بخش چهارم و پایانی در نتیجه وقایع ناگواری که در بالا به آن اشاره رفت، عکس العمل فلسطینی ها با بمب گزاری افراد از جان گذشته فلسطینی در شهرهای اسرائیل شروع گردید. به این علت دولت یتزاک رابین نخست وزیر اسرائیل از پشتیبانی اکثر شهروندان اسرائیلی محروم گردید و در نوامبر 1995، یک جوان افراطی متعلق به سازمان دست راستی اسرائیل با سلاح کمری خود، نخست وزیر اسرائیل را از پای در آورد!
در سال 1999، اهود باراک به نخست وزیری اسرائیل انتخاب گردید. او بلافاصله دستور داد که نیروهای نظامی اسرائیل از جنوب لبنان خارج شده و شروع به مذاکره با رئیس دولت فلسطین، یاسر عرفات نمود. در تاریخ ژوئیه 2000، جلسه ای درکامپ دایوید با حضور بیل کلینتون رئیس جمهور آمریکا ، اهود باراک نخست وزیر اسرائیل و یاسر عرفات مسئول دولت خود گردان فلسطین تشکیل گردید. در این جلسه اهود باراک، پیشنهادی در مورد تشکیل کشور فلسطین ارائه نمود که مورد تایید یاسر عرفات قرار نگرفت. در نتیجه جلسه بدون نتیجه گیری خاتمه یافت. بلافاصله پس از آن شورش دوم فلسطینی ها یا Intifada شروع گردید.
در سال 2001 ، نخست وزیر جدید اسرائیل بعهده آریال شارون گذارده شد، او ضمن خارج کردن افراد اسرائیلی از نوار غزه، دستور ساختن دیواری در اطراف سرزمین فلسطینی ها در منطقه ساحل غربی را صادر نمود. آریال شارون، در ژانویه 2006 بعلت سکته مغزی، به حالت بیهوشی فرورفت. به این علت اختیار دولت اسرائیل به اهود اولمرت واگذار گردید.
وقایعی که در سالهای اخیر رخ داده است؟
در ماه ژوئیه 2006 مبارزین حزب الله لبنان ضمن اینکه دو سرباز اسرائیلی را از داخل اسرائیل ربوده و با خود بردند، شروع به پرتاب موشک به شهرک های نزدیک مرز شمالی اسرائیل نمودند. در نتیجه جنگ دوم اسرائیل با لبنان شروع شد. این جنگ به مدت یکماه ادامه داشت و با قطعنامه 1701، شورای امنیت سازمان ملل ترک مخاصمه انجام گرفت.
در27 نوامبر 2007 ، نخست وزیر اسرائیل و رئیس جمهور فلسطین محمود عباس موافقت نمودند که در کلیه موضوعات حاد بین اسرائیل و فلسطین بگفتگو پرداخته و تا پایان سال 2008 ،به توافق مورد نظر برسند.
رئیس جمهور سوریه بشیر اسد در آوریل 2008 ، در مصاحبه خود با یک روزنامه در سوریه اعلام کرد : سوریه و اسرائیل با پا درمیانی کشور ترکیه در یکسال گذشته مشغول مذاکره در مورد برقراری صلح بین دو کشور بوده اند. این موضوع را مقامات اسرائیلی نیزدر ماه مه 2008 ، تائید کردند.
در سال 2007، سازمان حماس در انتخابات مربوط به تعیین نخست وزیر فلسطین به طور قانونی شرکت کرده وبآسانی با رای آزاد مردم فلسطین بر رقبای خود ازسازمانهای رهایی بخش فلسطین و الفتح پیروز گردید. متاسفانه دو کشور اسرائیل و آمریکا انتخاب نخست وزیر حماس را برسمیت نشناخته و از همان تاریخ اسرائیلی ها مبادرت به تحریم شدید اقتصادی فلسطینی ها کرده و اسرائیل با مسدود نمودن مرزهای زمینی و دریایی نوار غزه مانع ورود مایحتاج حیاتی و ضروری یک میلیون دویست هزار فلسطینی گردید.
در28 دسامبر2008، با پایان گرفتن مدت شش ماهه ترک مخاصمه بین حماس و اسرائیل، حماس که مسئولیت اداره امور سرزمین های فلسطینی را در دست داشت، اجباراً برای وارد کردن فشار به اسرائیلی ها بمنظور لغوتحریم اقتصادی علیه سرزمین فلسطینی ها شروع به پرتاب موشک های دست ساخت خود، به شهرک های نزدیک نوار غزه را نمود. در مقابل دولت اسرائیل بشدت شروع به بمباران تاسیساتی که کشور اسرائیل اظهار می کرد از آن محلها موشکها بطرف اسرائیل پرتاب می شوند نمود. پس از ویران نمودن بخش عظیمی از شهرک های نوارغزه،درتاریخ سوم ژانویه2009، تانکها و زره پوشها در حالیکه هواپیما ها و هلیکوپتر های جنگی اسرائیل آنها را از طریق هوا پشتیبانی می کردند بداخل نوار غزه سرازیر شده و بشدت مردم سویل غزه را همراه با جنگجویان حماس قتل و عام کرده و ضمناً مانع ورود سازمانهای امداد بین المللی چون صلیب سرخ و هلال احمرو غیره گردیده و جلوگیری ازورود مواد خوراکی و داروئی با شدت بیشتری ادامه یافت. این عملیات وحشتناک نیروهای نظامی اسرائیل تا تاریخ 17 ژانویه 2009، ادامه داشت. در این تاریخ اسرائیل تحت فشار اکثر کشورهای جهان که به رفتار سبعانه و وحشتناک اسرائیل نسبت به کشتار، کودکان ، زنان و مردم بیگناه نوار غزه اعتراض کرده بودند، مجبور به ترک مخاصمه شد.
