استقلال - آزادی - عدالت اجتماعی (جمهوری ایرانی)
به سایت خبری جبهه ملی ایران ،پرببنده ترین سایت نیروهای ملی خوش آمدید
این سایت خبری مستقل است و به انعکاس اخبار تشکلهای جبهه ملی ایران و نیروهای ملی در سراسر جهان اختصاص دارد
از دیگر صفحات این تارنما در زیر این پیام با کلیک روی صفحه دیدن کنید
 
¤ اخبار دانشجویی
¤ صدور حکم زندان برای ۲۰ نفر از بازداشت شدگان زلزله آذربايجان
¤ دیدار اعضای جبهه ملی ایران با فرید طاهری
¤ روز دانشجو در مزار کیانوش آسا/ بیانیه دفتر تحکیم وحدت
¤ احضار مجدد پیمان عارف به دادگاه
¤ پیمان عارف بار دیگر از تحصیل محروم گردید.
¤ دفتر تحکیم وحدت و سازمان دانش آموختگان ایران در بیانیه ای مشترک: «صدای دانشجویان دربند باشیم»
¤ بیانیه‌ دانشجویان و دانش‌آموختگان لیبرال; «تشکیل جبهه‌ دموکراسی‌خواهان برای صیانت از منافع ملت ایران در مقابل استبداد داخلی»
¤ ممانعت از آزادی پیمان عارف، فعال سابق دانشجویی
¤ پیمان عارف، دانشجوی زندانی، پس از اعتصاب غذا به بیمارستان منتقل شد
¤ پیمان عارف برای سومین بار بازداشت شد
سایتهای دیگر
 
دکتر ورجاوند
¤ صفحه اول  ¤ اخبار ايران  ¤ اخبار جبهه ملی  ¤ بیانیه های جبهه ملی  ¤ کورش زعيم  ¤ جبهه ملی اروپا  ¤  واشنگتن  ¤ اخبار دانشجویی  ¤ خارج از کشور  ¤ دکتر ورجاوند  ¤ زنان  ¤ نشریات  ¤ دیدگاه  ¤ دریادار مدنی  ¤ رضا آذرخش  ¤ اندیشگاه ملی/ آریان پور  ¤ کنگره ملی/ امیرانتظام  ¤ مقالات  ¤  عضويت  ¤ نهضت آزادی/حزب ملت ایران  ¤ کارگران  ¤  اسناد جبهه ملی  ¤ جوانان جبهه ملی  ¤ دکتر باوند  ¤ كانون انديشه و سخن.  ¤ بیژن مهر  ¤  سمينار جبهه ملی  ¤  فرهنگ  ¤ همبستگی برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران  ¤ دفتر پژوهش های جبهه  ¤ اخبار زندانیان سیاسی  ¤ برنامه تلوزیون  ¤ اقتصاد  ¤ آلبوم عکسها  ¤ تماس با ما ¤ آرشیو خبرها
نگاشته ها و پیام هاي تسلیت به مناسبت درگذشت دکتر پرویز ورجاوند
21 خرداد 1386       بازگشت به صفحه قبل 

تسلیت درگذشت شادروان دکتر پرویز ورجاوند

درگذشت شادروان دکتر پرویز ورجاوند
را به خانواده وی، همرزمانش و ملت ایران تسلیت میگوییم

دکتر پرويز ورجاوند، عضو شورای رهبری و سخنگوی جبهه ملی ايران، صبح روز شنبه، نوزدهم خرداد ماه 1386، در تهران درگذشت.
آقای ورجاوند، بر اثر فشارهایی که در زندانهای شاه و جمهوری اسلامی متحمل شده بود، با بيماری های بسياری دست و پنجه نرم میکرد و سرانجام با ایست قلبی، چشم از جهان فروبست.

