استقلال - آزادی - عدالت اجتماعی (جمهوری ایرانی)
به سایت خبری جبهه ملی ایران ،پرببنده ترین سایت نیروهای ملی خوش آمدید
این سایت خبری مستقل است و به انعکاس اخبار تشکلهای جبهه ملی ایران و نیروهای ملی در سراسر جهان اختصاص دارد
از دیگر صفحات این تارنما در زیر این پیام با کلیک روی صفحه دیدن کنید
 
¤ اخبار دانشجویی
¤ صدور حکم زندان برای ۲۰ نفر از بازداشت شدگان زلزله آذربايجان
¤ دیدار اعضای جبهه ملی ایران با فرید طاهری
¤ روز دانشجو در مزار کیانوش آسا/ بیانیه دفتر تحکیم وحدت
¤ احضار مجدد پیمان عارف به دادگاه
¤ پیمان عارف بار دیگر از تحصیل محروم گردید.
¤ دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش آموختگان ایران در بیانیه ای مشترک: «صدای دانشجویان دربند باشیم»
¤ بیانیه‌ دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال; «تشکیل جبهه‌ دموکراسی‌خواهان برای صیانت از منافع ملت ایران در مقابل استبداد داخلی»
¤ ممانعت از آزادی پیمان عارف، فعال سابق دانشجویی
¤ پیمان عارف، دانشجوی زندانی، پس از اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شد
¤ پیمان عارف برای سومین بار بازداشت شد
سایتهای دیگر
 
اندیشگاه ملی/ آریان پور
¤ صفحه اول  ¤ اخبار ايران  ¤ اخبار جبهه ملی  ¤ بیانیه های جبهه ملی  ¤ کورش زعيم  ¤ جبهه ملی اروپا  ¤  واشنگتن  ¤ اخبار دانشجویی  ¤ خارج از کشور  ¤ دکتر ورجاوند  ¤ زنان  ¤ نشریات  ¤ دیدگاه  ¤ دریادار مدنی  ¤ رضا آذرخش  ¤ اندیشگاه ملی/ آریان پور  ¤ کنگره ملی/ امیرانتظام  ¤ مقالات  ¤  عضويت  ¤ نهضت آزادی/حزب ملت ایران  ¤ کارگران  ¤  اسناد جبهه ملی  ¤ جوانان جبهه ملی  ¤ دکتر باوند  ¤ كانون انديشه و سخن.  ¤ بیژن مهر  ¤  سمينار جبهه ملی  ¤  فرهنگ  ¤ همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران  ¤ دفتر پژوهش های جبهه  ¤ اخبار زندانیان سیاسی  ¤ برنامه تلوزیون  ¤ اقتصاد  ¤ آلبوم عکسها  ¤ تماس با ما ¤ آرشیو خبرها
صلح در خاور ميانه ؟ -امير هوشنگ آريان پور
26 اردیبهشت 1385       بازگشت به صفحه قبل 
صلح در خاور ميانه ؟

سابقه تاريخي:

از2500 سال قبل از ميلاد مسيح همه منطقه خاور نزديك بنام سوريه بزرگ خوانده مي شد . اين منطقه شامل كشورهاي اسرائيل , لينان, اردن , سوريه و بخشي از تركيه مي گرديد . ( به نقشه پيوست مراجعه شود ) اين منطقه بزرگ براي سالهاي طولاني به تصرف امپراتوري هائي چون فنيقي ها , اسيريان ها, بابلي ها, ايراني ها, يوناني ها و سپس رومي ها در سال 64 قبل از ميلاد مسيح در آمده و به توسط آنها اداره مي شد . مسيحيت در بخشي از اين منطقه كه بنام فلسطين خوانده مي شد متولد گرديد. در سال 636 ميلادي مسلمانان عرب اين مناطق را به تصرف خود درآوردند و تا 1260 ميلادي يعني بالغ بر 624 سال فرمانرواي آن بودند. در اين زمان مصري ها آنرا متصرف شده و تا سال 1516 ميلادي آنرا در تصرف خود داشتند. در اين سال تركهاي امپراتوري عثماني آنرا به تصرف خود در آورده و ضميمه امپراتوري عثماني كردند. در دوران جنگ اول جهاني سوريه به كمك انگليسي ها عليه آلماني ها و عثماني ها جنگيد. فقط بعد از پايان جنگ جهاني اول اين منطقه به دستور كشورهاي متفق كه در جنگ پيروز شده بودند( انگليس, فرانسه, آمريكا , ايتاليا و غيره ) به كشورهاي : سوريه ,لبنان, و فلسطين تقسيم گرديد. در سال 1922 دوباره فلسطين به دومنطقه ماوراء اردن( Trans Jordan ) و فلسطين تقسيم و سوريه تحت الحمايه فرانسه گرديد.
در سال 1946 هنگاميكه سوريه از تحت الحمايگي فرانسه خارج و استقلال خود را بدست آورد , شهروندان سوريه خواستار تشكيل سوريه بزرگ گرديدند, ولي چون در همان زمان لبنان و اردن نيز استقلال خود را بدست آورده بودند , لذا از پذيرش اين پيشنهاد خودداري نمودند.
در سال 1948 كشور مستقل اسرائيل از باقيمانده منطقه فلسطين بوجود آمد.

خلاصه اي در مورد كشور هائي كه از تقسيم سوريه بزرگ بوجود آمدند:

كشور جمعيت 0(ميليون) مساحت ( مايل مربع) در آمد سرانه (GNP ) مذهب
اسرائيل 760و749و5 8,019 920, 15 دلار 82% يهودي 14% مسلمان
اردن 147, 561, 4 445, 34 1,510 دلار 92 % مسلمان 8 % مسيحي
سوريه 871, 213, 17 498, 71 340 دلار 85 % مسلمان 15 % مسيحي
لبنان 699, 562, 3 015, 4 660, 2 دلار 70% مسلمان 30 % مسيحي
نوار غزه 868, 274, 1 141 600 دلار 94% مسلمان 6% يهودي
كرانه باختري 194, 237, 2 170, 2 800 دلار 70% مسلمان 17% يهودي 8%
رود اردن مسيحي




از بدو تشكيل كشور اسرائيل در سال 1948, تا اين زمان دائماً در حال زدو خورد و جنگ با همسايگان عرب خود بوده است .
