استقلال - آزادی - عدالت اجتماعی (جمهوری ایرانی)
به سایت خبری جبهه ملی ایران ،پرببنده ترین سایت نیروهای ملی خوش آمدید
این سایت خبری مستقل است و به انعکاس اخبار تشکلهای جبهه ملی ایران و نیروهای ملی در سراسر جهان اختصاص دارد
از دیگر صفحات این تارنما در زیر این پیام با کلیک روی صفحه دیدن کنید
 
¤ اخبار دانشجویی
¤ صدور حکم زندان برای ۲۰ نفر از بازداشت شدگان زلزله آذربايجان
¤ دیدار اعضای جبهه ملی ایران با فرید طاهری
¤ روز دانشجو در مزار کیانوش آسا/ بیانیه دفتر تحکیم وحدت
¤ احضار مجدد پیمان عارف به دادگاه
¤ پیمان عارف بار دیگر از تحصیل محروم گردید.
¤ دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش آموختگان ایران در بیانیه ای مشترک: «صدای دانشجویان دربند باشیم»
¤ بیانیه‌ دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال; «تشکیل جبهه‌ دموکراسی‌خواهان برای صیانت از منافع ملت ایران در مقابل استبداد داخلی»
¤ ممانعت از آزادی پیمان عارف، فعال سابق دانشجویی
¤ پیمان عارف، دانشجوی زندانی، پس از اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شد
¤ پیمان عارف برای سومین بار بازداشت شد
سایتهای دیگر
 
اندیشگاه ملی/ آریان پور
¤ صفحه اول  ¤ اخبار ايران  ¤ اخبار جبهه ملی  ¤ بیانیه های جبهه ملی  ¤ کورش زعيم  ¤ جبهه ملی اروپا  ¤  واشنگتن  ¤ اخبار دانشجویی  ¤ خارج از کشور  ¤ دکتر ورجاوند  ¤ زنان  ¤ نشریات  ¤ دیدگاه  ¤ دریادار مدنی  ¤ رضا آذرخش  ¤ اندیشگاه ملی/ آریان پور  ¤ کنگره ملی/ امیرانتظام  ¤ مقالات  ¤  عضويت  ¤ نهضت آزادی/حزب ملت ایران  ¤ کارگران  ¤  اسناد جبهه ملی  ¤ جوانان جبهه ملی  ¤ دکتر باوند  ¤ كانون انديشه و سخن.  ¤ بیژن مهر  ¤  سمينار جبهه ملی  ¤  فرهنگ  ¤ همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران  ¤ دفتر پژوهش های جبهه  ¤ اخبار زندانیان سیاسی  ¤ برنامه تلوزیون  ¤ اقتصاد  ¤ آلبوم عکسها  ¤ تماس با ما ¤ آرشیو خبرها
نامه سرگشاده به هموطنانی که با حقیقت سر و کار دارند/امیر هوشنگ آریان پور
21 مرداد 1387       بازگشت به صفحه قبل 
نامه سرگشاده به هموطنانی که با حقیقت سر و کار دارند

در 14 مرداد ماه 1387 آقای دکتر داور پناه در نوشته ای که در تارنمای
Davarpanahp.blogfa.com”" درج شده بود و ضمناً از طریق ای- مایل برای من ارسال کرده بودند، مطالبی را در مورد آقای مهندس کورش زعیم برشته تحریر در آورده بودند که خلاصه ای از آن مطالب را ملاحظه می کنید:

" در مصاحبه ی مسئول تشکيلات و رئيس هيئت اجرائيه جبهه ملی ايران با سايت مليون، وقتی پرسیده می شود:
ــ علت اين اقدامات ,صدای آمريکا, چيست و چه ميتوان کرد که اين رسانه رسمی دولت آمريکا چنين اقداماتی را تکرار نکند؟
آقای دکتر موسويان پاسخ می دهند:
(1)-"نميدانم مقصود صدای آمريکا از اين اقدامات و ساختن شخصيتﻫﺎی کاذب چيست؛ اين به عهده طرفداران صديق جبهه ملی در خارج از کشور است که به صدای آمريکا متذکر شوند که در اطلاع رسانی بيطرف باشد و بجای گزينش افراد متفرقه با اعضای رسمی تشکيلات جبهه ملی صحبت کند و نظريات واقعی جبهه ملی را انعکاس دهد . ."

(2) - "ولی اين را ميدانم که در درون جبهه ملی يک ,اسب تروا, نفوذ يافته است که يک پای آن در ايران و پاهای ديگرش در اروپا و آمريکاست و پنهان شدگان در دل اين , اسب تروا, می کوشند يا جبهه ملی را در اختيار بگيرند و يا با تحرکات منفی و اظهارات غير صحيح آن را بی اعتبار نموده و از بين ببرند ولی نيروهای باورمند و اصيل جبهه ملی ايران هرگز چنين فرصتی را به آنها نخواهند داد. . . "
" . . . در اين شبکه از رضا پهلوی و طرفدارانش گرفته تا ماموران شناخته شده سازمانهای جاسوسی سيا، موساد و ساواکی های سابق حضور و نقش دارند."
- آقای داور پناه نوشته اند:
" . . . در اين مرحله از گفتار حاضر لازم ميدانم دو نامه از آقای کورش زعيم به آقای محمود احمدی نژاد را باطلاع هموطنان گرامی و اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ايران برسانم.
برای خواندن نامه ها می توانيد روی سايت خصوصی زير که خود را "خبرگزاری جبهه ملی" می نامد، کليک کنيد:

