استقلال - آزادی - عدالت اجتماعی (جمهوری ایرانی)
به سایت خبری جبهه ملی ایران ،پرببنده ترین سایت نیروهای ملی خوش آمدید
این سایت خبری مستقل است و به انعکاس اخبار تشکلهای جبهه ملی ایران و نیروهای ملی در سراسر جهان اختصاص دارد
از دیگر صفحات این تارنما در زیر این پیام با کلیک روی صفحه دیدن کنید
 
¤ اخبار دانشجویی
¤ صدور حکم زندان برای ۲۰ نفر از بازداشت شدگان زلزله آذربايجان
¤ دیدار اعضای جبهه ملی ایران با فرید طاهری
¤ روز دانشجو در مزار کیانوش آسا/ بیانیه دفتر تحکیم وحدت
¤ احضار مجدد پیمان عارف به دادگاه
¤ پیمان عارف بار دیگر از تحصیل محروم گردید.
¤ دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش آموختگان ایران در بیانیه ای مشترک: «صدای دانشجویان دربند باشیم»
¤ بیانیه‌ دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال; «تشکیل جبهه‌ دموکراسی‌خواهان برای صیانت از منافع ملت ایران در مقابل استبداد داخلی»
¤ ممانعت از آزادی پیمان عارف، فعال سابق دانشجویی
¤ پیمان عارف، دانشجوی زندانی، پس از اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شد
¤ پیمان عارف برای سومین بار بازداشت شد
سایتهای دیگر
 
اندیشگاه ملی/ آریان پور
¤ صفحه اول  ¤ اخبار ايران  ¤ اخبار جبهه ملی  ¤ بیانیه های جبهه ملی  ¤ کورش زعيم  ¤ جبهه ملی اروپا  ¤  واشنگتن  ¤ اخبار دانشجویی  ¤ خارج از کشور  ¤ دکتر ورجاوند  ¤ زنان  ¤ نشریات  ¤ دیدگاه  ¤ دریادار مدنی  ¤ رضا آذرخش  ¤ اندیشگاه ملی/ آریان پور  ¤ کنگره ملی/ امیرانتظام  ¤ مقالات  ¤  عضويت  ¤ نهضت آزادی/حزب ملت ایران  ¤ کارگران  ¤  اسناد جبهه ملی  ¤ جوانان جبهه ملی  ¤ دکتر باوند  ¤ كانون انديشه و سخن.  ¤ بیژن مهر  ¤  سمينار جبهه ملی  ¤  فرهنگ  ¤ همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران  ¤ دفتر پژوهش های جبهه  ¤ اخبار زندانیان سیاسی  ¤ برنامه تلوزیون  ¤ اقتصاد  ¤ آلبوم عکسها  ¤ تماس با ما ¤ آرشیو خبرها
در مورد انقلاب 22 بهمن 1357/امیر هوشنگ آریان پور
2 اسفند 1386       بازگشت به صفحه قبل 
در مورد انقلاب 22 بهمن 1357


سخنی از افلاطون:
"هر ملتی شایسته حکومت گرانی است که بر آنها حکومت می کنند."
سخنی از هگل:
"تاریخ هر ملت انسانهای آن ملت را میسازد"

الف - حقایق کتمان ناپذیر ( با استخراج از بخشی از مقاله " جمعیت سنتی در تقابل با جامعه مدنی" نوشته دکتر کاظم رنجبر، جامعه شناس)

1 - در 29 سال پیش، قریب به اتفاق ملت ایران ، در طول یک سال مبارزات سیاسی ، تظاهرات خیابانی ، اعتصابات عمومی ، حتی در آخرین مرحله ، مبارزات مسلحانه ، علیه نظام سلطنت خودکامه ،انقلاب کردند؟
2 - هیچ مورخ صد یق ، نقش رهبری آیت الله خمینی را نمی تواند نفی کند.
3 - در «رفراندم » 12 فروردین 1358، برای تعیین نوع نظام آینده کشور ، آیت الله خمینی شعار «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم» را حکم داد؟
4 - در روز رفراندم ، صدها هزار ایرانی تحصیل کرده دانشگاهی ،ور هبران سیاسی ، حتی احزاب چپ مارکسیستی ، و حزب توده ایران ، با آن سابقه طولانی مبارزاتی خود ، در صف اول راًی دهنده گان ، به « جمهوری اسلامی» آیت الله خمینی رای دادند؟
5 - آیا با توجه و موشکافی در شرکت عظیم ملت ، در این «رفراندم »و عدم شناخت از ماهیت یک نظام سیاسی ، با عنوان « جمهوری اسلامی»، خود دلیل بر این نیست که ،در درون هر ایرانی ، حتی روشنفکران لائیک ،که مدت های طولانی در کشور های غربی با نظام های سکولار و دموکراتیک زندگی کرده بودند،و بعضی از آنان که حتی «مارکسیست » های دو آتشه بودند ، بد ون آنکه آثار مارکس وانگلس را مطالعه و درک کرده باشند ،در وجدان نا خود آگاه شان یک آخوند با اندیشه های قرون وسطائی نهفته نبود ؟
6 - وقتی که خسرو گلسرخی ، همراه با رفیق و هم رزم خود کرامت الله دانشیان ، در سال 1352 ، ، 5 سال قبل از انقلاب 1357 ، در دادگاه های نظامی رژیم سابق ،در دفاع از اندیشه های مارکسیستی خود ، با صدای بلند می گوید: «من مکتب سوسیالیزم را از مولای متقیان علی علیه السلام ،و ظلم ستیزی را از سرور شهیدان ، حضرت حسین آموخته ام »
این سخن من به گزاف نیست ،که حتی روشنفکر و مبارز سیاسی ایرانی ، تاریخ اسلام ، به مفهوم تاریخ مبتنی بر تحلیل و تفسیر علمی آن را نمی شناسد. آنچه را که عموم ملت از تاریخ اسلام در ذهن شان دارند ، تاریخ روضه خوانی از اسلام و مذهب شیعه است . حد اکثر ایرانیان ایکه در روز حد اقل چند بار به قران مجید قسم می خورند ، ، نه تنها در عمرشان ، یک بار قران را نخوانده اند و اگر هم خوانده باشند ، به خاطر نا آگاهی به زبان عربی ، از محتوی آن حتی بطور سطحی آگاه نیستند ، و معنی و مفهوم ، نماز روزانه خود را نمی دانند .
بنابر این مسلم است ، که اسلام و مذهب تحمیلی بر ایرانی ، اسلام و مذهبی است که روضه خوانان به ایرانیان تلقین کرده اند!