در سال 1967 جنگ شش روزه اسرائيل با مصر سوريه و اردن كه به سود اسرائيل تمام شد, همه صحراي سينا و منطقه نوار غزه از مصر و ارتفاعات گولان از سوريه و قسمتهائي از اردن بنام كرانه باختري رود اردن( west bank ) به تصرف اسرائيل در آمدند. در سال 1973 مجدداً سوريه و مصر به اسرائيل حمله كردند. اين جنگ به مدت 18 روز ادامه داشت . در 1978 اسرائيل به لبنان حمله و جنوب لبنان را به تصرف خود درآورد. در 1979 اولين قرار داد صلح بين مصر و اسرائيل منعقد گرديد. در 1982 اسرائيل صحراي سينا را به مصر باز گرداند. در سال 1993 ياسر عرفات رهبر سازمان آزاديبخش فلسطين كشور اسرائيل را به رسميت شناخته ودر مقابل دولت اسرائيل موافقت نمود كه دو منطقه نوار غزه و جريكو از سرزمين متصرفي اسرائيل در كرانه باختري را در اختيار ياسر عرفات و سازمان او بگذارند تا به صورت خود مختار در اداره آن عمل كند . در سال 1995 اداره امور بيشتر بخشهاي كرانه باختري ( west bank ) نيز به ياسر عرفات واگذار شد .در سالهاي اخير اختلاف بين دولت اسرائيل و سازمان رهائي بخش فلسطين به شدت رو به وخامت گذارده و همه روزه افراد از جان گذشته فلسطيني با بستن بمب به خود و انفجار آن در شهرهاي اسرائيلي, باعث مرگ عده زيادي از مردم بيگناه اسرائيل گرديده اند . البته دولت اسرائيل نيز آرام ننشسته و با بكار گيري هواپيماهاي جنگي و هليكوپتر هاي موشك انداز واستفاده از تانكها هاي خود مناطق فلسطيني را بمباران و با بكارگيري بولدوزر ساختمانهاي فراواني را با خاك يكسان كرده است. نتيجه اين بمبارانها مرگ هزاران تن از مردم سويل و بيگناه فلسطيني بوده است .
وضعيت فلسطيني ها:
در حال حاضر بالغ بر چند ميليون فلسطيني در چهار منطقه جدا از هم در حال گذران زندگي هستند. گروه رهبري فلسطيني ها(Palestine Authority ( يعني ياسر عرفات و سازمان او در منطقه اي در كنار درياي مديترانه بنام نوار غزه مستقر گرديده و كنترولي در روي سه قسمت ديگر ندارد . سه قسمت ديگر نه از راه دريا و نه از راه زمين و نه از راه هوا رابطه اي با ديگر مناطق فلسطيني نشين ندارند. اين مناطق از لحاظ كشاورزي , صنعتي, توليدي, اقتصادي, بهداشتي و آموزشي در وضع بسيار بغرنجي بسر مي برند. به علت درگيري هاي روزانه با اسرائيلي ها و تجاوز خانواده هاي اسرائيلي كه با دستور و يا بدون دستور دولت اسرائيل به زمينهاي تحت تصرف فلسطيني ها تجاوز مي كنند امنيت و آرامش از منطقه دوري جسته است و صد البته بدون امنيت هيچ كس نمي تواند به آسايش و شكوفائي اقتصادي دست يابد
وضعيت كلي نوار غزه و كرانه باختري رود اردن
الف – نوار غزه :
از طرف غرب به ساحل شرقي مديترانه و در جنوب به صحراي سينا و در شرق و شمال به كشور اسرائيل متصل است .
مساحت آن برابر با 141 مايل مربع و تقريباً دو برابر مساحت واشينگتن دي سي است .محيط خاكي آن 38.8 مايل است , كه 6, 6 مايل آن با صحراي سينا و
2, 32 مايل با اسرائيل در ارتباط است . ساحل درياي غزه 2, 24 مايل است.
در داخل نوار غزه 25 منطقه كشاورزي يهودي نشين بوجود آمده است كه جمعاً 5000 يهودي در آن جا اقامت دارند.
كشاورزي در نوار غزه بسيار محدود و به مقداري زيتون و مركبات و سبزيجات ختم مي شود.
60% مردم غزه در زير خط فقر زندگي مي كنند.
50 در صد از نيروي كار بيكارند.
كل بودجه ساليانه نوار غزه و ساير مناطق فلسطيني ها بالغ بر 930 ميليون دلار و هزينه آن بالغ بر 1200 ميليون دلار است.
برابر مفاد قرارداد صلح با اسرائيل مناطق فلسطيني نمي توانند داراي ارتش باشند. ولي ياسر عرفات در نوار غزه نيروي پليسي به تعداد 20000 نفر ايجاد كرده است.
در سال 1999 حصاري بدور نوار غزه كشيده شده و از آن زمان عبور و مرور فلسطيني ها به داخل خاك اسرائيل جهت عبور به كرانه باختري رود اردن با مشكلات فراواني روبروشده است.
ب – كرانه باختري رود اردن:
مساحت اين منطقه كه در سال 1967 به تصرف اسرائيل در آمد جمعاً 170, 2
مايل مربع است . شهر اورشليم در قسمت مياني آن قرار دارد و در حال حاضر پايتخت اسرائيل را تشكيل مي دهد.
مناطقي كه در تصرف فلسطيني ها است به سه منطقه تقسيم شده است: الف – در قسمت شمالي اورشليم شامل شهر هائي چون جنين, نابلوس و رام اللهRamallah) ). ب – در قسمت مياني شهراريحا ( Jericho ) و پ – در قسمت جنوبي شهرهاي هبرون يا الخليل ( Hebron ) و بيت اللحم (Bethlehem)قرار دارند. رابطه مردم اين مناطق جدا از هم با ساير فلسطيني هاي مقيم ساير مناطق به سختي انجام مي گيرد. در تمام منطقه كرانه باختري رود اردن صدها منطقه كشاورزي و حتي صنعتي يهودي نشين به وجود آمده است و بالغ بر 187000 يهودي در آن جا مستقر شده اند. در شهر اورشليم بالغ بر 177000 يهودي مقيم گرديده اند. در كل در اين منطقه 83 درصد فلسطيني و 17 در صد اسرائيلي مي باشند.
60 درصد فلسطيني هاي اين مناطق در سطح زير فقر زندگي مي كنند, و 50 درصد نيروي كار بيكارند.
9 در صد فلسطيني ها به كار كشاورزي و 28 در صد آنها به كارهاي صنعتي و 63 در صد به كار خدمات ( نوكري اسرائيليها) مشغول بوده اند . ولي در چند سال اخير اسرائيلي ها از بكارگيري فلسطيني ها در خاك اسرائيل جلوگيري كرده و مانع ورود فلسطيني ها گرديده اند, لذا بيشتر اين 63 در صد كه براي اسرائيليها كار مي كردند در بيكاري بسر مي برند.
در سال 2002 دولت اسرائيل تصميم گرفت كه حصاري به دور تمام مناطق فلسطيني نشين در كرانه باختري رود اردن بكشد . حدود 16 ماه قبل اين حصار كشي كه طول آن پس از تكميل بالغ بر 450 مايل خواهد بود با بودجه اي برابر با يك ميليارد و سيصد هزار دلار, شروع گرديد. اين حصار شامل ديواري از سيم خاردار به ارتفاع 10 فوت با پايه ها بتوني است. در قسمت داخلي آن يعني منطقه فلسطيني ها كانال عميقي كنده شده است تا كاميونهاي فلسطيني نتوانند از آن عبور كرده و با تصادم با ديوار آنرا خراب كنند . در كنار كانال جاده خاكي براي عبور مامورين حفاظتي ايجاد گرديده است . در قسمت خارجي حصار يعني منطقه يهودي نشين جاده اسفالته اي براي عبور و مرور خودرو هاي پليس حفاظتي اسرائيل ساخته مي شود و در كنار جاده دو راهرو پوشيده از ماسه نرم ايجاد مي گردد تا جاي پاي كساني كه به طريقي به اين حريم تجاوز مي كنند در روي ماسه نرم باقي بماند. در مجاورت اين ماسه چند رديف سيم خاردار لوله شده قرار مي گيرند وعلاوه بر آن دوربين هاي ويديوئي تمام سطح حصار را در تمام مدت زير نظر خواهد داشت.