http://www.jebhe.info/old/news/fa/?mi=9&ni=3160
و اضافه کرده اند:
(3) - (از آنجا که سابقه دارد و ممکن است متصدی سايت شخصی فوق، فورا" نامه های کورش زعيم به "جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد رياست محترم جمهوری اسلامی ايران" را از روی سايت بردارد، لازم می بينم کپی آن را در پی نوشت در اختيار خوانندگان محترم بگذارم)."
( درصورتیکه نامه های نامبرده اکنون ماه هاست که در وبلاگ خود آقای زعیم ثبت بوده، و چنین جملاتی فقط برای جو سازی بکار برده شده است.)
(4) - " . . . چنانکه هر شخص مطلعی می داند يا می تواند از راه تحقيق اطلاع يابد، تا بحال در جبهه ی ملی ايران سابقه نداشته است که يکی از اعضای شورای مرکزی آن، سازمانی که در اپوزيسيون نسبت به قدرت حاکم قرار دارد، تحت عنوان ارائه راه حل برای مسائل حساس و عمده ايران، يا هر موضوع ديگري، به رئيس دولت وقت، و خاصه به بالاترين مقام کشوري، خودسرانه نامه ی خصوصی نگاشته و بخصوص در پايان نامه شماره های تلفن خصوصی (و حتی تلفن همراه) خود را برای تماس با آن مقام ( در مورد آقای زعيم آن مقام رئيس جمهوری کنونی است) قيد نمايد."
( واژه خودسرانه نیز برای جو سازی است، زیرا فرض می کند که هیچکس از جبهه ملی از این نامه ها خبر نداشته است. تا آنجا که من شنیده ام، نامه ها در زمان خودش در شورای مرکزی خوانده و توزیع شده بود.)
(5) – "بر کسی پوشيده نيست که نامه نگاری يکطرفه و خودسرانه ی آقای زعيم به احمدی نژاد، که بدون اطلاع و تصويب اجلاس شورای مرکزی سی و پنج نفری جبهه ملی ايران صورت گرفته، مخالف تمام موازين و آئين نامه های داخلی و بويژه بر خلاف کليه ی رسوم جبهه ملی ايران بوده و و موجب تضعيف اين سازمان محبوب ملت ايران است.
( لابد آقای داور پناه خود را در مقام تشخیص صلاح شورای مرکزی جبهه ملی ایران می دانند و آنان را فاقد شعور لازم سیاسی می پندارند.)
واضح است که جمهوری اسلامی ايران برای توجيه خود در سطح جهانی نياز به يک اپوزيسيون دست آموز دارد تا همانگونه که در انتخابات فرمايشی مجلس شورای اسلامی و رياست جمهوری نشان داد بر چهره ی خود ماسک حاکميت مردمی و دموکراتيک بزند، و چنانکه علی اکبر رفسنجانی در مصاحبه ای با يک خبر نگار خارجی اظهار داشت، بتواند ادعا کند "در ايران اپوزيسيون هست ولی اين اپوزيسيون خريدار ندارد و مردم طرفدار ايشان نيستند" (نقل به مضمون).
( آقای داور پناه لابد در میان مردم ایران یک نظر سنجی کرده اند که چنین با اطمینان سخن می گویند و لابد مدارک این نظر سنجی را ارائه خواهند کرد. در هر حال، بد نیست یک نظر سنجی در میان جوانان ایران کنند یا به وبلاگ های جوانان و دانشجویان ایرانی سر بزنند.)
(6) - اين هم از برنامه های تکراری حکومت اسلامی است که تعدادی از باصطلاح مخالفان را مدتی به زندان می افکند، در روزنامه های وابسته آنان را مورد حمله قرارمی دهد و از اين راه اسباب وجاهتی برای آنان در مقياسی گسترده فراهم می آورد؛ مانند دوران شاه که افرادی از اپوزيسيون برای چند روز هم که شده در جستجوی زندانی بی دردسر برمی آمدند تا بتوانند همچون رهبر و شخصيت اجتماعي، به موقع از فوايد غيبت و حبس کوتاه مدت خود، برای نظام و برای خويش، بهره برداری کنند..."
( لابد این قاعده در مورد آقایان عباس امیر انتظام، پرویز ورجاوند، علی اردلان، نظام الدین موحد، مسعود حجازی، حسین شاه حسینی, عزت الله سحابی، و امثال آنها هم صدق می کند.)
(7) – "تا کنون در جهان چنين چيزی سابقه نداشته است که در يک نظام توتاليتر، شبيه نظام های فاشيستی آدولف هيتلر در آلمان و يا پُـل پوت در کامبوج فردی هم در اپوزيسيون در موقعيتی حساس قرار داشته باشد و هم خود را طرف مشورت رئيس جمهوری آن نظام قرار دهد؛ آنهم بصورت (ظاهرا") يک جانبه!
بهمين دليل و به هزار و يک دليل ديگر، نيروهای اصيل و باورمند جبهه ملی ايران
هرگز نبايد چنين فرصتی را به افراد شناخته شده ای بدهند که قصد دارند در داخل و خارج از کشور جبهه ملی ايران را طبق برنامه از پيش تعيین شده اي، با پشتيبانی جمهوری اسلامی و شبکه ای وابسته به داخل و خارج، يا در اختيار خود در آورند و يا تخريب و نابود کنند."
( پس اگر جنگی هم در گرفت که باعث آن جمهوری اسلامی بود، امثال آقای داور پناه به دفاع از میهن نخواهند پرداخت و در زیر زمین خانه اشان به انتقاد از آنها که دفاع می کنند خواهند پرداخت.)
(8) – "پيداست که در يک نظام توتاليتر، هر کجای دنيا که باشد، اگر فردی از اين دست سر بلند کند همه ی ناظران سياسی و مردمان آگاه با شگفتی به او به عنوان يک موجود ذوحياتين (دوزيستی) خواهند نگريست.
آقای زعيم، شما همان موجود ذوحياتين هستيد، اما جبهه ملی ايران جای موجودات ذوحياتين نيست.
ذوحياتين در عرصه ی سياسی همان است که مردم "شريک دزد و رفيق قافله" می نامند.
پس يا نوع طبيعی زيست خود را آشکار کنيد يا ديگران اين کار را بجای شما خواهند کرد."
دکتر پرويز داورپناه
۱۴مرداد ۱٣٨۷ - ۴ اوت ۲۰۰٨
- فرد دیگری در مقاله خود نوشته است:قبل از هر چیز لازم بتوضیح میدانم که من برای آقای زعیم احترام زیادی قائلم و ایشان را همراه مهندس امیر انتظام، دکتر باوند و عیسی خان حاتمی جزو معدود شخصیتهای جبهه ملی میدانم که بجز مرثیه خوانی و تبریک گوئی مستمر و مداوم درباره تولد و مرگ دکتر مصدق، ملی شدن نفت، وقایع 28 مرداد و 30 تیر، مطالب بسیار دیگری نیز برای گفتن و نوشتن در چنته دارد. وی معضلات قومی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جامعه مان و جهان اطراف آنرا در موارد متعدد مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار داده و بقول معروف با دو پای خود در دنیای امروز قرار گرفته و از متوقف ماندن دردوران زنگ زده گذشته، که مدتهاست متعلق به تاریخ شده، خودداری نموده.
" . . . در خاتمه میخواستم از فرصت استفاده نموده و از حملات و فحاشی های ناجوانمردانه نسبت به آقای کورش زعیم که اینروزها از طرف عده ای که خودرا جبهه ملی اصیل (بخوانید قدیمی) مینامند اظهار تاسف نمایم. واقعیت اینجاست که مملکت در لبه پرتگاه قرار گرفته و عده ای به تصور اینکه در کره ماه و مریخ قرار گرفته و چیزی بعنوان ایران و سرنوشت دردناکش وجود ندارد، وقت و انرژی خودرا صرف بحث بر سر این نموده اند که چه کسی یک جبهه ملی اصیل و چه کسی غیر اصیل نامیده میشود!!!. اینرا در عرف سیاسی، محبوس ماندن در چنبره گذشته ها، مینامند. اطرافشان خالی شده، راه حلی برای معضلات جامعه ندارند ولی شکر خدا بی نصیب از خودبزرگ بینی و اشتباه محاسبه در نیرویشان نیستند!
با خواندن اظهارات آقای دکتر موسویان و نوشته آقای دکتر داور پناه و مطالعه نامه دیگران با تعجب دریافتم که این اظهارات و نوشته ها آختلاف فاحشی در مورد ارزیابی آقای زعیم با یکدیگر دارند. لذا به فکر افتادم که برای شناخت آقای زعیم لازم است تا آنجائی که مقدور است سعی به خواندن نوشته های ایشان کرده و پی ببرم که واقعاً وی انسانی است ذوحیانین و یا حقیقتاً انسانی است والا ودانشمند ، وطن دوست، از خود گذشته و نترس.
و چون آقای دکتر داور پناه هشدار داده بودند که: " ممکن است متصدی سايت شخصی فوق، فورا" نامه های کوروش زعيم به "جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد رياست محترم جمهوری اسلامی ايران" را از روی سايت بردارد، لذا فوراً با " متصدی سایت شخصی" تماس گرفته و درخواست نمودم مرا به سوی نامه ها و نوشته های آقای زعیم راهنمائی نماید. پس از راهنمایی متصدی سایت، البته مدت زمانی به طول انجامید تا همه نوشته های آقای زعیم خاصه دو نامه ای را که آقای داور پناه به آن اشاره کرده بودند مطالعه کنم.

در مصاحبه کورش زعیم با رادیو بی بی سی فارسی، شنبه15/10/05، 23/07/84،
در باره بیانیه جبهه ملی ایران در مورد بحران هسته ای
محمد منظرپور( مصاحبه کننده): جبهه ملی ایران امروز اعلامیه ای در انتقاد از عملکرد جمهوری اسلامی مدیریت این چالشها منتشر کرده است. ما از آقای مهندس کورش زعیم، عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران پرسیدیم که انگیزه انتشار این بیانیه چه بوده؟

(9) - کورش زعیم: ما همیشه در بیانیه ها، مقاله ها و سحنزانی های خود گفته بودیم که دسترسی و پیشرفت در تکنولوژی هسته ای صلح آمیز حق قانونی ایران است، و این حق با عضویت ایران در IAEA و NPT تضمین شده است، ولی همچنین بر این باور هستیم که داشتن سلاح اتمی نه به صلاح ایران است و نه کاربردی موثر در دفاع از منافع ایران دارد.

ما همچنین باور داریم هیاهویی که درباره فعالیتهای هسته ای ایران در طی دو سه سال گذشته بر پا شده، فقط جنبه سیاسی دارد و بر می گردد به عملکرد جمهوری اسلامی در سیاست و فعالیت های خارجی خود که باعث عدم اعتماد جامعه جهانی شده است. بعقیده ما نگرانی غرب از این نیست که ایران بدنبال سلاح هسته ایست، بلکه نگرانی این است که بعلت ناپایدار بودن سیاست های خارجی ایران و بعلت چندگانگی مراکز قدرت و تصمیم گیری، عوامل خطرزا در چرخه سوخت هسته ای ممکن است توسط گروه های تندرو ایران به گروه های تروریستی خارج از مرز نشت کند. . .
. . . ما شاهد ندانم بکاری های جمهوری اسلامی در روند مذاکرات نظارت، کنترل و اعتماد سازی در طی دو سال گذشته بوده ایم که ما را اکنون به این بن بست کشانده که باید برای حفظ منافع اقتصادی و جلوگیری از نابودی سرمایه های ملی از یک حق مسلم و ضروری خود چشم پوشی کنیم. . .
. . . از جمله اشتباهات جمهوری اسلامی خارج کردن مذاکرات از جنبه فنی و حقوقی با آژانس به مذاکرات سیاسی با سه کشور اروپایی بود. چون خوش خیالانه تصور می کردند که اروپا در رقابت و چالش با امریکاست و می تواند سد راه تهدیدهای امریکا شود. همچنین، همیشه این ابهام وجود داشت که کشورهایی مانند روسیه، چین و هند با دریافت امتیازهایی از ایران از ما حمایت خواهند کرد، ولی با اعلام نابخردانه سیاست نگاه به شرق، ومتعاقبا" رای مخالف این کشورها درشورای حکام، این ابهام ازبین رفت و انزوای کامل جمهوری اسلامی بیشتر آشکار شد. . .
. . . این اعلامیه جبهه ملی ایران، در واقع، باز هشدار می دهد که جمهوری اسلامی دست از این ندانم بکاری ها بردارد و بیش از این منافع حیاتی ایران را بخطر نیاندازید. با این ساختار حکومتی، و با این فضای بسته و عدم استفاده از کاردانان و کارشناسان، امکان انجام هیچ کاری که بسود منافع و آینده مردم ایران باشد وجود ندارد. . .

