زاد روز تولد زنده یاد دکتر امیر حسین آریان پور
استاد برجسته فلسفه، روانشناسی و جامعه شناسی دانشگاه تهران
به مناسبت زاد روز زنده یاد دکتر امیر حسین آریان پور، " اتحاد سوسیالیستها ی ایران" در روز دوشنبه 26 فوریه 2007 برنامه پالتاکی در ساعت 2 بعد ازظهر بوقت واشنگتن ترتیب داده بودند که تا ساعت 6 بعد از ظهر ادامه داشت.
مسئول اجرای این برنامه آقای بهزاد کاظمی مقیم انگلستان بودند. جمعاً بالغ بر 150 کامپیوتر در اتاق پالتاکی شرکت داشتند.
8 سخنران در این برنامه هر یک حدود 25 دقیقه در باره شخصیت فرهنگی و دانشگاهی آن زنده یاد و کتابها و نوشته های او مطالبی را مطرح کرده و خاطراتی از او بیان کردند.
چکیده ای از اظهارات سخنرانان جلسه ذکر می شود:
دکتر امیر حسین آریان پور نه مردی بلند قامت بود، نه متکبر، او انسانی بود با اندام متوسط و لبخندی همیشگی برلب. با تانی و آرامش حرف می زد. بیشتر دوست داشت گوش بدهد تا بگوید. به جوانها میدان می داد.
در اواخر عمرش با وجود پیری، چشمانی جوان، سرشار از شوق، کنجکاو، دقیق و همیشه خندان داشت.
بعضی ها دکتر امیر حسین را تاثیر گذارترین، دموکرات ترین و رزمنده ترین استاد در تاریخ دانشگاهی ایران دانسته اند. به همین دلیل او از جانب عمله زور و جهل برتافته نمی شد.
امیر حسین دانش را در خدمت مرام و توجیه کننده آن قرار نداد. از این رو، زندگی علمی او و کارهایش ماندگار خواهد ماند.
دکتر امیر حسین با لحن گرم، زبان شیوا و بیان رسای اش و نیز نقدی که از وضع موجود می کرد ، او را به قهرمان بسیاری از دانشجویان در سالهای دشوار پیش از انقلاب بدل کرده بود.
دکتر آریان پور به خاطر افکار ترقیخواهانه خود همواره هم از سوی رژیم قبلی و هم از سوی رژیم فعلی کشورمان تحت فشار بود. وی بمدت دو دهه متمادی با نظام پهلوی عناد داشت، بطوری که بارها از موقعیت های آموزشی و اداری خود اخراج شد.او در جمهوری اسلامی نیز هیچگاه از آزادی عمل برخوردار نبود و فشارها به او قطع نگردید.
گفته شد: " در دانشکده الهیات زجرش دادند و از نظر روحی سالها شکنجه اش کردند و سر انجام، هنگامی که دریافتند کمیتشان در میدان استدلال پایی چوبین دارد، با کمال وقاحت به همت ودسیسه چینی عده ای طلبه های نا آگاه به رویش چاقو کشیدند! اما او آتش فشانی خاموش نشدنی بود."
او به درستی براین باور بود که دین سالاری در ایران از دیرباز راه را بر مقوله فلسفه، یعنی بیان چرائی جهان، سد کرده و باعث شده است تا اندیشه اجتماعی در سطح حرکت کرده و توقف بنیادهای راستین تحولات اجتماعی را باعث گردد.
امیر حسین برای نزدیکانش گفته بود: " حرامزاده ها به سراغم آمده اند، و می گویند که تو اگر در ترور مفتح دست نداشتی، حتماً اطلاع داشته ای! می پرسم چرا این حرف را می زنید؟! می گویند: که تو چندی پیش به آقای مفتح گفته ای که شما با این کارها یتان دارید از میان مردم برای خودتان دشمن تراشی می کنید! اینان نمی دانند حکومتی که درد مردم را نداشته باشد برپای نخواهد ماند و بعد با خنده اضافه کرد: مردم حلوای این ها را هم مانند حلوای حکومت شاه خواهند خورد.
دکتر آریان پور پیوسته دانشجویان را به سخت کوشی، کم خوابی و گسترش پهنه دانش خود تشویق می کرد و می گفت: پس از مرگ فرصت بی پایانی برای خوابیدن دارید.
امیر حسین از دوران نو جوانی به بعد جز آموزگاری و پژوهش شغل دیگری نگرفت؛ از معلمی کودکستان تا دبیری دبیرستان ها و استادی دانشگاه .
در رژیم اختناق پهلوی، کلاس های درس جامعه شناسی او، از سوی دانشجویان، روشنفکران جوان و مشتاق تنفس در هوای تازه اندیشه های علمی، و شناخت شناسی با شور و هیجان خاصی مورد استقبال قرار می گرفت.
دکتر آریان پور، با شیوه هایی که خاصه نبوغ او در تدریس، آموزش و سخنرانی بود، مقولات و مفاهیمی را مطرح می ساخت که بیان آنها – در قالب رایجشان- در دانشگاه های ایران، غیر ممکن بود.
به قول گروهی، امیر حسین، وجدان بیدار قشر فرهیخته دانشگاهی بود؛ کاکتوس بود در حلقوم خودکامگان که نه می توانستند قورتش دهند و نه قادر به تف کردنش بودند.
آموزه های علمی و آرمانی او در نسل برخاسته از خاکستر کودتای ضدمردمی 28 مرداد و نسل های بعد تاثیرات ریشه ای داشت، و از میان آنان جوانان مبارزی بالیدند.
بسیاری از شاگردان او، چه در عرصه فعالیت های علمی، اجتماعی، و مبارزه تشکیلاتی و روشنفکرانه، و چه در عرصه نبرد قهر آمیز با رژیم ضد مردمی شاه، به هدف بهروزی مردم میهنمان به پیکار برخاستند، و چه بسیار از آنان در راه آزادی، در هر دو رژیم شاه و ولایت فقیه، جان گران بهای خود را ایثار کردند.
دکتر آریان پور مهم ترین مروج علم جامعه شناسی در ایران بوده است. دیدگاه وی در جامعه شناسی دیدگاهی انتقادی بود. او " زمینه جامعه شناسی" را به دانشجویان ایرانی معرفی کرد که برای چند دهه به پر خواننده ترین کتاب درسی دانشگاهی ایران بدل گردید. و در کنار آن " جامعه شناسی هنر" را تدوین کرد که بر محور بحث " هنر عوام و هنر خواص" استوار بود.
یکی از شاگردانش در باره او چنین گفته است:
" شجاعت، آزاده خوئی، آزاده جوئی، استبداد ستیزی، عدم تمکین در مقابل فشار و تهدید، عشق به آموزش و آفرینش، رویگردانی از مادیات و اعتبارات شغلی و مادی، شیرین سخنی و نغز گوئی، از صفاتی بودند که از طرفی دانشجویان را از هر سو به کلاس استاد آریان پور می کشاند، و از طرف دیگر ماموران ساواک را همچون علفی هرز در باغچه های وی می نشاند.
روحش شاد و یادش گرامی باد.
امیر هوشنگ آریان پور
28 فوریه 2007