ۱۳۹۶
شادروان دکتر محمد مصدق ، نخست وزیر قانونی و پیشوای جبهه ملی ایران، در ۲۲ مهر ۱۳۲۸ ، در مخالفت با دخالت دولت در انتخابات مجلس شورای ملی، جبهه ملی ایران را به کمک آزادیخواهان تشکیل داد و با مبارزاتی پیگیر توانست حاکمیت را مجبور به ابطال انتخابات تهران نماید ، و در انتخابات جدید، به عنوان نماینده مردم تهران قدم به مجلس شورای ملی نهاد و با کابینه رزم آراء به مخالفت پرداخته، و قانون ملی شدن صنعت نفت در سراسر ایران را در ۲۴ اسفند ۱۳۲۹ از مجلس شورای ملی گذراند. ملی کردن صنعت نفت نه تنها در حیات سیاسی و اقتصادی کشور ما تاثیر بسزایی داشت، بلکه تحسین و ستایش شخصیتهای سیاسی شرق و مطبوعات و جراید همه دنیا را بر انگیخت، به طوریکه از او به عنوان یک قهرمان مشرق زمین نام بردند.
مجله تایم آمریکا درسال ۱۹۵۱ دکتر مصدق را به عنوان مرد سال معرفی نموده و عکس او را بر روی جلد خود چاپ کرد . دکتر مصدق همانند مهاتما گاندی ، رهبر روحانی هند، پرچم دار مبارزه با استعمار انگلستان در شرق شناخته شد و بسیاری از رجال سیاسی آن دوران او را ستودند. صالح جبر ، رهبر حزب ملی عراق در ۱۹۵۳ در حزب خود اظهار داشت : « با کمال صراحت می گویم که افزایش عایدات نفت عراق مرهون تلاش و همت دکتر مصدق است… ما عراقی ها برای نهضت ملی ایران ارزش بسیارقائلیم و بدون شک این نهضت در بیداری ملل شرق موثر واقع شده است.»
روزنامه کوریه سویس، در همان زمان نوشت: «مصدق بزرگترین مرد سیاسی دنیا ، نقطه تحولی در تاریخ ملل مسلمان خاور میانه به وجود آورده است . زیرا تحولی که در افکار صدها میلیون نفر از مردم جهان ایجاد کرده است، کمتر از تحولی که در ایران به وجود آورده نیست. »
نام مصدق در تاریخ برای همیشه جاویدان خواهد بود…و در ردیف قهرمانان بزرگی مانند جورج واشینگتن ، سیمون بولیوار ، و گاریبالدی باقی خواهد ماند.
جورج لنچافسکی ، نویسنده کتاب ، ” نفت و دولت در خاور میانه ” ، در کتاب خود می نویسد: « دکتر مصدق ، پرچمدار یکسره کردن تکلیف شرکت نفت انگلیس و ایران شد و سپس به ابتکار وی قانون معروف به ملی شدن نفت را به تصویب مجلس شورای ملی رساند.»
بر هیچ ایرانی پوشیده نیست که ملی کردن صنعت نفت به دست دکتر محمد مصدق و یاران صدیقش تاثیری شگرف در حیات اقتصادی ، و سیاسی ایران داشت که نتایج آن هر روز بیشتر از پیش احساس می شود.با ملی شدن صنعت نفت ، ایران مالک منابع عظیم نفتی خود شد ، میهن عزیز ما ایران چهارمین کشور دارنده ذخایر نفت ، پس از آمریکا، عربستان سعودی و روسیه ، است ، و دارنده دومین ذخایر گاز دنیا پس از روسیه می باشد.