( حدود یکماه پس از مصاحبه با رادیو بی بی سی آقای زعیم به عنوان شخص خود و نه عضوی از جبهه ملی ایران نامه ای به آقای احمدی نژاد رئیس جمهور جمهوری اسلامی می نویسد. توجه شود که خطاب ایشان به رئیس جمهور جمهوری اسلامی است، ونه "ایران". بکار بردن کلمه جناب ، در حقیقت فرم و روش نامه نگاری به مقام رسمی و شناخته شده هر رژیمی است و نمی تواند دلیلی باشد که چون آقای زعیم جزو اپوزیسیون هستند پس نباید آنرا بکار نبرند. در حقیقت هدف آقای زعیم ارائه راه حلی است برای خلاصی کشور ایران از مشکلاتی که رژیم جمهوری اسلامی در بوجود آوردن آن ها خود آگاه و یا ناخودآگاه دست داشته است.)

ششم آبان ۱۳۸۴
جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

درباره: پیشنهاد برای راه حل مسئله هسته ای ایران

جناب رییس جمهور:

از اینکه در سخنرانی خود در سازمان ملل از پیشنهادی که اینجانب برای حل کردن مسئله هسته ای ایران در آبان سال گذشته کرده بودم، که در روزنامه ایران دیلی و دیگر مطبوعات و اینترنت پخش و بحث شده بود سپاسگزارم.

. . . البته هر پیشنهادی در جا و زمان مناسب خودش موثر است، و شیوه عرضه آن درجه موفقیت آنرا تعیین می کند. . .
جای مطرح کردن چنین پیشنهادی که هدفش فقط سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان باضافه امریکا بود، در نشست های خصوصی و دربسته بود که روی آن بتوان داد و ستد کرد.
یک دلیل برگزیدن سه کشور اروپایی و امریکا این بود که این کشورها از سی سال پیش به بازار انرژی هسته ای ایران چشم دوخته بوده اند و پیش از انقلاب مذاکراتی هم در این رابطه کرده بودند، توافق هایی هم شده و قراردادهایی نیز بسته شده یا در شرف بسته شدن بود. آوردن روسیه توسط جمهوری اسلامی به میدان، نه تنها متضمن عقب افتادن پروژه و بازی داده شدن ایران توسط روسیه بود، بلکه این چهار کشور را نگران از دست دادن این بازار و افزایش نفوذ روسیه کرد. یکی از دلایل پافشاری غرب برای خروج ایران از این صنعت، حضور روسیه در ایران است. بنابراین، پیشنهاد من، در واقع، نشانگر این بود که جمهوری اسلامی در را بروی آن کشورها نبسته است. درهر حال، روسیه هرگز نمی تواند بدون همکاری تکنولوژیکی غرب، نیروگاه اتمی ایران را راه اندازی کند.
دلیل دوم این که جمهوری اسلامی نابخردانه مسئله هسته ای ایران را از مذاکرات فنی و حقوقی با آژانس انرژی اتمی خارج کرده و وارد مذاکرات مستقیم سیاسی با سه کشور اروپایی شده بود. . .
دلیل سوم اینکه حضور کشورهای اروپایی و احیانا"، یا بعدها، امریکا در این مشارکت ها، مسئله نظارت و کنترل را برای آژانس بین المللی انرژی اتمی و جامعه جهانی حل می کرد، مسئله اعتماد به عدم قصد ساخت سلاح هسته ای را حل می کرد، . .
دلیل چهارم اینکه، ایران افزون بر منبع غنی استعدادهای علمی، دارای منابع غنی اورانیوم است که میشد با سرمایه و تکنولوژی این گروه ثروتمند و با تجربه استخراج کرد، . . .
. . . ششمین دلیل اینکه، در صورتیکه این پیشنهاد عملی می شد، جو اعتماد و ثبات و امنیت اقتصادی به کشور باز میگشت. سرمایه گذاری این سه یا چهار غول اقتصادی، صدها سرمایه گذار خارجی را به ایران جذب می کرد، . .
عنوان شدن سیاست "نگاه به شرق"، آنهم بطور علنی و رسمی، نشان داد که اندیشگران پیرامون شما درک کافی از سیاست جهانی و وابستگی های اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اجباری ندارند و هنوز در جو دنیای دوقطبی شرق و غرب سی سال پیش بسر می برند. هرگز نمی توان تصور کرد که کشورهایی مانند روسیه، چین و هند منافع ملتهای خودشان را درهمکاری با قدرتهای اثرگذار غرب در زمینه های امنیت، سرمایه گزاری، دسترسی به تکنولوژی و بازار فروش، فدای منافع بسیار کم اهمیتی که ایران می تواند عرضه کند کنند. . .
هرچندکه مسئله هسته ای ایران دوباره لاینحل بنظر رسید، ولی باز ممکن بود راه حل هایی وجود میداشت که، متاسفانه، بعلت سخنرانی اخیر شما مبنی بر تهدید مستقیم یک کشور خارجی، انجام آن دیگر از عهده ساختار کنونی دولت خارج شده است.

با گرامیداشت،
کورش زعیم
تلفن: ۸۸۹۵۲۹۱۷۱۸
همراه: ۸۱۰۸ ۱۱۳- ۰۹۱۲

این نامه سه ماه بعد از نامه اول نوشته شده است
یکم بهمن ۱۳۸۴

جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

درباره: پیشنهاد جدید برای کاهش بحران هسته ای ایران

جناب رییس جمهور:

پیرو پیشنهاد پیشین من درباره حل مسئله اعتماد سازی در مورد فعالیتهای هسته ای ایران، که به باور من بسیار نادیپلوماتیک عنوان شد و پیگیری آن بسیار ضعیف بود، پیشنهاد دیگری دارم که اگر با سرعت، سکوت و بدون شعارگرایی اجرا شود، شاید مخالفان بین المللی فعالیت هسته ای ایران را دچار تردید نماید و از شدت نگرانی های جهانی و نااعتمادی آنها به ایران بکاهد.

من این تلاش را میکنم، زیرا باوردارم که منافع ملی ایران فراتر ازمنافع گروهی، دولت یا نظام حکومتی است. منافع ملی ایران ایجاب میکند که کشور در دانش و تکنولوژی هسته ای، مانند هر رشته دیگر دانش و تکنولوژی پیشرفت کند. همچنین، آینده نگری به ما می گوید که نیاز به نیروگاههای هسته ای که سوخت آنها تا صدها سال قابل تامین است برای کشوری در حال رشد و با ذخایر محدود سوخت فسیلی، قابل تردید نیست. مگر اینکه در آینده سوخت ایمن تر و فراوان تر و اقتصادی تری کشف شود، ما برای بیست سال آینده نیاز به بیش از پنجاه نیروگاه هسته ای خواهیم داشت که باید تا آن هنگام سی درصد برق مورد نیاز کشور را تامین کنند. البته اگر با این روشها و با سرعت سی سال گذشته پیش برویم و یا به کشورهایی مانند روسیه تکیه کنیم، همین دوتا هم تا راه بیافتند از رده خارج خواهند بود. در هر حال، تولید داخلی سوخت مصرفی این نیروگاهها، هرچند که برای کمتر از ده نیروگاه اقتصادی نخواهد بود، به امنیت ملی وابسته است.
ولی اکنون که همه جهان را بخود بدگمان نموده ایم و با پنهانکاری و شعارگرایی و لجبازی خود را به این تنگنا دچار کرده ایم، باید با خرد و دوراندیشی و حوصله برنامه هایی تدوین کنیم که منافع کشور حفظ شود و امنیت کشور با خطرات اقتصادی یا نظامی روبرو نگردد و ثروتهای ملی ما بباد نرود.
همانگونه که در نامه پیشین ذکر کردم، پیشنهاد من مبنی برمشارکت وسرمایه گذاری چهار کشور بزرگ رو در روی ما، می بایستی که فقط با همان سه کشور اروپایی (بدلیل اینکه در احداث نیروگاههای اتمی ایران خود را صاحب حق میدانند و اجازه نخواهند داد روسیه جای آنها را بگیرد) و امریکا (بدلیل اینکه در گذشته وارد این معاملات شده بود) در مذاکرات محرمانه انجام می شد، نه ارائه پیشنهاد به همه کشورهای جهان. درهرحال، اکنون راه دیگری باقی مانده که اگر با سرعت انجام بگیرد، شاید کشورهای شکاک را به خاراندن سرشان وادارد که شاید ایران پیشنهاد مشارکت را صادقانه ارائه کرده بوده است.
برخی تحلیل گران جمهوری اسلامی که درباره سیاستهای رسمی اظهار نظر می کنند فکر می کنند خیلی زیرک هستند و جامعه بین المللی را می توانند بازی بدهند، ولی معادلات بین المللی غیر از این است که اکنون پشتوانه فکری سیاستهای جاری قرار گرفته است. ما نباید فریب تاخیرها و اختلاف نظرهای میان قدرتهای بزرگ را بخوریم. آنها با این بازیها و کش و واکشها برای خود وقت می خرند و قصد دارند ایران را در یک احساس امنیت کاذب فرو ببرند تا آنها آماده شوند. اظهارات مقامات نظامی ما که دنیا را برای غرب جهنم می کنیم، آتش بپا می کنیم و تنگه هرمز را با قایق های توپدار خواهیم بست و غیره، در شرایطی که می تواند بوجود آید فقط باعث تحقیر ایران در فقدان واقع بینی و خردورزی خواهد شد.