در این جنگ بالغ بر 1200، فلسطینی کشته و بیش از شش هزار نفر زخمی شدند. در حالیکه فقط 13 نفر اسرائیلی، جان خود را از دست دادند.
با خاتمه جنگ رهبران حماس که خود را پنهان کرده بودند دوباره در محل خدمت خود حاضر و کنترل امور را در دست گرفته اند. مقامات مصری که در میانجیگری برای خاتمه جنگ دخالت مستقیم داشتند سعی اشان در برقراری صلح با دوام تری است. پرزیدنت اوباما در این هفته اظهار کرد که برای دستیابی به یک صلح دایمی نیاز به بیش از اعلام یک ترک مخاصمه داشته و بستگی به ایجاد دو کشور فلسطین و اسرائیل را در کنار هم دارد که مایل باشند در صلح و صفا بسر برند.
چه کشوری سازمان حماس را بوجود آورد؟!
استخراج از مجله Global Outlook, No 2, Summer 2002
در این نوشته تحقیقی ذکر شده است:
"باید از سازمان امنیت موساد اسرائیل تشکر نمود، که در تاسیس و پشتیبانی سازمان حماس در سرزمین فلسطینی ها اقدام نمود! این پشتیبانی در زمانی انجام گرفت که سازمان ملی رهایی بخش فلسطین بنام الفتح Fatah بشدت مورد سرکوبی و ارعاب نیروهای نظامی اسرائیل قرار گرفته بود."
برابر نوشته تاریخ نویس دانشگاه هیبرون در شهر اورشلیم آقای زیو استرنل Zeev Srernell ، "مقامات اسرائیلی گمان می کردند که با تقویت اسلام گرایان فلسطینی خواهند توانست سازمان رهایی بخش فلسطین یا پی- ال –او را از گردونه خارج کنند.
در سالهای دهه 70 احمد یاسین رهبر دینی اسلام گرایان را که در مصر بسر می برد، به فلسطین برگردانده شد، تا سازمان خیریه اسلامی را پایه گذاری نماید. گلدا مایر نخست وزیر آنروز اسرائیل این فکر را پسندید و علاقمند بود از این فرصت برای تضعیف سازمان الفتح یاسر عرفات استفاده نماید."
برابر نوشته مجله هفتگی Israeli weekly Koteret Rashit (October 1987) مقامات مسئول اسرائیلی در نوار غزه به سازمان خیریه احمد یاسین اجازه دادند که بودجه مورد نیاز فعالیت ها ی مورد نظرخود از جمله پشتیبانی از دانشگاهی که بتازگی در نوار غزه در حال تاسیس بود را از سایر کشورهای عربی اسلامی تامین نماید.
این سازمان خیریه اسلامی دست پخت اسرائیلیها، در مدتی کوتاه توانست با بودجه ای که از کشورهای عربی ( شیخ نشینهای خلیج فارس) دریافت کرده بود، چندین یتیم خانه ، درمانگاه، تعدادی مدرسه، و کارگاه های فنی به منظور دادن آموزش فنی به اهالی غزه خاصه زنان فلسطینی،تاسیس نماید. حماس برای اهالی کار آموخته نیز ایجاد کار نمود. علاوه بر آن به نیازمندان کمک مالی نیز می نمود.
در سال 1978، این سازمان دانشگاه اسلامی غزه را تاسیس نمود. مسئولین نظامی اسرائیلی در نوار غزه خوشبین بودند که با فعالیت های مردمی سازمان خیریه اسلامی، و بهبود وضع اقتصادی اهالی، بمرور نفوذ سیاسی و فعالیت های تروریستی، سازمان پی- ال- او و سازمان های چپ گرای و سکولار، نوار غزه ، رو به ضعف خواهد گذارد!
در سال 1992، بالغ بر 600 مسجد جدید در نوار غزه ساخته شده بود. با گذشت زمان در حالیکه پشتیبانی مقامات اسرائیلی از سازمان خیریه نوار غزه هر روز بیشتر می شد؛ فعالیت سازمان الفتح پی- ال- او هر روز محدود تر و تحت فشاربیشتروکنترل خشن تر نیروهای اسرائیلی قرار می گرفت.
در سال 1984، احمد یاسین بنام اینکه مقداری سلاح تهیه کرده و در محلی پنهان کرده بود، بازداشت و به 12 سال زندان محکوم گردید. ولی یک سال بعد از زندان آزاد ومقامات اسرائیلی، به او اجازه دادند به فعالیت های قبلیش ادامه دهد.
در اکتبر1987، که اولین شورش فلسطینی ها شروع گردید، شیخ یاسین، سازمان حماس و یا The Islamic Resistance Movement را بوجود آورد. اهداف اصلی این سازمان که در اصل هفتم منشور آنها آمده است عبارتند از:
"آغاز کننده همه چیز خداوند است. ما در فعالیت هایمان از راه محمد پیروی می کنیم. اصول قران قانون اساسی ما است."
درسپتامبر1993، که اصول تشکیل دولت خودگردان فلسطین در اسلو به امضاء رسید؛ احمد یاسین در زندان بود. سازمان حماس سریعاً این اصول را مردود دانست. و یاسین با سعی فراوان و البته به تشویق و پشتیبانی مقامات اسرائیلی، همه کوشش را در راه جلوگیری از به ثمر رسیدن موافقتنامه اسلو بکار برد! در نتیجه حتی قبل از مرگ نخست وزیر اسرائیل، اسحق رابین کشور اسرائیل موافقت خود را با تشکیل دولت خود گردان فلسطین اعلام نکرد. ظاهراًعلت زیر بار نرفتن کشور اسرائیل بخاطر شورش هایی بود که علیه شناسایی اسرائیل براه افتاده بود. یکروز قبل از روزی که قرار بود یاسر عرفات و مقامات اسرائیلی، رسماً تشکیل کشور خودگردان فلسطین و شناسائی اسرائیل توسط فلسطینی ها را اعلام کنند، حماس ترتیب شورش را در نوار غزه و ساحل غربی داده بود!
