مدتهای طولانی است دائما از خود سئوال می کنم چرا هر اتفاقی که در ایران ما رخ می دهد با دیگر اتفاقات مشابهی که در سایر کشور های جهان رخ داده است یکسان نبوده و نتایجش با دیگران فرق فاحشی دارد!؟ گمان کنم اگر توضیح بیشتری در اینمورد بدهیم شاید برای هموطنان درکش راحتر باشد!؟
حال وقایع و اتفاقات مهمی که در کشور ما در یکصد و اندی سال گذشته رخ داده است بشرح زیر عنوان می شود.
1- انقلاب مشروطیت
انقلاب مشزوطیت که در 107 سال قبل در کشور ما روی داد در همه قاره آسیا و آفریقا نمونه استثنایی و بی نظیر بود. لکن با شگفتی تاسف بار باید اعتراف کنیم که ما هنوز بدنبال تحقق دموکراسی و حاکمیت ملی میدویم ولی تا بحال به آرزوی دیرینه خود نرسیده ایم. با یک نظر اجمالی می توان دریافت کشورهایی که بعد از کشور ما همانند، ژاپن، هندوستان، آندونزی، فیلیپین، کره جنوبی، ترکیه، تایلند . . . بدنبال آن بودند نه تنها توانستند بدان دست یابند بلکه سالها است که از نعمت وقوع آن از جهات مختلف قدرتمند شده و ملتها از منافع سرشار آن بهره ی فراوان برده و حتی به وضوح در صحنه ی جهانی مشاهده می شود که آنان از لحاظ اقتصادی، سیاسی، علمی، احتماعی، فرهنگی و حرمت حقوق حقه انسانی مقام والایی را بدست آورده اند.
2- انقلاب اسلامی 1357!؟
در جهان ما در طول تاریخ انقلابات فراوانی به وقوع پیوسته که مهمترین آنها عبارتند از: انقلاب 1776 آمریکا بمنظور جدایی از انگلستان، انقلاب سال 1789 مردم قرانسه علیه خانواده سلطنتی آن کشور، انقلاب اکتبر 1917 مردم روسیه علیه خاندان تزارها، وقوع چندین بار انقلاب در کشور های عراق، سوریه، مصر، لیبی، کوبا و غیره. باید توجه داشت که اکثر این انقلابات وسیله روشنفکران، کارگران، کشاورزان پایه گذاری و بمرحله احرا در امده است. و البته در هیچ یک از انقلابات ذکر شده به دخالت مراجع روحانی در کشورهای مسیحی و حتی کشورهای عرب و یا مسلمان غیر عرب بر نمی خوریم، بجز در لبنان و آنهم حزب اله دست نشانده رژیم جمهوری ایران!
اما در کشور ما انقلاب مشروطیت، تنباکو و شورش مردم خراسان در سال 1314 به خاطر برداشتن حجاب زنان و همچنین در سال 1340 شورش مردم علیه اصلاحات عرضی و دادن حق رای به بانوان و مالاً انقلاب سال 1357 . آیا همه این رخ دادها در کشور ایران بوسیله طبقه روحانیون سرچشمه نگرفته وبمرجله اجرا در نیامده اند!؟ شوربختانه این در حالی است که طبقه روشنفکر و با سواد وسایر طبقات پس از شروع حرکت اعتراضی بدنبال روحانیون روانه شده اند! ضمن اینکه لازم به ذکر است که اکثریت قاطع تحصیلکردگان و روشنفکران آن روزهای کشورمان فرزندان روحانیون بوده ( کیانوری، ابوالحسن بنی صدر، شریعتی و) و یا در خانواده هایی که بشدت مذهبی بودند پرورش یافته بودند1؟ ( مهندس بازرگان، ابراهیم یزدی، آل احمد و ) آیا همه این رخدادها در کشور ایران در نتیجه بهم پیوستگی، هم فکری و همگامی تنگاتنگ طبقه روحانیون با روشنفکران و تحصیلکردگان نبوده است؟ آیا می شود منکر این شد که طراح اصلی این رویدادها صرفاً نشات گرفته از افکار و اندیشه مشترک این گروه ها نبوده است؟
حال چرا بعد از 35 سال عده ای از روشن اندیشان براین اعتقاد دارند که روحانیون انقلاب را از آنان ربوده اند!؟ اگر چنین ادعایی درست است طرح و برنامه و هدفهایی که از راه انداختن چنین انقلابی در نظر داشتید به آن برسید کجاست و چرا برای اطلاع مردم ارائه نکرده اید!؟ و چرا کور کورانه بعوض انکه خود تشکیل حکومت دهید اجازه دادید آیت الله خمینی فرمان حکومت شما را تحت شرایط مورد نظر خودش به شما ابلاغ نماید!؟
3- اکتشاف نفت
ایران اولین کشور در خاور میانه بود که در سال 1913 نخستین چاه نفتش به نتیجه رسید و از آن تاریخ به بعد د ر بین صادر کنندگان درجه یک و دو و گاهی سه قرار داشته است. ضمن این که تنها در آمد قابل توجه ارزی کشور از طریق فروش و صادرات نفت بوده است. ولی شوربختانه هیچ کشوری در جهان با مشکلاتی که این نفت برای کشور ما و مردم ایران ایجاد کرده است روبرو نبوده اند !