غرب اکنون در تدارک است:
الف - برنامه ریزی برای جانشینی نفت ایران، در صورت تحریم نفتی و بستن تنگه هرمز یا حتا انهدام تاسیسات نفتی ایران برای فلج کردن اقتصادی ما، پس از اینکه کشورهای دیگر کمبود نفت صادراتی ما را جبران کنند.
ب - برنامه ریزی برای خرابکاریهای درون کشور توسط ایادی بیگانه از آستین گروههای تجزیه طلب و نیز گروههای سیاسی مطرود خارج از کشور.
پ - برنامه ریزی برای بمباران هوایی تاسیسات حساس هسته ای، نظامی و اقتصادی. جتهای جدید و بی نظیر اف۲۲ که اکنون در حال تحویل به نیروی هوایی امریکاست، کاملا نامرئی هستند و براحتی میتوانند بیایند و بروند بدون اینکه سیستم راداری ما هرگز بتواند آنها را آشکارسازی کند. بقیه امکانات هوایی و ماهواره ای امریکا و ناتو را خودتان می دانید. . .
ت - برنامه ریزی برای حمله برق آسای زمینی از ترکیه، جمهوری آذربایجان، جنوب عراق و افغانستان. پاکستان را هم از آستین تجزیه طلبان بلوچ فراموش نکنید.
ث - چنین تجاوزی به خاک ایران باعث همکاری و تشویق گروه های تجزیه طلب در چهار نقطه کشور با بیگانگان متجاوز خواهد شد و دستکم سه منطقه اعلام استقلال کرده بصورت کشور های مستقل از خاک ایران جدا خواهند شد و سه جزیره خلیج فارس از دست خواهند رفت. . . .
راه حل پیشنهادی زیر فقط یک ترفند برای ایجاد تردید و شکاف در اردوی دشمنان ایران است. البته منافع اقتصادی و استراتژیک آن، در صورت موفقیت، قابل ملاحظه خواهد بود:
دستور دهید یک شرکت بزرگ سهامی عام تشکیل شود. همه تاسیسات و داراییهای دو نیروگاه بوشهر، تاسیسات تولید خمیر زرد اورانیوم در اصفهان و تاسیسات غنی سازی نظنز همگی ارزیابی و بعنوان سرمایه موجود به شرکت عام واگذاری شوند. ازسوی دیگر، سرمایه لازم برای تکمیل و اداره نیروگاهها و تکمیل تاسیسات اصفهان و نطنز برآورد شود. مجموع اینها سرمایه ثبت شده می شود. آنگاه پنجاه درصد سهام (نه % ۴۹) در بورس عرضه شود. همزمان وبیدرنگ درخواست نام نویسی سهام شرکت در بورسهای لندن، پاریس، نیویورک، هنگ کنگ و توکیو شود. . .
عملیات غنی سازی در نطنز را به هر بهانه برای مدتی بسیار محدود داوطلبانه متوقف کنید و، پس از تشکیل شرکت بالا، بگذارید آن شرکت عملیات را بعنوان یک فعالیت اقتصادی از سر بگیرد.

البته گزینه دیگر برای نجات، تسلیم به خواستهای غرب و گذشتن از حقوق قانونی ملت ایران خواهد بود.
با گرامیداشت،
کورش زعیم
تلفن: ۸۸۹۵۲۹۱۷۱۸
همراه: ۸۱۰۸ ۱۱۳-۰۹۱۲




مصاحبه بی بی سی با کورش زعیم
آدینه 14 بهمن 1384 (03 فوریه 2006)

موضوع: بحران هسته ای ایران و عملکرد جمهوری اسلامی

پرسش: اخیرا مقامات ارشد جمهوری اسلامی مانند آقایان دکتر لاریجانی و دکتر احمدی نژاد و دیگران کرارا" در اظهاراتشان تاکید کرده ند که بهره برداری از انرژی هسته ای یک خواست ملی است. همه جناحها و گروههای سیاسی خواستار برخورداری از این فناوری هستند. آیا جبهه ملی این اظهارات را تایید می کند یا نه؟

زعیم: ما در همان آغاز بحران هسته ای ایران حدود دو سال پیش اعلام کردیم که پژوهش و پیشرفت در دانش و تکنولوژی هسته ای و احداث نیروگاههای هسته ای و تولید سوخت آن، از حقوق قانونی ایران است که باید زیر کنترل و نظارت سازمان انرژی اتمی انجام بگیرد، و هشدار دادیم که هیچ دولتی حق ندارد شرایطی بوجود آورد که ملت ایران از این حق محروم گردد. در آن زمان، موضع جمهوری اسلامی جز این بود که اکنون است. ما اعلام کردیم که مسئله جمهوری اسلامی فعالیت هسته ای نیست، بلکه اتهام فعالیتهای دیگری در برون مرز است که ایجاد عدم اعتماد کرده. جمهوری اسلامی باید همه فعالیت های خود را آشکار و شفاف کند تا بی اعتمادی کاهش پیدا کند. و گفتیم که هیچ مدرکی مبنی بر تخلف ایران در رابطه با فعالیت هسته ای وجود ندارد و ما چوب کارهای دیگر جمهوری اسلامی را می خوریم. من حتا در آن هنگام برای حل بحران، پیشنهاد مشارکت با سه کشور اروپایی و امریکا برای احداث نیروگاه ها و تولید سوخت نیروگاهها را کردیم که در آن زمان توسط هر دو رییس جمهور مطرح شد، هرچند که ناشیانه. این اظهارات که این یک مسئله ملی است و به منافع ملی ارتباط دارد، سخن ما بود که اکنون دیر هنگام و پس از شکست های پی در پی در سیاستهایشان علم کرده اند که روی ندانم کاری هایشان سرپوش بگذارند.
ما اکنون بر این باور هستیم که با ایجاد بحرانهای پی در پی، منافع ملی زیر پا گذاشته شده و در نتیجه شعارپردازی ها و لجالت ها کار به ورطه ای کشانده شده که ما در صورت اصرار به ادامه این فعالیت ها ممکن است با پیامدهای بسیار خطرناکی روبرو شویم. در جاهایی دیگر منافع ملی و حیاتی ما تهدید خواهد شد و کشور به آتش کشیده خواهد کشید. وقتی خود تاسیسات هسته ای و شاید هم نظامی و صنعتی ما در معرض تهدید قرار دارد، لجاجت در تداوم این فعالیت چه حاصلی برای ملت خواهد داشت؟
تهدید مسئولان به از سر گیری غنی سازی و خروج از "ان. پی. تی" شبیه همه تهدید هایی است که در طی دو سال گذشته که بحران هسته ای ایران جریان داشته کرده اند. اگر به تاریخچه اظهارات مسئولان در طی این دو سال مراجعه کنید متوجه می شوید که همیشه اول حرف می زنند، بعد به فکر چاره جویی عواقب حرفشان می افتند. مسئولان جمهوری اسلامی از صدای خودشان وقتی ستیزگری و تهدید می کنند خوششان می آید و در آن لحظه زودگذر احساس قدرت و اهمیت می کنند. بهمین دلیل، همیشه یک گام نسنجیده بجلو می گذارند تا مجبور شوند دو گام بعقب برگردند. ما اکنون در بدترین شرایط ممکن هستیم، کشور از چهارسو تحت تهدید نظامی است. خیانتکاران در مرزهای ما آماده آشوبگری هستند. در صورتیکه، در طی دو سال گذشته، اگر بیشتر فکر می کردند تا لجبازی و شعارپردازی، اکنون در موقعییت بسیار بهتری می بودیم و می توانستیم با نظارت سازمان انرژی اتمی، غنی سازی اورانیوم را، دستکم تا حد لازم برای سوخت، ادامه بدهیم. خواست ملی ما اکنون نجات آنچه را که داریم است.
پرسش: در بیانیه اخیر جبهه ملی درباره بحران هسته ای از یکسو اشاره شده که در شرایط کنونی پافشاری در غنی سازی بدور از مصلت و منافع ملی است، از سوی دیگر پیشنهاد می کند که برای ادامه آن بهتر است یک مشارکت چرخشی پنج سال در خارج کشور و پنج سال در کشور برای ادامه این کار توافق شود. توضیح دهید.
زعیم: ما گفته ایم که حاکمیت، با اقدام به پنهانکاری های غیرضروری و ناشیانه، چنان جوی از بی اعتمادی در افکار عمومی جهان ایجاد کرده که به قدرتهای بزرگ اجازه می دهد، برای رسیدن به هدفها و منافع خودشان، هرگونه فشار غیرمنطقی و برخورد گزینشی و کاملا" سیاسی را بر ایران وارد آورند و ما را از حقوق قانونی و مشروع خود محروم سازند.
ما بارها تذکر داده ایم که تداوم بحران آفرینی ها و سیاست تنش آفرین حاکمیت نه تنها موجب کسب اعتبار و حیثیت برای ایران نیست، بلکه بشدت خطرآفرین است. ماغرور ملی خود را فرو میبریم تا ضربات جبران ناپذیرعظیمتری نخوریم. ما نگران صدمات اقتصادی شدیدی هستیم که ملت ما را بیش از پیش در فقر فرو خواهد برد. ما نگران یکپارچگی کشورهستیم، وقتی در هر گوشه خائنان به ملت از فرصت استفاده کرده در حال آشوب آفرینی و ایجاد نفاق هستند. فکر از دست دادن حتا یک وجب از خاک ایران، ما را نگران می کند. فکر ریخته شدن یک قطره خون ایرانی ما را نگران می کند. فکر ازدست دادن سرمایه های ملی ما را نگران می کند. آینده کشور مارا نگران میکند. بهمین دلیل، ما امروز می گوییم که دیگر به مصلحت ما نیست غنی سازی را از سر بگیریم.
ما در این آخرین فرصت ها، راه حل دیگری برای پایان بخشیدن به بحرانی که میتواند فاجعه آفرین باشد، پیشنهاد کرده ایم که آنهم پذیرش داوطلبانه برنامه ای مشترک برای تولید سوخت هسته ای برپایه چرخش، یعنی پنج سال در خارج و پنج سال در ایران، است. با این کار هم سرنوشت خود را بدست کشورهای دیگر نسپرده ایم و هم فرصتی بدست خواهیم آورد تا بلکه جمهوری اسلامی هشیار شود و در مسیر تعامل با قدرتهای جهانی و همچنین استقرار دموکراسی و آزادیهای مدنی گام بردارد تا اعتماد جهانیان بما بازگردد و بتوانیم همین فعالیت ها را در آینده بدون دغدغه ادامه بدهیم.