دولت اسرائيل ادعا مي كند كه اين حصار موقتي است و تاهنگاميكه فلسطيني ها در مورد صلح دائم با اسرائيل به توافق نرسند, اين حصار باقي خواهد ماند. ولي با توجه به هزينه اي كه براي اين حصار كشي صرف خواهد شد, بعيد بنظز مي رسد كه كاري موقتي باشد.
دولت اسرائيل براي كشيدن اين حصار , تا اين زمان كه فقط 78 مايل از 450 مايل طول سرتاسري آن تكميل شده است بالغ بر يك ميليون درخت زيتون و مركبات متعلق به فلسطيني ها را از جا كنده است. البته مقامات اسرائيلي ادعا مي كنند اين درختان را جا بجا كرده اند!؟ ضمناً صدها مزارع و خانه و مزارع سر پوشيده ( بصورت گلخانه ) فلسطيني ها را كه در مسير اين حصار كشي قرار گرفته است تا اين زمان خراب كرده اند. علاوه براين براي تامين امنيت بيشتر به هزاران مناطق يهودي نشين در سطح كرانه باختري رود اردن كه در ميان مناطق فلسطيني نشين قراردارند, مسير حصار را طوري ترتيب داده اند كه دور تا دور صدها منطقه فلسطيني نشين را محصور كرده است بطوريكه ساكنان فلسطيني اين مناطق محصور شده رابطه خود را با مدرسه فرزندانشان , پمپ آب و چاه هاي آبي كه مزارع آنها را آبياري مي كرده است و دسترسي به بيمارستان و ساير تاسيسات شهري كه نيازهاي آن ها را تامين مي كرده است , از دست داده اند. پيش بيني شده است كه تا هنگام پايان حصار كشي حد اقل 69 منطقه فلسطيني نشين با بالغ از 223000 از ساكنين , با بدبختي و مشكلات روبروخواهند گرديد. دولت اسرائيل ادعا كرده است كه تا اين تاريخ 75 در صد بمب گزاران خودكشي كننده از مناطق كرانه باختري رود اردن بداخل اسرائيل آمده اند.
دولت اسرائيل در ضمن اين حصار كشي از فرصت استفاده كرده و بجاي اينكه حصار را در روي خط مرزي (سبز رنگ) كه در سال 1967 بر سر آن با اعراب به توافق رسيد نصب كنند, به داخل خط مرزي تجاوز كرده و در بعضي از نقاط بيش از 3 مايل به داخل سرزمينهاي فلسطيني ها وارد شده است. به اين ترتيب بالغ بر 47 مايل مربع ( 2 در صد ) از زمينهاي مزروعي فلسطيني ها را اشغال كرده است.
با توجه به عملكرد دولت اسرائيل و اشغال تدريجي سرزمينهائي كه برابر قرارداد صلح در سال 1967 در اختيار فلسطيني ها قرار گرفته است, ( با اعزام گروه هاي اسرائيلي به مناطق مختلف و ايجاد دهكده هاي اسرائيلي ) و حصار كشي فعلي كه سرزمينهاي فلسطيني ها را به صورت زنداني بزرگ در خواهد آورد و با توجه به اين واقعيت بسيار مهم كه تامين آب آشاميدني و آب براي مصارف كشاورزي و برق و تلفن و جاده هاي ارتباطي بين مناطق فلسطيني نشين و رد و بدل كالاي مصرفي و خاصه خوراكي و غيره و غيره, كه همه در كنترل مقامات اسرائيلي قرار دارد, به وضوح مي توان نتيجه گرفت كه فلسطين در حالت فعلي خود در هيچ زماني نخواهد توانست به صورت كشور مستقلي كه از لحاظ اقتصادي, سياسي, صنعتي, كشاورزي خود كفا باشد در آيد. گواه اين ادعا بررسي آماري است كه بانك جهاني در سالهاي اخير در مورد فلسطين انتشار داده است. با وجود كمكهاي مالي بي دريغ كشورهاي عربي و حتي آمريكا وضع اقتصادي مردم فلسطين سال به سال بدتر شده است. به اين دليل اكثر مردم فلسطين خاصه جوانان ، اميد به زندگي بهتر و آينده روشنتري را از دست داده اند, و شايد به اين علت باشد كه همه روزه تعداد بمب گزاران از جان گذشته زيادتر مي شود.
مختصري در مورد ياسر عرفات
عرفات در سال 1929 در فلسطين متولد شد. پدرش تاجر ثروتمند موفقي بود. در زمان تولد نامش "محمد" ولي از زمان كودكي او را "ياسر" به معني ساده و آسان خطاب كردند.او مادرش را در سن چهار سالگي از دست داد. از آن هنگام پدرش او را نزد دائيش كه در اورشليم اقامت داشت روانه كرد.عرفات از نوجواني بفكر نجات فلسطين افتاد و چون در مصر بسر مي برد, از 17 سالگي از طريق زير زميني اسلحه و مهمات تهيه كرده و به فلسطين ارسال مي نمود.در سال 1948 پس از خاتمه جنگ اعراب و اسرائيل, عرفات در دانشگاه قاهره به تحصيل مهندسي ساختمان پرداخت. در دانشگاه رئيس سازمان دانشجويان فلسطيني بود. پس از خاتمه تحصيل سازمان نجات فلسطين را در مصر پايه گذاري نمود.
در سال 1956 سازمان الفتح (The Movement for Liberation of Palestine ) را كه يك سازمان تروريستي زيرزميني بود پايه گذارد. در اوايل كشورهاي عربي چون مصر, سوريه, واردن توجهي به سازمان الفتح نمي كردند واين كشور ها خود سازمان آزاديبخش فلسطين يا (Palestine liberation organization ) را بوجود آورده و در راسش احمد شوكيري ( Shukairy) را گماردند.
در سال 1967 پس از شكست سخت اعراب از اسرائيل و از دست دادن نوار غزه و ارتفاعات گولان و مناطق كرانه باختري رود اردن, كشورهاي عربي متوجه ياسر عرفات شده و او را دعوت نمودند كه رهبري سازمان رهائي بخش فلسطين را قبول كند.
براي بالغ بر دو دهه سازمان رهائي بخش فلسطين عمليات شديد تروريستي, آدم ربائي, هواپيما دزدي, و كشتن مقامات مسئول و سفرا و كشتار ورزشكاران اسرائيلي در المپيك مونيخ و غيره را عليه اسرائيل به مرحله اجرا درآورد, به طوريكه اغلب كشورهاي جهان ياسر عرفات را بنام يك تروريست بي رحم و بي باك و خشن مي شناختند.