بالغ بر 40 سال است عربستان سعودی از لحاظ صادرات نفت مقام اول را در جهان در دست گرفته و در آمد حاصله از آن برقم های خارق العاده ای رسیده اند . ولی این کشور هیچگاه با تیلیغات و شایعات و دخالتهاو بگو و مگو ها و تغییر رزیم هایی که بخاطر این نفت برای کشورما رخ داده است روبرو نشده است.
از سال 1933 که برای اولین بار رضا شاه به انگلیسیها در باره درآمد ناچیز نفتی ایران اعتراض نمود تا این تاریخ 2014 یعنی 81 سال ، ما در تمام این دوران درحال جنگ وستیز با کمپانیهای نفتی و کشورهای پشتیبان آنها بوده ایم. آنقدر که در باره نفت ایران در روزنامه ها ، رادیو ها و تلویزیون های جهان و در مذاکرات سران کشورهای جهان مذاکره و صحبت شده است ، گمان نمی کنم در مورد هیچ موضوع دیگری در جهان تا این حد صحبت شده باشد!؟
4- کودتای 28 مرداد
در همه کشور های جهان خاصه در کشورهای خاور میانه در قرن بیستم کودتاهای مختلف و پی در پی رخ داده است که از آن جمله در سوریه،
عراق، مصر، ترکیه،پاکستان،افغانستان، عمان، و در کشورهای آمریکای جنوبی و مرکزی و شیخ نشینهای عربی میتوان نام برد. ولی پر سر و صدا ترین و پر شایعه ساز ترین آنها ،کودتای 28 مرداد بود و هنوز پس از گذشت بالغ بر 60 سال از آن زمان، مقالات ، نوشته ها، کتابها و ویدیو ها و سخنرانیها و مصاحبه ها یی که در باره آن انجام می گیردبه تنهایی از مجموعه نوشته ها و کتابهایی که در باره سایر کودتا های جهان برشته تحریر در آمده است بیشتر است! ضمن اینکه هنوز بدرستی کمتر کسی یافت می شود که قانع شده باشدکه آن یک کودتا بود و یا یک قیام ملی!؟
5 – تغییر رژیم به جمهوریت!؟
در تاریخ 11 آذر 1302 رژیم حکومتی عثمانی از سلطنتی به جمهوری تبدیل و نام کشور عثمانی به ترکیه تغییر یافت. و از همان تاریخ ژنرال مصطفی کمال پاشا به ریاست جمهوری ترکیه برگزیده شد.
با توجه به اینکه سلاطین عثمانی ضمن آنکه پادشاه سرزمینهای تحت تصرف کشور عثمانی بودند، ا ز طرف همه کشورهای مسلمان و سایر افراد مسلمان که در سایر کشور های غیر اسلامی زندگی می کردند بعنوان خلیفه مسلمین شناخته شده و وظائف خلیفه گری را نیز انجام میدادند، مشاهده می کنیم که در مورد تغییر رزیم سلطنتی آن کشور به جمهوری و از دست دادن مسئولیت خلافت اسلامی، کمترین مشکلی بوجود نیامده و هیچ گروهی از جمله روحانیون سنی مذهب ترکیه مخالفتی با آن نکردند!
حدود یکماه پس از شنیدن خبر تغییر سلطنت به جمهوری در کشور ترکیه ، عده ای از تحصیلکردگان ایرانی مقیم خارج کشور شروع به صحبت در باره تغییر رژیم ایران به جمهوری کرده و شایعه تغییر سلطنت در ایران از گوشه و کنار شنیده می شد. و بلافاصله اولین تظاهرات پر سر و صدایی در تهران آغاز که دامنه آن به سایر شهرستانها نیز کشیده شد . سردار سپه در ابتدا ظاهراً در مورد تغییر رژیم اقدامی نمی کرد و لی در خفا سعی به تشویق طرفداران خود کرده و علاقمند بود که چون در ترکیه چنین اتفاقی رخ داده است، پس می تواند در ایران نیز رخ دهد و مشخص بود که تنها شخص واجد الشرایط در سراسز ایران کسی جز سردار سپه نمی توانست بوده باشد. لذا او علاقمند بود حال که او توانسته بود در اثر پشتکار و ابتکارات فراوانی که برای ایجاد امنیت در سرتاسر کشور براه انداخته و ضمناً موفق گردیده بود با درایت و شاید با ایجاد ترس در دلها تغییر عمده ای درنحوه جمع آوری مالیات را بکمک کارشناس آمریکایی شوستر بدهدو تعادلی در در آمد ها و هزینه های کشور بوجود آورد و تاحدی مانع دخالت مقامات دو سفارت روسیه و انگلیس که بطور دایمی از این روش مذبوهانه و توهین آمیز برای سالهای طولانی برای حفظ منافع خود سوء استفاده کرده بودند، گردد. ضمن اینکه یاران و نزدیکان او پس از سالهای طولانی و نبود یک دولتمرد کاری و بینظر و غیرکلاش که فقط بفکر پرکردن جیب خود باشد بر نخورده بودند، و چنین فردی را با این مشخصات در رضا خان مشاهده کرده و لذا آن اشخاص نیز اصرار داشتندکه سردار سپه با تغییر رژیم خود عهده دار پست ریاست جمهوری گردد.به این علت از تشویق علنی سردار سپه ابائی نداشته و در اینراه سعی و کوشش می نمودند.