ملت ایران ، به ویژه نسلهای جوان این کشور باید با تلاشهای پیشینیان قهرمان خود آشنا شده ، و راه آنان را آنچنان که جبهه ملی ایران ادامه می دهد، ادامه دهد. چون نفت ، تنها سرمایه بزرگ و تجدید ناپذیرکشور ماست که تا دیر نشده و این ذخایر به پیایان نرسیده باید صرف توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران ، و ساخت سیستم زیر بنایی ایران به نحو احسن بگردد . گرچه سرمایه اصلی کشور مغزهای سازنده و خلاق آن به حساب می اید ، اما نفت و گاز مانند پس اندازی است که پدری برای بهداشت، آموزش و پرورش ، و تحصیلات دانشگاهی و متخصص شدن فرزند خردسال خود و در نهایت برای آینده او اختصاص داده است، اگر این پس انداز از میان برود و پدر فقیر شود ، مسلم است که آن فرزند اینده روشنی نخواهد داشت. آیا ایران باید سرنوشت آن کودک خردسال را بیابد ؟ یا با استفاده عاقلانه و مدبرانه از ذخایر کشور ، آنرا به کشوری پیشرفته ، با فرهنگی غنی ، و دور از فقر و جهل و خرافات تبدیل کنیم؟ این پیام جبهه ملی ایران به نسل جدید ایران به مناسبت روز ملی شدن صنعت نفت است.
جبهه ملی ایران روز ملی شدن نفت و همچنین جشن فرخنده نوروز باستانی را به هموطنان عزیز تبریک می گوید وامید دارد که سال نو سال رهایی از مصائب ومضایقی که برای ملت بزرگ ایران پیش آمده است وسال پیشرفت و توسعه و به دست آمدن آزادی های اساسی برای این ملت شرافتمند باشد .
بیست وهشتم اسفند ماه ۱۳۹۶
تهران – هیئت رهبری وهیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
تهران – ایران
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
پیام نوروزی عباس امیر انتظام
هموطنان صبور و آگاه،
نوروز باستانی، این کهن آیین ایرانیان بار دیگر از راه میرسد تا دلها را شاد کرده و آغاز نو سال دیگری را در گذر زمان نوید دهد. همزمان بهاران نیز از راه میرسد تا اعجاز خالق خود را به رخ روزگاران کشیده و در صدد است که با افسون نهفته در جلوه هزار رنگش حزن خفته در پاییز و زمستان زیبا را به سرخوشی و رخوتی دلنشین مبدل سازد. من اما که قدیمی ترین زندانی سیاسی این آب و خاک بوده و شاید جزء معدود بازماندگان نسل سیاسی خود باشم که همچنان در میان شما سعادت حضور دارم بایستی علیرغم خواسته باطنی ام اینبار اعتراف نمایم که غم بزرگی را در دل به یدک میکشم. در آستانه ۸۶ سالگی و با پشت سر گذاشتن سی و هشتمین سال محکومیت ناروای خود، که نزدیک به بیش از سه دهه آنرا چه به طور مستمر و چه به تناوب در زندانهای مختلف کشور گذراندم اکنون خود را به لحاظ عاطفی شکننده و آسیبپذیرتر از همیشه احساس میکنم. شاید وقایع تلخ غیرقابل جبران طی سالهای اخیر، و شاید تشدید بیماریهای غیر قابل علاجم ، موجب بروز این احساس بوده باشد. اما مهم این است که حاصل تمامی این عوامل ایجاد حزنی در دل و ذهنم است که مدتهاست با آن در نبرد هستم.
آری! من محزونم: محزون از پریشانی حال هموطنانم به خصوص در میان اقشار جوان و پاک این مرز و بوم، از نابسامانی وضعیت جامعهای که از برای صیانت از آن فقط خود میدانم و خدای خود که چهها کردم، چهها کشیدم، چهها گفتم و چهها شنیدم!! از بابت تحمل این نارواییها نیز ابداً منت بر کسی نیست، زیرا آگاهانه و با دلی پر شور از نوجوانی گام در مسیری نهاده و عشق در گرو هدفی گذاردم که لاجرم میبایستی هزینه آن را با گذر سخاوتمندانه از خویشتن خویش میپرداختم. و من آگاهانه این هزینه را پرداخته و همچنان میپردازم. از این بابت همواره به درگاه خالقم شاکرم که چنان توانی را به درگاه بنده خود عطا فرمود تا بتوانم رسالت تاریخی خود را در حد قابل قبولی انجام داده، و با کشت تدریجی محکم و ثمربخش بذر خالص آزادی و آزادگی در خاک پاک میهن، دروی مطلوبی را برای سازندگان ایران فردا میسر سازم. به امید روزی که نام و یاد نیکی از یکایک دهقانان عاشق وطن در یادها ماندگار گردد.
