احمد تقوایی از فعالین قدیمی کنفدراسیون دانشجویی است که نزدیک به ۵۰ سال سابقه مبارزاتی با دیکتاتوری دارد.آقای تقوایی از موسسین اتحاد برای پیش برد دمکراسی در ایران(اپسدا))میباشد که برای همبستگی با دیگر جمهوریخواهان برای رسیدن به جمهوری عرفی و حقوق بشری در ایران تلاش دارند.
چند نکته کوتاه پیرامون همایش اجا
قرار است دو روز دیگر همایش اتحاد جمهوری خواهان بر گزار شود . به نظر من چگونگی پاسخ به سه پرسش جایگاه آنان را در وحدت گسترده تر نیروهای دمکرات و سکولار خارج از کشور معین خواهد ساخت .
نخست آیا اجا در کنگره سیاست ها خود را همسو با درخواست های جنبش های مدنی و نیازهای توسعه خانوادهای سیاسی جمهوری خواه دمکرات – سکولار تنظیم خواهد کرد یا خواهد کوشید سیاست خود را با سیاست دولت آقای روحانی و با جناح هائی از حاکمیت و احزاب اصلاح طلب اسلامی همسو و همراه را سازد ؟
متاسفانه در طرح پیش نویس پیشنهادی در بخش مربوط به سیاست که ظاهرا قرار است چارچوب سیاست ورزی یکی دوسال آینده اجا را ترسیم کند محور سیاست ورزی اجا همسوئی با جریانات اصلاح طلب گنجانده شده است . (پیش نویس سند سیاسی – 3.2 )
اگر اجا سازمانی بود که از پشتیبانی نیروهای گسترده ای در درون جامعه برخوردار بود شاید ایرادی به این بند وارد نمی بود . لیکن گروه کوچکی از افرادی که تعداد آنان از صد و اندی تجاوز نکرده ، معدل سنی اختمالا بالای سنین بازنشستگی است و در محیط فعالیت خود نفوذی در جامعه ندارد، این گونه سیاست ورزی جلوه ای از عدم توجه به موقعیت خود و مهم ترین چالش هائی است که در برابر گسترش خانودهای سکولار – دمکرات ایران قرار گرفته است .
خانواده سکولار – دمکرات ایران رشد و توسعه نخواهد یافت چنانکه گروههای کوچک و پراکنده این خانواده موضوع سیاست ورزی خود را همسوئی با اصلاح طلبان اسلامی در حاکمیت قرار دهند . مهم ترین چالش این خانواده نوپا پایان دادن به شکافی است که میان نهاد های تازه پای این خانواده با نسل جوان کشور بوجود امده است و چنین امری میسر نخواهد شد مگر نهاد های دمکرات ، سکولار و جمهوری خواه از لحاظ سازمانی توجه خود را در درجه نخست به جنبش های مدنی جوانان و زنان ، سازمان دادن نهادهای مدنی جامعه و در حوزه گفتمانی نقد تفکرات اصلاح طلبی اسلامی به عنوان گزینه گذار به دمکراسی و.. معطوف سازند . در فضای سیاسی کشور ما مناسبات میان نیروهای دمکرات و سکولار با اصلاح طلبان دینی ( با همه اهمیتش ) در مرکز چالش های سیاست ورزی نیروهای سکولار قرار ندارد .
تصور اینکه دولت روحانی قادر شود دروازه های فضای سیاسی جامعه را به روی خانواده سکولار – دمکراسی ایران بگشاید تصور نادرستی است و با عملکرد یکساله دولت آقای روحانی خوانائی ندارد . امید بستن به چنین امری تنها به گسترش یاس و سرخوردگی در میان هواداران نیروهای سکولار – دمکرات یاری خواهد رساند. از سوی دیگر فضای جنگی خاورمیانه و سقوط قیمت نفت به سود دولت آقای روحانی عمل نکرده و به باز شدن فضای سیاسی جامعه ما یاری نمی رساند . نیروهای سکولار – دمکرات پیش از هر چیز دیگر باید به سازماندهی و گسترش خانواده های سیاسی مدرن توجه کنند و از این تصور خام که میتوان از نردبان خانوادهای سیاسی کهنه به خواست هایشان رسند دوری جویند.
یکی از مهم ترین تجربه جنبش های دمکراسی سالهای 2006- 2011 میلادی در خاورمیانه این است که اصلاح طلبی اسلامی چه در شکل تشیع و چه شکل تسنن خود قادر نیست جنبش های نسل جوان را با خود همراه سازد و گذر به دمکراسی این جوامع را مدیریت سازد . جنبش فرهنگی جوانان منطقه که ارزش های فرهنگی خود را از گفتمان های گلوبال کسب می کند و به همراه آن جنبش های قدرتمند زنان خاورمیانه که پس مانده فرهنگ قرون وسطی فقه دینی را به چالش کشیده اند ، در خاورمیانه فرهنگ اصلاح طلبی اسلامی را به امری واپسگرا مبدل ساخته اند . به همین خاطر، این نیروهای دمکرات و سکولار نیستند که باید سیاست خود را با ” جریانات اصلاح طلب اسلامی ” همسو سازند بلکه این مسئولیت روشنفکران اصلاح طلب دینی است که لازم میاید استین خود را بالا زده و فرهنگ و سیاست خود را با جنبش فرهنگی و دمکراسی خواهی جوانان و زنان و از لحاظ سیاسی با گفتمان سکولار دمکراسی و حقوق بشری خاور میانه همسو و همراه سازند . ( امری که خوشبختانه مورد توجه بسیاری از روشنفکران دینی از جمله آقایان کدیور و سروش و گنجی و.. قرار گرفته است )
دومین پرسش : آیا کنگره حساب اجا را از پیراوان آشتی با نظام ولایت و هواداران مشروطه فقاهتی جدا خواهد ساخت یا با نوشته های دو پهلو اجا را به منزل رشد آن تفکرات انحرافی و خطرناک مبدل خواهد ساخت ؟ واقعیت غیر قابل انکار این است که امروزه مبارزه برای پایان دادن به گفتمان های داعشی چه در شکل خلافت تسنن و چه در تجسم ولایت تشیع در مرکز چالش خاورمیانه قرار داده است .