به این دلیل، حد اقل ، قبل از انقلاب 1357، در وجدان سیاسی هر ایرانی پیرو مذهب شیعه ، یک باور و اعتماد شاید معصومانه به روحانیت وجود داشت.حتی روشنفکران هم بر این باور داشتند ، که بخشی از روحانیون ، به این باور های معصومانه شان،چون: عدالت خواهی ، ظلم ستیزی، پاکدامنی، برابری ، و برادری اعتقاد کامل دارند .لذا با این باور و ایمان ، عملأ و رسمأ آن ایرانیها،آیت الله خمینی را به رهبری بلامنازع انقلاب قبول کردند.
این امر خود نشان می دهد ،که حتی قشر تحصیل کرده ما ، بخاطر قرنها حاکمیت استبداد سلطنتی و همراه با استبداد دینی ، حتی با تاریخ اسلام ، از جنبه علمی آن آشنائی نداشتند ،و هنوز هم ندارند.برای آنان اسلام و تاریخ آن ، همان است که از زبان روضه خوانان و مداحان از دوران طفولیت خود شنیده اند
اینجا است که ما باید در درجه اول ، واقعیت های عینی و ذهنی جامعه ایران را مورد مطالعه قرار بدهیم ، تا به علل شکست مبارزات سیاسی در طول یکصد سال گذشته ملت ایران ، پی ببریم، و ببینیم آیا «قانون اساسی جمهوری اسلامی » رسمأ و عملأ به مفهوم فلسفه سیاسی امروزه ، ملتی را بنام «ملت ایران » با حقوق و مسئولیت شهروندی اش رسمأ می شناسد یانه؟ آیا روحانیون حکومتی ، 70 میلیون ایرانی را بنام ملت ، صاحب این مملکت ، دارای حقوق و کرامت انسانی ، رسمأ قبول دارند ، یا اینکه برای این حضرات ، 70 میلیون ایرانی ، امت مسلمان هستند ،که باید در زندگی فردی و اجتماعی خود ، از رهبران دینی ،و روحانیون مجتهد ، تبعیت و تقلید بکنند؟ هیچ کس نمی تواند منکر این اصل باشد ،که مقام غیر انتخابی و دائم العمری « رهبر» ،با عنوان ولی امر مسلمین ، علنأ ملت ایران را تا حد صغیر ،فاقد اراده ، عقیده و حقوق شهروندی پائین آورده است .
ما معتقدیم که:
مسئولیت فردی و مسئولیت اجتماعی شخص در یک جامعه ، با هم پیوند دارند،و این مسئولیت ، از آموختن خواندن و نوشتن شروع می شود.
به عبارت دیگر ،انسان بی سواد ، حتی با خدای خود نیز بیگانه است . کسی که نمی تواند ، کتاب دینی خود را به زبان خود ، بخواند و بفهمد ، مسلمأ آلت دست شیادان دین فروش می شود .در ایران بلا کشیده ما ، چه قشری مخالف ایجاد مدارس مدرن به سبک اروپائی بودند ؟ روحانیون ! چه کسانی مخالف ، تعلیم ، تربیت ، و آموزش دختران ایرانی بودند؟ روحانیون .! چه کسانی مخالف آزادی اندیشه و بیان بودند ،و هنوز هم هستند ؟ شاهان مستبد ،و روحانیون مستبد.!

ب - سخنرانی ها و اظهارات آیت الله خمینی ( استخراج شده از سایت جبهه ملی در آمریکا)

"آنهایی که فریاد می‌زنند باید دموکراسی باشد، این‌ها مسیرشان غلط است. مسیر ما مسیر نفت نیست. ملی کردن نفت پیش ما مطرح نیست.ما اسلام می‌خواهیم."[1]

"در انقلابی که در ایران حاصل شد در سرتاسر این مملکت فریاد مردم این بود که ما اسلام می‌خواهیم. این مردم قیام نکردند که مملکتشان دمکراسی باشد." [2]

"به آنها که از دموکراسی حرف میزنند گوش ندهید. آنها با اسلام مخالفند. میخواهند ملت را از مسیر خودش منحرف کنند. ما قلمهای مسموم، آنهایی را که صحبت ملی و دمکراتیک و اینها را می‌کنند می‌شکنیم."[3]

"آن‌هایی که به اسم دموکراسی، با اسم دمکرات می‌خواهند مملکت را به فساد و تباهی بکشند، این‌ها باید سرکوب شوند. ملت آن‌ها را سرکوب خواهد کرد. کاری نکنید که باب غضب باز شود."[4]

"شما روشنفکر هستید و آزادی همه چیز، از جمله آزادی فحشا را می‌خواهید. یک نحو آزادی می‌خواهید که جوانان ما را فاسد کند.ما می‌خواهیم مملکت را حفظ کنیم و حفظ مملکت به آن آزادی که شما می‌گویید نیست. این آزادی مملکت را بر باد می دهد. این آزادی که شما می‌خواهید، آزادی دیکته شده است."[5]