اکنون در کمال امید و خوشباوری آرزومند ورود مبارک شما به سال جدید میباشم. اما نمیتوانم از شما که عزیزترینم هستید حزن درونیام را کتمان نمایم. آری، بدانید که من محزونم: محزون از یاس و ناامیدی جوانان وطنم، از شکمهای گرسنه، از دلهای پر درد، از بیپناهی مظلومان در بند و عصیان زدگی خانوادههای چشم به راه آنها، از فرار مغزها و تهی شدن جامعه از آینده سازان، از مضروب کردن غرور و حیثیت ملی و به انزوا کشیده شدن میهن پر افتخارم در دهکده جهانی نیز مکدر از رویش قارچگونه برجهای افسانهای به قیمت تاراج و نابودی طبیعت خدادادی برای تنفس، از ویرانی آثار باستانی که بسیاری از جوامع در حسرت داشتن آن بوده و هستند، از تهی کردن جنگلهای زیبا و خشک کردن رودخانهها و به نابودی کشیدن ثروت ملی این آب و خاک. از همه و همه این رویدادها در خشم و اندوهم. از اینکه شاهد فجایع غیرقابلجبرانی مانند فرو ریختن ساختمان پلاسکو، یا غرق شدن کشتی سانچی، یا سرنوشت تلخ مسافران یاسوج، و مرگ مظلومانه عزیزان این آب و خاک، اینها جملگی حوادثی بودند که جامعه ما را عزادار کرده با از بین رفتن جوانان نازنین وطنمان، قلب هر انسانی را به درد میآورند.
من عاجزانه به دنبال یافتن گمشدههایی میگردم: گوش شنوایی، وجدان بیداری، چشم با بصیرتی، اما در پایان روز خسته و مانده خود را در خانه اول مییابم. آنچه موجب آرامش ذهنم میگردد یادآوری این حقیقت است که حداقل خود من آنچه را که در توان داشتهام در طبق اخلاص تقدیم میهن و هم میهنانم کردم: گفتنیها را طی سالها گفته و نوشته ام، هشدارها را داده ام، راهکارها را پیشنهاد نموده ام و رسالت عظیمی را که آینده ایران بر دوش یکایک ما پیروان صدیق و بی مدعای راه امیرکبیر و مصدق و بازرگان نهاده است بارها به همه باورمندان یاد آور شده ام. لذا نیازی نمیبینم که مصدع اوقات شما عزیزان گشته و برای هزارمین بار یادآوری کنم که ما کیستیم و چه میخواهیم و دست در راستای دستیابی به اهداف ملیمان چه بایستی بکنیم.
خوشبختانه صدای سخن گفتن از رفراندوم و همهپرسی و اصلاح و تغییر اکنون از هر کوچه و برزنی به گوش میرسد، اما امیدوارم در یادها بماند که در زمانی که هیچ کس را یارای سخن گفتن از حقایق تاریخی نبود این خدمتگزار کوچک وطن، گوش جهان و جهانیان را از دادخواهی ملت بزرگ ایران پر نمود و در بالا بردن آگاهی همگان نسبت به رویدادهای ناخوش ایام از هیچ تلاشی فروگذار ننمود.
درست است که صدای من فقط یک صدا بیش نبود، اما پژواک آن اثر گذاریهای لازم را در بزنگاهان داشته به طوریکه من اکنون میتوانم با وجدان آرامتری بر روی صندلی چرخدار خود نشسته، گو اینکه مشوش و بی تاب و ناآرامم ولی حداقل از کابوسهای شبانه خود را در امان داشتهام. عزیزان اعتراف کردهام که محزونم ولی بدانید که نومید هرگز! زیرا باور دارم که پیشینه درخشان ملت ایران نمایانگر این واقعیت تاریخی است که در طول زندگی پر افتخار ایرانیان پاک نهاد بارها و بارها پیشانی قلدران، قانون شکنان و متجاوزین به حقوق ملت به خاک ذلت مالیده شده است و لذا امید به رسیدن روزی را دارم که برای عموم آزادگان، آزاد زندگی کردن در این مرز و بوم میسر آید.