پس از پیروزی دولت دست راستی نتانیاهو در انتخابات مه 1996، نتانیاهو بلافاصله پس از عهده دار شدن پست نخست وزیری، ظاهراً بنام بشر دوستی و دفاع از حقوق انسانی دستور داد که احمد یاسین از زندان حبس ابد آزاد شود.
در همان هنگام نتانیاهو و پرزیدنت کلینتون، یاسر عرفات را تحت فشار قرار دادند تا بهر نحوی که برایش ممکن است، مانع شود تا سازمان حماس نتواند در برانگیختن شورش های ضد اسرائیلی موفق گردد ! در حالیکه در همان زمان نتانیاهو بدرستی آگاه بود که این سازمان حماس است که به خواسته اسرائیل با راه اندازی شورش هایی سعی در جلوگیری از تشکیل کشور فلسطین میکند!
پس از آزادی احمد یاسین از زندان، نتانیاهو به او اجازه داد که به نوار غزه باز گردد. در تاریخ اکتبر 1997، یاسین چون یک قهرمان فاتح به غزه باز گشت و مورد استقبال فلسطینی ها قرار گرفت.
در نتیجه این اتفاقات یاسر عرفات نمی دانست چه عملی باید انجام دهد، ضمن اینکه بخاطر پشتیبانی از صدام حسین در جنگ اول آمریکا ، اعتماد آمریکا و شیخ نشینهای عربی را نیز از دست داده بود. در حالیکه حماس بیطرف باقی ماند و از جانبداری ازصدام حسین خودداری نمود.
در نتیجه شیخ نشینهای عربی بین فوریه و آوریل 1998، بالغ بر صد ها میلیون دلار به احمد یاسین پرداخت کردند. و اغلب آن ها سازمان حماس را بر یاسر عرفات ترجیح دادند. جالب اینکه مقامات اسرائیلی در هیچ زمانی مانع دریافت این مبالغ گزاف بوسیله حماس نشدند.
در حقیقت حماس نیروی خود را بعلت مانع شدن از امضای توافق نامه ای بین اسرائیل و یاسر عرفات بدست آورد، که در حقیقت همان چیزی است که مورد نظر اسرائیل برای به اجرا در نیاوردن توافقنامه اسلو و تشکیل کشورخودگردان فلسطین بود. در رابطه با این هدف ، مشاهده می کنیم که حماس و اسرائیل هر دو در یک مسیر قرار گرفته بودند!
نظرات بعضی ازمقامات قبلی اسرائیل در مورد وقایعی که رخ داده است!
افسرباز نشسته ارتش اسرائیل، آونر کهن Avner Cohen در هنگام بازدید ویلای یک اسرائیلی که در نتیجه برخورد یک موشک حماس خسارت دیده بود، اظهار می کند که این اتفاق در نتیجه اشتباه مهلکی است که 30 سال قبل مقامات دولتی اسرائیل مرتکب شدند. او معتقد است که مبتکربوجود آمدن سازمان حما س دولت اسرائیل است.
آقای کهن که یک یهودی متولد تونس است و بیش از بیست سال تا سال 1994، به عنوان مسئول امور مذهبی از طرف دولت اسرائیل در نوار غزه مشغول خدمت بوده است. او در حقیقت شاهد بوجود آمدن حماس می باشد. او می گوید: در اوایل حماس تنها یک سازمان خیریه بود ولی بتدریج پس از نیرومند شدن در جلوی سازمان پی- ال- او قد علم کرد و پس از تضعیف پی- ال- او تبدیل به سازمان ستیزه گری گردید و سوگند یاد کرد، تا نابودی کامل کشور اسرائیل، دست از نبرد بر ندارد.
در طول سالهای طولانی، اسرائیل، این گروه اسلامی را تشویق و تقویت نمود تا در مقابل سازمان غیر وابسته به دین (سکولار) رهایی بخش ملی فلسطین و سازمان الفتح یاسر عرفات قد علم کرده و آنها را از فعالیت باز دارد.
کهن می گوید در سالهای 70 من با یک ملای مسلمان مذاکره می کردم. او بمن پیشنهاد کرد دست از پشتیبانی شیخ یاسین که وابسته به اخوان مسلمین است برداریم . اگر چنین نکنید 20 یا 30 سال دیگر پشیمان خواهید شد. و البته حق با او بود!
در دوران جنگ سرد پس از تصرف افغانستان در سال 1979، بوسیله شوروی ، کشور آمریکا تصمیم گرفت با تقویت و پشتیبانی از اسلام گرایان خاور میانه ، نیروهای نظامی شوروی را از افغانستان براند! ولی همان اسلام گرایانی که آمریکا بوجود آورده بود، بعد ها تبدیل با طالبان و القاعده شدند. به همان گونه کشور اسرائیل نیز با هیولائی بنام حماس که خود بوجود آورده بود روبرو شده است.
دیوید هاچام David Hacham یک اسرائیلی که در سالهای 80 و اوایل 90 بعنوان کارشناس امور اعراب در غزه خدمت می کرد می گوید: در اوایل که اسلام گرایان شروع به فعالیت نمودند تمام ذکر و فکرشان خواندن قران بود ، ونه درگیری با اسرائیلی ها. حال که من گذشته را در نظر میاورم به این نتیجه می رسم که ما در برنامه ریزی خود مرتکب اشتباهات فراوانی شده ایم. ولی در آن زمان هیچکس فکر نمی کرد چنین حالتی رخ دهد.
