سپ بلاتر، رئيس فدراسيون بينالمللی فوتبال (فيفا)، با «غير قابل تحمل» توصيف کردن ممنوعيت حضور زنان در استاديومهای ايران، خواستار پايان اين وضعيت شده است.
به گزارش روز جمعه، ۱۵ اسفند، خبرگزاری رويترز، آقای بلاتر در مقالهای برای مجله هفتگی فيفا نوشته که در سال ۲۰۱۳ وقتی به ايران سفر کرد، تنها با «شور و شوق عظيم عمومی» نسبت به فوتبال مواجه نشده، بلکه «قوانينی که زنان را از حضور در ورزشگاهها منع میکند» نيز دیده است.
رئيس فيفا افزوده که او در جريان ملاقات با حسن روحانی، رئيس جمهور ايران نيز اين موضوع را مطرح کرده و گفته که «وضعيت غير قابل تحمل» فعلی میتواند در «ميانمدت تغيير کند».
به گفته سپ بلاتر، ممنوعيت ورود زنان به استاديومها پس از آن سفر نيز تغيير نکرد: «اين وضعيت نمیتواند ادامه پيدا کند. من از حکومت ايران میخواهم که درهای استاديومهای کشور را بر روی زنان باز کند.»
زنان ايرانی مدتی پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی، از حضور در ورزشگاهها به عنوان تماشاگر منع شدند.
درخواست رئيس فدراسيون بينالمللی فوتبال از جمهوری اسلامی برای از ميان برداشتن اين ممنوعيت، چند روز پس از آن مطرح میشود که بيش از ۲۰۰ فعال سياسی، اجتماعی و مدنی مشهور ايرانی در سراسر جهان، در نامهای به سپ بلاتر، خواستار اين شدند تا از اختيارات قانونی برای پايان دادن به «تبعيض جنسيتی» در فوتبال ايران استفاده کند.
اين نامه توسط افرادی مانند نسرين ستوده، محمد نوریزاد، پرستو فروهر، شيرين عبادی، حشمتالله طبرزدی، دريا صفايی، شهريار آهی و مرتضی کاظميان امضا شده است.
امضاکنندگان نامه، ممنوعيت حضور زنان در استاديومهای ايران را «اخلاقا اشتباه، تبعيضآميز و مخالف روح و اساسنامه فيفا و همچنين مغاير با قوانين حاکم بر سوييس و قوانين بينالمللی» ناميدند و از فيفا خواستند تا لغو اين محدوديت و «بر اساس ماده سه اساسنامه خود، عضويت فدراسيون فوتبال جمهوری اسلامی را به حالت تعليق درآورد يا حداقل، همانند اقدام شايسته فدراسيون جهانی واليبال در سال ٢٠١۴، ايران را از ميزبانی مسابقات بينالمللی، که زير نظر فيفا است، محروم کند.»
پيش از اين و به دنبال ممنوعيت حضور زنان به عنوان تماشاگر در استاديومها برای تماشای مسابقات واليبال، فدراسيون بينالمللی واليبال، ميزبانی تعدادی از مسابقات جهانی را از ايران پس گرفته بود.
https://www.facebook.com/Iranian-woman-in-stadium-376110482579145/notifications/
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
زنان ایرانی در ورزشگاه وجای تنگ شده اصلاح طلبان.بیژن مهر
زنان ایرانی در ورزشگاه وجای تنگ شده اصلاح طلبان
پاسخی به تحلیل سایت کلمه از نامه به رییس فیفا
نامهای علیه منافع ملی و مصالح مردم/سایت کلمه
یکی از معضلات بزرگ اپوزسیون ایران (اگر اصلاح طلبان حکومتی را هم اپوزسیون حساب کنیم) این است که خود را در جایگاه قضاوت دیگران میبینند و حقی برای دیگران در راه و یا روش مبارزه مدنی مدنی با حکومت عقب گرا و ضدزن جمهوری اسلامی که اعمال آن در سراسر جهان فقط با حکومت های داعش و طالبان قابل مقایسه است ، قاِئل نیستند.
حضرات به شیوه خودی و غیر خودی افراد را به گروه های موجه و غیرموجه تقسیم کرده و اگرچه میگویند: ” ….اگرچه حضور زنان همپای مردان در ورزشگاه ها یک حق قابل دفاع است و پیگیری آن نیز قابل تقدیر،….” اما روش پیگیری این “حق قابل دفاع” را منوط به آسیب ندیدن رژیم اسلامی در این کارزار میدانند و نگرانند که پیشرفت در راه احقاق این ” حق قابل دفاع ” به مرحله ای برسد که کنترل آن از دست شان خارج شده و با جهانی شدن مسئله زنان و استفاده از اهرم فشار فیفا که به قول خودشان ” فیفا به عنوان نهادی ورزشی و غیر سیاسی” این کارزار به سرانجام برسد.
