همزمان با زادروز دکترغلامحسین صدیقی برگزار شد, نخستین همایش ملی «روز علوم اجتماعی»
شرق: انجمنهای علمی کشور (انجمن جامعهشناسی ایران، انجمن انسانشناسی ایران، انجمن جمعیتشناسی ایران، انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و انجمن روانشناسی ایران) با همکاری هفت انجمن علمی – دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامهطباطبایی به احترام دکترغلامحسین صدیقی، مروج علوم اجتماعی در ایران همایش بزرگداشت این استاد جامعهشناسی را برگزار کردند. در این همایش ملی، زادروز دکترصدیقی روز علوم اجتماعی نام گرفت.
این همایش روز چهارشنبه 12آذر با حضور و سخنرانی دکترقانعیراد (رییس انجمن جامعهشناسی ایران)، دکترناصر همایون (جامعهشناس و تاریخدان پژوهشکده علوم انسانی)، دکترغلامعباس توسلی (جامعهشناس) و… در دانشگاه علامه برگزار شد.
در این همایش محمدامین قانعیراد ضمن اشاره به نسلهای گوناگون علوم اجتماعی گفت: «ما باید بتوانیم جایگاه خودمان را بهعنوان یک دانش در کشور ثابت کنیم. علوم اجتماعی در یک معنا شاخکهای حساس جامعه نسبت به آسیبها، مسایل و مشکلات است که میتواند از یکطرف مسایل را حل کند و از طرفی دیگر میتواند راهحل ارایه و به حل مسایل کمک کند. بنابراین این رشته واقعا نیاز به تکریم دارد. هرکدام از رشتهها از لحاظ خدمتی که به جامعه بشری میکنند و همچنین توسعه کشور، این شایستگی را دارند که مورد تکریم قرار گیرند و از طرف دیگر ما باید انتظارات جامعه را بشناسیم. بدانیم مردم از ما چه انتظاری دارند و ما در یک گفتوگوی مقابل با جامعه و بخش عمومی قرار بگیریم.» قانعیراد با اشاره به محدودیتهای دانشگاهی و رشتهای افزود: «این محدودیتها موجب میشود ما نتوانیم تحت یک مفهوم کلیتری به نام علوم اجتماعی قرار بگیریم.»
او داستان شکلگیری «روز علوم اجتماعی» را نیز بهطور خلاصه روایت کرد: «اینروز به 11اردیبهشت امسال برمیگردد که روز معلم بود که انجمن جامعهشناسی و یکی، دوتا انجمن دیگر با کمک انجمنهای دانشجویی یک مراسمی را تحتعنوان «صدیقی، جامعهشناس بافضیلت» برگزار کردند. در آن مراسم استارت این قضیه زده شد و طوماری را امضا کردند و خواستار نامگذاری این روز بهعنوان «روز علوم اجتماعی» شدند و پس از طی مراحل قانونی اینروز بهصورت رسمی «روز علوم اجتماعی» نام گرفت.»
ناصر تکمیلهمایون در باب استقبال ایران از علوم اجتماعی گفت: «بیتردید ایران کشوری بود متمدن و آشنا به دانشهای گوناگون و سرزمین «لمیزرع» نبود که اقوام ابتدایی و ناآشنا به علوم و فنون و هنر در آن روزگار گذرانده باشند. جامعه ایرانی به دلایل داشتن سوابق علمی و فرهنگی ریشهدار، نمیتوانستند با دانشهای اجتماعی مردم مغربزمین (جامعهشناسی، مردمشناسی، انسانشناسی، اقتصاد و سیاست…) بیگانه باشند. او همچنین به علوم مختلف اجتماعی اشاره کرد: «علم تاریخ؛ ولو با صبغه وقایعنگاری و کموبیش تحلیلی همواره در ایران استمرار داشت. علم سیاست؛ باببودن سیاستنامههای سنتی و پندنامههای حکومتی و تاثیر مدرسههای علوم سیاسی به کوشش مشیرالدوله، حیات تازه پیدا کرده بود. علم جغرافیای جدید؛ در پی معرفی صورهالارض و جغرافیانگاری گذشته در مسیر پیشرفت بود. علم اقتصاد یا ثروت؛ (ثروت ملل) با ترجمه کتابهای غربی آشناییهایی نوین را پدید آورده بود. علم حقوق تطبیقی و بینالملل؛ از طریق ترجمه و تدریس از مدرسه حقوق در مسیر شناخت بیشتر قرار گرفته بود. علم آمار و دموگرافی؛ با کوششهای عبدالغفار نجمالدوله با عنوان «احصاییه» و «احصاییه نفوس» مرسوم شده بود. علم عتیقات؛ (باستانشناسی) – علم مردمشناسی؛ با تاسیس موزه مردمشناسی (قومنگاری و نژادشناسی) مورد توجه قرار گرفته بود. علم اداری (مدیریت)، جرمشناسی؛ نظامهای آموزشوپرورش جدید و بهصورت ضعیفتر شناخت خصال و منشهای مردم در جوامع مختلف. همچنین روانشناسی اجتماعی توجه دانشمندان ایرانی را به خود جلب کرده بود.»