البته سایر مقامات اسرائیلی که در غزه خدمت کرده اند ، منکر این هستند که عمل آنها در گذشته منجر به این درگیری ها شده است. آنها عوامل دیگری از جمله دخالت کشور های خارجی، خاصه ایران را در پشتیبانی از حماس می دانند. دولت اسرائیل نیز موجودیت حماس را نتیجه پشتیبانی و دخالت ایران برای ایجاد مرکز قدرتی در فلسطین وانمود می کند. یهوداولمرت اظهار می کند که واگذاری سلاح پیشرفته و آموزش افراد حماس بتوسط ایرانیها انجام گرفته است. در حالیکه مسئولین حماس مطلقاً منکر این ادعای اسرائیل می باشند. ( موشک های دست ساخت حماس را که در کارگاه های معمولی نوار غزه ساخته شده است، اسرائیلیها ، سلاح پیشرفته خوانده، ولی بمب های اتمی و هواپیماها و موشک ها و بمب ها و تانک های بسیار پیشرفته ای را که از سال 1967، کشور آمریکا ، مجاناً در اختیارشان گذارده است، با موشک های دست ساخت حماس برابرو همطراز می دانند!؟)
به جمله معروف آقای نتانیاهو توجه می کنیم:
اگر امروزاعراب سلاح را از خود دور کنند، دیگراز خشونت در منطقه خبری نخواهد بود. ولی اگر اسرائیل سلاحش را از خود دور کند، دیگر اسرائیلی در جهان نخواهدبود.
If the Arabs put down their weapons today, there would be no more violence. If the Jews put down their weapons today, there would be no more Israel' -Benjamin Netanyahu
گفته نخست وزیر اسرائیل واقعآ نغز و پر محتوای است! چرا؟
1- خودشان قبول دارند که اسرائیل بزور اسلحه، موجودیت خود را به دنیا قبولانده است!
2- چون اکثر این سلاح از طریق آمریکا تامین شده است، پس اگر روزی روزگاری بدلیلی آمریکا از تامین سلاح به اسرائیل خودداری کند؛ در آنروز میتوان فاتحه اسرائیل را خواند!
3- سلاحی که در دست اکثر کشورهای عربی است، با صلاحدید و فشار و در مواقعی با تهدید کشور آمریکا به آن کشورها ، نه بصورت مجانی چون به اسرائیل، بلکه با قیمت های سرسام آور به آن کشورها فروخته می شود. اگر چنین کاری انجام نگیرد، در آنصورت میلیارد ها دلارهای نفتی که به آن کشورها پرداخت می شود، چگونه به خزانه دولت آمریکا باز خواهد گشت؟!
4- آیا میتوانید تصور کنید که برنگشتن این دلارها به آمریکا، در عرض فقط چند سال اقتصاد آمریکا را بورشکستگی مطلق سوق خواهد داد!؟
ا
چرا اسرائیل برنده نیست
اين طرح جلد و اين تيتر «چرا اسرائيل برنده نيست» مفهومي جز بر باد رفتن آرزوهاي تئودور هرتزل ندارد. هرتزل رهبر سال هاي دور (۱۸۹۵) جنبش یهودی ها روي قول انگليسي ها حساب کرده بود و آرزوي برپا کردن کشوري يکپارچه و يهودي نشين را در سر مي پروراند. تحليل مجله تايم امريکا همه اين آرزوها را بر باد رفته مي بيند. تراژدي غزه، آمار قابل توجه تلفات غيرنظاميان فلسطيني در درگيري هاي اخير و مقاومت حماس، مقاله نويس تايم را مجبور کرده اسرائيل را به فاجعه آفريني متهم کند و آنها را شکست خورده لقب دهد. تصاوير خشونت بار غزه در سرتاسر جهان ديده شده و کمتر چيزي پنهان مانده است.
آریال اسپیتزن Ariel Spitzenlsm, مسئول قبلی امور نظامی فلسطینی ها می گوید: حتی اگر اسرائیل می خواست جلوی اسلام گرایان را زودتر از این بگیرد ، بدون شک نمی توانست موفق به انجامش گردد. چون اسلام گرایی در تمام کشورهای اسلامی نفوذ کرده است جلوگیری از آن مشابه این است که ما بخواهیم جلوی مسیر طبیعت را بگیریم و یا بخواهیم همه حشرات موجود در جهان را از بین ببریم، با کشتن آنها، طبیعت حشرات خطرناکتری را بوجود خواهد آورد که باعث کشتن خود ما خواهند شد؛ احتمالاً با از بین بردن حماس ما با القاعده روبرو خواهیم شد!
نگرانی بیشتر اسرائیلی ها و سایر کشورها گویای این حقیقت است که باوجود ضربات وحشتناکی که به نیروهای حماس وارد شده است ، ولی هواداری از حماس در بین فلسطینی ها بشدت رو به ازدیاد گذارده است.
اسماعیل هانیه یکی از رهبران حماس درروز یکشنبه گذشته اعلام نمود که : خداوند به ما یک پیروزی عظیم ارزانی کرده است".
سازمانی که بیشتر از بقیه در این زد و خورد صدمه دیده است سازمان الفتح فلسطینی است. اکثر فلسطینی ها از نحوه زد وخورد و مقاومت حماس رضایت داشته و به آنها احترام میگذارند، و در مقابل الفتح را جدا از خود می دانند.