در سال 1979 پس از پيروزي انقلاب كشور ايران عليه محمد رضا شاه پهلوي, ياسر عرفات از فرصت استفاده كرده و عازم ايران گرديد. پس از ملاقات با آيت الله خميني , فيلش ياد هندوستان كرده و به خوزستان مي رود . در خرمشهر در مقابل جمعي از مردم بومي آن منطقه صحبت از عربستان ( بجاي خوزستان ) كرده و مردم را تشويق به جدائي اين استان از سرزمين ايران مي كند. در حقيقت هدف ياسر عرفات استقرار كشور فلسطين در استان خوزستان بود. خوشبختانه به علت تيز هوشي استاندار وقت خوزستان توطئه جدائي خوزستان كه با همكاري مقامات كنسولگري عراق در خرمشهر و آيت الله شبير خاقاني يكي از مراجع تقليد خرمشهرو چند نفر از تجار سر شناس وطن فروش خوزستان در حال توسعه و تكوين بود, بر ملا و از هم پاشيده شد.
ملك حسين پادشاه اردن كه از فعاليت هاي تروريستي ياسر عرفات از داخل خاك اردن به وحشت افتاده بود, در سال 1970 او را همراه با يارانش از كشورش اخراج نمود. در سال 1976 نيروهاي نظامي سوريه تحت عنوان دفاع از دولت ضعيف مسيحي لبنان وارد لبنان شدند. ولي در حقيقت سوريه خيال پيوستن لبنان را به منظور ايجاد سوريه بزرگ در سر مي پروراند. عرفات فعاليت خود را در جنوب لبنان از سر گرفت, ولي در سال 1982 قواي نظامي اسرائيل به داخل لبنان تجاوز كرده و ياسر عرفات و افراد مسلح او را از لبنان به خارج راندند. ياسر عرفات اجباراً تشكيلات تروريستي خود را به تونس منتقل نمود.
در سال 1988 ياسر عرفات بطور ناگهاني تغيير جهت داده و پس از حضور در سازمان ملل به عنوان رهبر سازمان رهائي بخش فلسطين, اعلام كرد كه حاضر است كشور اسرائيل را برسميت بشناسد. از آن تاريخ او ظاهراً خود را از حالت يك تروريست خارج كرده و به سمت ديپلوماسي روي آورد.
در سال 1990 ياسر عرفات مرتكب بزرگترين اشتباه دوران زندگي خود شد, و آن طرفداري از صدام حسين در جنگ اول آمريكا و عراق بود. پس از خاتمه جنگ و شكست عراق ياسر عرفات همه دوستان و پشتيبانان خود را در بين كشور هاي عربي و غير عربي از دست داد و در تمام دنيا ديگر دوستي براي او باقي نماند.
در سال 1993 بالاخره آن اتفاقي كه هيچكس انتظارش را نداشت رخ داد . رهبر يك گروه تروريستي با دشمن قسم خورده خود روبرو شده و ملاقات مي كند. اين ملاقات محرمانه در نروژ منجر به قرارداد صلح اسلو بين عرفات و نخست وزير اسرائيل اسحق رابين گرديد. در نتيجه اين قرارداد ياسر عرفات توانست يك نوع حكومت خود گرداني محدود را زير نظر مقامات اسرائيلي در مناطق فلسطيني نشين بدست آورد. در آن سال جايزه صلح نوبل مشتركاً به ياسر عرفات, اسحق رابين و وزير خارجه اسرائيل شيمون پرز اهدا گرديد!
در ژانويه 1996 بالاخره ياسر عرفات به عنوان اولين رئيس جمهور شوراي حكومتي فلسطين در نوار غزه و كرانه باختري رود اردن از طرف فلسطيني ها انتخاب گرديد.
چون در چندين سال متوالي پس از انتخابش به مقام رئيس جمهوري , ياسر عرفات نتوانست قدمهاي مثبتي در جهت استقرار كشور مستقل فلسطين و خودكفا كردن سرزمينش از لحاظ اقتصادي, كشاورزي, صنعتي وغيره بردارد, و مشاهده نمود كه فلسطيني ها هرروز بيشتر از روز قبل به علت فقر و نداشتن امكانات رفاهي و اجتماعي در نا اميدي به سر مي برند, لذا چون گذشته روابط ديپلوماسي را با كشور اسرائيل به كنار گزارده و بدنبال فعاليت هاي تروريستي و (كامي كازي) روي آورد
ياسر عرفات رئيس جمهور فلسطين در 27 ژانويه 2002 چنين اعلام كرد :
" يك ميليون جوان فلسطيني آماده اند كه به اورشليم رفته و با بمب گزاري خود را شهيد كنند"
و در همان زمان اظهار نمود:
" حاضر است در مقابل كشتن هر اسرائيلي 70 فلسطيني خود را به شهادت رسانند "
اين اظهارات ياسر عرفات, گواه براين است كه او اعتقاد و اعتماد خود را براي ايجاد يك كشور مستقل فلسطيني از دست داده است. اگر ياسر عرفات همه مردم فلسطين را عازم شهادت كند, بر مبناي 1 نفرفلسطيني در مقابل 70 اسرائيلي , در مقابل 3,2 ميليون فلسطيني كه خود را با انفجار بمب به كشتن خواهند داد, شايد 50 هزار اسرائيلي كشته شود. يعني در نهايت كشور اسرائيل باقي مانده ولي همه ملت فلسطين به شهادت خواهد رسيد! ؟
در اجراي اين تصميم ياسر عرفات, از اوايل سال 2002 جوانان از جان گذشته فلسطيني با بستن مقادير زيادي مواد منفجره به خود. به طريقي خود را به مراكز پر جمعيت در شهرهاي اسرائيل رسانيده و با انفجار بمب باعث كشتارخود و عده اي از مردم بيگناه اسرائيل شده اند. در مقابل دولت اسرائيل نيز بيكار ننشسته و با اعزام هواپيماهاي و هليكوپتر هاي جنگي خود بداخل فضاي هوائي مناطق فلسطيني ظاهراً بنام تعقيب تروريست هاي سازمان الفتح, تاسيسات دولتي و غير دولتي را با بمبارانهاي خود خراب كرده و تا بحال عده زيادي از مردم بيگناه فلسطيني را كشته است. در حقيقت اظهارات ياسر عرفات ( در مقابل يك اسرائيلي 70 جوان فلسطيني را فدا خواهم كرد) عملاً به ثبوت رسيده است! ؟ متاسفانه اين گونه آدم كشي و ايجاد واهمه و ترس درساكنان يهودي و عرب ادامه خواهد داشت, مگر آنكه راه حل عملي و قابل اجرائي را بتوان جستجو نمود!
مختصري در مورد اسرائيل و وقايعي كه بوقوع پيوسته است:
بر مبناي نوشته هاي يهودي ها كه متكي به مطالبي است كه در تورات و يا انجيل از آنها نامبرده شده است, به طور خلاصه تاريخ گذشته اسرائيل را چنين بيان كرده اند:
مردم اسرائيل گذشته خود را مربوط به ابراهيم اولين پيغمبر يهودي كه پايه گذار دين يهود و اعتقاد به "يك خدائي" است, مي دانند.
ابراهيم و پسرش اسحاق و نوه اش يعقوب به گونه پيش كسوتان و ريش سفيدان قوم يهود تصور مي شوند. گفته شده است كه آنها در سرزمين كنعان (Canaan ) كه در زمانهاي بعدي بنام سرزمين اسرائيل خوانده شد زندگي مي كردند.
ادعا شده است كه نام اسرائيل از نامي كه به يعقوب (Jacob ) داده شد بدست آمده است؟ دوازده پسر يعقوب در حقيقت پايه گذار دوازده شاخه قوم يهود, كه بعداً به صورت يك كشور مشترك در آمد تصور مي شوند.