تو اماً در مجلس شورای ملی نمایندگان موافق و مخالف جمهوری خواهی سخنرانی کرده و طی ارائه طرح قانونی که تقدیم مجلس شورای ملی گردید، عده ای از نمایندگان خواستار تغییر رزیم سلطنتی شدند.
در این هنگام طبق روال همیشگی! مراکز دینی کشور بهمراهی روحانیون طراز اول و سرشناس از مردم مسلمان دعوت کردند که بخیابانها ریخته و با چنین تغییر اساسی که بنظر آنها خلاف اصول دینی سنتی شمرده شده بود در تهران، اصفهان، مشهد، قم به مخالفت پرداخته و در تهران با تحریک مردم عامی و بازاریان آنها را وارد به ورود به مجلس شورای ملی و شکستن درب و پنجره و میز وصندلی ها کردند. در نتیجه بین مردم و نظامیان زد وخورد شدیدی روی داد که منجر به قتل و مجروح شدن عده ای از دو طرف گردید.
در نتیجه عده زیادی از روحانیون، و بازرگانان با سردار سپه ملاقات نموده و مخالفت خودشان را با جمهوری اعلام نموده و توصیه کردند از این کار منصرف شود. روز بعد سردار سپه به قم رفته و با چند تن از روحانیون قم به مذاکره پرداخت . در نتیجه سردار سپه به آنهاقول داد که فکر جمهوریت را تعقیب نخواهد کرد. والبته ازهمان زمان فکر تغییر سلطنت قاجار و قرار دادن تاج سلطنتی بر سر خود با توجه به اینکه روحانیون کشور هم با این تغییر مخالفتی نخواهند داشت، درفکر سردار سپه جای گرفت. و از آن زمان با کمک یاران و پشتیبانان خودشروع به برنامه ریزی و آماده نمودن افکار عمومی در این مورد را نمود.
6- واقعه سقاخانه آشیخ هادی
در تیرماه 1303 روحانیون توسط عوامل خود شایع کردند که فردی با بیمار ی درمان ناپذیر خود پس از نوشیدن آب سقاخانه آشیخ هادی شفا یافته است. این شایعه بگوش مقامات خارجی از جمله کنسول سفارت آمریکا رسید و این شخص یعنی ماژور ایمبری در تاریخ 27 تیرماه 1303 برای تماشا و گرفتن عکس به آن محل رفت. او هنگام عکسبرداری از سقاخانه آشیخ هادی، به تحریک آخوندی که در بین جمعیت قرار گرفته و توده مردم را تشویق به کشتن این فرد کافر و نجس خارجی می کرد که به حریم مقدس سقاخانه تجاوز کرده است، مورد هجوم و حمله عده زیادی از مردم قرا گرفته و بشدت مجروح گردید. پس از انتقال به بیمارستان نظمیه عده ای از مردام داخل بیمارستان شده با داس و قمه و چکش و آب جوش او را به قتل رساندند. بلافاصله حکومت نظامی اعلام گردید. سید حسن مدرس در جلسه مجلس بشدت اعلام حکومت نظامی را مورد اعتراض قرار داد.
با وجود معذرت خواهی وزارت خارجه ایران از ذولت آمریکا، وزیر مختار آمریکا با وزیر خارجه ایران ذکاء الملک مذاکره و خواستار شصت هزار دلار خون بها برای وراث ایمبری نمود و همچنین در خواست کرد دولت ایران باید هزینه کشتی جنگی آمریکا را که بالغ بر صد هزار دلار می باشد و برای بردن جنازه ایمبری به آمریکا باید وارد آبهای ایران می گردیدبپردازد. دولت ایران با هر دو درخواست بلافاصله موافقت نمود. ولی بعداً دولت آمریکا از دریافت هزینه کشتی صرفنظر کرده و اغلام نمودکه : مبلغ 60 هزار دلار را در یک بنیاد آمریکایی بجریان انداخته و از منافع آن هر سال هزینه سه نفراز دانشجویان ایرانی را که برای تحصیلات عالی به امریکا دعوت خواهند شد پرداخت خواهد کرد.