"من انقلابي نيستم. اگر ما انقلابي بوديم اجازه نمي‌داديم اينها اظهار وجود كنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام مي‌كرديم، تمام جبهه‌ها را ممنوع اعلام مي‌كرديم و يك حزب و آن حزب الله، حزب مستضعفين تشكيل مي‌داديم و من توبه مي‌كنم از اين اشتباهي كه كردم."[6]


"یک نفر آدمی که یک مملکت یا گروه را فساد می‌کند، قابل اصلاح نیست. این را باید برای تهذیب جامعه نابود کرد . این غده سرطانی را باید از جامعه دور کرد و دور کردنش هم به این است که اعدامش کنند."[7]

"ما دیگر نمي‌توانيم آن آزادی را که قبلاٌ دادیم بدهیم و نمی‌توانیم بگذاریم این احزاب کار خودشان را ادامه بدهند. ما شرعاَ نمی‌توانیم مهلت بدهیم. شرعاَ جایز نیست که مهلت بدهیم. ما آزادی دادیم و خطا کردیم. به این حیوانات درنده نمی‌توانیم با ملایمت رفتار بکنیم. دیگر نمی‌گذاریم هیچ نوشته‌ای از این‌ها در هیچ جای مملکت پخش شود. تمام نوشته‌هایشان از بین می‌بریم. با این‌ها باید با شدت رفتار کرد و با شدت رفتار خواهیم کرد."[9]

"این جنایتکارها که در بازداشت هستند متهم نیستند، بلکه جرمشان محرز است؛ باید فقط هویت آنها را ثابت کرد و بعد آنها را کشت. اصلاً احتیاج به محاکمه آنها نیست. هیچگونه ترحمی درمورد آنها مورد ندارد. اگر ما اينها را نكشيم، هر يكی شان كه بيايد بيرون ميرود آدم مي‌كشد. با چند سال زندان كار درست نمي‌شود.اين عواطف بچه گانه را كنار بگذاريد."[10]

"آقايان بعضى‏شان مى‏گويند: مساله ولايت فقيه، اگر يك مساله تشريفاتى باشد مضايقه نداريم، اما اگر بخواهد دخالت‏بكند در امور، نه، ما آن را قبول نداريم. اگر متوجه به لازم اين معنا باشند، مرتد مى‏شوند."[12]

:"مخالفت با ولایت فقیه، تکذیب ائمه و اسلام است."[13]

"هركه به رسول خدا اهانت كند ، هر كه به ائمه هدي اهانت كند ، واجب‏القتل است." [14]

"قيام كردن بر خلاف حكومت اسلامى، جزايش جزاى بزرگى است. قيام بر ضد حكومت اسلامى در حكم كفر است، بالاتر از همه معاصى است، همان بود كه معاويه قيام مى‏كرد، حضرت امير قتلش را واجب مى‏دانست".[15]


"آنکه مکتبی را مسخره می‌کند، اسلام را مسخره می‌کند. اگر متعمد باشد، مرتد فطری است. زنش برایش حرام است. مالش هم باید به ورثه داده شود. خودش هم باید مقتول شود."[16]

ملي گرايي بر خلاف اسلام است اين بر خلاف دستور خداست و بر خلاف قرآن مجيد است."[18]

"ملی‌گرایی اساس بدبختی مسلمین است"[19] "ما از این ملی‌ها هیچ ندیدیم جز خرابکاری"[20]

"ما چقدر از این ملیت سیلی خوردیم. من نمی‌خواهم بگویم که در زمان ملیت، در زمان آن‌‌کس که آن‌قدر ازش تعریف میکنند[مصدق] چه سیلی به ما زدند. من نمی‌خواهم بگویم که مدرسه فیضیه را به مسلسل بستند . بروند کنار این‌ها، بروند گم بشوند. ما از آن‌ها ضربه خوردیم." [22]

"در نجف و پاریس یک حرف‌هایی زدم که چنانچه اسلام پیروز شود، روحانیون می‌روند سراغ شغل‌های خودشان، لکن وقتی ما آمدیم و وارد معرکه شدیم دیدیم که اگر روحانیون را بگوییم همه بروید سراغ مساجدتان، این کشور به حلقوم آمریکا یا شوروی می‌رود... ما این طور نیست که هرجا یک کلمه‌ای گفتیم و دیدیم مصالح اسلام این‌جوری نیست، بگوییم سر اشتباه خود هستیم. ما دنبال مصالح هستیم. بنابراین مساله نیست که آقایان به ما بگویند شما آن‌روز اینجوری گفتید... هرچه می‌خواهند به ما بگویند. بگویند کشور ملایان، حکومت آخوندیسم. این هم یک حربه‌ای است که ما را از میدان به در کنند. ما نه، از میدان بیرون نمی‌رویم." [23]

"مردم باید پند بگیرند از آن مادری که پسرخود را آورد و بدست محاکمه سپرد و آن پسر اعدام شد. این یکی از نمونه های اسلام است و دیگران هم باید همینطور باشند. اولادها وبرادرها و فرزندان خودشان را اگر نصیحت نپذیرفتند معرفی کنند تا به مجازات خود برسند."[26]

"دانش آموزان عزیز باید با کمال دقت اعمال وکردار دبیران و معلمین را زیر نظر بگیرند که اگر خدایی ناکرده در یکی از آنها انحرافی ببینند بلافاصله به مقامات مسئول گزارش نمایند... فرزندان عزیزم در صورتیکه مشاهده کردند که بعضی از دشمنان در لباس دوست و همشاگردی میخواهند آنانرا جذب گروه خود کنند به مقامات مسئول معرفی نمایند وسعی کنند اینکارخود را به صورت مخفی انجام دهند."[28]

اقتصاد:
این ها هی اقتصاد اقتصاد میکنند، همه چیزشان اقتصادشان است، مثل خر که همه چیزش اقتصادش است، همه چیزش علوفه ای است که میخورد. این مردم برای خربزه قیام نکردند که ارزان بشود، برای اسلام قیام کردند.