كلمه جهود يا (Jew ) از كلمه يهودا (Judah ) كه يكي از دوازده پسر يعقوب است گرفته شده است. به همين ترتيب نامهاي اسرائيل و اسرائيلي و يهودي (Jewish ) به همان مردمان اتلاق مي گردد.
در سال 1300 قبل از ميلاد مسيح اعقاب ابراهيم پس از مهاجرت و يا فرار دستجمعي از مصر به رهبري موسي , با همبستگي خود تشكيل يك ملت را دادند. در فاصله زماني كوتاه پس از اقامت اجباري! در صحراي سينا , موسي تورات و لوحه ده فرمان را از طرف خدا به اسرائيليها نازل نمود.
پس از اقامت چهل ساله در صحراي سينا, موسي بالاخره اسرائيلي هائي را كه زنده مانده بودند, وارد سرزمين اسرائيل, كه به گفته انجيل همان سرزمين معهودى كه خداوند به آنها وعده داده بود كرد.
اعقاب اين يهوديان در سالهاي بعدي در اين سرزمين به زندگي خود ادامه دادند. مهمترين آنان عبارتند از:
از سال 1000 تا 587 قبل از ميلاد مسيح , دوره پادشاهان از جمله "داود". كه در سال 970 ساختن شهر اورشليم را به پايان رسانيد, و آنرا پايتخت اسرائيل كرد. فرزند او سليمان (Solomon ) اولين پرستشگاه را در اورشليم ساخت.
در سال 587 قبل از ميلاد مسيح ارتش بابلي ها ( عراق فعلي ) اسرائيل را به تصرف خود درآورده و پس از تسخير اورشليم پرستشگاه آنرا خراب و يهوديان را به بابل ( عراق) تبعيد نمودند.
از اين زمان به بعد سرزمين يهود چندين بار دست بدست گشته و تحت كنترل و تصرف امپراتوري هاي پر قدرت آن زمانها چون : بابلي ها, ايراني ها يوناني ها,رومي ها و بيزانسي ها, مسلمانان عرب,, مسيحيان شركت كننده در جنگهاي صليبي, عثمانيها و بريتانياي كبير در آمد.
بابلي ها اولين پرستشگاه را خراب كردند و يهوديان را از سرزمينشان به بابل راندند.
ايراني ها به رهبري كوروش كبير, يهوديان را از بابل به اسرائيل برگردانده, و به آنها كمك كردند تا پرستشگاه دوم خود را بنا كنند.
رومي ها اورشليم را تصرف كرده و پرستشگاه دوم آنان را خراب نمودند, يهوديان را از سرزمينشان اخراج و از آن زمان پراكندگي يهوديان درسطح دنياي آنروز شروع گرديد. كلمه " يهودي سرگردان" از آن زمان در مورد يهوديان بكار برده مي شود. Diaspora) )
رومي ها دست به كشتار دستجمعي يهوديان زده, نام شهر اورشليم را به (Aelia Capitolina) و نام اسرائيل يا( Judea ) را (Palestina ) تغيير دادند.
عربهاي مسلمان به دستور خليفه عبد الملك مسجد مسلمانان را بنام مسجد عمر (Dome of rock ) در محل پرستشگاه تخريب شده بوسيله رومي ها بنا نمودند.
مسيحيان صليبي پس از تصرف سرزمين فلسطين ( نامي كه در آنروز به آن اتلاق مي شد) به دستور پاپ اوربان دوم (Urban ) به قتل عام همه اهالي غير مسيحي پرداختند.
در دوران سلطنت سلطان سليمان, ديواره هاي شهر قديمي اورشليم از نو ساخته شد, و جمعيت يهودي نشين اورشليم رو به ازدياد گذارد.
در سال 1860 اولين محله يهودي نشين در كنار ديوار اورشليم بنا گرديد.
درسال 1882 اولين گروه مهاجران يهودي روسي به طور دستجمعي به فلسطين آمده و در آنجا سكني گزيدند. اين مهاجرت تا سال 1903ادامه داشت.
در سال 1897 اولين كنگره صيهونيست ها بوسيله تئودور هرتزل در شهر بازل كشور سويس بر پا و سازمان صيهونيستي برقرار گرديد.
بين سالهاي 1904 و1914 دومين مهاجرت دستجمعي يهوديان از روسيه و فنلاند به فلسطين صورت گرفت.
در سال 1909 سنگ بناي اولين شهر مدرن يهودي نشين بنام تل آويو بوسيله يهوديان در فلسطين گذارده شد.
در سال 1917 , به حكومت 400 ساله امپراتوري عثماني بر سرزمين فلسطين با پيروزي انگليسي ها در جنگ اول جهاني خاتمه داده شد.
در همين سال وزير خارجه انگليس لرد بالفور به دنيا اعلام كرد كه با ايجاد كشوري جديد توسط يهوديان در منطقه فلسطين موافقت دارد.
سومين مهاجرت يهوديان روسي به فلسطين در سال 1919 شروع و تا سال 1923 ادامه داشت.
در سال 1920 دو سازمان كارگري يهودي و سازمان دفاع از يهوديان پايه گذاري گرديد. ضمناً شوراي ملي يهوديان تشكيل شد. وظيفه اين شورا رسيدگي به وضع يهوديان مهاجر در فلسطين بود.
در سال 1921 اولين دهكده وايسته به شركت تعاوني بنام نهالال (Nahalal ) بوجود آمد.
در سال 1922 بريتانياي كبير موافقت خود را در مورد تشكيل كشور تحت ااحمايه اي بنام "ماوراء اردن" يعني (اردن آن طرف رودخانه) اعلام و حدود 4/3 سرزمين فلسطين را در اختيار امير عبدالله كه اهل حجاز ( عربستان سعودي) و فلسطيني نبود وا گذارد كرد. ضمناً قول داد كه4/1 باقيمانده سرزمين فلسطين را براي تشكيل كشور اسرائيل در اختيار يهوديان قرار دهد.
در سال 1924 يهوديان اولين انستيتو تكنولوژي را در شهر حيفا تاسيس كردند.
در بين سالهاي 1924- 1932 چهارمين مهاجرت دستجمعي يهوديان از فنلاند به فلسطين صورت گرفت.
در سال 1925 دانشگاه "هيبرون" ( Hebron) شعبه دانشگاه اورشليم شروع به كار كرد.
در سال 1929 گروه هاي جنگ طلب عرب, يهوديان هيبرون را قتل و عام كردند.
در سال 1931 سازمان زيرزميني و تروريستي اتزل(Etzel ) توسط يهوديان بوجود آمد.
پنجمين مهاجرت دستجمعي يهوديان در بين سالهاي 1933-1939 از آلمان نازي صورت گرفت.
در بين سالهاي 1936 –1939 شورش هاي فراواني بوسيله ستيزه گران عرب عليه يهوديان صورت گرفت.
به اين علت انگليسي ها با صدور دستوري بنام " نامه سفيد" (White paper ) تعداد مهاجران يهودي را به فلسطين براي مدت پنجسال محدود به 15 هزار نفر د رهر سال نمودند. ضمناً پس از انقضاي 5 سال مهاجرت يهوديان, فقط با موافقت مقامات عرب عملي مي گرديد.