ماهنامه ايران‌مهر
ميزگرد در روز سه شنبه 22 شهريور ماه1384 و با حضور مهندس علي‌اكبر معين‌فر، دكتر داوود هرميداس باوند، مهندس كورش زعيم, مهندس حسين شاه‌اويسي، مهندس بها‌ء الدين ادب و عيسي خان حاتمي برگزار گرديد.

حاتمي ( مصاحبه گر): ريشة مسائل هسته‌اي ايران چيست؟

زعيم: ببينيد! همان‌طور كه آقاي معين فر اشاره کردند, فعاليت هسته اي ايران سابقه اي طولاني دارد. ايران از سال1957 که راه اندازي نيروگاه پژوهشي اميرآباد را برنامه‌ريزي كرد, هيچگاه مشكلي با سازمان انرژي هسته‌اي و بعدها NPT نداشته است. بايد توجه داشت که در آن زمان ايران عضو سازمان انرژي هسته‌اي بود و در سال 1968 هم كه پيشنهاد NPT بري جلوگيري از گسترش سلاحهاي هسته اي پيش آمد, ايران در همان سال آن پيمان را امضا كرد. از آن زمان، ايران در زمينة فعاليت براي دستيابي به تکنولوژي هسته اي دستي باز داشته است.
براي اين كار, هدف ايران ساخت 24 نيروگاه بود که براي ساخت آنها با آلمان و فرانسه و امريکا توافق هم کرده بودند كه اين نيروگاه ها در ايران ساخته شوند، و البته سوخت آنها هم بعدها در اينجا تهيه شود. هنگامي که پس از انقلاب قراردادها لغو شد, به اين علت که گفته مي شد ايران با منابع نفت و گازي كه دارد، با سرمايه خود كارهاي بهتر و پرسودتري مي‌تواند انجام دهد. البته در اوايل انقلاب چند اشتباه صورت گرفت: نخست اينكه قراردادها را و نيز ساخت نيروگاه بوشهر را با آلماني‌ها لغو كردند و آلماني ها يك كشتي وسايل آماده براي تکميل نيروگاه را که به بندرعباس آورده بودند, برگرداندند و بقيه‌اش را هم حمل نكردند. اشتباه بزرگ ديگري كه ما مرتکب شديم اين بود که قرارداد مشارکت با فرانسه را براي تهيه و تامين سوخت لغو كرديم و ايران يک ميليارد و خرده‌اي پولش را پس گرفت. اگر اين كارها را نمي‌كرديم, داراي خط توليد كامل سوخت هسته‌اي بوديم؛ و نيروگاه هايمان هم اجرا مي شد و با وجود فرانسوي ها به عنوان شريک, حالا دچار کمبودها و نارسايي ها نمي شديم.
گزارشهاي NPT نشان مي دهد که 53 كشور در زمينة به کارگيري تکنولوژي هسته اي تخلف هاي مختلف سبک و سنگين کرده اند, که البته ايران جزو کشورهايي که تخلف هاي سنگيني کرده اند نيست. با همة اين تبليغاتي که مي شود, تخلف هاي ايران بسيار معمولي است. اما ايران را در رديف ليبي و کره شمالي و کشورهايي مي دانند که تخلف هاي سنگيني کرده اند.
مشکلات ما از هنگامي آغاز شد كه گروهي در ايران از ديوار سفارت آمريکا بالا رفتند. به جز آن, رفتارها و گفتارهايي است که موجب بي اعتمادي در سطح جهان شده است, به ويژه اين سخن رئيس جمهور قبلي که گفته بود ما با يك بمب ‌اسلامي، مي‌توان اسرائيل را با خاك يکسان کرد. بايد در نظر داشت از آنجا که شاه هم قبلا از اين حرف ها زده بود و مي‌گفت كه ما مي‌خواهيم پنجمين قدرت نظامي و ششمين نيروي هسته‌اي دنيا باشيم, اين سابقة ذهني براي جهانيان ايجاد شده است كه ايرانيان اساساً در پي دستيابي به سلاح هسته‌اي هستند.
مشكل اصلي ما در حال حاضر اعتمادسازي است. مشكل ايران با آمريكا عبارت است از مسئلة حقوق بشر. ديگر مسئلة حکومت كشور ايران است که آمريکايي ها فكر مي‌كنند با اين حكومت اصلا نمي‌توانند قراردادي ببندد كه استوار بماند. من معتقدم كه اگر دولت ايران روزي انتخابات آزاد را برگزار کند و مفاد اعلامية حقوق بشر را رعايت کند, مسئلة هسته‌اي آن بطور کلي پاك مي‌شود. بنابراين، بايد توجه داشت که مشكل ما صرفاً مشکلي سياسي است و ارتباطي با خود انرژي هسته‌اي ندارد. ما با غني‌سازي اورانيوم بسيار فاصله داريم. براي ساخت سلاح هسته اي بايد اورانيوم با 85 تا 90 درصد خلوص ساخت, اما ما در پايگاه اصفهان تنها مي توانيم اورانيوم با خلوص 4% توليد کنيم که پس از غني سازي در نطنز در نيروگاهها مورد استفاده قرار بگيرد. مشکل ما به هيچوجه دستيابي به سلاح هسته اي نيست، بلکه بطور کل اين بهانه را به کار برده اند که فشار بيشتري روي حکومت ايران بياورند.
حاتمي : آيا در مورد مسائل هسته اي, منافع ملي ايران با سياست جمهوري اسلامي همخواني دارد يا نه؟!
زعيم: در پاسخ به پرسش در مورد ارتباط فناوري هسته اي و منافع ملي, بايد بگويم که من تصور نمي‌كنم كه منافع اروپا در اين باشد كه غني‌سازي را در ايران انجام ندهند. علت اينكه من پارسال افزون بر پيشنهاد مشارکت امريکا و اروپا در ساخت نيروگاهها، پيشنهاد مشارکت با ايران در غني سازي اورانيوم را هم مطرح كردم، بخاطر اين است كه كشور ما يکي بزرگترين منابع اورانيوم دنيا را دارد و اين را 50 سال است که همه مي‌دانند. دوم اينكه اينها براي تامين اورانيوم مصرفي يك نيروگاه 1000 مگاواتي, بايد 150 هزار تن سنگ معدن را پودر کنند و از آن150 تن خاک اورانيوم قابل استفاده بگيرند. باقيمانده آن را که خاک راديو اکتيو است بايد دور بريزند و آلودگي ايجاد کنند. از 150 تن اکسيد اورانيوم فقط 33 تن آن قابل تبديل به خمير زرد يا گاز است. باز مقداري پس ماندة آلودة راديواکتيو دارد که بايد در جايي دفن شود. بنابراين، به نفع اروپايي هاست - البته از ديد آنها به سود ماست - كه آنها بيايند سرمايه‌گذاري بكنند و مشتركا سنگ اين معادني را كه ما داريم غني‌سازي كنند و هم به جاي ديگر بفروشند و هم خودشان مصرف كنند؛ در عين حال ما حالت صادركننده هم پيدا مي کنيم. فراموش نكنيم فقط 3000 مهندس و دكتر در پايگاههاي هسته اي اصفهان و ديگر كار مي‌كنند؛ حال اگر قرار باشد اين کار در ايران انجام نشود, آيا اين کارشناسان بايد بي کار شوند و مهاجرت کنند؟ سوم اينكه فناوري هسته اي فقط براي مصرف در اين نيروگاه و تنها براي توليد برق نيست, بلكه فنآوري هسته‌اي حتي در صنايع پزشگي، غذايي و غيره مورد استفاده دارد. بنابراين، به طور کلي داشتن فناوري هسته اي جزو منافع ملي ماست.