در ماههای اخير پرویز ورجاوند با اتهام «نشر اکاذيب به قصد تشويش اذهان عمومی» رو به رو بود. وی به دليل بیماری نتوانسته بود در چندين نوبت در دادگاه حاضر شود و هر بار دادگاه او به تعويق می افتاد.
او که از بانیان جبهه ملی ایران در اروپا بود از دانشگاه سوربن فرانسه در رشته باستان‏شناسی و هنر فارغ‏التحصيل شد و در دولت موقت مهندس مهدی بازرگان، وزارت فرهنگ و هنر ايران را برعهده گرفت. وی در پی اعتراض به اهانت آیت الله خمینی به شادروان دکتر محمد مصدق و اعتراض به قانون قصاص همراه دیگر اعضای جبهه ملی ایران از ساختار سياسی قدرت در جمهوری اسلامی ايران خارج شد و از آن پس منتقد و مبارزی فعال در راه استقرار دمکراسی و جامعه مدنی در ایران باقی ماند.

دکتر ورجاوند در سال ۱۳۴۴ خورشيدی بدنیا آمد سالها استاد باستان‏ شناسی و هنر دانشگاه تهران و رييس بخش ايلات و عشاير در مرکز مطالعات اجتماعی دانشگاه تهران بود.
وی در سال ۱۳۲۹ خورشيدی به عضويت جبهه ملی درآمد وتا آخرین لحظات زندگی پرافتخارش
دمی از کوشش برای احقاق حاکمیت ملت و آرمانهای نهضت ملی ایران باز نایستاد.

جمهوری خواهان ملی ایران این ضایعه را به بازماندگان و همرزمان آن فقید تسلیت میگویند.

یادش گرامی و روانش شاد باد.


یکشنبه 20 خرداد 1386

از طرف شورای مرکزی جمهوری خواهان ملی ایران
حسن شریعتمداری
@@@@@
گروه سياسي، فريد مدرسي؛

پرويز ورجاوند سخنگو و عضو شوراي رهبري جبهه ملي ايران بامداد روز گذشته بر اثر «سکته قلبي» درگذشت. او در طول زندگي 73ساله خود همواره به عنوان منتقد سياسي شناخته مي شد؛ چه قبل از سال 57 و چه پس از آن. چرا که هيچ گاه مشي و نگاه سياسي او اجازه رخ نمايي در بستر قدرت سياسي نيافت. او از سن 16سالگي فعاليت سياسي را با عضويت در جبهه ملي همزمان با نخست وزيري دکتر مصدق آغاز کرد. اگرچه به فرانسه رفت و در رشته باستان شناسي در دانشگاه سوربن مشغول به تحصيل شد، اما با اين حال در کنفدراسيون دانشجويان ايراني دغدغه هاي سياسي خود را دنبال مي کرد و نشريه «ايران آزاد» ارگان جبهه ملي را در آن دوره منتشر کرد. با پيروزي انقلاب 57، منتقدان و مخالفان رژيم پهلوي گرد هم جمع شدند و رئيس دولت موقت «مهدي بازرگان» شد. با شکل گيري دولت موقت، مدت کوتاهي ورجاوند در سمت وزير فرهنگ و هنر دولت قرار گرفت اما با استعفاي مهدي بازرگان او بار ديگر به نقش منتقد سياسي حکومت وقت بازگشت. او پس از تظاهرات هواداران جبهه ملي در 25 خرداد 60 به همراه ساير اعضاي ارشد اين تشکل همچون «علي اردلان»، «مهدي غضنفري»، «اسدالله مبشري» و «حسين نايب حسيني» بازداشت شد و پس از تحمل 3 سال زندان در سال 65 آزاد شد. پرويز ورجاوند به همراه ساير همفکران خود با آزادي از زندان در منزل «حسين شاه حسيني» گرد هم جمع شدند و بدون نام بردن از عنوان «جبهه ملي» - به دليل بدبيني ها نسبت به اين تشکل- به بهانه سالگرد روزهاي تاريخي بيانيه هايي صادر کردند.آنان با تشکيل «هيات حسن نيت» سعي کردند که برخي برچسب زني هاي گروه هاي مخالف را خنثي کنند. يکي از بيانيه هاي اين هيات در مورد اظهارات توهين آميز «ريگان» رئيس جمهور وقت امريکا تاثيري بسزا داشت. ورجاوند به همراه 8 نفر ديگر از اعضاي جبهه ملي با نام هاي «علي اردلان»، «اديب برومند»، «کوروش زعيم»، «حسين شاه حسيني»، «حسن لباسچي»، «اسدالله مبشر» و «ناصر مجللي» اعلاميه خود را تحت عنوان «آقاي ريگان وحشي کيست؟» به زبان هاي انگليسي و فارسي منتشر کردند که در رسانه ها بازتاب گسترده يي يافت.ورجاوند همچنين عضو کميته تدوين منشور جبهه ملي شد و به بازنگري در ديدگاه هاي گذشته اين تشکل پرداخت. او همچنين در کنار فعاليت در جبهه ملي، جزء حاميان «جمعيت دفاع از آزادي و حاکميت ملت ايران» به حساب مي آمد.او همواره بدون توجه به فضاهاي سياسي حاکم به ابراز ديدگاه هاي خود براساس منافع ملي مي پرداخت و شايد تنها دغدغه او همين مساله بود و بر اين اساس بود که به فعاليت سياسي در جبهه ملي اقدام مي کرد.داوود هرميداس ديگر عضو شوراي رهبري جبهه ملي درباره او گفته است؛ «پرويز ورجاوند در حفظ و بقا و فعال ماندن جبهه ملي نقش ارزنده يي ايفا کرده است.»