خانم منيره طه در نوشته خود تحت عنوان " کفش اندازی در عراق ، آتش بازی در فلسطین" نوشته اند:
". . . سؤال این است که اگر راکت بازی حماس که چیزی جز کلوخ اندازیِ جاهلانه نیست متوقف شود اسرائیل دست از سر غزه آن خاک یک وجب در یک وجب بر خواهد داشت؟ زندگیِ سوخته و پایمال شدۀ مردم فلسطین را دوباره لگد کوب نخواهد کرد؟ آیا فقط موشک پرانی بهانۀ تجاوز و تهاجم است؟ آیا با ختم آتش پرانی قساوت و شقاوت به رأفت و الفت تبدیل خواهد شد؟ . . ."
احمد گمیجی سخنگوی خبرنگاران ترکیه به گزارشی از استانبول، میگوید:
" احمد گميجي، با قرائت قطعنامه اي تاکيد کرد : اسراييل بدون توجه به اين که چه کسي را مورد هدف قرار مي دهد همه را در غزه از دم تيغ مي گذراند.
وي گفت : در حملات نيروهاي اسراييلي علاوه بر زنان و کودکان بي گناه که شمار آنها به يک هزار نفر رسيده، پنج تن از خبرنگاراني که براي رساندن صداي مظلوميت فلسطينيان به دنيا درحال انجام وظيفه بودند را نيز به قتل رسانده و 15 تن ديگر از آنان را بشدت زخمي کرده است.
چگونه اسرائيل غزه را به مرز فاجعه انساني كشاند؟
اوي شليم
نقد يك مورخ برجسته اسرائيلي به حملات اسرائيل به غزه؛ / ترجمه: فاطمه شمس
اوي شليم استاد دانشگاه آكسفورد انگلستان در رشته روابط بينالملل است. وي يكي از برجستهترين متخصصان سياست خاورميانه و از سرشناسترين مورخان جنگ اعراب و اسرائيل و تاريخ اردن است. وي كه سالها سرباز ارتش اسرائيل بوده، از منتقدان نام آشناي سياستهاي ضد فلسطيني دولت اسرائيل است. حمله اخير اسرائيل به غزه او را به نتايج جالب توجهي در مورد ماهيت و مشروعيت دولت اسرائيل رسانده كه انعكاس وسيعي در رسانههاي انگلستان پيدا كردهاست. ترجمه فارسي مقاله كه در هفتم ژانويه ۲۰۰۹ در روزنامه گاردين به چاپ رسيد را در اینجا خواهيد خواند:
تنها راه درك جنگ ناعاقلانه اسرائيل در غزه، فهميدن زمينه تاريخي آن است. برپايي دولت اسرائيل در ماه مي ۱۹۴۸، با بيعدالتي عظيم و ماندگاري عليه فلسطينيان همراه بود. در آن زمان، مقامات انگليسي عميقا نسبت به جانبداري آمريكا از اين دولت نوظهور ابراز انزجار كردند. در دومين روز از ماه ژوئن سال ۱۹۴۸، جان تروتبك، خطاب به وزير خارجه انگلیس، ارنست بوين، نوشت: آمريكاييها در خلق يك دولت گانگستري (كه رهبران كاملا بيوجداني دارد) مسئول هستند. تا چندي پيش تصور ميكردم كه اين داوري جان تروتبك داوري بسيار تندي بوده است اما حمله وحشيانه اخير اسرائيل به مردم غزه و حمايت دولت بوش از اين حمله نشان داد كه اين قضاوت به هيچ عنوان تند نبوده است.
چهار دهه كنترل اسرائيل، زيانهاي بيشماري را متوجه اقتصاد غزه كرد. با جمعيت انبوه پناهندگان سال ۱۹۴۸ كه به زور در باريكهاي كوچك جا داده شدند و نيز به دليل فقدان زيرساختها و منابع طبيعي، غزه هيچگاه چشمانداز اقتصادي روشني پيش روي خود نداشته است. با اين حال، غزه فقط نمونه يك اقتصاد توسعه نيافته نيست، بلكه نمونه يك توسعه زدايي عامدانه محسوب ميشود. اسرائيل مردم غزه را به رنجبران، كارگراني ارزان قيمت بدل ساخته است. اسرائيل از توسعه صنايع بومي در غزه ممانعت جدي به عمل آورد تا از اين طريق، پايان دادن فلسطينيان به فرودستي اقتصادي خود نسبت به اسرائيل و ايجاد شالودههاي اقتصادي ضروري براي استقلال واقعي سياسي آنها را ناممكن سازد.
غزه نمونه اعلاي يك بهرهكشي استعماري در دوران پسااستعماري است. ايجاد مستعمره نشينهاي يهودي در مناطق اشغالي اقدامي غيراخلاقي، غيرقانوني و مانعي غيرقابل عبور براي رسيدن به صلح است. اين مستعمره نشينها هم ابزار بهرهكشياند و هم نماد اشغالي منفور. در مقابل يك و نيم ميليون ساكن غزه در سال ۲۰۰۵، تنها هشتهزار مستعمره نشين يهودي در اين منطقه ساكن بودند، اما با اين حال همين مستعمره نشينان ۲۵ درصد زمينهاي منطقه، ۴۰ درصد زمينهاي زراعي و بيشترين سهم منابع كمياب آب را تحت كنترل خود داشتند. پهلو به پهلوي اين متجاوزان خارجي، اكثريت جمعيت بومي غزه با فقري شديد و فلاكتي غيرقابل تصور زندگي ميكردند. ۸۰درصد اين جمعيت هنوز با هزينه روزانه كمتر از دو دلار سر ميكنند. شرايط زندگي در نوار غزه، توهين به ارزشهاي متمدنانه، عامل تقويت سريع جريان مقاومت و خاكي مناسب براي رشد بذر افراطگرايي سياسي است.