زعيم: ما بمب ‌اتمي را چه بخواهيم و چه نخواهيم, نمي‌توانيم داشته باشيم. شاه مي گفت كه ما مي‌خواهيم ششمين قدرت اتمي دنيا باشيم, پس از آن رفسنجاني هم گفت كه ما با بمب اسلامي، اسرائيل را با خاک يکسان مي کنيم؛ ولي در نهايت ما چون عضو پيمان NPT هستيم, نمي توانيم بمب اتمي داشته باشيم.
اگر بمب‌اتمي ساخته هم شد, از آن در کجا مي شود استفاده کرد؟ اگر كشورهاي دشمن پيرامون خود در خاورميانه را با آن بمباران کنيم, تا فاصلة 1000 كيلومتري مواد راديواكتيو آن, خود ما را هم آلوده مي کند. ديگر اينکه موشک اتمي ما پس از هدفگيري, با ضد موشک هدف قرار مي گيرد و به هدف نمي رسد و در خاك خودمان فرود مي‌آيد. در کل, استفاده از بمب اتمي براي ما چون نوعي خودزني است, موضع ‌ما بايد اين باشد كه در منطقه هيچ سلاح اتمي نباشد و بهتر اينكه همة سلاح هاي اتمي از دنيا برچيده شود.
زعيم: تصور مي کنم با توجه به درگيري آمريكا در مسائل افغانستان و عراق و با توجه به تصميماتي که خود کنگره گرفته است, حملة نظامي به ايران تقريباً منتفي است. هم اکنون اهرمهاي بسيار سنگيني در دست آمريکا است و آمريکا و متحدانش مي توانند بدون حملة نظامي مقاومت جمهوري اسلامي را بشکنند, مثل بستن تنگه هرمز (کاري که انگليسي ها در زمان ملي شدن صنعت نفت کردند)، چرا که اگر اين تنگه بسته شود و ايران نتواند نفت صادر کند و در قبالش چيزي که احتياج دارد وارد کند, وضعيت براي ايران بسيار سخت خواهد شد، حتا فقط تحريم فروش بنزين. به هر حال، درجة آن تحريم را نمي توانيم پيش بيني کنيم. ولي خود آن از هر جنگي عليه جمهوري اسلامي کارسازتر خواهد بود. همانطور که گفته شد, جمهوري اسلامي دارد همة فرصت ها را از دست مي دهد و آنگاه مجبور خواهد شد که هر چه آنها مي گويند انجام دهد.

حاتمي: آيا در قانون اساسي ما راه‌حلهايي براي برون شد از اين وضعيت وجود دارد؟
زعيم: ببينيد! راه‌حل براي برون شد از بحراني كه گريبانگير ما است, به دو گونه است: 1- ما اين بحران را براي حاكميت حل كنيم 2- اين بحران را براي ملت ايران حل كنيم. اگر قرار است براي حاكميت حل كنيم, راه حل آن گفته شد؛ چرا که اين بحران از روي نابخردي ايجاد شده و بعضي فكر مي‌كنند كه به طور عمد ايجاد شده و اگر اين بحران حل شود, بحران ديگري منتظر ما خواهد بود. بنابراين، اگر ما در قالب حاكميت بخواهيم اين بحران را حل كنيم, راه آن همان پيشنهادي است كه من ارائه كرده ام. مي‌توانند بدون اينكه امتياز زيادي دهند و بدون اينكه بيش از اين عقب‌نشيني كنند و كشور را دچار بحران بيشتر كنند بيايند و در مذاکراتي اعلام کنند که بياييد با هم سرمايه‌گذاري مشترك كنيم و شما بر کار غني سازي نظارت مالکيت داشته باشيد تا بدانيد که ما به سوي توليد سلاح هاي هسته اي نمي رويم. ولي اگر بخواهيم اين کارخانة بحران سازي را براي ملت ايران از کار بيندازيم, تنها راه حل آن تغيير ساختار حکومت است. تغيير ساختار هم از طريق اصلاح قانون اساسي ممکن و عملي خواهد شد و به طور کلي تغيير ساختار حقوقي و سياسي بطوري که به ما امکان برگزاري انتخابات آزاد و برروي کارآمدن يک دولت آزاد مردمي را بدهد. به دنبال آن, همة بحران ها رفع مي شود.