در 1944 اولين تيپ نظاميان يهودي زير نظر ارتش انگليس در فلسطين تشكيل شد.
در سال 1947 انگليس پرونده مربوط به يهوديان ساكن فلسطين را در اختيار سازمان ملل تازه تاسيس شده قرار داد, تا نسبت به آينده يهوديان تصميم بگيرند. سازمان ملل طي تصويبنامه شماره ( 181GA) پيشنهاد تشكيل كشور اسرائيل و كشور فلسطين را مورد تائيد قرارداد. در آن هنگام كمتر از نيمي از سرزمين فلسطين متعلق به فلسطيني ها با جمعيتي بالغ بر 1,2 ميليون و كمتر از نيم ديگرش دولتي و فقط 8 در صد از زمينها بوسيله يهوديان با جمعيتي برابر با 600 هزار نفر خريداري شده بود. سازمان ملل تصميم داشت اين سرزمين را به دوقسمت تقسيم كرده, و در هر كجا كه اكثريت مردم را فلسطيني ها يا يهوديان تشكيل مي دهند, آن مناطق را بر آن مبنا در اختيارشان بگذارند و دوكشور بدون مرزهاي بسته باشند. ضمناً در نظر گرفته شده بود كه اورشليم و حومه آن به صورت يك منطقه بين المللي و خارج از مالكيت يكي از اين دو كشور درآيد.
مقامات اسرائيلي تصميم سازمان ملل را قبول كردند. ولي كشور هاي عربي زير بار آن نرفتند, و متاسفانه هر يك ساز خود را مي زدند. سازمان اتحاديه اعراب به تحريك حاج امين الحسيني عليه يهوديان اعلان جنگ صادر نمود تا آنها را از سرزمين فلسطين خارج كند. سلطان عبدالله پادشاه ترانس جوردان محرمانه با مقامات يهودي مسئول ( خانم گلدا ماير ) تماس گرفته بود, كه مانع تشكيل كشور فلسطين شود , بشرطيكه همه سرزمينهاي كرانه باختري را جزو سرزمين جوردن كند! سوريه خيال داشت قسمتهاي شمالي فلسطين را به سوريه منتقل كند.
در تاريخ چهاردهم ماه مه سال 1948 مقامات انگليسي تحت الحمايگي فلسطين را لغو نمودند. بلافاصله يهوديان از فرصت استفاده كرده تشكيل كشور اسرائيل را اعلام نمودند.
در تاريخ 15 مه 1948, 7 كشور عربي ( مصر, ماوراء اردن , سوريه, لبنان ,عربستان سعودي, عراق و يمن ) به اسرائيل تازه متولد شده اعلان جنگ داده و نيروهاي نظامي آن كشور ها به اسرائيل حمله ور شدند. اين جنگ تا ژوئيه 1949 ادامه داشت. در همين سال ارتش دفاعي اسرائيل تشكيل گرديد.
در 1949 پس از خاتمه جنگ اعراب با اسرائيل و انعقاد پيمان صلح , شهر اورشليم بين اسرائيل و اردن تقسيم گرديد.
در اين جنگ كشور ماوراء اردن ( همانطور كه قبلاً با يهوديان به توافق رسيده بود) بيشتر سرزمينهاي واقع در كرانه باختري رود اردن را به تصرف خود در آورد و چون در اين زمان سرزمينهاي دوطرف رود اردن در تصرف جوردن بود لذا نام خود را به اردن تغيير داد. مصر نيزنوار غزه را تصرف نمود. از اين زمان كشور اردن, اعراب فلسطيني كه در مناطق تازه اشغال شده زندگي مي كردند, به تابعيت خود در آورد ( تا ديگر آنها در آينده ادعاي تشكيل كشور فلسطين را نكنند). لذا پس از تصرف سرزمينهاي كرانه باختري, اردن 85 در صد از سرزمين فلسطين را بخود اختصاص داد.
در سالهاي 1948 –1952 مهاجرت عمده يهوديان به كشور اسرائيل از اروپا و كشورهاي عربي صورت گرفت.
در تاريخ ماه مه 1967 دو كشور مصرو سوريه كه پس از اتحاد به نام كشورهاي متحده عربي خوانده مي شدند, همراه با اردن, خود را براي حمله مجدد به اسرائيل آماده مي كردند. اسرائيل پيش دستي كرده و در يك حمله هوائي دو ساعته كل هواپيماهاي جنگي مصر را در فرودگاه هاي آن كشور از بين برد. ملك حسين پادشاه جوان اردن, بي خير از بين رفتن نيروي هوائي مصر, فرمان حمله به داخل اسرائيل را از سرزمين كرانه باختري صادر نمود. و تواماً قواي نظامي سوريه از ارتفاعات گولان وارد شمال اسرائيل شدند. در اين جنگ كه مجموعاً شش روز ادامه داشت, مصر منطقه نوار غزه و صحراي سينا, سوريه ارتفاعات گولان و اردن همه سرزمين كرانه باختري از جمله نيمي از شهر اورشليم را كه در تصرف داشت از دست دادند.
در اين هنگام اتفاق بسيار جالبي رخ مي دهد كه مردم كشورهاي جهان خاصه كشور هاي عربي را مات و مبهوت مي كند.پس از تصرف نوار غزه و كرانه باختري رود اردن بوسيله نيروهاي نظامي اسرائيل, اعراب فلسطيني ساكن اين مناطق شروع به فرار و مهاجرت به اردن و سوريه نمودند. ولي ژنرال اسرائيلي موشه دايان فاتح جنگ شش روزه, فرماني صادر كرده و از ساكنان عرب خواست كه نيازي به تخليه خانه ها و مزارع خود نداشته و مي توانند با قبول تبعيت كشور اسرائيل در آنجا باقي بمانند و چون گذشته به زندگي خود ادامه دهند ضمن اينكه از امكانات آموزشي و بهداشتي و اجتماعي كه كشور اسرائيل برايشان تهيه خواهد نمود برخوردار شوند. هدف موشه دايان از نگهداري اعراب فلسطيني, كسب محبوبيت بيشتري براي يهوديان در بين مردم جهان خاصه اعراب و خراب نكردن كامل پل هاي ارتباطي بين اسرائيل و كشورهاي عربي بود. تعداد زيادي از اعراب فلسطيني به اين دعوت روي خوش نشان داده و در سرزمين خود باقي مانده و حتي به مرور به تابعيت اسرائيل تن در دادند!
با وجود اينكه در سال 1979 كشور مصر با امضاي پيمان صلحي با اسرائيل , ظاهراً روابط خصمانه بين كشور مصر و اسرائيل را از بين برد. و بهمين ترتيب در سال 1994 كشور اردن حاضر شد پيمان صلح مشابهي را با اسرائيل به بندد, و ضمناً در سال 1995 بالاخره اسرائيل موافقت نمود كه در چهار منطقه از خاك در تصرف خود, به فلسطيني ها, در تحت رهبري ياسر عرفات, اجازه داد شود كه حكومت خود مختاري را تشكيل دهد. ولي متاسفانه مشاهده مي كنيم كه هنوز اختلاف بين اعراب و يهوديان ساكن اسرائيل به شدت ادامه داشته و ضمن اينكه هر روز بيشتر و بيشتر شده است از حالت اختلاف خارج و به صورت تنفرشديد اعراب از يهوديان, و يهوديان از اعراب در آمده است.