ورجاوند علاوه بر فعاليت سياسي، به دليل تخصصش در حوزه باستان شناسي، در اين عرصه هم گام برمي داشت.

مخالفت جدي و فعال او با آبگيري سد سيوند آخرين تلاش او براي رسيدن به آمال و اهداف سياسي اش براساس تاکيد بر هويت ايراني و تمدن ايرانيان بود.

ورجاوند در حوزه مسائل آسياي ميانه و قفقاز و همچنين افغانستان مقالات و اظهارنظرهاي کارشناسي و تخصصي ارائه کرده بود. کتاب هاي او در عرصه فرهنگي - تاريخي «ايران و قفقاز»، «سيماي فرهنگ و تاريخ قزوين» و «توسعه و پيشرفت بر بنيان هويت ايراني» بود که نشاني از باورهاي ورجاوند را يدک مي کشد.

اين سياستمدار ملي گرا، استاد باستان شناسي و هنر دانشگاه تهران بود و بر بخش ايلات و عشاير مرکز مطالعات اجتماعي دانشگاه تهران رياست مي کرد. اگر چه ورجاوند در بيمارستاني در نياوران تهران درگذشت؛ اما ياد و الگوپذيري از او همچنان پايدار و استوار است.


@@@@@@@@@@@@@@@@
ساعاتی پيش خبر شديم که دکتر پرويز ورجاوند، باستانشناس برجسته و يکی از بهترين ياران ايرانزمين زندگی را ترک کرده اند. از دست دادن دکتر ورجاوند، که به راستی و در عمل به فرهنگ و تاريخ ايرانزمين عشق می ورزيدند و به آن باور داشتند، دردی بزرگ و فراموش نشدنی برای دوستداران فرهنگ ايران زمين است. دکتر ورجاوند اولين باستانشناس ايران بودند که خطر سد سيوند را اعلام کردند و اولين باستانشناس و اولين شخصيت سياسی داخل ايران بودند که از فعاليت های کميته بين المللی نجات رسما حمايت کردند. ايشان پس از فيلتر شدن سايت کميته نجات پاسارگاد در ايران، و پس از سکوت اجباری رسانه های داخل ايران در ارتباط با پاسارگاد و خطرات آبگيری سد سيوند، به مصاحبه ای اختصاصی با کميته نجات نشستند و شجاعانه و هوشيارانه اعلام داشتند که آبگيری سد سيوند فاجعه ای ملی برای مردم ايران خواهد بود.
کميته بين المللی نجات پاسارگاد از دست دادن دکتر پرويز ورجاوند را به ملت ايران، خانواده محترم ورجاوند، و دوستان و دوستداران ايشان تسليت می گويد و نام و راه او را ـ که عشق و باور به تاريخ و فرهنگ پويای ايرانزمين است ـ برای هميشه بر تارک شمار کوشندگان حفظ و نگهبانی اين فرهنگ خواهد نشاند.
از سوی کميته بين المللی نجات پاسارگاد
شکوه ميرزادگی
نهم جون 2007