هدف آمریکا از این عمل این بود که مقامات آن دولت بخوبی آگاه بودند که
محرک اصلی مردم نا آگاه که مبادرت به کشتن ماژور ایمبری کرده بودند، در حقیقت ریشه اصلیش از سفارتخانه انگلیس در تهران سرچشمه گرفته و علتش نیز بخاطر این بود که دولت ایران در زمان صدارت قوام السلطنه موافقت کرده بود که نفت شمال ایران را در اختیار یک کمپانی آمریکایی بنام سیکلر قرار دهند و این کمپانی تعهد کرده بود که پس از اکتشاف ، استخراج وتصفیه مواد نفتی، کلیه مایحتاج نفتی ملت ایران را فقط به قیمت تمام شده ( بدون دیناری منفعت) در اختیار مصرف کنندگان ایرانی قرار دهد.واگذاری نفت شمال به یک کمپانی کوچک آمریکایی که کوپکترین ارتباطی با شرکت های بزرگ نفتی آنروز جهان که همگی آنها با یکدیگر ارتباط نزدیک داشته و از توبره واحدی ارتزاق می کردند نداشت به مذاق شرکت نفت ایران و انگلیس و دولت فخیمه انگلستان که بگونه غیر قانونی و بدون اطلاع و کسب اجازه دولت ایران اکثریت سهام شرکت نفت را در اختبار نیروی دریایی سلطنتی انگلیس قرار داده بودند، خوش نیامده و با تماس با روحانیون ایران که از سالهای قبل با دریافت جیره و مواجب خود را بصورت مزدوران کشور انگلستان در آورده بودند، به آنها دستور دادند که بنحوی از انحاء ترتیبی بدهند که وجهه کشور آمریکا در ایران لکه دار شده و محبوبیت آن کشور که پس از کودتای سوم اسفند 1299 رضا خان ، آمریکا رسماً پیشنهاد کرده بود که برای هر گونه کمکی بدولت ایران برای رفع و ریشه کن کردن مشکلات موجودکشور آمادگی دارد، را از بین ببرند. و متاسفانه انگلیسیها در اینکار موفق شده و تا شهریور سال 1320 که وقوع جنگ جهانی دوم باعث ورود آمریکا بداخل ایران گردید، ارتباط چنان حسنه ای با ایران برقرار نکرده بود.لازم به ذکر است پس از خاتمه جنگ جهانی و تمایل آمریکا برای کمک و نوسازی ایران دیگر بر پایه طرز تفکر قبلی دولت آمریکا که از روی حسن نیت و دفاع از حقوق حقه کشورهای استعمار و استثمار شده ، از جمله ایران بنا نشده و آمریکا نیز از سایر کشورهای جهانخوار فراگرفته بود که بهتر است در جهت بدست آوردن منافع بیشتر از کشورهای عقب نگهداشته شده هرچه سریعتر وارد عمل شود!؟
7- رژیم سلطنتی و شاهنشاهی ایران
خیلی از کشورهای سلطنتی دارای پادشاه یا ملکه هستند ولی ایران و پادشاهش محمد رضا شاه پهلوی تنها کشوری در جهان بود، که از سالهای دهه 60 بیش از هر مقام دیگری در رادیو ها تلویزیون ها و روزنامه های سراسر جهان حضور بهم رسانده و بطریقی خود و کشورش را مطرح کرده و سعی کرده بود خود را مورد توجه فرد فرد مردم جهان قرار داده و وانمود کند که از هر لحاظ سرآمد سایر پادشاهان، ملکه ها، ریاست جمهور ها ونخست وزیران می باشد!؟
8- ارتش شاهنشاهی ایران.
همه کشور ها دارای ارتش های واقعاً قدرتمند هستند، ار جمله ارتش چین، آمریکا، هندوستان ، اسرائیل، ترکیه انگلستان، فرانسه، کانادا و غیره. واین ارتشها به آخرین سلاح جنگی مجهزند و هواپیما ها و ناوگان جنگی آنها دارای چنان قدرتی هستند که قابل تصور نمی باشد. حال می بینیم که در سالهای 1960 الی سال 1979 اکثر کشور های جهان نگران تسلیحات ارتش ایران بوده و دایما از شاه ایران خواستار تقلیل بودجه ارتش و محدود کردن خریداری سلاح بیشتر بوده اند!
واین درحالی است که کشورهای تامین کننده سلاح ایران بخوبی آگاه بودند که کشور ایران قادر به ساختن و حتی تعمیر سلاح خریداری خود نبوده و قطعات یدکی آن نیز بایستی توسط کشورهای خارجی تامین می گردیدند. پس ظاهراً با داشتن ریش و قیچی نبایستی از خرید سلاح ایران نگرانی می داشتند!؟ چنانچه در سه دهه اخیر میزان سلاحی که آمریکا و سایر کشور های اروپایی به کشور عربستان سعودی و شیخ نشینهای خلیج فارس فروخته اند بمراتب بیشتر و پیشرفته تر از آن سلاحی است که به ایران میفروختند! ولی در هیچ یک ار رسانه های گروهی اشاره آنچنانی به فروش این مقدار عظیم سلاح به این کشور ها نشده و در کنگره آمریکا کسی نپرسیده است که هدف عربستان سعودی و شیخ نشینهای یکوجبی از داشتن این همه سلاح چیست و با کدام پرسنل آموزش ندیده ای در هنگام ضرورت خیال دارند این سلاح مدرن را بکار برند!؟
9- تاسیسات ذوب آهن
ایجاد یک کارخانه ذوب آهن که مادر صنایع محسوب می شود، از دوران قاجار به عنوان یک آرمان ملی مطرح بود. ولی همواره با موانع متعددی روبرو گردید
در مورد ایجاد تاسیسات ذوب آهن در ایران! این برنامه در آبان ماه ۱۳۱۶ (اوایل نوامبر ۱۹۳۷ م.) قراردادی بین دولت ایران و کنسرسیوم دماگ آلمان نازی برای احداث یک واحد فولاد سازی به ظرفیتی حدود ۱۰۰ هزار تن فولاد در سال (معادل ۳۰۰ تن در روز) در کرج واقع در ۴۰ کیلومتری شمال غرب تهران امضاء و تأسیسات آن بین سالهای ۱۳۱۸ و ۱۳۱۹. (۱۹37 و ۱۹۴۰ م. بنا شد.به علت شروع جنگ جهانی دوم تکمیل این پروژه به بوته فراموشی گذارده شد.