چگونه مي توان اين تنفر را از ميان برداشت؟!
حقايق غير قابل انكار:
1 – از نيمه دوم قرن نوزدهم يهوديان متفرق در سطح كشور هاي جهان مبادرت به خريد قطعات كوچك و بزرگ از زمينهاي فلسطين نمودند. فلسطيني ها با رضايت كامل اين زمينها را به يهوديان مي فروختند. در سال 1947 ,8 در صد از زمينهاي فلسطين در اختيار يهوديان بود. ضمناً بالغ بر 600 هزار يهودي در اين مناطق بسر مي بردند, كه حدود 100 هزار نفر آنان در محدوده اورشليم اقامت داشتند. اين كار تا سال 1948 ادامه داشت, به طوريكه اولين جنگ يهوديان و اعراب در سال 1948 توسط يهودياني كه در اين زمينهاي خريداري شده ساكن شده بودند, شروع گرديد.
2– اسرائيلي ها در سرزميني كه سابقاً بنام فلسطين خوانده مي شد از سال 1948 كشور اسرائيل را تشكيل داده اند.
3- در 55 سال گذشته دولتهاي اسرائيل كه از پشتيباني مردمش برخوردار بوده اند, همه ساله بهر طريقي كه ممكن بوده است ( قانوني و غير قانوني) به وسعت خاك اسرائيل افزوده است.
4– مطمعناً در آينده اي نزديك يا دور دولت اسرائيل ترتيب اشغال ساير زمينهائي كه فعلاً در دست فلسطيني ها است, خواهد داد , و فلسطيني ها را بطور كامل از آن منطقه دور خواهد كرد.
5– كشورهاي پيشرفته جهان نشان داده اند كه تمايل بيشتري به پشتيباني از كشور اسرائيل دارند تا از ياسر عرفات, پايه گذار سازمان تروريستي الفتح.
6– كشور هاي عربي همجوار كشور اسرائيل چون مصر, اردن, سوريه. عراق و لبنان , پس از آنكه مشتركاً در چندين زدوخورد با اسرائيل شكست خوردند, به اين نتيجه رسيده اند كه قادر نخواهند بود در درگيري هاي ديگري مانع اسرائيل شده و جلوي تجاوزات او را بگيرند.
7– فلسطيني ها هيچوقت در تاريخ گذشته خود داراي كشوري بنام فلسطين نبوده اند.
8– در سال 1948 كه كشور اسرائيل در مناطق فلسطيني ها تشكيل گرديد و اكثر فلسطيني ها را از سرزمينشان بيرون كرد, آنان به گوشه و كنار دنيا مهاجرت كرده وعده زيادي از آنان در كشور اردن, خاصه در منطقه اي بنام كرانه باختري رود اردن و كشور هاي تازه تاسيس شده خليج فارس چون كويت , بحرين, شارجه, عمانات, و عربستان سعودي ساكن شدند.
9– از سال 1967 كه اسرائيل بخشي از خاك كشور اردن را واقع در كرانه باختري رود اردن اشغال و ضميمه خاك اسرائيل نمود, فلسطيني هاي ساكن آن مناطق عملاً در خاك اسرائيل ساكن شده و حتي به تابعيت كشور اسرائيل در آمدند.
10- به همين صورت ساكنان فلسطيني نوار غزه كه از سال 1996 رسماً در اختيار فلسطيني ها قرار گرفت, در حقيقت در سرزميني زندگي مي كنند كه تا سال 1967 قسمتي از خاك مصر بوده است.
11– نتيجه اي كه مي توان از بند هاي 7 و8 و 9 گرفت, نشان مي دهد كه هيچيك از ساكنان فلسطيني ساكن در اين مناطق در حقيقت در روي زمينهاي آباء و اجدادي خود زندگي نمي كنند.
12 – فلسطيني ها در منطقه فلسطيني نشين كرانه باختري رود اردن داراي آن چنان تاسيسات زير بنائي عظيمي چون فرودگاه, جاده هاي اسفالته, كارخانجات توليد برق , سيستم هاي تصفيه آب و فاضل آب و آبرساني, بيمارستان, دانشگاه و مدارس عالي, صنايع توليدي بزرگ, مزارع مدرن و پيشرفته كشاورزي و غيره نيستند. در حقيقت اين كشور اسرائيل است كه نيازهاي كلي آنان را از هر لحاظ تا اين زمان تامين كرده است.
13 – سازمان رهائي بخش فلسطين در حقيقت به وسيله فلسطيني ها بوجود نيامد, بلكه سه كشور مصر, سوريه و اردن آنرا تاسيس و چند سال بعد از ياسر عرفات رهبر سازمان تروريستي الفتح دعوت كردند كه رهبري آن را قبول كند!
14 – هدف كشورهاي عربي در چند دهه ( از 1948 تا 1978 ) تشكيل كشور مستقل فلسطين نبوده, بلكه هدف آنها بيرون راندن يهوديان از فلسطين و انحلال كشور اسرائيل بوده است . براي ثبوت اين مطلب , به تشكيل كشور اردن بوسيله شخصي بنام امير عبدالله اهل حجاز اشاره مي كنم . 4/3 سرزمين فلسطين را انگلستان به اين فرد غير فلسطيني واگذار مي كند. چرا فلسطيني ها با ايجاد كشور اردن بوسيله يك فرد غير فلسطيني اعتراض نكردند؟ و چرا فلسطيني ها پافشاري ننمودند كه نام اين كشور جديد التاسيس كه بيش از 4/3 سرزمين فلسطين را بخود اختصاص داده است نبايستي " فلسطين" باشد؟!
در سال 1948 كه اردن توانست سرزمينهاي كرانه باختري رود اردن را از اشغال اسرائيلي ها خارج كرده و آنرا ضميمه خود كند, چرا فلسطيني هاي ساكن آن منطقه نخواستند كه كشور فلسطين در اين سرزمينها كه اكثر ساكنانش فلسطيني بودند ايجاد گردد؟!
با توجه به حقايقي كه در بالا به آن اشاره رفت پيشنهاد مي شود: در صورتيكه كشورهاي آمريكا و اروپائي و اعراب و اسرائيل موافق باشند و منافع ملي آنها اجازه اينكار را بدهد! براي تامين صلح و برقراري امنيت در خاور ميانه و جلوگيري از كشت وكشتار مردم بيگناه اين مناطق, و براي جلوگيري از تسليحات خارج از قواره كشورهاي خاور ميانه, و بهدر دادن ثروت هاي ناچيز اين كشور ها كه اكثر مردمش در زير خط فقر زندگي مي كنند به ترتيب زير عمل شود:
1 – قسمتي از سرزمين صحراي سينا ( حدود 10 هزار مايل مربع) بوسيله كشورهاي ثروتمند عرب و كشورهاي اروپائي و كشور آمريكا از مصر خريداري گردد.
2 – كشور فلسطين در اين سرزمين بوجود آمده و نوار غزه فعلي به اين سرزمين جديد مربوط گردد.