پ – اگر انقلاب رخ نداده بود!؟ ( با استفاده از بخشی از نوشته آقای حسین باقر زاده در تاریخ 23 بهمن 1386)
با پیش شرط : " اگر،شاه ایران به سلطنت قناعت کرده و حکومت را دراختیار دولت های منتخب مردم قرار می داد!"

در سالگرد انقلاب سال 57، اقلیت كوچكی آن را هم‌چنان جشن می‌گیرند. اقلیت دیگری ماتم می‌گیرند. اكثریت عظیمی،‌ بی‌تفاوت از كنار آن می‌گذرند. بسیاری از اینان كه در گذشته انقلاب را شكوهمند می‌خواندند و آن را غصب‌شده و دزدیده‌شده می‌نامیدند دیگر جشنی نمی‌گیرند.

اگر انقلاب صورت نمی‌گرفت فضای سیاسی كشور در هر حال دچار التهاباتی می‌شد و بالاخره حكومت محبور بود به انتخابات آزاد تن دهد . در چنین انتخاباتی، اسلام‌گرایان ممكن بود قدرت عمده‌‌ای به دست آورند، ولی آنان نمی‌توانستند حكومت سکولار را عوض كنند. شاه با قدرت كاهش یافته‌ای به سلطنت (و نه حكومت) ادامه می‌داد، و نیروهای چپ و رادیكال مذهبی نمی‌توانستند قدرت را به دست بگیرند، و سرانجام به شركت در بازی سیاسی تن می‌دادند.
پس از درگذشت محمد رضا شاه، پسر جوانش جای او را می‌گرفت و قدرت دربار برای تأثیرگذاری بر تحولات كاهش بیشتری می‌یافت. و باین ترتیب ایران بسوی استقرار دموکراسی قدم بر میداشت.

اگر انقلاب نشده بود، به لحاظ حقوقی، زنان به طور قطع از موقعیت بهتر و بالاتری برخوردار می شدند. حقوقی كه زنان پیش از انقلاب به دست آورده بودند با مبارزات مدنی آنان در سه دهه اخیر گسترش بیشتری بدست می آورد.
اقلیت‌های مذهبی حقوق و آزادی‌های‌ به مراتب بیشتری داشتند و تبعیض مذهبی و عقیدتی بسیار ناچیز بود. اقلیت‌های قومی، زبانی و فرهنگی‌ نیز به بسیاری از حقوق قانونی دست نیافته خود می رسیدند،‌
به لحاظ اقتصادی، اختلاف شدید مركز یا نقاط مركزی‌ ایران با مناطق حاشیه‌ای و مرزی بهتر از وضع فعلی می‌توانست باشد و به دلیل پیش‌رفت اقتصادی، در مجموع این مناطق نیز قاعدتا از سطح زندگی بهتری برخوردار می‌شدند.

به لحاظ صنعتی، ایران می توانست در مواردی چون پترو شیمی، صنایع نفتی، اتومبیل سازی، ذوب آهن و صنایع مشابهی، خود را به خود کفائی رسانده و از خروج ارز جلوگیری نماید.

در مورد نیروگاه های اتمی با توجه به ذخایر نفتی و گازی عظیم ایران ، مسئولان کشور مانع ایجاد نیروگاه های اتمی و غنی کردن اورانیوم و در نهایت ساختن بمب اتمی می گردیدند.
با فرو پاشی امپراطوری شوروی و جدا شدن کشورهای حوزه دریای خزر ، شاید شهروندان یک یا دو از این کشورها تمایل پیوستن به ایران دموکرات ،قدرتمند و پولدار را در سر می پروراندند!؟

تحولات سیاسی ایران در طول دو سه دهه بعد به گسترش فرهنگ و تجربه دموكراسی كمك می‌رساند و این امر از بازگشت سلطنت مطلقه در ایران مانع می‌شد . تقریبا به طور قطع می‌توان گفت كه ما امروز نظامی پیش‌رفته‌تر و دموکراتیک تر از كشورهای منطقه مانند تركیه و هندوستان و حتی اسرائیل داشتیم . از لحاظ اقتصادی‌ ، پیش‌رفت‌های اقتصادی ایران همراه با افزایش درآمد نفت کشور ایران را از كشورهای یادشده غنی‌تر کرده و بپای کشور های کره جنوبی و آندونزی می رساند. درآمد سرانه مردم ایران حد اقل از شیخ نشینها ی خلیج فارس بیشتر می بود. و ما اكنون كشوری به مراتب دموكراتیك‌تر و مرفه‌تر داشتیم.

در هر صورت اگر انقلاب نشده بود شاید جنگی بین عراق و ایران رخ نمی داد و به طور قطع ما صدها هزار كشته و مجروح جنگی‌ نداشتیم. روابط ایران با غرب عادی‌ می‌ماند و بسیاری از تنش‌های بین‌المللی ایران كه در دوسه دهه گذشته به اقتصاد و دیپلوماسی كشور ما صدمات زیادی رسانده است پیش نمی‌آمد.

از نظر حقوق بشری، در داخل کشور به طور قطع، وضع به شكل دیگری بود. و دیگر دارای هزاران زندانی سیاسی نبودیم و بنام اسلام راستین شاهد بروز اعمال ضد بشری چون اعدام در خیاباها و شکنجه های قرون وسطائی نبودیم .شاید مجازات اعدام نی‍ز برای همیشه از صحنه کشورمان رخت بر می بست.