تا اینکه درسال 1344 در چهارچوب پروتکل همکاریهای فنی و اقتصادی بین دولتهای ایران و شوروی سابق، احداث کارخانه ذوب آهن در محل دشت طبس از دشتهای شرقی از شهرهای استان اصفهان مورد توافق قرار گرفت، و بالاخره در دی ماه 1351 با ظرفیت 550 هزار تن در سال شروع شد.
جالب توجه است که واگذاری ساخت و تاسیس این پروژه به کارشناسان روسی یکی دیگر از مواردی بود که کشور آمریکا و چند کشور اروپایی که آمادگی خود را برای انجام این پروژه نشان نداده بودند در سالهای 1344 الی 1357 به طرق مختلف با اجرای این پروژه توسط شوروی مخالفت و سنگ اندازی می کردند و پس از انقلاب نیز برای جلوگیری ازتکمیل این پروژه به کوشش های غیر قانونی خود ادامه داده و میدهند. متاسفانه این در حالی است که بالغ بر 50 کشور جهان از چند قرن پیش دارای تاسیسات ذوب آهن بوده و از جمله کشورهای همسایه ایران سالهاست که دارای چنین تاسیساتی بوده و در هیچ زمانی با مشکلات فراوان ایران روبرو نشده اند. این کشور ها عبارتند از: ترکیه، هندوستان، پاکستان عربستان سعودی ، اوکراین ، قزاقستان و البته روسیه.
10- ناسیسات پترو شیمی
در سال1964 برابر با1343 ایران شروع به ایجاد پروژه پترو شیمی کرد و موفق گردید در سال 1977 اولین محصولات آن بنام کود شیمیایی به بازار عرضه کند.
بعلت شروع جنگ ایران و عراق بمدت 8 سال در کار پیشرفت صنعت پترو شیمی در ایران تاخیر شد و لی پس از خاتمه جنگ. دوباره توسعه آن رونق گرفت. در حال حاضر در شهرهای اصفهان، اراک، خراسان، اورومیه و تبریز تاسیساتی از این صنعت ایجاد گردیده و در جوار بندر خمینی یا بندر شاپور سابق تاسیسات عظیمی ساخته شده است. تولیدات این مراکز در بین سالهای 1996 و 2011 بالغ بر 12 میلیون تن در هر سال بوده است. در حال حاضر تعداد تاسیسات پترو شیمی در ایران که در سال 1978 فقط 6 واحد بود به 39 واحد و تولید سالیانه را به 15.8 میلیون تن رسانده است. ولی با همه سعی و کوشش های رژیم قبلی و فعلی موفق نشده اند کیفیت محصولات این تاسیسات عظیم را به استاندارد های مورد قبول بین المللی برسانند. ضمن اینک تاسیسات پترو شیمی عربستان سعودی که سالها پس از تاسیسات پترو شیمی ایران شروع بکار نمود، در حال حاضر نمره یک را در بین کشورهای جهان بخود اختصاص داده است!