اراده پولادین نیز طی سالها مبارزه بیامان از پس جنین ذهنیتی نشئت گرفت و به رغم تمامی تنگناهای غیر قابل تصوری که مرا در عرصه زندگانی در میان آنها قرار دادند، هرگز از فرا رسیدن چنین فرخنده روزی نومید نگشتم. ایمان دارم روزی فرا خواهد رسید که پرونده محکومیت ظالمانه من، که روزی به جرم صداقت مداری و وفاداری به همرزمان و آرمانهای مشترکمان و به گناه عشق ورزیدن به وطن و داشتن آرزوی خدمتگزاری شرافتمندانه به آن ناجوانمردانه گشوده شد به پیشگاه عدالتخانه تاریخ سپرده شود تا من هم یک صبح هنگامی چشم گشوده و طعم واقعی آزاد زیستن را بار دیگر تجربه کنم. روزی که دیگر شاهد آن نباشم که صدها چشم، اعمال روزانه مرا تنگ نظرانه رصد میکنند و بسیاری گوشها که گفتارم را شنود و سایههای سرکوبگری که همه جا به دنبالم هستند. روزی فرا خواهد رسید که موجودیت خود را دیگر زیر تیغه سانسور نیابم.
طی دههها زمامداران و مسئولین حکومتی تلاش کردند که جامعه را متقاعد سازند که امیرانتظام یک مرده سیاسی است. بدخواهان در جا انداختن این تصور تلاش کردند، بی تفاوتها آن را باور کردند ولی آنهایی که به بیگناهی من ایمان داشتند مرا همچنان در میان خود دیدند و یافتند و من اما هنوز در میان شما هموطنان آگاه و قدرشناسم قرار دارم، با شما و در میان شما نفس میکشم و این بودن در کنارتان قوی ترین انگیزه برای من در ادامه حیات و تداوم راهم بوده است.
به طبع این «بودن» اکنون آرزوهایم را در آستانه سال نو اینگونه تقدیمتان مینمایم:
آرزومندم سال جدید آزادی، امنیت، عدالت اجتماعی، احیای انسانیت، آبادانی کشور و آرامش دل یکایک هموطنان را با خود به همراه آورده و شادمانی را به دلهای غم گرفته در آحاد این جامعه بشارت دهد.
امیدوارم نوروز سال ۱۳۹۷ روزی نو را برای همگان رقم زند، حال از هر قوم و مذهب و آیینی که باشند، اما مهم اینه این کهن مرز و بوم را آشیانه خود قرار دادهاند. اگر روزی از روزهای سال نو فرا رسد که شاهد احیای حقوق از دست رفته این ملت باشم، آن روز زمانی خواهد بود که من نیز هر چند در عالم خیال درب آهنین قفس تحمیلی خود را گشوده یافته و با دلی پرشور به پرواز در خواهم آمد گرچه بالهایم شاید دیگر توان پرواز پر فراز را نداشته باشد!
سال نو بر همه شما عزیزان مبارک باد
عباس امیر انتظام
(تهران، نوروز ۱۳۹۷)
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
پاینده ایران
نوروز پیروز
هم میهنان عزیز
نوروز این فروزشِ غرور انگیز ملی ایرانی که کارمایه حرکت و استقامت برای پیروزی است،در حالی فرا می رسد که میهن کهن سالمان شرایط حساس و خطرناکی را می گذارند که وظیفه ی همه مردم ایران زمین به ویِژه نسل جوان را سنگین تر می نماید تا برای آزادی و اعتلای نام ایران هرچه بیشتر بکوشند.
نوروز را با یاد شهیدان راه آزادی،عدالت خواهی و مردم سالاری به وِیژه داریوش و پروانه فروهر که از پویندگان راستین راه آزادی ، استقلال و سر بلندی و اقتدار ملی ایران عزیز بودند گرامی می داریم.
“حزب ملت ایران” برای همه ی ایرانیان درون و برون میهن سالی سرشار از تندرستی و بهروزی آروز دارد
نوروزتان پیروز ،دلهایتان شاد، گامهایتان استوار
خسرو سیف
تهران یکم فروردین ماه 1397
آخرین دیدگاهها