شک نیست، اگر انقلاب نشده بود، كشور و مردم ما امروز در مجموع در شرایط بهتری به سر می‌بردند. ا


ت - آقای داریوش همایون در بخشی از مصاحبه اخیر خود با رادیو زمانه در مورد مشکلات ایران چنین گفته است:

مشکل اساسی ایران، وجود جمهوری اسلامی است. اگر این رژیم نمی‌بود، حقیقتا فکر کنید این سی سال گذشته، اوضاع همچنان ادامه پیدا می‌کرد با همه‌ی معایبی که رژیم پیشین داشت و جامعه‌ی ایرانی در آن موقع داشت، ما امروز حد اقل در یک حدودی بین کره جنوبی و مالزی امروزی بودیم. در حالیکه الان از هر نظر در ردیف‌های آخر کشورهای جهان هستیم. مشکلات ایران را می توان به سه گروه تقسیم نمود:

مشکل اول، مشکل سیاسی است، یعنی مشکل حکومتی است. باید این حکومت و این گروه فرمانروا و این روحیه‌ای که بر این نظام حکومت می‌کند، تغییر کند تا ایران بتواند به جامعه‌ی کشورهایی که پیشرفته هستند، بپیوندد.
مشکل دیگر، مشکل فرهنگی است. جامعه‌ی ایرانی هنوز در عوالم قرون وسطایی دست و پا می‌زند و ما امروز در سده‌ی بیست و یکم هستیم و طرز تفکرهایی و رفتارهایی از هم‌وطنانمان می‌بینیم و می‌شنویم که به هیچ‌وجه شایسته‌ی انسان امروزی نیست. وقتی کار یک کشوری به اینجا می‌کشد که دو تا چاه بکنند و بعد مردم بروند آنجا و حاجت بخواهند و مسائل خود را از آن چاه بخواهند که حل بکند. آیا این طرز تفکر نشان دهنده عقب ماندگی فکری جامعه ایرانی نیست؟!
مشکل سوم، اقتصادی است؛ ایران تبدیل شده است به یک پمپ بنزین بزرگ. از این طرف نفت و گاز بیرون می‌رود و بعد از آن طرف یک پولی می‌آید و می‌چرخد و مقدار زیادی از آن هم به بیرون می‌رود و تلف می‌شود و دیگرهیچ. و این کشور تا کی می‌تواند به اصطلاح همین‌طور از جیب بخورد. این منابع زیرزمینی تمام می‌شود و ما هیچ زیر ساختی را که آینده‌ی این کشور را بشود بر آنها بنا کرد، نداریم. این سه مشکل، سیاسی و فرهنگی و اقتصادی را باید حل کرد.

باید در راه تغییر این سیاست و این فرهنگ کوشید. باید از طریق روشن کردن مردم، از طریق نشان دادن راه‌های دیگری که برای زندگی خوب در این جهان هست و از طریق بسیج سیاسی زمینه‌هایی فراهم کنیم برای همان تغییرات سیاسی و فرهنگی که مورد نظرمان هست.
جمهوری اسلامی، با همه‌ی قدرتش و با همه‌ی بی‌رحمی‌اش و با همه‌ی امکانات مالی و فنی که در اختیار دارد برای حفظ خودش، زیر بار بی‌لیاقتی و ناهنگامی خودش، در هم خواهد شکست و این وضع نمی‌تواند تا ابد ادامه پیدا بکند. امید زیاد هست به اینکه نسل تازه‌ی ایرانیان به دور از این خرافات، به دور از این توهمات، خودش را از زیر بار این رژیم آزاد کند.
کار نیروهای مخالف در ایران بسیار دشوار است، ولی غیر ممکن نیست.اشکال اگر بوده، اشکال در روشن نبودن جایگزین بوده است. مردم ایران، تصمیم درست هنوز نگرفته‌اند که جایگزین این رژیم، چه باید باشد. این مهم است که ما روشن باشیم. همه، توافق داشته باشیم چه می‌خواهیم، چه نظامی. منظورم شکل حکومت نیست. شکل حکومت، پادشاهی یا جمهوری، هر کدام را به موقع، مردم رای می‌دهند و تکلیف آن روشن می‌شود. منظورم نظام سیاسی است، مثلا این جامعه را چگونه باید سازمان داد، چگونه باید اداره کرد.
اغتشاش فکری که در میان نیروهای مخالف جمهوری اسلامی است، در ایران، در بیرون، زیاد است و این اغتشاش را باید از بین برد. ما باید حالا به عنوان مخالفان وارد قرن بیست و یکم بشویم. ما باید مثل کشورهای پیشرفته فکر بکنیم و آن نظام را برای جامعه‌ی ایرانی بخواهیم، دنبال چیزهای دیگر نرویم،
هنوز در ایران، صحبت تلفیق کردن دموکراسی با اسلام است. دموکراسی، تلفیق ندارد. دموکراسی یا هست یا نیست. حالا شکل عملی دموکراسی در یک کشور ممکن است، فرق بکند. مردم باید حکومت بکنند و باید حق مخالف را شناخت. غیر خودی، همان حق را دارد که خودی دارد. باید دگر‌اندیش را پذیرفت، و به او نیز امکان اظهار نظر داده شود.