11- اصلاحات ارضی
در بسیاری از کشورهای جهان در طول تاریخ برای بالابردن محصولات کشاورزی مبادرت به اصلاحات ارضی نمودند و در نتیجه با بالابردن تولیدات کشاورزی ضمن اینکه کشورهای خود را از لحاظ محصولات کشاورزی خود کفا نمودند بلکه مازاد تولیدات خود را به سایر کشورها ارسال و برای کشورشان درآمد ارزی قابل توجهی بوجود آوردند.ولی در کشور ما اصلاحات ارضی همراه بود با مشکلات فراوان و از همه مهمتر مخالفت مالکان دهات و قصبات و روحانیون و اقوام مختلف از جمله بختیاری، قشقایی، لرهای بیران وند، بلوچ ها خوزستانیها و غیره و همه این گروها در طول تاریخ کسانی بودند که ستونهای اصلی زیر بنای سلطنت پادشاهان ایران را تشکیل داده و مستقیم و غیر مستقیم باعث تقویت سلطنت در ایران بودند. با شروع اصلاحات عرضی نه تنها محمد رضا شاه از پشتیبانی صد در صد این گروه ها دیگر برخوردار نگردید بلکه پیاده کردن ناشیانه اصلاحات ارضی بدون انجام مطالعات و بررسی های لازم و مزاجعه به نتایج سایر کشورهایی که قبلاً بهمین گونه اصلاحات دست زده بودند و طبق روالی که ایرانیها فکر می کنند اطلاعات لازم و کافی را در همه تخصصها دارا بوده و نیاز به بررسی ندارند ، لذا نتیجه کار بحدی خراب از کار در آمد که اگر در گذشته تا حدی کشورمان از لحاظ تولیدان کشاورزی در حد خود کفایی بود، پس از اجرای این طرح بررسی نشده کشاورزی ایران بحدی نزول نمود که کشور را محتاج خرید محصولات کشاورزی از خارج کشور نمود و اجباراً بخشی از در امد های ارزی حاصل از صادرات تفت صرف تامین محصولات کشاورزی گردیده و علاوه بر آن باعث گردید که کشاورزانی که قادر نبودند بدون پشتیبانی مالکان نسبت به شخم زدن زمین های کشاورزی، تهیه کود، بذر، درو کردن محصولات و عرضه آن ببازارها راساً اقدام کنند، اجباراً برای بدست آوردن قوت لایموت خود بجانب شهرهای بزرگ سرازیر گردیدند. یعنی متخصصین کشاورزی نابغه کشور با اجرای چنین ابتکار ناشیانه ای برای بهبود وضع کشاورزی کشور چنان بلایی بر سر کشاورز و کشاورزان ایران آوردند که دشمنان قسم خورد کشور قادر به انجام آن نبودند!
12- نیرو گاه اتمی ایران
نیرو گاه های اتمی جهان 7.5 در صد انرژی جهان را تامین کرده و 12.3 درصد نیروی برق را تامین می کنند.
جمعاً 436 نیروگاه اتمی در سطح جهان مشغول فعالیت در31 کشور جهان است. ضمنا 150 ناو جنگی از طریق نیروی هسته ای بحرکت در میاید
در چین 25 واحد اتمی در حال ساختن است
آمریکا 19 درصد نیروی برق خود را از نیروگاه اتمی بدست می اورد. در حالیکه فرانسه 80 در صد از نیروی برق خود را.
در سال 1954 روسیه اولین نیروگاه اتمی خود را با ظرفیت 5 مگا وات براه انداخت. در انگلستان اولین نیرو گاه اتمی بظرفیت 50 مگا وات در سال 1956 براه افتاد و یکسال بعد آنرا به ظرفیت 200 مگا وات افزایش دادند. بیشتر نیرو گاه هایی که ساخته شده اند ظرفیتشان از 25 مگا وات و یا 25 هزار کیلو وات ساعت شروع شده و در اوائل سالهای 1980 این ظرفیت را کم کم به150 مگا وات رساندند.
در سالهای 1975 و 1980 بالغ بر 63 واحد اتمی که در برنامه ساخت قرار گرفته بود، بدلایلی از ساخت آنها خود داری گردید .
کشورهایی که دارای نیروگاه هسته ای می باشند:
آرژانتین، ارمنستان، بلژیک،برزیل، بلعارستان، کانادا، چین, چک، فنلاند، فرانسه، آلمان، هانگاری، هندوستان، ایران، ژاپن، مکزیک، هلند، پاکستان، رومانی، اسلوواکیا، اسلووانیا، افریقای جنوبی، کره جنوبی، سوئد، سویس، تایوان، اوکراین انگلیس و آمریکا.
سابقه تاریخی نیروگاه اتمی در ایران
در سال 1964 اطرافیان محمد رضا شاه فکر ایجاد نیروگاه اتمی را به پادشاه ایران تلقین کردند. تلقین این فکر نه بخاطر وطن دوستی و عشق به میهن بود بلکه این اطرافیان در حقیقت دلالانی بودند که خود را در اختیار کمپانیهای خارجی و سازمانها اطلاعلاتی خارجی قرار داده و از این طریق تنها بفکر پر کردن جیبهای گشاد خود از درآمدهای ارزی حاصله از صدور نفت بوده و کمپانیهای نفتی به انها اطلاع داده بودند که تولید نفت روز بروز بیشتر و بیشر شده و برای برگرداندن این دلارهای نفتی به غرب بهترین طریق خرید سیستمهای پیشرفته صنعتی و نظامی است. چون این نوع کالا فقط دارای یک تولید کننده منحصر بفرد بوده و در نتیجه امکان بررسی قیمت ارائه شده و مقایسه اش با کالای مشابه وجود نداشت .
در سال 1353 بالاخره سازمان انرژی اتمی با مدیریت آقای اکبر اعتماد که در اروپا تحصیل کرده و مدرک خود را در رشته مهندسی برق بدست آورده بود و تنها یک رساله هم با استفاده از مدارک موجود در مرکز تحقیقات اتمی سویس نوشته و دکترای خود را دریافت کرده بود. (لازم به ذکر است مدارکی که در اختیار ایشان قرار گرفته بود در حد بکلی سری نبود چون در آن زمان هنور تکنولوژی هسته ای یک موضوع سری قلمداد می شد وامکان نداشت که همه مدراک سری در اختیار همگان قرار داده شود خاصه اگر آن شخص یک ایرانی بوده باشد.)