تشديد ابعاد حمله نظامي اسرائيل به غزه به هيچ عنوان تضمين كننده امنيت اين رژيم در مقابل حملههاي موشكي شاخه نظامي حماس نخواهد بود. عليرغم همه تلفات جاني و ويرانياي كه اسرائيل به حماس تحميل كرده است، آنها همچنان به مقاومت و شليك موشكهايشان ادامه دادهاند. حماس جنبشي است كه مظلوميت، قرباني شدن و شهادت را ارج مينهد. به باور نگارنده هيچ راه حل نظامياي براي كاهش تنش ميان دو گروه وجود ندارد. مشكل راهي كه اسرائيليان براي تامين "امنيت" خود برگزيدهاند اين است كه براي گروه مقابل خود حق برخورداري از ابتداييترين سطح امنيت را هم قائل نيستند. تنها راه دست يافتن به امنيت براي اسرائيل نه شليك كه گفتوگو با حماسي است كه تاكنون بارها آمادگي خود را براي مذاكره بر سر آتشبس طولاني مدت براي ۳۰ و يا حتي ۵۰ سال آينده با دولت يهودي در محدوده مرزهاي قبل از ۱۹۶۷ اعلام كرده است. اسرائيل به همان دليلي كه طرح صلح اتحاديه عرب را در سال ۲۰۰۲ پس زد، اين پيشنهاد حماس را هم رد كرد؛ پيشنهادي كه مستلزم كوتاه آمدن طرفين بود.
مرور مختصري كه بر كارنامه اسرائيل در طول چهار دهه گذشته صورت گرفت، مخالفت با اين داوري را دشوار ميكند كه "اسرائيل تبديل به دولتي رذل شده است كه رهبران كاملا بيوجداني دارد." اين دولت رذل از سر عادت قوانين بينالمللي را نقض ميكند، سلاحهاي ويرانگر جمعي دارد و تروريست است، يعني عليه غيرنظاميان و با اهداف سياسي اعمال خشونت ميكند. اسرائيل تمامي اين سه خصيصه را داراست. اين ردا كاملا اندازه قامت اسرائيل است و بايد به ناچار آن را بپوشد! هدف اصلي اسرائيل نه همزيستي مسالمتآميز با همسايه فلسطينياش كه سلطه نظامي بر منطقه است و در اين راه مدام به خطاهاي گذشته خود با اشتباهات ويرانگر جديدش دامن ميزند. البته سياستمداران، مثل ديگران، آزادند دروغها و اشتباهات گذشته خود را مدام تكرار كنند، اما مجبور نيستند چنين كنند!
منبع: روزنامه گاردين
دیوید بن گورین موسس کشور اسرائیل و اولین رئیس جمهور آن کشور، خطاب به ناهام گولد مان پرزیدنت کنگره جهانی یهودیان اظهار می کند:
" اگر من رهبرعربها بودم، در هیچ زمانی با اسرائیلیها به توافق نمی رسیدم: چون ما کشور آنها را اشغال کرده ایم . . . اگر دو هزار سال قبل آن سرزمین متعلق بما بوده است. این چه ربطی به عربهای ساکن فعلی این سرزمین دارد؟ درست است که یهودی ستیزی در بین نازی ها و هیتلر فراوان بوده است. و کوره های آدم سوزی در آشویتز بکار مشغول بوده اند، ولی آیا گناه عربها است؟ آنها فقط یک چیز را دیده و درک می کنند: ما به سرزمینشان تجاوز کرده و آنرا از آنها دزدیده ایم!چه دلیلی وجود دارد که آنها تجاوز ما را قبول کنند؟!
This was well understood by Israel’s early leaders. David Ben-Gurion told Nahum Goldmann, the president of the World Jewish Congress:
If I were an Arab leader I would never make terms with Israel. That is natural: we have taken their Country . . . We come from Israel, but two thousand years ago, and what is that to them? There has been anti-Semitism, the Nazis, Hitler, Auschwitz, but was that their fault? They only see one thing: we have come here and stolen their country. Why should they accept that?
وضعیت مهاجران فلسطینی
تعداد فلسطینی هایی که در سال 1949، پس از تاسیس کشور اسرائیل از سرزمین خود فراری شدند، بالغ بر 711000 ، تعداد آن فراریان پس از گذشت 60 سال به بالغ بر 4 میلیون رسیده است. درست است که اکثر آنها در خارج از سرزمین فلسطین متولد شده اند، ولی بر مبنای قانون مراجعت بسرزمین مادری خود، آنها حق دارند که به سرزمینی که فعلاً نام اسرائیل را برخود نهاده است مراجعت نمایند. این حق چیزی است که یاسر عرفات تا هنگام مرگش بر آن پافشاری می کرد. ضمن اینکه یاسر عرفات به تصویبنامه 194 سازمان ملل تحت عنوان Universal Declaration of Human Rights اشاره می نمود. این تصویبنامه بوضوح بیان کرده است که:" مهاجرینی که مایل به مراجعت به خانه و مزارع پیشین خود بوده و علاقمند هستند با همسایگان خود در صلح و صفا بسر برند، نبایستی ممانعتی برای ورودشان ایجاد گردد. ضمن اینکه به فلسطینی هایی که مهاجرت نموده و مایل به بازگشتن به اسرائیل نیستند ، بایستی خسارت عادلانه ای بابت خانه، مزرعه و کسب وکار قبلی که متعلق به آنها بوده است پرداخت گردد
بهمان گونه سازمان پیشگام صلح عرب Arab peace Initiative در سال 2002 ، نیز موضوع مراجعت فلسطینی های مهاجر را مطرح نمود.
نظر تعدادی از تاریخ نویسان نوین New Historian بر اینست که فلسطینی ها را سه سازمان "هاگانا"، " لهی" و "ایرگون" وادار به فرار از سرزمین خود نمودند!