@@@@@@@@@@@@@@@@
پاینده ایران ای آفریدگارپاک
ترا پرستش می کنم و از تو یاری می جویم



حزب ملت ایران
دفتراروپایی



دکتر پرویز ورجاوند هم به دیار ابدیت پیوست

برابر آخرین خبر، در بامداد امروز ، دکتر پرویز ورجاوند از اعضای رهبری و همچنین سخنگوی جبهه ملی ایران بر اثر سکته قلبی جهان فانی را بدرود گفته و به ابد یت پیوست. ما این حادثه ناگوار را به اعضای جبهه ملی ایران تسلیت گفته و شادی روان آن زنده نام را از درگاه ایزد یکتا خواهانیم .






دفتر اروپایی حزب ملت ایران
نوزدهم خرداد ماه یکهزار و سیصد هشتاد و شش خورشیدی


@@@@@@@@@@@@@@@
درگذشت دكتر پرويز ورجاوند را ضايعه‌اي بزرگ مي‌دانم؛ ضايعه‌اي بزرگ به وسعت دغدغه‌هاي نسلي كه در ليزترين پيچ‌هاي تاريخ ايران‌زمين، رسالت خويش را حفاظت از عظمت سرزمين نياكاني خويش و حراست از تماميت ارضي آن دانست و در برهه انتخاب‌هاي هيجاني و التهابات انقلا‌بي، با پايمردي از لزوم دفاع از فرهنگ اين خاك اهورايي سخن گفت.ورجاوند از منظر حفاظت از عظمت فرهنگ ايران‌زمين دغدغه‌هاي فرهنگي‌اش را سرلوحه فعاليت‌هايش قرار داد كه همانا هدفي جز اعتلا‌ي نام و ارتقاي استقلا‌ل ايران را در سر نمي‌پروراند. ورجاوند در اين رهگذر به پاسداري از آثار باستاني ايران، اهتمام فراوان داشت تا از اين طريق ميراث گرانسنگ پيشينيان همچون شجره‌نامه‌اي پرغرور فراروي نسل‌هاي پسين باشد و همچون شناسنامه‌اي ماندگار، يادگار عظمت اعصار حيات مردماني شريف و دلير. ‌ تاملي بر حيات دكتر ورجاوند كه در هفتادوسومين سال خود پايان يافت، حكايت دلدادگي مرد فرهنگي بود كه روايت عمرش نهايت تلا‌شي بود بر ماندگاري نام و ياد ايران. در دوران دبيرستان با پيوستن به حزب ملت ايران پا به عرصه فعاليت‌هاي سياسي گذاشت. در رشته باستان‌‌شناسي و هنر از دانشگاه سوربن فرانسه فارغالتحصيل شد و در همان دوران عضو كنفدراسيون دانشجويي و نماينده جبهه ملي بود. سال 1329 بود كه به جبهه ملي پيوست و در جبهه ملي دوم عضويت در شوراي رهبري و سخنگويي را عهده‌دار بود. ‌ با وقوع انقلا‌ب در دولت موقت، مسووليت وزارت فرهنگ و هنر به وي سپرده شد؛ استاد ممتاز باستان‌‌شناسي و هنر دانشگاه تهران در اين مقام هر چند مستعجل بود، كوشيد سازوكارهاي اطمينان‌بخشي جهت حراست از ميراث فرهنگي ايران ايجاد سازد. ‌ ورجاوند كه امروز بايد پيشوند <زنده‌ياد> و <شادروان> را در كمال ناباوري در كنار ناموري‌اش گذاشت،نگراني‌هاي خاص ايران امروز را داشت. در تفكر اين مبارز راه فرهنگ و آزادي بسيار نشانه‌هاست از دغدغه آينده ايران‌زمين و بسيار نگراني‌ها از نقشه‌هايي پیام تسلیت كه براي اين گربه خفته عظيم مي‌كشند و لزوم هوشياري و خردورزي را در حراست مملكت از خطرات احتمالي فرامرزي يادآور مي‌شدند. نگراني ديگر زنده‌ياد ورجاوند حفظ تماميت ارضي ايران و اجتناب از خطر گسست كيان اجتماعي- فرهنگي بود كه از اين نگراني برخي گروه‌ها آزرده‌خاطر بودند و از ورجاوند دلگير. ورجاوند در اين راه ناملا‌يماتي را به جان خريد و پيش و پس از انقلا‌ب زندان را تجربه كرد و در سكوت بند، روزگار گذراند. ‌ ناباورانه از وداع دوستي مي‌گوييم كه در باورش اعتلا‌ي ايران بود.داوود هرميداس
@@@@@@@@@@@@@@@
یادی از دکتر پرویز ورجاوند سخنگوی راستین ملت ایران/شاهین سپنتا