آقای دکتر اعتماد تجربه ای اندک آنهم تئوریک در زمینه اتم داشت و اطلاع آنچنانی در امور طراحی و برنامه ریزی و مدیریت نیروگاه های اتمی نداشتند.
دکتر اعتماد از طریق اقای رضا قطبی همکلاسی سابقش به اصفیا رئیس سازمان برنامه معرفی و سپس با معرفی شدن به اقای هویدا نخست وزیر، هویدا او را بعنوان معاون نخست وزیر در امور اتمی به شاه معرفی می کند.
پس از تشکیل سازمان انرژی اتمی ایران . شاه از دکتر اعتماد خواست بعنوان مربی بعد از ظهر ها به حضور شاه رفته و به سنوالات او در باره تکنولوژی اتمی پاسخ دهد. از آن هنگام است که دکتر اعتماد شروع به تبلیغ در مورد ایده های خود به پادشاه ایران کرد و به ایشان تفهیم نمود که:
“اتم طرح کوچکی نیست که آدم از خیلی کوچک شروع کند” و این فکر را به شاه هم تلقین کرده بود. از این رو بجای آنکه از کوچک شروع کند و کار وتجربه بیاموزد. تلقینات آقای دکتر اعتماد موثر واقع گردید و شاه دستور ساخت بزرگترین نیرو گاه اتمی را صادر کردند.
در اوایل قرار بود دو واحد 300 مگا واتی خریداری گردد . و در مدتی حدود سه سال با بودجه ای در حدود 900 میلون دلار این دو واحد در ایران ساخته و شروع به بهره برداری کند!
چون دو واحد 300 مگا واتی برای آقای اعتماد کوچک بود، ایشان به شاه قبولاندند که بهتر است کشور ایران، از دو واحد 1200 مگا واتی که تا آن زمان هیچ کشوری نیروگاهی به ان ظرفیت بکار نیانداخته بود شروع نمایند، کوشش آقای اعتماد بر این بود که با ایجاد بزرگترین نیروگاه اتمی نام کشور ایران را در ردیف یکی از اولین ها قرار دهد! شوربختانه شاه نیز گول تبلیغات خود بزرگ بینانه ایشان را خورده و با ایجاد آن موافقت نمود. در نتیجه بودجه مورد نیاز از مبلغ 900 میلیون دلار قبلی به ده برابر اضافه شد. و پیش بینی زمان ساخت و راه اندازی آن از سه سال به هفت سال اضافه گردید!
لازم به تذکر است که دو واحد 1200 مگا واتی در نظر گرفت شده حتی تا این تاریخ در جهان ساخته و آزمایش نشده است.
ضمناً آقای دکتر اعتماد بهمان دو واحد 1200 مگا واتی در بوشهر قناعت نکرده و دو واحد900 مگا واتی نیزبه فرانسویها واگذار کردند، تا در دار حوین خوزستان ایجاد گردد.
در این میان چون سر آمریکا از این سهم بی کلاه مانده بود تصمیم گرفتند 30 واحد کوچکتر نیز به آمریکایی ها سفارش دهند!؟
در نتیجه تصمیم گرفتند، سی میلیارد دلار پولی را که کنسرسیوم در طول زمان برای رسیدن به دروازه تمدن بزرگ بابت فروش نفت پرداخت می کرد به هدر بدهند!
البته اینک پس از گذشت 41 سال از آن زمان مشاهده می کنیم، نه دیگر از شاه جز خاطره ای دردناک چیز دیگری باقیمانده و نه از بزرگتریی نیروگاه اتمی جهان اثری است! ضمن اینکه تا این زمان هزینه ای بالغ بر 17 الی 19 میلیارد دلار صرف این پروژه شده علاوه بر آن به همراه این هزینه کلان بجای داشتن نیروگاه برق اتمی، کشور را با هزاران مشکلات و بحرانهایی روبرو ساخته است که به هیچ طریقی امکان برطرف کردن آن مشکلات وجود ندارد!؟
شوربختانه بوجود آورنده این مشکلات عظیم در حال حاضر در قید حیات بوده و از تیتر با ابهت و دهان پر کن ” پدر نیروگاه اتمی ایران” که بخود اختصاص داده به
فخر فروشی مشغولند!
13- غنی سازی اورانیوم و پیمان “ان پی تی” Non-Proliferation Treaty
سابقه:
از سال 1340 ایران امضا کننده پیمان منع اشاعه سلاح اتمی بوده و از آن پشتیبانی می کند.ماده چهارم آن بوضوح بیان می کند کشورهایی که بر اساس و اصول و شرایط آن رفتار می کنند از حق استفاده مسالمت جویانه از نیروی اتم برخوردار خواهند بود.بنابراین ایجاد نیروگاه اتمی در ایران بر خلاف اصول مصوبه نبوده و چون سایر کشورهای جهان که دارای نیروگاه هسته ای در کشور خود می باشند. ایران نیز از این حق مسلم میتواند برخوردار گردد.