ث - دکتر ابراهیم یزدی در نوشته اخیر خود تحت عنوان " سرنوشت انقلاب اسلامي ايران"
چنین نوشته است:

در 22 بهمن سال 57، در نتیجه‌ي وحدت عملي و همکاری و همفکری ملیون ، مذهبیون، ‌گروه‌های چپ و روشن‌فکران آزادي‌خواه ، اعتصابات بازاریان، كاركنان دولت وکارگران و مبارزات مشترک دانشگاهیان، روحانیون و حمايت اكثريت قاطع ملت ايران، انقلاب اسلامي به پیروزی رسید، انقلابی که قرار بود الگویی برای همه آزادی‌خواهان جهان شود و آرمان‌شهری را بنا نهد که در سال‌های بعد، مایه‌ي رشک وغبطه دیگر ملت‌های جهان باشد!
اما امروز، آن مدینه فاضله‌اي كه می بایست پس از گذشت عمر یک نسل از انقلاب پديد آمده باشد، در چه وضعی قرار دارد؟
بايد اذعان كرد كه در آستانه‌ي ورود به چهارمين دهه‌ي حیات نظام جمهوري اسلامي ايران، كشورمان در چنان بحرانی واقع شده است که خروج از آن به آسانی امکان پذیر نیست.
سال‌ها پس از پيروزي انقلابي كه بنا بود مصاديق تبعیض و بي عدالتي را در میان قشر هاي جامعه محو سازد و گامی در راستای جامعه‌ي عدالت محور باشد، بخشي از حكومت‌گران نوپا، مديران سابق حكومت را كه سال‌ها در مسند امور قرار داشته‌اند به ترویج فقر و فساد و تبعیض متهم می‌سازد.
ريیس جمهور آقای احمدی نژاد ، تقريبا در همه ي سخنرانی‌هایش، ازجمله در سخنرانی 22 بهمن امسال، موارد بسیاری را به عنوان شواهد وجود تبعیض ونبود عدالت بر شمرده است و با صراحت تمام، علل بروز چنين وضعيتي را تنها به عملكرد جريان سياسي رقيب و دولت‌هاي پيشين منتسب مي‌داند، بي آن كه به دوران تصدي خود و يا شيوه‌ي حكومت‌ داري طيف سياسي هم‌سو در طي اين ساليان نيز، اشاره‌اي كند.

وضعیت کنونی ایران ،اکنون حتی توسط اکثر اعضای شورای انقلاب به درجات گوناگون مورد انتقاد قرار گرفته است!
به نظر اکثریت آگاهان به امور، تجربه‌ي نزديك به بیست و نه سال حكمراني بلا منازع گروهي فرصت طلب و طالب جاه و مقام، همراه با انحصارگري و اختناق ، ضمن منحرف كردن انقلابی ، که با شعار "‌استقلال ،‌ آزادی، جمهوری اسلامی" به پیروزی رسیده بود، آن را به مرز يك بن بست تاريخي و وادي عدم انطباق عمل‌كرد هيات حاكمه با آرمان‌ها و مطالبات تاريخي ملت ايران كشانده است.
امروز عاشقان ایران، ‌نگران تعرض بیگانگان به مرزهای ایران و توطئه‌های استعمار نو و كشورهاي بحران‌زده‌ي همسايه‌ علیه یکپارچگی و تمامیت ارضی ایران هستند. رفتارهای نابخردانه‌ي حاکمیت تماميت‌ خواه در بر خورد با هم میهنان کرد و بلوچ و عرب، باعث شده است كه ، علاوه بر افزايش ضريب تهديدات نظامي و اعمال گسترده‌ي تحريم‌هاي اقتصادي و همچنين انزواي سياسي بي‌سابقه در عرصه‌ي بين‌المللي، خطر فروپاشی جغرافیایی بیش از هر زمانی در نیم قرن گذشته نگراني آور باشد.
آزادی
به رغم گذشت نزديك به سي سال از پيروزي انقلاب، اصلی‌ترین خواست روشن‌فکران و فعالان سیاسی و اجتماعی در صد سال اخیر و نيز مهم‌ترین آرمان انقلاب و انقلابیون در سال 57 تا امروز یعنی ( آزادی) محقق نشده است.
با گذشت 29سال پس از همه پرسي فروردين 58- که در آن،"مردم" نظام جمهوری اسلامی را برگزیدند- تماميت خواهان با صراحت منکر مشروعیت آرای مردم هستند؟ واقعيت اين است كه براي اين پرسش ساده نمي‌توان پاسخي يافت كه چرا هيات حاكمه – که همه ساله در سالروز همه پرسي تغيير نظام سلطنتي به جمهوري اسلامي براي انتخاب ماهیت حکومت، تبلیغاتی گسترده در مورد نتایج آن به راه می‌اندازند- امروزه مطرح كردن هر گونه درخواست برای تکرار چنان رفراندومی را با شدیدترین وجهی محكوم و در خواست كنندگان را سركوب می‌كنند.
انقلابی که بر آمده از آرای مردم بود، امروز با ترفند هاي گوناگون در انحصار اقليتي محدود قرار گرفته است و به رغم تاكيد قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و مفاد اعلاميه‌ي جهاني حقوق بشر، اکثریت مردم ایران را راهی به مشاركت و حضور در عرصه‌هاي گوناگون قدرت سياسي نیست. اكنون، مناصب حكومتي، در سايه قوانینی نا معتبر و چه بسا نانوشته، در انحصار محافلي خاص قرار گرفته است و سال‌هاست که اجازه‌ي ورود به حوزه‌ي قدرت را به هيچ دگر انديشي نمی‌دهند.

نهضت آزادی بر اين باوراست که فراتر از شعار "استقلال، ‌آزادی، جمهوری اسلامی"‌ گسترش اخلاق مهم‌ترین آرمان و ارزش انقلاب اسلامي بود، آرمانی که با كمال تأسف و دردمندي باید به شکست در دستیابی به آن اعتراف كرد .
رشد روزافزون طلاق،‌ اعتیاد به انواع مواد مخدر و مسکرات ، فروپاشی هنجارهاي ديني و اخلاقي متداول در خانواده‌ها ، آمار هاي وحشتناک تجاوز و قتل که هر روز صفحات روزنامه‌ها را پر می‌کند.
آمار خجالت‌آور رشد مهار نشده‌ي ويروس HIV مثبت ( ایدز )، حتی در مذهبی‌ترین شهرهای كشور، رشد بی‌سابقه و فزاینده فساد اداری در لایه‌های مختلف حکومت نشان‌گر سقوط اخلاق در جامعه و عدم توفيق عموم دولت‌هايي است كه در پي يك انقلاب اصيل و مردمي با خواسته‌هاي كاملا فرهنگي روي كار آمدند و بي‌گمان، يكي از مهم‌ترين علل اين ناكامي را در تفكر رسمي و حاكم " همه با من "و ممانعت
آحاد ملت از دستيابي به حقوق بنيادينشان، بايد سراغ گرفت.