برخی ( در میان سیاست مداران جهان و ایران ) بر این باورند که در مبارزه با داعش میتوان از ولایت تشیع بهره جست. حال انکه هر نوع امتیاز به ولایت شیعه به طور اجتناب ناپذیری به زیان مبارزه با داعش تمام خواهد شد و از آن مهمتر جدل میان تشیع و تسنن را به موضوع خاورمیانه مبدل خواهد کرد و زمینه ساز پیدایش یک جبهه قدرتمندی از کشورههای عربی خاورمیانه بر علیه ایران خواهد شد . امری که به سود منافع مردم ایران نیست.
در طی بیست سال گذشته من همیشه به امر تاکید کردم که صحنه سیاست در هر کشوری صرفا صحنه جدل ملی نیست بلکه صحنه رقابت نیروهای منطقه ای و گلوبال است و سیاست ورزی مدرن نمیتواند صرفا بر اساس نیازهای رقابت های ملی تنظیم گردد.
به همین خاطر تنها جبهه ای قدرتمندی که برای پایان نظام دادن ولایت تشیع در ایران تشکیل شود میتواند ایران را از خطر در غلطیدن در منجلاب خاورمیانه نجات بخشیده و مبارزه برای دمکراسی در ایران را با مبارزه بر علیه داعش همسو سازد .
سومین پرسشی که در برابر کنگره اجا قرار دارد این است که آیا با روشنی و صراحت با طرح وحدتی که مبنای تشکیل کنگره مشترک اپسدا و سجا گردید همراه خواهد شد و از این طریق به فرایند ایجاد یک تشکیلات وسیعتر و گسترده تر از نیروهای دمکرات یاری خواهد رساند یا به بهانه همراهی با دولت آقای روحانی در برابر آن عمل خواهد کرد ؟
متاسفانه تمام شواهد تاریخی نشان داده که سنت های چپ آسیائی – ایرانی در مواقع حساس تاریخی مملکت ما پاسخ نادرستی به چالش های جامعه داده اند. این پاسخ های نادرست ریشه این نظریه دارد که جامعه مطلوب زاده و محصول دولت مطلوب خود می پندارد . اندیشه ای که ریشه در نظریات لنینی داشته است . ( رجوع شود به دولت و انقلاب ) . به همین خاطر نیز در زمانیکه آرزوی حکومت زحمتکشان را در سر داشتند با این تصور که حکومت خمینی میتواند درههای جامعه را به روی جامعه مطلوبشان ( حکومت زحمتکشان ) بگشاید ، به هواداری از او پرداختند و امروز نیز که ظاهرا بیرق دمکراسی در دست دارند در این تصور خام اند حکومت اصلاح طلبان اسلامی میتواند دروازهای مملکت را به روی جامعه دمکراتیک بگشاید.
این موضوع که شخص یا گروهی برای توصیف خود از چه واژه ای سود می برد ، تغیری در جایگاه انان در مبارزات سیاسی و ماهیت سیاست ورزی او به وجود نمی آورد. هیچگاه نباید فراموش کرد که نخستین سالهای انقلاب بهمن از گروههای “اصلاح طلب” تا “گروههای انقلابی ” دست در دست هم به استقرار یکی از وحشیانه ترین حکومت های قرن بیستم یاری رساندند. من تفاوت اساسی میان کسی که با بیرق انقلابی گری با نظام ولایت آقای خمینی همراه شد و گروهی که به نام اصلاح طلبی با نظام ولایت آقای خامنه همراه می گردند نمی بینم .
در خاتمه اشاره مجدد به این مطلب ضروری است که به باور نویسنده این یادداشت ، نیروهای دمکرات وظیفه دارند که از مقاومت اصلاح طلبان دینی در برابر نظام ولایت آقای خامنه ائی و برای محدود کردن حوزه عمل نظام ولایت دفاع کنند ، وظیفه دارند از مقاومت رهبران جنبش سبز در برابر نظام ولایت فقیه پشتیبانی کنند ، وظیفه دارند از جدل آقای هاشمی بر علیه ولایتیون هواداری کنند و… با این وجود این دفاع ، پشتیبانی و هواداری در مرکز سیاست ورزی نیروهای دمکرات – سکولار جامعه ما قرار ندارد زیرا مهم ترین وظیفه نیروهای دمکراتیک ساختمان و گسترش حوزه نفوذ خانواده سکولار – دمکراتیک و گسترش گفتمان جمهوری حقوق بشری در ایران است .
امیدوارم نمایندگان همایش اجا در یافتن پاسخ هائی روشن و درست به پرسش های یاد شده موفق شوند .
احمد تقوائی
نوامبر 2014
آخرین دیدگاهها