کشورهایی که تاسیسات غنی سازی اورانیوم را در اختیار دارند عبارتند از:
انگلستان، هلند، آلمان، اسپانیا، بلژیک ، ایتالیا و ژاپن غنی سازی را در هر حدی دارا می باشند! ولی هندوستان و پاکستان قادر به غنی سازی اورانیوم در حد تجاری. و ایران و برزیل نیز غنی سازی را در حد 5 درصد دارند. اسرائیل و کره شمالی نیزبدون اجازه دادن به بازرسی تاسیساتشان توسط سازمان “ان تی پی” به غنی سازی مشغولند.
بند چهارم این موارد را شامل می شود:ماده ۴ معاهده، هیچ الزام دیگری برای کشورها ایجاد نمیکند و صرفا بر آزادی طرفهای امضا کننده برای تحقیق، تولید و استفاده از انرژی هستهای برای مقاصد صلحآمیز تأکید میکند. بر این اساس، ایران به عنوان یک کشور عضو “ان پی تی” آزاد است که از جمله اورانیوم را به هر میزانی که بخواهد غنی کند، و در عین حال از لحاظ قانون ملزم به تولید نکردن سلاح هستهای است
سازمان انرری اتمی ایران در سال 1354 با کمپانی فرانسوی که غنی کننده اورانیوم بود بدستور شاه قراردادی را منعقد نمود که ده در صد از سهام آن کمپانی را به ایران واگذار کنند و ایران می توانست از ده درصد اورانیوم غنی شده برای مصرف داخلی نیروگاه های خود استفاده کرده و مازاد آنرا نیز بفروش برساند. متاسفانه پس از انقلاب و شروع مشکلات با غرب و آمربکا، کمپانیهای آلمانی و فرانسوی از ادامه تکمیل دو نیروگاه برخلاف اصول تجاری دست برداشته و حاضر نشدند بکارشان ادامه دهند و حتی از ایران نیز ادعای خسارت کردند. بدستور ژیسکار دستن کمپانی غنی سازی اورانیوم نیز به دولت ایران اعلام کرد که بهیچ وجه حاضر نیست که ده درصدسهم اورانیوم غنی شده متعلق به ایران را در اختیار آن کشور قرار دهد!؟
به علت خود داری کشورهای تولید کننده از فروش اورانیوم غنی شده به ایران مگر تحت شرایط بسیار سخت و حادی. ضمن اینکه ایران را موظف کردند خاکسنر مصرف شده راکنور های خود را زیر نظر ناظران سازمان انرژی اتمی تحویل آن سازمان بدهد، و شرایطی که برای نیروگاه اتمی ایران خواستار شده بودند در مورد هیچیک از 31 کشور دارنده نیروگاه اتمی بمرحله اجرا در نمی آمد! لذا کشور ایران تصمیم گرفت راساً نسبت به تهیه اورانیوم اقدام کند.! و از آن زمان حملات کشورهای غربی و نوچه های انها در گوشه و کنار دنیا با اشکالتراشی و ایجاد تحریم ها و ناراحتی ها شروع گردید.و این در حالی است که چهار کشور اسرائیل پاکستان ،هندوستان و کره شمالی، همه آنها هم به بمب هسته ای دست یافته و هم غنی سازی را در حد تهیه اورانیوم غنی شده برای ساخت بمب هسته ای بمرحله اجرا در آورده اند! و با وجود این سازمان انرژی اتمی و دیگر سازمانها اقدامی برای جلوگیری از اعمال خلاف آنها نکرده اند!؟
حال با امعان نظر کافی به مطالب فوق که متکی به اسناد و مدارک متقن و تحقیقات مستمر و پیگیر بوده . جای آن ندارد که به همه اندیشه وران و جوانان هوشمند وارسته و توده مردم محروم و به جان آمده ایران زمین هشدار داده شود تا کی می خواهیم این نظام چپاولگر ضد بشری را با این اوصاف که پیوسته در افول عقلانی و محو حرمت و کرامت انسانی از هیچ کوششی فرو گذار نیستند تحمل کنیم . بیاییم لحظه ای توجه و مداقه نماییم و این فرهنگ
” اجتناب” را که پیوسته مانع برخورد قاطع با این جمهوری ویرانگر می گردد بدور اندازیم و یقین داشته باشیم که اصولاً این نظام در ساختاری حرکت می کند که کوچکترین توجه و اهمیتی برای استقلال مملکت، آزادی مردم، حکومت قانون و حاکمیت ملت قایل نیست و مدام حکومتگران در فکر مال اندوزی و به تاراج دادن کلیه سرمایه های ملی و میهنی بوده و بر آنند تا جائیکه زمان داشته باشند ایران و ایرانی را در نهایت فقر و فافه نگهدارند تا چند صباحی بیشتر برعرابه چوبین خود سوار باشند.
تهیه شده در اندیشگاه ملی ایرانیان
هوشنگ آریان پور
27 فوریه 2014
آخرین دیدگاهها