22 خرداد 1386



شاهین سپنتا

دکتر پرویز ورجاوند ، صبح روز شنبه 19 خورداد ماه 1386 خورشیدی به علت ایست قلبی درگذشت. دکتر پرویز ورجاوند در سال 1313 خورشیدی در تهران دیده به گیتی گشود . در نوجوانی و در دوران تحصیل در اثر تجربه رویداد های تلخ جنگ چهانگیر دوم با مشاهده نقش ویرانگر نیرو های بیگانه ، حس میهن دوستی و دشمن ستیزی در نهاد او پاگرفت .از این روی در حالی که 15 سال بیشتر سن نداشت به روزنامه نگاری روی آورد و اندیشه های میهن خواهانه خود و دیگر نوجوانان هم اندیش را در یک روزنامه دانش آموزی منتشر نمود.
ورجاوند پس از رویداد های ۲۸ امرداد به « نهضت مقاومت ملى» پیوست . او در كنار مبارزه ملی ، تحصيلش را ادامه داد و موفق به دریافت دیپلم نقشه بردارى شد . سپس وارد دانشگاه تهران شد و در سال 1337خورشیدی مدرک کارشناسی باستان شناسی خود را از این دانشگاه دریافت نمود. او دو سال بعد در سال 1339 خورشیدی به درجه کارشناسی ارشد علوم اجتماعی از همان دانشگاه نائل شد. پرویز ورجاوند سپس برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در آنجا ضمن دریافت دیپلم انستیتو انسان شناسی فرانسه و دیپلم باستان شناسی شرق و دوران اسلامی از مدرسه عالی « لوور » ، در سال 1342 خورشیدی موفق به دریافت درجه دکترای باستان شناسی و هنر از دانشگاه سوربون فرانسه شد . عنوان پایان نامه دوره دکترای او « معماری هخامنشی و ارزش های ويژه آن در مقايسه با معماری يونان و مصر » بود . دکتر ورجاوند ضمن تحصیل در فرانسه ، با این که از میهن دور بود آتش مهر ورجاوند خود به مام میهن را نیز پیوسته فروزان نگاه داشت و در این راستا با گروهی از یاران دانشجو ، « سازمان جبهه ملى » را در اروپا ساماندهى نمود و خود مسؤوليت هيأت اجرايى و انتشار روزنامه ارگان آن با نام « ايران آزاد » را بر عهده گرفت. دکتر ورجاوند پس از پايان تحصيلات در پاريس به آغوش مام میهن بازگشت. اما ساواک با آغوش باز از او پذیرایی نمود و مدتی از صدور حكم استاديارى اش جلوگیری شد . در اين مدت او به مؤسسه تحقيقات اجتماعى دانشگاه تهران پیوست و مسؤوليت گروه انسان شناسى و ايلات و عشاير آن جا را بر عهده گرفت. او همزمان به انتشار نشریات معتبری همچون « باستان شناسى و هنر ايران » و « فرهنگ و معمارى ايران » پرداخت . همچنين به عضويت شورای نویسندگان نشریه هاى معتبری چون « هنر و مردم » و « هنر و معمارى » در آمد. دکتر ورجاوند از سال 1344 خورشیدی به عنوان استاديار دانشگاه تهران ، از سال ۱۳۴8 خورشیدی به عنوان دانشيار دانشگاه تهران و از سال ۱۳52 خورشیدی به عنوان استاد دانشگاه تهران به تدریس و پژوهش های گسترده دانشگاهی در زمینه های انسان شناسی ، باستان شناسی ، هنر و معماری ایرانی پرداخت . از این استاد ممتاز دانشگاه تهران و پژوهش گر برجسته بیش از 20 عنوان کتاب و نزدیک به پانصد مقاله علمی و هزاران مصاحبه و سخرانی در رسانه های گروهی در سطح جهان منتشر شده است. از میان کتاب های زنده یاد دکتر ورجاوند می توان از « روش بررسی