نویسندگان سایت کلمه بدون اینکه هیچیک از گروه های سیاسی تاکنون از این نامه حمایت کرده باشند به آن رنگ سیاسی میزنند و انتظار آن را دارند که فیفا به دلایل سیاسی وقعی به این نامه نگذارد در صورتیکه این نامه به هیچوجه سیاسی نیست بلکه حقوقی است و این خواست از فدراسیون جهانی فوتبال بر اساس قوانین ضد تبعیض خود فیفا مطرح شده است. اگر فیفا به آن وقعی نگذارد آن وقت باید در دادگاه های بین المللی جوابگوی این سئوال باشد که چگونه برخلاف ماده 3 فیفا که میگوید:
“هر گونه تبعیض برعلیه هر کشور، هر شخص یا گروهی از مردم به علت نژاد، جنسیت، زبان، مذهب، و عقاید سیاسی یا به هر دلیل دیگری اکیدا ممنوع و مجازات آن تعلیق یا اخراج است.”
زنان ایران راهی به ورزشگاه ها ندارند.
جماعت اصلاح طلب ممکن است در داخل کشور و برای خالی نبودن عریضه حرکت هایی در این زمینه کرده باشند و شاید هم طبق روال همیشگی خود موج سواری کرده باشند ولی هرچه بوده رژیم پسند و در چارچوب نه سیخ و نه کباب سوختن بوده است و هرگز عملی انجام نداده اند که این معضل زنان ایران جهانی شود ، بر عکس کاری که فعالین زن انجام داد ند و بر اثر تلاش های آنان در میادین والیبال بود که مسئولان فدراسیون جهانی والیبال به اجحافی که بر زنان ایران میرود آگاهی یافتند و عکس العملی شایسته و انسانی نشان دادند که همان سلب میزبانی مسابقات بین المللی والیبال از جمهوری اسلامی بود تا زمانی که زنان حق ورود به سالنهای والیبال را داشته باشند. همزمانی دستگیری غنچه قوامی نیز به این آگاهی کمک کرد اما ، امان از موج سواری اصلاح طلبان.
مبارزه زنان ایران در داخل کشور شجاعانه و پرهزینه بوده وهست و برخلاف تصور دوستان آنچه در خارج میگذرد تنها در جهت حمایت و منعکس کننده خواستهای برحق زنان داخل کشور است و نه رهبری آنان.
گروه اجتماعی کلمه از گرفتن پرچم این مطالبه اجتماعی بدست غیر خودی ها چنان نگرانندکه فراموش کردند که در چند سطر بالاتر در مقاله خود فیفا را نهادی غیر سیاسی خواندند اما امضا کنندگان نامه به سپ بلاتر را متهم به رفتن سوی خارجی کرده اند و میگویند:”…. بدون ضرورت، اتکا به توان قابل حصول داخلی به سمت دعوت به دخالت خارجی منحرف کرده و مطالبه ای اجتماعی فرهنگی را مطابق میل اقتدارگرایان رنگ و بویی سیاسی و امنیتی بخشیده است.”
در حالیکه فیفا نه ارتش دارد و نه قدرت تحریم اقتصادی و نه قرار است در ایران سکولار دمکراسی را پیاده کند اما براساس قوانین خودش باید از حضور زنان در ورزشگاه ها دفاع کند. همین.
حال اگر کسانی از این” حق قابل دفاع ” پشتیبانی کرده اند که بنا به هر دلیلی به مذاقشان خوش نیامده است ، باید به اطلاح طلبی خود بخشیده و خود را درجای تنگ نبینند چرا که تک تک امضا کننده گان و حمایت کنندگان این نامه از هر حرکتی اصلاح طلبانه یا غیر در راه رسیدن زنان ایران به حق خود پشتیبانی کرده و معتقدند تا زمانی که این معضل زنان ایران جهانی نشود و از اهرم های فشار جهانی مثل فیفا استفاده نشود در بر همان پاشنه 30 گذشته خواهد چرخید و سرنوشت نیمی از جمعیت کشور در دست چند آخوند غیر منتخب از سوی مردم باقی خواهد ماند .
در این راه منافع و حق طبیعی زنان ایران نباید فدای تفریح و سرگرمی بخشی از جامعه یا موج سواری معدودی شود.
حال که رییس فیفا در پاسخ به این نامه از جمهوری اسلامی خواسته است که مانع ورود زنان ایران به ورزشگاه نشود واین وضعیت را غیرقابل تحمل خوانده است باید دید دوستان اصلاح طلب چگونه این پیروزی نسبی جنبش زنان را به خود یا دولت آقای روحانی خواهند چسباند
بیژن مهر
خبرگزاری جبهه ملی ایران
آخرین دیدگاهها