حال پس از ملاحظه اظهارات و نوشته های آقای زعیم و نوشته های آقای دکتر داور پناه ودیگران ، لطفاً به جوابهای من که به ترتیبی که شماره گذاری کرده ام توجه شود:
جواب ردیف (1)- آقای موسویان تحت عنوان" مسئول تشکيلات و رئيس هيئت اجرائيه جبهه ملی ايران" خواسته اند که طرفداران صديق جبهه ملی در خارج از کشور به صدای آمريکا متذکر شوند که در اطلاع رسانی بيطرف باشد و بجای گزينش افراد متفرقه با اعضای رسمی تشکيلات جبهه ملی صحبت کند و نظريات واقعی جبهه ملی را انعکاس دهد . . . "
اولً- تعیین کنید اعضای رسمی تشکیلات جبهه ملی در خارج کشور کدامند؟؟!!
دوم- جبهه ای که در هر ولایتی چند "سخنگوی" کاملا مستقل دارد، جبهه ای که در هر گوشه دنیا چندین وبسایت کاملا مجزا و متضاد با یکدیگر دارد، سازمانی که هیچ نظم و ترتیب سازمانی در آن دیده نمی شود، سازمانی که در طی این 29 سال اخیر بجز نشست های گاه و بیگاه و نه چندان یکپارچه خود و چند اعلامیه پراکنده در این جا و آن جا چیز قابل عرضی تولید نکرده، سازمانی که هیچکس از نحوه عضو گیری در آن، رای گیری در آن، سیاست گذاری در آن اطلاع درستی در دست ندارد را چگونه می توان سازمان و آن هم سازمانی با در باز توصیف کرد؟
سوم- ارتباط با جبهه ملی برای صدای آمریکا و مردم عادی به مانند این است که یکنفر بخواهد که در آن واحد با تلفن با 30 نفر صحبت کند. دلیل بزرگی که مردم به اپوزیسیون( و جبهه ملی) توجه زیادی نشان نمی دهند این است که از گوشی تلفن این اپوزیسیون( و جبهه ملی) هزار صدا و هزاران سیگنال مختلف و ضد و نقیض به گوش می رسد!
چهارم- اگر آقای موسویان خواستار بیطرفی صدای آمریکا در فاصله 15 هزار کیلومتری ایران هستند! چرا ایشان از صدا و سیمای ایران که در مجاورت ایشان است چنین درخواستی را نمی کنند؟!
جواب (2)- پیدا شدن اسب ترویا در درون جبهه ملی ایران
اگر چنین اتفاقی رخ داده است و اعضای محترم شورا می دانند که این اسب ترویا کیست، پس چرا سریعاً تصمیم قاطعانه نمی گیرند و نسبت به اخراج این اسب ترویا اقدام نمی کنند؟!
و البته بجای این تصمیم گیری و انجام وظیفه، آقای موسویان اظهارمی کند که: " ولی نيروهای باورمند و اصيل جبهه ملی ايران هرگز چنين فرصتی را به آنها نخواهند داد!"
ایشان از کدام نیروهای باورمند و اصیل جبهه ملی صحبت می کنند؟! آیا وقت آن نرسیده است که بجای غلو کردن، نفاق افکنی و ایجاد شائبه در مورد فعالترین و تاثرگذارترین اعضای جبهه ملی ایران، این نیروها را معرفی کنند!؟
جواب (3)- در مورد ادعای آقای داور پناه به شخصی بودن سایت جبهه ملی آمریکا!
این سایت از سالها قبل به این نام در حال فعالیت بوده است. و در هیچ زمانی شورای 35 نفره جبهه ملی ایران نه تنها اعتراضی به صورت کتبی و یا شفاهی در باره غیر قانونی بودن این سایت نکرده ، بلکه از وجود آن وفعالیت هایش سپاسگزار نیز بوده است، ضمن اینکه برابر قوانین جاری کشور آمریکا هر کس می تواند هر نامی را که بخواهد برای سازمان ، گروه، و غیره خود انتخاب نماید بشرط آنکه قبلاً آن نام توسط گروه یا فرد دیگری مورد استفاده قرار نگرفته باشد.
جواب (4 و5)- در مورد نوشتن نامه به رئیس جمهور رژیم اسلامی!
کدام آئین نامه یا نظام نامه یا اساسنامه، اشخاصی را که به عضویت حزب یا گروه یا دسته سیاسی در آمده اند از نوشتن نامه و اظهار عقیده در مورد موضوعی که رابطه مستقیمی با حاکمیت ملی ومنافع کشور دارد به عنوان یک فرد و نه به عنوان سازمانی که به آن وابسته است منع کرده است؟! آیا آقای زعیم بنام جبهه ملی نامه اش را نوشته است؟ ضمناً چه دلیلی وجود دارد که ایشان مطالب خود را به شورای جبهه ملی که اکثریت اعضای آن کژ دار و مریز و" آهسته برو ، آهسته بیا که گربه شاخت نزند" عمل می کنند و برابر روش جاری در29 سال گذشته به جز ذکر مصیبت از نوشتن هر گونه نامه مخالفت آمیزی با رژیم خودداری کرده اند، در میان گذارد؟
مگر در همین چند روز گذشته سرلشگر فربود نامه سرگشاده ای به رئیس جمهور آمریکا ننوشت و نظرات خود را در مورد کشورش ایران اعلام نکرد؟ آیا نوشتن نامه به رئیس یک کشور خارجی ( آنهم پرزیدنت بوش منفور و دشمن سرسخت ایران) از دید آقای داورپناه مانعی ندارد ولی نوشتن نامه به رئیس کشور ایران گناه کبیره بحساب می آید؟! و دیگر اینکه چطور است که در طی این چند سال اخیر هیچکدام از اعضای شورای مرکزی جبهه ملی ایران و هیچ بیانیه جبهه ملی ایران غالبا در راستای همان موضعگیری هایی بوده که اقای زعیم داشته؟
آقای داور پناه نوشتن نامه به احمدی نژاد را" موجب تضعیف این سازمان محبوب ملت ایران دانسته است"!؟
( آیا ایشان بجای 35 نفر اعضای شورای مرکزی در مسند قضاوت نشسته اند و برای آنها دستور العمل صادر می کنند؟)
اگر این سازمان از آن چنان محبوبیتی برخوردار است که شما به آن اشاره می کنید، پس چگونه است که این سازمان، پس از گذشت بالغ بر42 سال از درگذشت زنده یاد دکتر محمد مصدق هنوز موفق به تعمیر آرامگاه این یگانه ابر مرد تاریخ چند صد ساله ایران نشده و اخیراً برای جمع آوری هزینه لازم برای این تعمیرات دست به سوی هواداران او دراز کرده اند، و بالاخره پس از مدتها موفق گردیدند که فقط مبلغ پنج هزار دلار جمع آوری و ارسال دارند! در حالیکه در همین زمان در ایران بالغ بر ده هزار مسجد جدید توسط مردم ساخته شده است ولی یکی از میلیونها هوادار و پیرو راه مصدق و سازمان محبوب جبهه ملی! حاضر نبوده است هزینه تعمیر آرامگاه مصدق را پرداخت نماید! آیا درجه محبوبیت جبهه ملی ایران در این حد است؟!
در مورد گفته حجت الاسلام رفسنجانی که: " "در ايران اپوزيسيون هست ولی اين اپوزيسيون خريدار ندارد و مردم طرفدار ايشان نيستند" آیا رفسنجانی دروغ گفته است؟
بجز مجاهدین خلق که در حدی محدود با رژیم اسلامی ایران در مبارزه بوده است، سایر باصطلاح اپوزیسیون از جبهه ملی تا جمهوری خواهان تا سلطنت طلبان و چپی ها کدام یک واقعاً دارای نیروی جوان و اهل مبارزه هستند. کدام یک دارای برنامه تدوین شده برای آینده ایران هستند؟ کدام یک تا این تاریخ راه حلی را برای رفع مشکلات عدیده کشورمان ارائه کرده است؟ آیا مجموع اعضای فعال و ایثار گر همه این اپوزیسیون به رقم یکهزار تن می رسد؟ هنگامیکه اپوزیسیون خارج کشور بخاطر هیچ در میان خودشان دائماً در جنگ و جدال اند، وهمین جنگ و جدال داخلی بین خودشان چنان آنها را ضعیف و فرسوده کرده است که دیگر فراموش کرده اند دشمن اصلی در ایران است و نه در خارج کشور. لذا در آن صورت آیا دیگر نیازی است که رژیم جمهوری اسلامی از بابت این اپوزیسیون نگرانی داشته باشد؟
جواب (6)- در مورد چند هفته بزندان رفتن آقای زعیم و دیگران!
آقای دکتر داور پناه شما و همفکرانتان از همین گونه تهمت ها و اظهارات در مورد زنده یادان : فروهر ها، سیرجانی ها محمدی ها، و ده ها مبارز جان بر کف دیگر تا زمانی که زنده بودند به آنها نسبت دادید، ولی پس ازترورشان بدست دژخیمان رژیم تغییر عقیده داده و آنها را تبدیل به قهرمانان ملی کردید! ( نوشدارو پس از مرگ چه دردی را دوا می کند؟)
لابد بخاطر دارید که در مورد مهندس امیر انتظام و اکبر گنجی و سازگارا و و چه شایعاتی را براه انداخته و هنوز هم دست از سرشان برنداشته اید و منتظرید که آنها نیز توسط دژخیمان رژیم ترور شده و سپس از آنها قهرمان سازی کنید!
جواب (7)- در مورد فردی از اپوزيسيون که خود را طرف مشورت رئيس جمهوری آن نظام قرار دهد؛ آنهم بصورت يک جانبه!
مگر آقای زعیم در نامه ها و پیشنهاداتش به احمدی نژاد چه گفته است؟ که مورد تعرض آقای دکتر داور پناه قرار گرفته و تهدید کرده است که:
" بهمين دليل و به هزار و يک دليل ديگر، نيروهای اصيل و باورمند جبهه ملی ايران
هر گز نبايد چنين فرصتی را به افراد شناخته شده ای بدهند که قصد دارند در داخل و خارج از کشور جبهه ملی ايران را طبق برنامه از پيش تعيین شده اي، با پشتيبانی جمهوری اسلامی و شبکه ای وابسته به داخل و خارج، يا در اختيار خود در آورند و يا تخريب و نابود کنند."!!
کاشکی جبهه ملی ایران دارای آن نیروهای اصیل و باورمندی که آقای دکتر داورپناه ادعا می کند بود ، تا جلوی افراد شناخته شده ای که هدفشان تخریب جبهه ملی ایران است را بگیرند! آیا وجود بالغ بر 25 گروهک و سازمان جبهه ملی چند نفری در خارج کشور خود نمودار اختلاف و تفرقه شدید بین آنها نیست ؟ اعضای قدیمی و با تجربه و فداکاری چون آقایان دکتر داورپناه و راسخ افشار چرا برای رفع این اختلافات و تفرقه جبهه ملی برانداز، راه حلی را ارائه نمی کنند، تا شاید موفق گردند جلوی افراد فرصت طلب و مخربی که چشم داشت به تصرف جبهه ملی خارج و داخل کشور دارند بگیرند؟!
جواب (8) – در مورد ذوحیاتین بودن آقای زعيم !؟
با ذکر بخشی از اظهارات و نوشته های آقای زعیم، از خوانندگان گرامی درخواست می شود، در مورد این موجود ذوحیاتین اظهار نظر فرمایند که آیا زعیم که همیشه در موضعگیری های خود ثابت قدم بوده یا کسانی مانند آقای داور پناه که به هیچ اصول اخلاقی پایبند نیستند ذوحیاتین هستند
سخن پایانی با آقای دکتر پرویز داورپناه:
به منظور از میان برداشتن تفرقه و اختلاف نظر ورفع اختلافات فراوان میان گروهک های جبهه ملی در خارج کشور وهمچنین پی بردن به میزان واقعی پشتیبانی هواداران جبهه ملی و پیروان راه مصدق، پیشنهاد می شود بشرح زیر اقدام گردد:
الف - کلیه اشخاصی که خود را واجد شرایط برای شرکت در شورای جبهه ملی در خارج کشورمی دانند، مشخصات و سوابق ، خاصه فعالیت های سیاسی دوران زندگی خود را، شجاعانه مانند کورش زعیم، بطور مشروح برای اطلاع عموم ایرانیان، در اختیار چند سایت اینترنتی ،جهت درج قرار دهند( انتخاب سایت های اینترنتی با صلاحدید و موافقت داوطلبان خواهد بود.)
ب – هوا داران و پیروان و اعضای رسمی جبهه ملی در خارج کشور پس از مطالعه سوابق داوطلبان ، نسبت به انتخاب کاندید های مورد نظر خود( به هر تعداد که لازم است) در شورای جبهه ملی خارج کشور از طریق ارسال ای- مایل به سایت های معرفی شده اقدام می کنند.
پ – با بررسی و شمارش مجموع رای دریافت شده، برای هر داوطلب، تعدا دی که مورد نظر برای تشکیل شورای جبهه ملی خارج کشور است انتخاب و به اطلاع عموم خواهد رسید.
ت – شورای انتخاب شده در یکی از کشورها تشکیل جلسه داده و از بین خود مسئولین مربوطه را بر مبنای اساسنامه و یا نظام نامه ای که خود در تهیه آن دخالت خواهند داشت، انتخاب و به اطلاع عموم خواهند رساند.
ث – با نحوه عملکرد بصورتی که ذکر شد، بر خلاف گذشته که انتخاب اعضای شورای جبهه ملی فقط با نظر تعدادی بسیار محدود که امکان مسافرت و حضور در جلسات کنفرانس ها را دارا بودند، انجام می گرفت ؛ ودر نتیجه همیشه با مخالفت سایر داوطلبانی که به دلایلی در کنفرانس شرکت نکرده بودند ولی خود را واجد شرایط شرکت در شورا تصور می کردند، روبرو می گردید. که نتیجه آن همین وجود 25 گروهک جبهه ملی در خارج کشور است که شوربختانه هیچیک از گروهک ها کوچکترین وجه مشترکی جز استفاده از نام "مصدق" با یکدیگر ندارند. حال چون برای انتخاب اعضای شورا به آراء عمومی مراجعه می شود، در مرحله اول می توان تصور نمود که جای گله و شکایتی را برای داوطلبان انتخاب نشده باقی نخواهد گذارد.
درمرحله دوم شاید به این طریق موفق گردیم پی ببریم چه تعدادی از ایرانیان مقیم خارج کشور به جبهه ملی و راه دکتر مصدق علاقمندی نشان خواهند داد.
و در مرحله سوم هواداران جبهه ملی قبل از دادن رای خود، با مطالعه سوابق داوطلبین تا حدی به خلوص نیت آنها پی خواهند برد، و چون گذشته کور کورانه در چاه عمیقی که برایشان کنده شده است سرنگون نخواهند شد.
در مرحله چهارم اگر نتیجه این نوع رای گیری مثبت بود، شاید در جبهه ملی داخل ایران نیز از این طریق رای گیری استفاده شود.
و درمرحله پنجم با انجام این رفراندم ، به ما ایرانیان یاد داده خواهد شد که چگونه می توان در یک انتخابات آزاد شرکت نموده و به فرد مورد نظر خود پس از شناخت کاملش رای داد.
آقای دکتر داورپناه: اگر راه حل و پیشنهادی بهتری دارید لطفاً ارائه فرمائید. "این گوی و این میدان."