نتیجه گیری و چه باید کرد؟

الف- ملت ایران چه چیز هایی را نمی خواهد؟
حکومت جمهوری اسلامی و ولایت مطلقه فقیه
هیچ نوع حکومت استبدادی چه سلطنتی خودکامه ، چه جمهوری خودکامه مادام العمر و چه مذهبی آن از هر نوع.
ب – ملت ایران چه چیزهایی را می خواهد؟
1- نوع حکومت،چه سلطنتی مشروطه و یا جمهوری پس از برکناری نظام جمهوری اسلامی از طریق رفراندوم بوسیله ملت ایران برگزیده خواهد شد.
2- آزادی، عدالت اجتماعی و حکومت مردمی.
3- برابری حقوق زنان و مردان بدون هر قید و شرطی.
4- برابری حقوق کلیه اقوام ایرانی، بدون در نظر گرفتن رنگ پوست، دین و یا مذهب وزبان مادریشان.
5- استقلال و یکپارچگی سرزمین ایران و حاکمیت ملی آن.
6- اداره امور هر یک از استانهای کشور در اختیار مردم آن استان قرار داده شده و انتخاب استاندار، فرماندار بخشدار و سایر مسئولان استانی خاصه آموزش و پرورش از طریق مردم آن استان انجام خواهد گرفت.
7- در هر استان علاوه بر زبان فارسی در صورت تمایل زبان بومی و یا محلی نیز در آموزشگاه ها تدریس شود.
8- ثروتهای زیرزمینی کشور به نسبت وسعت و جمعیت هر استان با در نظر گرفتن شرایط جوی آن استان تقسیم شود.
9- تنها سه وزارتخانه: دفاع، امور خارجه و بهداری در تابعیت حکومت مرکزی قرار گیرد.

با توجه به خواسته های ذکر شده در بالا،آیا وقت آن نرسیده است که ملت ایران دست از اختلافات ظاهری خود برداشته و جداً برای برکناری رژیم ناخواسته فعلی از طریق ایجاد سازمان ها و تشکیلاتی یک پارچه با برنامه ها و هدفهای مشخص وشفاف و بررسی نظام سیاسی که این جامعه را پس از برکناری، چگونه باید سازمان داد وچگونه باید آنرا اداره کرد، فعالیت های مثبت خود را شروع نماید؟
بایستی به این حقیقت نیز توجه داشت که بفرض اگر ایرانیان خارج کشور تعدادشان سه میلیون نفر باشد، این تعداد برابر با 4.3 در صد از کل جمعیت ایران است ، لذا این ملت داخل کشور است که تصمیم نهایی در مورد نوع حکومت را در اختیار دارد ومنطقی بنظر می رسد که ما خارج نشینان دنباله رو آنها باشیم. بنابر این اختلافات ما خارج نشینان در مورد نوع حکومت کوچکترین تاثیری جز دلسرد کردن و دکوراژه کردن مردم در داخل کشورنتیجه دیگری ندارد!
کمیته ملی صلح و دموکراسی در ایران –شعبه آمریکا
امیر هوشنگ آریان پور


منبع: کتاب ایستاده بر آرمان، روایت فروپاشی یک انقلاب،علی غریب، انتشارات انقلاب اسلامی،دی ۸۵


[1]- سخنرانی در جمع دانشجویان اهواز،کیهان 3/3/58

[2]- سخنرانی مورخه ۱۹ آذر ۱۳۵۸، قم

[3]- سخنرانی مورخه ۲۲ اسفند ۱۳۵۷، قم

[4]- صحیفه نور،ج9،ص372

[5]- سخنرانی در مسجد فیضیه قم، جمعه 2 شهریور58، سروش،شماره 18، 10 شهریور 58،ص6-7

[6]-كيهان، 27مرداد 1358

[7]- سخنرانی 19 تیر 58 امام و ...، گردآورنده: منصور دوستکام و هایده جلالی،انتشارات پیام آزادی، چاپ سوم،1358ص96

[8]- صحیفه‌نور ، ج13، ص50

[9]- مجلس معارفه با نمایندگان مجلس خبرگان در فیضیه قم، 27 مرداد 1358

[10]- سخنرانی به مناسبت سالروز تولد رسول اسلام، ۹ تیر ۱۳۵۹

[11]- سخنرانی در جمع حكام شرع دادگاهها ۶۱/۱۱/۱۸؛ صحيفه نور، ج ۱۷، ص ۱۷۹

[12]- سخنرانی 12/7/58، صحيفه نور، جلد 9، صفحه 254

[13]- صحیفه نور،ج 5، ص522.