3 – با سرمايه اي كه همان كشور هاي عربي و اروپائي و آمريكائي تامين خواهند نمود, نقشه ايجاد كشور جديد فلسطين تهيه و شروع به ساختن آن گردد. از سال 1967 الي 1982 كه صحراي سينا در تصرف اسرائيل بود, اسرائيلي ها هزاران هكتار از زمينهاي اين بيابان را به زير كشت برده و آباد نمودند. بنابراين با كمك اسرائيليها فلسطيني ها خواهند توانست اين بيابان را تبديل به يك منطقه بزرگ كشاورزي كنند.
4 - زمينها و تاسيساتي كه فلسطيني ها در كرانه باختري رود اردن يا هر منطقه ديگري از اسرائيل دارند با ارزيابي عادلانه قيمت آن , توسط مردم يا دولت اسرائيل خريداري گردد. زمان تخليه اين زمينها منوط به آماده شدن كشور جديد فلسطين خواهد بود.
5 – شهر اورشليم و قسمتي از حومه آن به صورت يك شهر بي دفاع ديني بين المللي چون واتيكان در آمده, و متعلق به همه مردم جهان خواهد بود. امور اين شهر هر سال بوسيله نماينده يكي از اديان كه از طريق انتخابات آزاد انتخاب مي گردد, و شورائي مركب از رهبران ديني اداره خواهد شد.
6 – چون ساختن كشوري جديد نياز به صد ها هزار نفر نيروي كار با تخصص هاي مختلف خواهد داشت, لذا اجراي اين طرح براي سالهاي طولاني ايجاد كا ر و شكوفائي اقتصادي, براي عده زيادي از فلسطيني ها, اردني ها, سوريه اي ها, مصري ها, و حتي اسرائيلي ها در بر خواهد داشت
7 – دانش و تجربه و تكنولوژي پيشرفته اسرائيلي ها در به ثمر رساتيدن اين پروژه در امور مربوط به ايجاد و بهره برداري از صنايع, كشاورزي , آبرساني, جاده سازي, بندر سازي,آموزشي و فرهنگي و و و مي تواند بسيار موثر باشد. ضمن اينكه در حين برقراري اين همكاري آن حس تنفري كه بين اعراب و يهودي ها از قرنها قبل بوجود آمده است شايد بتدريج تبديل به صفا و صميميت گردد.

ارادتمند

امير هوشنگ آريان پور
بازگشت به صفحه قبل   نسخه قابل چاپ   لینک دائمی به این خبر 
 
 
¤ اخبار جبهه ملی
¤ درگذشت مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی
¤ بازداشت پیمان عارف عضو جبهه ملی ایران
¤ ادیب برومند: انحلال مجلس استیضاح مصدق را منتفی کرد
¤ نامه سخنگوی جبهه ملی ایران به بی بی سی
¤ پیام های نوروزی
¤ خورشیدی که هر روز فروزان تر از روز پیش میدرخشد/بیانیه جبـــهه ملــــی ایــــران
¤ سنگر نشین بی مدعای آزادی هوشنگ کشاورز صدر رفت
¤ تجزیه طلبی محکوم است/رئیس هیئت رهبری جبهه ملی ایران
¤ متن پیام های رهبران جبهه ملی به مناسبت پنجاهمین سال تاسیس کنفدراسیون
¤ تحلیل جبهه ملی ایران ازرویدادهای مصر
¤ دکتر علی رشیدی عضو هیئت رهبری جبهه ملی ایران به دو سال زندان و 5 سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد
¤ بازداشت اعضاي جبهه ملي ايران در اسفراين خراسان شمالي
¤ بزرگداشت دکتر مصدق در واشنگتن/2 گزارش
¤ بزرگداشت دکتر محمد مصدق در باشگاه ملی خبرنگاران در واشنگتن دی سی شنبه 10 نوامبر 2012
¤ مشروح سومین گزارش احمد شهید در رابطه با حقوق بشر در ایران
¤ جبهه ملي ايران , نيروي هوايي و خلبانان قهرمان دفاع مقدس را گراميداشت
¤ تکدیب امضا
¤ جبهه ملی ایران: به یاری زلزله زدگان بشتابیم
¤ درگذشت رادمرد میهن دوست آقای دکترخسروسعیدی عضو حزب ایران و جبهه ملی ایران
¤ ننگ ونفرین بربیست وهشتم مرداد
¤ اسطوره مقاومت مهندس عباس اميرانتظام در بيمارستان بستري شد
¤ بیانیه ادیب برومند و جبهه ملی ایران- اروپا و آمریکا در اظهار تاثر و همدردی با هموطنان داغدیده آذربایجانی
¤ احضار كورش زعيم
¤ درود بر چهاردهم مرداد / ادیب بـرومـند- رهبر جبهه ملی ایــران
¤ جبهه ملی ایران نسل کشی مسلمانان در میانمار را محکوم میکند
¤ بیانیه ادیب بـــرومند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران به مناسبت بزرگداشت ۳۰ تیر 1331
¤ نامه سرگشاده جبهه ملی ایران به رئیس جمهور آمریکا درمورد ادعای واهی مالکیت امارات بر جزایر ایرانی
¤ عمل جراحی قلب دکتر حسین موسویان، رییس هیئت اجرایی جبهه ملی ایران
¤ گرامیداشت یکصدوسی امین زادروز دکتر محمد مصدق در پاریس و کلن
¤ یادداشت اعتراض جبهه ملی ایران به موسسه گوگل
¤ تکذیب مذاکرات جبهه ملی ایران با آقای رضا پهلوی و نزدیکان ایشان
¤ جبهه ملی ایران مهیای ستیزه گری در باره حفظ تمامیت کشور است/ادیـب بـرومـند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران
¤ پیام های نوروزی استاد ادیـب بـرومـنـد , دکتر حسین موسویان ,اقاي حسن لباسچی و مهندس كورش زعيم
¤ پیام نوروزی ادیـب بـرومـنـد
¤ دیدارسخنگو و اعضای جبهه ملی ایران با دکتر علی رشیدی
¤ بیانیه ادیـب بـــــرومــند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران درباره انتخابات اسفند ۱۳۹۰
¤ جبهه ملی ايران در انتخابات شرکت نمی کند
¤ آخرین وضعیت جبهه ملی ایران
¤ وضعیت نا مساعد جسمی حمید رضا خادم، زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ اوین
¤ آیا جبهه ملی ایران منحل میشود؟
¤ بازجویی و بازداشت فعالان و اعضای جبهه ملی ایران
¤ ادامه بازداشتها و احضار اعضای جبهه ملی ایران به وزارت اطلاعات
¤ برگزاری جلسات شورای جبهه ملی ایران ممنوع شد
¤ احضارعیسی خان حاتمی عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران/ بازداشت مهندس محمد توسلی
¤ بازداشت دکتر علی رشیدی
¤ احضار ملیون به وزارت اطلاعات
¤ نشست مهرماه شوراي مركزي جبهه ملي ايران
¤ جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران پنج شنبه در تهران برگزار شد
¤ جبهه ملی ایران در خارج از کشور نماینده ندارد
¤ @نامه پیمان عارف به احمدی نژاد@دیدار از پیمان عارف
© 2004 - 2011 - خبرگزاری جبهه ملی ایران - J M I N e w s . c o m - تماس با ما