همین تاریخ نویسان نوین نظرشان براین است که لیدرهای عرب اصرار داشتند که فلسطینی ها سرزمین خود را ترک ننمایند.
قوانین تدوین شده بوسیله اسرائیلیها در موردمراجعت به سرزمین اسرائیل( فلسطین سابق) و شهروند اسرائیل شدن فقط شامل یهودیان می گردد.فلسطینی های مهاجر نمی توانند از این حق برخوردار گردیده و شهروند اسرائیل گردند!
تصویبنامه شماره 3236 سازمان ملل نیز از حق و حقوق مهاجران فلسطینی پشتیبانی نموده ومراجعتشان را به سرزمین مادری خود بلامانع و پرداخت خسارت به آنها را لازم و ضروری دانسته است.
طرز تفکر یهودیان فناتیک و افراطی
خاخام یهودی بنام یسرائیل روزن Yesrael Rosen در سایت خود http://www.ynetnews.com/articles/0,7340,L-3266113,00.html
چنین اظهار عقیده کرده است:
" همه فلسطینیها را باید کشت، زنان، کودکان شیرخواره، و حتی حیواناتشان را."
این خاخام که مدیر سازمان Tsomet Religious Institute است، فلسطینی ها را مشابه ملت
" آمالیکیت"که در زمان موسی هنگامیکه او قوم یهود را بسوی اورشلیم هدایت می کرد، به یهودیان حمله ور شده و سعی در ممانعت از فرار یهودیان نمودند، می داند. بگفته او خدای یهود در تورات آورده است که یهودیان مجاز اند که قوم آمالیکیت را قتل عام کنند. این دستور خدای یهود برای یهودیان جزو حقوق الهی محسوب شده ونبایستی از آن عدول گردد. و بهمین علت آنچه در یورش اخیر نیروهای نظامی اسرائیل به نوار غزه رخ داد عیناً برابر دستور العمل خدای یهود در تورات بوده است!؟
"All of the Palestinians must be killed; men, women, infants, and even their beasts" cries the religious opinion of Rabbi Yisrael Rosen, the director of the long-established Tsomet Religious Institute. He wrote that Palestinians are like the nation of Amalekites, who attacked the Israelite tribes led by Moses on their way to Jerusalem. He stated that the Lord sent down in the Torah a ruling that allowed the Jews to kill the Amalekites, and that this ruling is known in Jewish jurisprudence (That's exactly what the Israeli Offensive Forces did in Ghaza
در تورات آمده است: " نابود کنید قوم آمالیکیت را از صحنه روزگار، غصب کنید اموال آنها را. به آنها رحم نکنید. به کشتنشان ادامه دهید، یکی بعد از دیگری . حتی فرزندانشان را باقی نگذارید، درختانشان، مراتعشان و حتی حیواناتشان را از شتر تا الاغ . . " از دیدگاه خاخام روزن، آمالیکیت ها قوم خاصی نیستند، بلکه هر قومی که با یهودیان مخالف باشد چه مسیحی و چه مسلمان بایستی نابود گردد.
The Torah states: "Annihilate the Amalekites from the beginning to the end. Kill them and wrest them from their possessions. Show them no mercy. Kill continuously, one after the other.. Leave no child, plant, or tree. Kill their beasts, from camels to donkeys.." Rosen stated that Amalekites are not a particular race, but rather all those who hate and oppose the Jews; Christians and Muslim
گمان نکنید که این طرز تفکر فقط مختص خاخام روزن است، بلکه اکثر رهبران دینی یهودی دیدگاه خاخام روزن را تائید می کنند! ارشد خاخام های یهودی اسپانیا، خاخام مردخای الیاهو Mordechai Eliyahu پیشنهاد کرده بود که سرتاسرنوار غزه بایستی بوسیله بمب افکن های اسرائیلی به گونه کامل بمباران گردد. و بنظر ایشان ممنوعیت اخلاقی برای نابودی همه شهروندان سویل نوار غزه وجود ندارد.
پسر ایشان خاخام شامول الیاهو ، اظهارات پدر را تکمیل کرده و اضافه کرده است: " اگر با کشتن 100 نفر به نتیجه نرسیدیم ، آنوقت یک هزار نفر را بکشیم و باز هم اگر نتیجه مورد نظر بدست نیامد ده هزار نفر و حتی یکمیلیون نفررا بکشیم.
حتی محققین ، استادان ، معلمین و سیاستمداران اسرائیلی علناً صحبت از نابودی کامل همه فلسطینی ها می کنند.
دکتر ناچوم راکوورDr. Nachum Rakover ، محقق در امور قضائی و حقوقی می گوید: " مردم فلسطین به حماس که گروه تروریست است رای داده و آنها را برای کشتن ما اعزام نمودند! پس ما نمی توانیم شهروندان سویل فلسظینی را بیگناه بدانیم!
یکی از مقامات حزب" شاسا" بنام الی یشائی Eli Yeshai می گوید در تورات نابود کردن و از ریشه کندن دشمنان کاریپسندیده ایست. بنابراین ما باید نوار غزه و آنچه در داخل آن در جنبش است از روی زمین محو کنیم!
سیاستمدار دست راستی اسرائیلی بنام آویگادور لیبرمان پیشنهاد کرده بود که با تقلید از کشور آمریکا در جنگ جهانی دوم بهتر است با استفاده از بمب اتمی نوار غزه را نابود سازیم.