و شناخت علمی ايلات و عشاير » ، « پيشرفت و توسعه بر بنياد هويت فرهنگى » ، « ایران و قفقاز ، اران و شروان » ، « سبک شناسى هنر معمارى در سرزمين هاى اسلامى » ، « خراسان و ماوراءالنهر » ، « سيماى تاريخ و فرهنگ ايران در موزه هاى اتحاد شوروى » ، « سيماى تاريخ و فرهنگ قزوين » نام برد . در سال 1344 خورشیدی دکتر ورجاوند همچنین رياست « مركز برنامه ريزى و آموزش خدمات جهانگردى ایران » را نیز برعهده گرفت و کوشید تا شمارى راهنماى کارآزموده و آگاه براى راهنمایی گردشگران آموزش دهد .
دکتر ورجاوند پیش از انقلاب همچنین به عنوان مشاور عالى « سازمان حفاظت آثار باستانى » كه بعدها به سازمان ميراث فرهنگى تغيير نام داد ، مشغول به کار بود و دوره هایی را براى مهندسان معمار، باستان شناسان ، معماران سنتى و افرادی که در زمينه تزيينات معمارى بناهاى تاريخى ايران فعاليت داشتند، برگزار نمود . دکتر ورجاوند در سال ۱۳۵۶ خورشیدی ، در جبهه ملى که با عنوان « اتحاد نيروهاى ملى » در صحنه سیاسی ایران فعالیت می کرد به تلاش های میهن دوستانه خود ادامه داد و پس از انقلاب 1357 در دولت موقت « مهندس بازرگان » مسؤوليت وزارت فرهنگ و هنر را بر عهده گرفت . او خود درباره مسئولیتش در آن دوران به محمد شمخانى خبرنگار روزنامه ایران در اسفند ماه 1383 ، گفت : « مسؤوليتى كه در آن شرايط بسيار حساس و بحرانى بار سنگينى بود. چون شرايط چنان بود كه مسائل مربوط به حفظ ميراث فرهنگى و تداوم فعاليتهاى هنرى به شدت از سوى گروهى صاحب قدرت در ساختار حاكميت زير سؤال قرار داشت و مشكلات فراوانى به وجود آورده بود. از جمله اين مشكلات تلاش هايى بود كه براى تخريب تخت جمشيد و شمار زيادى از بناهاى ديگر و همچنين تجاوز به موزه ها و آثار آن ها به عنوان يك اقدام انقلابى به صورت يك فعاليت گسترده مطرح بود. نكته بسيارمهم ديگر بهره گيرى گروههاى بسيارى از اوضاع آشفته مملكت بود تا بتوانند دست به كاوش هاى غيرقانونى و قاچاق بزنند. در اين مورد اخير از جمله مى توان به منطقه رودبار گيلان اشاره كرد كه در آنجا گروه چندصد نفره اى به تلاش پراختند تا آثار بسيار ارزشمندى را از دل خاک بيرون بياورند و به فروش برسانند. من براى اين كه بتوانم در برابر اين ماجرا موضع گيرى قاطع نشان بدهم، به گونه اى غيرمنتظره خودم را به منطقه رساندم و در ميان اين گروه پرشمار به صحبت پرداختم و اين گونه شرايطى پيش آورديم كه بخش زيادى از اين آثار را از گروه هاى قاچاقچى گرفته و به موزه ايران باستان برگردانيم. در زمينه مسائلى مثل سينما و بازگشايى آن به دنبال چند ماه تعطيلى، من باز با مشكلات فراوانى درگير بودم، كه با سرسختى كار بازگشايى سينماها به سامان رسيد. همچنين براى اولين بار توفيق آن را به دست آورديم كه تمام سالن هايى را كه در تهران مى توانست مورد استفاده قرار بگيرد براى رونق كار تئاتر - با همكارى صميمانه شمار زيادى از هنرمندان - مورد استفاده قرار بدهيم. پديده موسيقى هم كه به شدت در برابرش موضع گيرى وجودداشت ساماندهى شد و