ناصر همایون در ادامه صحبتهای خود دکتر صدیقی را در ساحت علوم اجتماعی مورد بررسی قرار داد: «تاسیس موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی در سال۱۳۳۷ خورشیدی با کوششهای خاص دکتر صدیقی و همکاری استادان جوان بهویژه دکتراحسان نراقی بهعنوان مدیر موسسه، توسعه آموزشهای نظری و عملی، رایزنی و مشاورههای علمی، ترجمه و تالیف کتابهای ارزشمند، برقراری درسهای مربوط به علوم اجتماعی در دانشگاههای دیگر در تهران و شهرستانها، تشویق سازمانهای دولتی و وزارتخانهها به برقراری روابطعمومی با موسسه در پیوند با وظایف و فعالیتهای خود، دعوت از استادان برجسته خارجی برای تدریس و تحقیق و مشاورههای علمی، اعزام بهترین دانشجویان برای تکمیل تحصیلات خود به کشورهای اروپایی و آمریکا و در تلاشهای دیگر علمی، دکترصدیقی همیشه پیشگام بود و در نظام استبدادی وابسته، بهعنوان رییس موسسه و استاد درسهای جامعهشناسی و راهنمای رسالههای دانشجویان، دستگیر و زندانی هم شد. در دانشکده ادبیات، علاوهبر تدریس و عضویت در شورای دانشکده و دانشگاه، وی همواره به تحقیق و مطالعه در جامعهشناسی (علوم اجتماعی) و تبیین «اجتماعیات» ایرانی و اندیشههای دانشمندان بزرگ اسلامی (ابنسینا، ابنمسکویه، فارابی، ابنخلدون و…) که سخت به آن علاقهمند بوده، مشغول بود و با استادانی چون علامه دهخدا، علامه قزوینی، احمد بهمنیار، عباس اقبال، شیخ محمد حسین فاضل تونی، سیدمحمدکاظم عصار، رشید یاسمی، دکترعلی شایگان، سیدمحمد مشکوه و دکتریحیی مهدوی و دکترعلیاکبر سیاسی، حشر و نشر علمی و فرهنگی داشت.»
غلامعباس توسلی نیز در جهت تکریم دکتر صدیقی گفت: «ایشان از اساتید دانشگاه تهران بودند و از لحاظ اجتماعی و سیاسی، همچنین از نظر اخلاق و منش فردی در جایگاه بالایی بودند. همه این عناصر دستبهدست هم دادند تا یک شخصیت منحصربهفرد را به وجود بیاورند.» غلامعباس توسلی با ابراز امیدواری به زندهنگهداشتن یاد دکترصدیقی با برپایی اینگونه مراسمها افزود: «ورود نسلهای جدید میتواند موجب پیشرفت علوم اجتماعی شود و برای کشورمان ایران مفید باشد.»
پس از سخنرانی این بزرگان، پنلهای تخصصی تشکیل شد که بیشتر حول محور خاطرات دکترصدیقی بود. در پنل نخست آقایان دکترکتبی، دکترفرهنگ ارشاد، دکترسام آرام و دکترازکیا سخنرانی کردند. در پنل دوم نیز آقایان دکترقانعیراد، دکتررفیعفر، دکترخانیکی، دکترمحمد میرزایی و دکترسیدجواد میری از هموندان هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی حضور یافتند.
آخرین دیدگاهها