ایده نابودی فلسطینی ها فقط در میان یک اقلیت اسرائیلی در جریان نیست بلکه اکثریت اسرائیلی ها و یهودیان مقیم آمریکا، دارای چنین طرز تفکری می باشند. آکثریت آنها معتقدند: "اگر خدای یهود در گذشته دور به قوم یهود اجازه قتل عام داد، پس چرا در حال حاضر چنین اجازه ای را صادر نمی کند!؟ آیا خداوند تغییر عقیده داده است؟ پس خدای یهود یک خدای نژاد پرست است!"
سخنگوی اسرائیلی بنام ناچام آبراموویک Nacham Abramovic ،کودکان فلسطینی را تشبیه به دیو کرده و می گوید: " ممکن است آنها بنظر شما بصورت نو جوان بی آزار نمایان گردند، ولی در قلبشان آنها یک تروریست هستند که در درونشان دیوی پنهان شده است . من اطمینان کامل دارم که اگر به این کودکان اجازه داده شود که رشد کنند، تبدیل به یک شیطان تروریست شده و کودکان شما را خواهند کشت. ماانسانهای شریف و با اخلاق می توانیم باسانی تشخیص دهیم که فرق انسانهای حقیقی و حیواناتی که خود را بصورت انسان درآاورده اند چیست و سپس مبادرت به کشتن حیوانات انسان نما خواهیم کرد، بدون آنکه از عمل خود نادم باشیم. چون در غرب چه کسی در موقعیتی است که بخواهد ما را از کشتن حیوانات انسان نما منع کند. غربیها خودشان، دستشان تا آرنج به خون دیگران آلوده است.
اشاره ناچام آبراموویک به دیو صفتی کودکان فلسطینی ، مربوط به باورهای دین یهود است که تصور می کنند، خدای یهود، تنها آنها را به عنوان پاک ترین و خالص ترین مخلوق خود خلق کرده و دیگران ، یعنی غیر یهودیان وبی دینان را بصورت ظاهر انسان، ولی با روح حیوانی، فقط برای خدمت به یهودیان خلق کرده است. پس کشتن حیوانات انسان نما مشابه شکار گوزن و مرغان آسمان است.
Human animal mentioned by Abramovic refers to the Judaic religious belief that Jews are Gods chosen people; the elite and the pure-blooded, while all others (non-Jews, Goyims, gentiles) are animal souls incarnated into human bodies to serve the Jews. Killing a human animal is just a sport like hunting deer or birds.
آینده سرزمین فلسطین سابق و اسرائیل فعلی
در حال حاضر و پس از گذشت 60 سال از تاریخ تاسیس کشور اسرائیل ، بوضوح می توان از نحوه عملکرد صیهونیست ها ، به این نتیجه رسید، که هدف آنها ایجاد اسرائیل بزرگ در همه آن سرزمینی است که در گذشته نه چندان دور بنام سرزمین فلسطین خوانده می شده است. صیهونیست ها بهیچ عنوانی اجازه نخواهند داد که کشوری بنام فلسطین در کنارشان ایجاد گردد و علاوه بر آن سعی خواهند کرد که بهیچ وجه نگذارند، در وضع اقتصادی فلسطینیان نوار غزه و ساحل غربی رود اردن بهبودی حاصل شود.، چون در نتیجه بهبود وضع اقتصادی، ممکن است سایر فلسطینیانی ا که در سطح جهان بگونه " فلسطینیان سرگردان"اقامت می کنند، تشویق به بازگشت به سرزمین مادری خود گردند. اضافه شدن جمعیت فلسطینیان آن چیزی است که صیهونیست ها طاقت دیدنش را ندارند، چون آنرا بزرگترین تهدید برای گسترش امیا ل صیهونیستی خود می دانند. کوشش بدون وقفه صیهونیست ها در 60 سال گذشته، وادار کردن همه یهودیان جهان، دراقامت در سرزمین یهود بوده است. ولی اکثر یهودیانی که در آمریکا و کشورهای اروپای غربی بسر میبرند ، چون ازلحاظ امکانات اقتصادی و مالی ، آسایش ، آرامش و امنیت، در سطح بسیار بالائی برخوردارند. در حالیکه چنین امکاناتی در کشور اسرائیل برایشان فراهم نشده است.لذا به این دلیل، این گونه یهودیان حاضر نیستند شهروند دایمی اسرائیل شوند، تنها ممکن است پاسپورت اسرائیلی خود را نیز در کشوی میزشان داشته باشند. در نتیجه صیهونیست ها کوشش نموده اند تا حدی که ممکن است با عملیات ضد بشری و وحشتناک خود فلسطینی ها را از آن سرزمین فراری دهند، که البته تا حدی نیز موفق بوده اند.
آنچه مسلم است، صیهونیست ها شاید بتوانند بر فلسطینی ها پیروز شوند! ولی آیا خواهند توانست تا ابد دهر بر یک میلیارد و دویست میلیون مسلمان ( در حال حاضر) که بر خلاف یهودیان که جمعیتشان رو به تقلیل است ، با سرعت زیاد در حال زاد و ولد هستند پیروز گردند؟!
تهیه شده در اندیشگاه ملی ایرانیان
*- با تشکر فراوان از آقای دکتر لطفعلیان که در اصلاح این
گرد آوری مرا راهنمائی کردند.
امیر هوشنگ آریان پور
دهم فوریه 2009
در نتیجه وقایع ناگواری که در بالا به آن اشاره رفت، عکس العمل فلسطینی ها با بمب گزاری افراد از جان گذشته فلسطینی در شهرهای اسرائیل شروع گردید. به این علت دولت یتزاک رابین نخست وزیر اسرائیل از پشتیبانی اکثر شهروندان اسرائیلی محروم گردید و در نوامبر 1995، یک جوان افراطی متعلق به سازمان دست راستی اسرائیل با سلاح کمری خود، نخست وزیر اسرائیل را از پای در آورد! 