[14]- سخنرانی در جمع گروهي از بانوان لنگرود،۵۸/۴/۲، صحيفه نور، ج ۷، ص۱۸۲

[15]-سخنرانی مورخه 29/7/58، صحيفه نور، جلد 10، صفحه 15

[16]- صحیفه نور،ج14،ص376

[17]- سخنرانی در جمع دانشجویان و طلاب، جمهوری اسلامی،5/3/59

[18]- سخنرانی 3/3/59، صحيفه نور ج12،صفحه 110

[19]- سخنرانی در کنگره قدس،صبح آزادگان، 19/5/59

[20]- جمهوری اسلامی، 5/3/59

[21]- پیام به مناسبت روز قدس، سروش، شماره 63، 25 مرداد 59،ص 6

[22]- سخنرانی در جمع شورای عالی قضایی،31/4/59، صحیفه نور،ج 13،ص51

[23]- سخنرانی 30/3/61 . صحیفه نور،ج16،ص211-212

[24]- سخنرانی 20/9/62، صحیفه‌نور،ج18،ص 178

[25]- پیام انقلاب، ارگان مطبوعاتی سپاه پاسداران، شماره 40، 14 شهریور 60،ص6

[26]- سخنرانی شهریور۱۳۶۰

[27]- صحیفه نور، ج15،ص100-101

[28]- پیام به مناسبت بازگشایی مدارس،1 مهر1361، صحیفه نور،ج 17ص2
بازگشت به صفحه قبل   نسخه قابل چاپ   لینک دائمی به این خبر 
 
 
¤ اخبار جبهه ملی
¤ درگذشت مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی
¤ بازداشت پیمان عارف عضو جبهه ملی ایران
¤ ادیب برومند: انحلال مجلس استیضاح مصدق را منتفی کرد
¤ نامه سخنگوی جبهه ملی ایران به بی بی سی
¤ پیام های نوروزی
¤ خورشیدی که هر روز فروزان تر از روز پیش میدرخشد/بیانیه جبـــهه ملــــی ایــــران
¤ سنگر نشین بی مدعای آزادی هوشنگ کشاورز صدر رفت
¤ تجزیه طلبی محکوم است/رئیس هیئت رهبری جبهه ملی ایران
¤ متن پیام های رهبران جبهه ملی به مناسبت پنجاهمین سال تاسیس کنفدراسیون
¤ تحلیل جبهه ملی ایران ازرویدادهای مصر
¤ دکتر علی رشیدی عضو هیئت رهبری جبهه ملی ایران به دو سال زندان و 5 سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد
¤ بازداشت اعضاي جبهه ملي ايران در اسفراين خراسان شمالي
¤ بزرگداشت دکتر مصدق در واشنگتن/2 گزارش
¤ بزرگداشت دکتر محمد مصدق در باشگاه ملی خبرنگاران در واشنگتن دی سی شنبه 10 نوامبر 2012
¤ مشروح سومین گزارش احمد شهید در رابطه با حقوق بشر در ایران
¤ جبهه ملي ايران , نيروي هوايي و خلبانان قهرمان دفاع مقدس را گراميداشت
¤ تکدیب امضا
¤ جبهه ملی ایران: به یاری زلزله زدگان بشتابیم
¤ درگذشت رادمرد میهن دوست آقای دکترخسروسعیدی عضو حزب ایران و جبهه ملی ایران
¤ ننگ ونفرین بربیست وهشتم مرداد
¤ اسطوره مقاومت مهندس عباس اميرانتظام در بيمارستان بستري شد
¤ بیانیه ادیب برومند و جبهه ملی ایران- اروپا و آمریکا در اظهار تاثر و همدردی با هموطنان داغدیده آذربایجانی
¤ احضار كورش زعيم
¤ درود بر چهاردهم مرداد / ادیب بـرومـند- رهبر جبهه ملی ایــران
¤ جبهه ملی ایران نسل کشی مسلمانان در میانمار را محکوم میکند
¤ بیانیه ادیب بـــرومند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران به مناسبت بزرگداشت ۳۰ تیر 1331
¤ نامه سرگشاده جبهه ملی ایران به رئیس جمهور آمریکا درمورد ادعای واهی مالکیت امارات بر جزایر ایرانی
¤ عمل جراحی قلب دکتر حسین موسویان، رییس هیئت اجرایی جبهه ملی ایران
¤ گرامیداشت یکصدوسی امین زادروز دکتر محمد مصدق در پاریس و کلن
¤ یادداشت اعتراض جبهه ملی ایران به موسسه گوگل
¤ تکذیب مذاکرات جبهه ملی ایران با آقای رضا پهلوی و نزدیکان ایشان
¤ جبهه ملی ایران مهیای ستیزه گری در باره حفظ تمامیت کشور است/ادیـب بـرومـند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران
¤ پیام های نوروزی استاد ادیـب بـرومـنـد , دکتر حسین موسویان ,اقاي حسن لباسچی و مهندس كورش زعيم
¤ پیام نوروزی ادیـب بـرومـنـد
¤ دیدارسخنگو و اعضای جبهه ملی ایران با دکتر علی رشیدی
¤ بیانیه ادیـب بـــــرومــند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران درباره انتخابات اسفند ۱۳۹۰
¤ جبهه ملی ايران در انتخابات شرکت نمی کند
¤ آخرین وضعیت جبهه ملی ایران
¤ وضعیت نا مساعد جسمی حمید رضا خادم، زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ اوین
¤ آیا جبهه ملی ایران منحل میشود؟
¤ بازجویی و بازداشت فعالان و اعضای جبهه ملی ایران
¤ ادامه بازداشتها و احضار اعضای جبهه ملی ایران به وزارت اطلاعات
¤ برگزاری جلسات شورای جبهه ملی ایران ممنوع شد
¤ احضارعیسی خان حاتمی عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران/ بازداشت مهندس محمد توسلی
¤ بازداشت دکتر علی رشیدی
¤ احضار ملیون به وزارت اطلاعات
¤ نشست مهرماه شوراي مركزي جبهه ملي ايران
¤ جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران پنج شنبه در تهران برگزار شد
¤ جبهه ملی ایران در خارج از کشور نماینده ندارد
¤ @نامه پیمان عارف به احمدی نژاد@دیدار از پیمان عارف
© 2004 - 2011 - خبرگزاری جبهه ملی ایران - J M I N e w s . c o m - تماس با ما