خانواده زعیم همواره زیر تیغ حکومت اسلامی بوده است .

از شهادت سیامک زعیم تا امروز که حکم 4 سال زندان به کوروش زعیم در زندان به او ابلاغ شد , مادر داغدیده و 93 ساله آنان هر روز را با غم و اندوه سرکرده است.اندوهی جانکاه که بار غم را دو چندان میکند. فرزندی برای آزادی و عدالت اجتماعی در خاک آرمیده و دیگری برای گفتن حق و حقیقت در سیاهچال اوین است.
بانو زعیم همچون گوهر عشقی ودیگر مادران مبارزان به خاک خفته دلشکسته و مانند هزاران مادر چشم به در دوخته در انتظار آزادی نورچشمش است.
آنکس که گفت بهشت زیر پای مادران است حتما منظورش ایران نبوده چون مادران ایرانی که فرزندانی غیور پرورانده اند غیر از غم و اندوه چیزی نصیبشان نشده است.
کارنامه کورش زعیم و کش و قوس های او با حکومت شفاف و نشانه حقانیت اوست . او مثل دیگران به انتظار چراغ سبز حکومت ننشست تا حرف حق را بزند و از منافع ملی دفاع کند .او در هر زمانی خطر را به جان خریدو جز حقیقت نگفت.از این روست که به محض دستگیری , در ایران اسطوره مقاومت ایران امیر انتظام به دفاع از او بر میخیزد و ترسو ها در کسوت جبهه ملی ساکت مینشینند و برخی نیز از حبس او شادمان میشوند و می پندارند که ” درد سر مزمن” بر طرف شده.

سال ها است که عده ای خارج نشین خوش نشین در سواحل امن در کنار شراب و کباب نشسته و تحلیل و سیاست گداری میکنند .این غرق شدگان در رویای رهبری چنان از خود بیخود شده و مست شرابند که میپندارند زندان و شکنجه در سیاه چال ها ی رژیم نیز مثل بازی ها و سمینار های احمقانه و چند نفره انان است .حدود 10 سال است که این جماعت مضحک و کوچک که نام “جبهه ای ” “لیبرال” و “سوسیالیست “بر خود گذاشته اند, چپ و راست با مقاله و بیانیه سعی در تخریب شخصیتی را دارند که خود را ملی , مصدقی و جبهه ای میداند و از منافع ملی دفاع میکند.چگونه میشود فرزند راستین مصدق را با این همه هزینه تخریب کرد و خود را مصدقی نامید ؟چگونه میشود نام جبهه ملی برخود گذاشت و درباره زندانی شدن کسی که ده ها سال عضوی از آن بوده سکوت کرد و حتی شادمان شد؟
تنها ناخلفان و خائینن میتوانند چنین کنند که میکنند.
بیژن مهر