تهیه شده در اندیشگاه ملی ایرانیان امیر هوشنگ آریان پور
دهم اوت 2008
بازگشت به صفحه قبل   نسخه قابل چاپ   لینک دائمی به این خبر 
 
 
¤ اخبار جبهه ملی
¤ درگذشت مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی
¤ بازداشت پیمان عارف عضو جبهه ملی ایران
¤ ادیب برومند: انحلال مجلس استیضاح مصدق را منتفی کرد
¤ نامه سخنگوی جبهه ملی ایران به بی بی سی
¤ پیام های نوروزی
¤ خورشیدی که هر روز فروزان تر از روز پیش میدرخشد/بیانیه جبـــهه ملــــی ایــــران
¤ سنگر نشین بی مدعای آزادی هوشنگ کشاورز صدر رفت
¤ تجزیه طلبی محکوم است/رئیس هیئت رهبری جبهه ملی ایران
¤ متن پیام های رهبران جبهه ملی به مناسبت پنجاهمین سال تاسیس کنفدراسیون
¤ تحلیل جبهه ملی ایران ازرویدادهای مصر
¤ دکتر علی رشیدی عضو هیئت رهبری جبهه ملی ایران به دو سال زندان و 5 سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد
¤ بازداشت اعضاي جبهه ملي ايران در اسفراين خراسان شمالي
¤ بزرگداشت دکتر مصدق در واشنگتن/2 گزارش
¤ بزرگداشت دکتر محمد مصدق در باشگاه ملی خبرنگاران در واشنگتن دی سی شنبه 10 نوامبر 2012
¤ مشروح سومین گزارش احمد شهید در رابطه با حقوق بشر در ایران
¤ جبهه ملي ايران , نيروي هوايي و خلبانان قهرمان دفاع مقدس را گراميداشت
¤ تکدیب امضا
¤ جبهه ملی ایران: به یاری زلزله زدگان بشتابیم
¤ درگذشت رادمرد میهن دوست آقای دکترخسروسعیدی عضو حزب ایران و جبهه ملی ایران
¤ ننگ ونفرین بربیست وهشتم مرداد
¤ اسطوره مقاومت مهندس عباس اميرانتظام در بيمارستان بستري شد
¤ بیانیه ادیب برومند و جبهه ملی ایران- اروپا و آمریکا در اظهار تاثر و همدردی با هموطنان داغدیده آذربایجانی
¤ احضار كورش زعيم
¤ درود بر چهاردهم مرداد / ادیب بـرومـند- رهبر جبهه ملی ایــران
¤ جبهه ملی ایران نسل کشی مسلمانان در میانمار را محکوم میکند
¤ بیانیه ادیب بـــرومند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران به مناسبت بزرگداشت ۳۰ تیر 1331
¤ نامه سرگشاده جبهه ملی ایران به رئیس جمهور آمریکا درمورد ادعای واهی مالکیت امارات بر جزایر ایرانی
¤ عمل جراحی قلب دکتر حسین موسویان، رییس هیئت اجرایی جبهه ملی ایران
¤ گرامیداشت یکصدوسی امین زادروز دکتر محمد مصدق در پاریس و کلن
¤ یادداشت اعتراض جبهه ملی ایران به موسسه گوگل
¤ تکذیب مذاکرات جبهه ملی ایران با آقای رضا پهلوی و نزدیکان ایشان
¤ جبهه ملی ایران مهیای ستیزه گری در باره حفظ تمامیت کشور است/ادیـب بـرومـند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران
¤ پیام های نوروزی استاد ادیـب بـرومـنـد , دکتر حسین موسویان ,اقاي حسن لباسچی و مهندس كورش زعيم
¤ پیام نوروزی ادیـب بـرومـنـد
¤ دیدارسخنگو و اعضای جبهه ملی ایران با دکتر علی رشیدی
¤ بیانیه ادیـب بـــــرومــند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران درباره انتخابات اسفند ۱۳۹۰
¤ جبهه ملی ايران در انتخابات شرکت نمی کند
¤ آخرین وضعیت جبهه ملی ایران
¤ وضعیت نا مساعد جسمی حمید رضا خادم، زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ اوین
¤ آیا جبهه ملی ایران منحل میشود؟
¤ بازجویی و بازداشت فعالان و اعضای جبهه ملی ایران
¤ ادامه بازداشتها و احضار اعضای جبهه ملی ایران به وزارت اطلاعات
¤ برگزاری جلسات شورای جبهه ملی ایران ممنوع شد
¤ احضارعیسی خان حاتمی عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران/ بازداشت مهندس محمد توسلی
¤ بازداشت دکتر علی رشیدی
¤ احضار ملیون به وزارت اطلاعات
¤ نشست مهرماه شوراي مركزي جبهه ملي ايران
¤ جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران پنج شنبه در تهران برگزار شد
¤ جبهه ملی ایران در خارج از کشور نماینده ندارد
¤ @نامه پیمان عارف به احمدی نژاد@دیدار از پیمان عارف
© 2004 - 2011 - خبرگزاری جبهه ملی ایران - J M I N e w s . c o m - تماس با ما