گزارش یک ملاقات- ضیاء مصباح (جبهه ملی ایران)
ورش زعیم در پی بیش از ۸ ماه تحمل زندان به دلیل ناراحتی جسمی در بیمارستا ن بستری شده و به احتمال به جراحی بینجامد .
در ملاقات ایشان کماکان استواری را در چهره و بیانش دیدم و قبل از رفتن جهت اطلاع از امکان دیدار در تماس تلفنی صدا را بسیار قوی و سرزنده یافتم ودر دیدار بیشتر از تصور، که کار هر کسی نیست و از مردان استوارو معتقد به ایده های ملی و مردمی برمیاید .
کورش در دادگاه به جرم عضویت در جبهه ملی و فعالیت علیه نظام برای چندمین بار از دهه ۶۰ تاکنون به زندان محکوم شده و اینکه در دادگاهی با حضور هیات منصفه به این مجازات و بعنوان مجرم سیاسی محکوم شده مبحث دیگر دارد که در دور دوم ریاست جمهور روحانی در مرحله قانونی شدن حقوق شهروندی و استمرار مدیریت توام با پاسخگویی بیشتر ایشان … به آن خواهیم پرداخت …دوستی ثالث و حاضر در این ملاقات در جرم عیادت شونده گفت جرمش آنست که اسرار هویدا می کرد.
نگارنده از زمان های دور شاهد و ناظر است که این بزرگوار سالمند که بطورطبیعی به ناتوانی جسمی نزدیک میشود – هر چند روحیه و اعتقاد ی قوی به روش و منش خود دارد، آنچه را در وظیفه و رسالت خود میبیند و میداند همزمان با طرح در نشستها مینویسد و برای مسیولین با نام ونشان میفرستد. وی پیوسته همراه با دیکته نویسی فراوان که طبعا بدون اشتباه نیست و نبایستی چنین انتظاری داشت ،پیشنهاداتی مفید و ارزنده ارایه میدهد .
اگر با بررسی زمان دیدارها نخواهند برای نگهبانان مشکلی ایجاد نمایند و یا در سایر موارد سخت گیری…! شاهد بودم که نگهبانان حاضر و ناظر ملاقات با مریض بستری دردمند آورده شده از زندان، با کنجکاوی که فراتر از مسئولیت آنان است نه از منظر خبر دهی بل در جهت اینکه همراه چه کسی با چه اتهامی آمده اند ، به صحبتهای انسانی نحیف و ضعیف از لحاظ سن و سال، قوی از منظر اندیشه ، مطلع به جریانات روز مملکت و جهان ، داری تحلیل اصولی با اشراف به نارساییها ، تسلط به زبانهای زنده دنیا و دارای مقبولیت اجتماعی – مینگریستند و سر تا پا گوش و هوش .این حالت برای مامورین وظیفه و سرباز ان مستقر در بیمارستان بطور نوبتی ، که حداقل دارای تحصیلات دیپلم میباشند ، یقینا با آشنایی که به ظرافت کار خود داشتند، توام با نگرانی بنظر نمیرسید که نفوذ ایده های ملی و مردمی در توده مردم حتی سربازان شاغل در بازداشت گاهها را نشان میدهد. اینان صاحبان رای امثال روحانی ها، که رای به لیست امید را در انتحابات اسفند ۹۴ درست یکسال قبل آفریدند و باش تا رفراندمی دیگر برآمده از انتخابی از میان بد و بدتر – در اردیبهشت ۹۶.
نگارنده در آمد و شدهای مکرربه دادگاههای شعبه اوین بمناسبت وبدفعات کنجکاوی این فرزندان برومند وطن را دیدم که در لباس مقدس سربازی و در نقش « المامور معذور» که قرار بود مسیول باشد، تا چه حد اصولی و مودب راهنمای مراجعین متهم بودند و یاور آنان که در عیادت مورد بحث این حالت جوانان ما عیان تر گردید .
سیستم بخوبی به این نکات وقوف دارد همچنانکه قاضی وقت دیدارها و مراجعات نگارنده با سعه صدرو متانت از مشکلات و نارساییها البته با احتیاط فراوان میگفت و فرصت کافی در آن محیط به ارباب رجوع میداد که بسیار امیدوارانه است تا آنجا که حقوق شهروندی ببار نشیند، که جبر زمانه ما. این تغییر تا آنجا پیش میرود که وزیر اطلاعات اخیرا با صراحت میگوید جلو گلوله را باید گرفت نه جلو دهان منتقدین را که از قضا کورش در قبل از بستری شدن صراحتا به این نکته میپردازد که من زندانی، گلوله ام؟؟ یا منقاد اصولی دربند اعتقاد اجتماعیم!!!
در هر حال امید اینکه این برومند میهن دوست و ملتزم به قانون اساسی، نویسنده و مترجم با تجربه، مدرس توانمند، بعداز طی دوران نقاهت به منزل و نزد عزیزانش برگردد تا ضمن مراقبتهای لازم در کانون گرم خانواده با آرامش و آسایش آنهم با در پیش بودن ایام نوروز دیرین ایرانی – روزگار موثر و مفید و قانونمندش را سپری سازد .
سیستم مقتدر و هشیار– مطلقا نگران امثال ما نباشد که نه در اندیشه جاه و مقامیم و نه در پی رانت و امتیاز، نه برانداز نرمیم و نه ضد انقلاب و نه فراری از وطن ویا فعال در کف خیابان ….که همه ما پیشقراولان انقلاب ۵۷ بودیم و گرفتار خود کرده را تدبیر نیست… و انصافا درپی نقد اصولی و اصلاح آرام و تدریجی امور که شادروان بازرگان در همان زمان گفت و مرحوم هاشمی دراین ایام … .
غصه کمر شکن امثال زعیم درد وطن است که همه اصلاح طلبان کارآموز آن ودر پی منافع ملی – هر چند که گروهی از مصلحین پاک دست جامعه در لباس کارگزاران سازندگی و اصلاحیون که در جوانی یا میانسالی بسر میبرند به اعتبار سن و سال در اندیشه آنچه که از ما گذشته است .
بگفته ای اگر قرار است امثال کورش در بند باشند قبل از او روحانی دولتمند گرفتار را باید چاره کرد که همه انچه را که در خلوت به دلیل عدم دسترسی به تریبون میگوییم و مینویسیم، ایشان صراحتا و در مواردی با اشاره هایی آشکار از تریبونهای قوی و موثر موجود آنهم در کسوت معممی از درون سیستم که از شوری آش به فغان رسیده میفرماید و صدا وسیما چاره ای بجز سانسور گفته های شخص دوم مملکت را با همه وسایل ارتباط جمعی انبوه لحظه ای نمیبیند، که فاعتبرو یا اولی الابصار.
اطاله کلام در این باب توضیح واضحات و تکرار مکررات است و به اصطلاح العاقل یکفیه الاشاره ، اگر اینهمه درد دل را اشاره ببینید!!
پایان کلام اینکه دوستان همراه، گله مند پاره ای عملکردها که هر کس بنوعی در این گیرو دار مبتلای آن شده و بدفعات به آن اشاره داشتم که باب دیگری میطلبد، نباشند وایرادی بر تایید دوست گرفتارمان آنهم بدینگونه نفرمایید و در این شرایط و وانسا: موافق، مدافع، توزیع کننده، نشر دهنده این مکتوب بوده و حامی عضو سخت کوش و توانمند گرفتارمان .
آخرین دیدگاهها