از ۱۴ واحد مختلف كه در وزارت فرهنگ و هنر پيش از انقلاب فعال بودند، چهار سازمان توانا براى بالا بردن سطح دانش موسيقى و توان بخشيدن به موسيقى ملى كشور سازماندهى شد. يكى ديگر از اقداماتى كه در آن شرايط حساس توفيق پرداختن به آن را پيدا كردم، منحل كردن اداره نگارش وزارت فرهنگ و هنر بود كه مسؤوليت آن سانسور و نظارت شديد بر انتشارات كشور و به ويژه كتاب ها بود. براى اين كار و در برابر اعتراض هاى صاحبان قدرت گفتم: وظيفه وزارت فرهنگ و هنر ايجاد بستر مناسب براى رشد فعاليت هاى هنرى و فرهنگى است و بنابراين ما حق نداريم تا از بيان آزاد انديشه جلوگيرى كنيم و قالب هايى را در اختيار هنرآفرينان و فرهنگ سازان قرار بدهيم كه در آن چارچوب خود را محصور ببينند.»
از ديگر تلاش های ارزنده و فراموش نشدنی دکتر ورجاوند در دوران کوتاه وزارت فرهنگ و هنر او ، ثبت ميراث جهانى چند مجموعه مهم و تاريخى ايران یعنی تخت جمشيد، چغازنبيل و ميدان نقش جهان اصفهان بود كه در تاريخ يونسكو ثبت همزمان این تعداد اثر از یک کشور سابقه نداشت. دکتر ورجاوند در سال های آخر عمر ، تلاش فراوانی را برای تعدیل برج جهان نما در اصفهان و پاسداشت حریم میدان تاریخی نقش جهان و همچنین گذر مترو اصفهان از خیابان شمس آبادی به جای گذر از محور تاریخی چهارباغ انجام داد . از دغدغه های مهم او در آخرین روز های زندگی پربارش نگارش کتابچه راهنمایی درمورد تاثیرات سد سیوند و رطوبت ناشی از آن بر آثار باستانی تنگ بلاغی و دشت پاسارگاد ، به همراه گروهی از یارانش بود که ناتمام ماند . دکتر ورجاوند نخستین باستان شناسی بود که با صراحت و آشکارا به ارائه مستندات و دلایل انکار ناپذیر در مورد آسیب های ناشی از سد سیوند بر میراث فرهنگی پرداخت و افزون بر پشتیبانی از برنامه های « کمیته بین المللی نجات آثار باستانی دشت پاسارگاد » ، ده ها مصاحبه با رسانه های گروهی درون مرز و برون مرز انجام داد و در بسیاری از دانشگاه ها و مراکز پژوهشی کشور حاضر شد و با ارائه تصاویر و نقشه های دقیق علمی و دست اول ، دیدگاه های کارشناسی خود را در اختیار همگان قرار داد . دکتر ورجاوند در آخرین روز های عمر با وجود بیماری برای تشویق و پشتیبانی دوستداران میراث فرهنگی در نمایشگاه آثار نقاشی که برای نجات پاسارگاد برپاشده بود ، شرکت کرد . دکتر ورجاوند افزون بر این که کارشناس برجسته باستان شناسی و میراث فرهنگی بود در مسائل سیاسی ایران و خاورمیانه نیز فردی آگاه و صاحب نظر بود و رسانه های گروهی و پایگاه های خبر رسانی در زمینه های گوناگون سیاسی و اجتماعی خود را از دیدگاه های ارزشمند او بی نیاز نمی دیدند و از این رو هر روز چند گفت و گو از سوی رسانه ای گروهی در سطح جهان با وی انجام می شد و با این که وی پیوسته به خاطر انجام این گفت و گو ها مورد سوال و گاه اتهام نهاد های رسمی قرار می گرفت ، اما باز با شجاعت به مثابه سخنگوی راستین ملت ایران به وظیفه آگاهی رسانی و همکاری خود با رسانه ها ادامه می داد و به تشریح خواسته ها ، مسائل و مشکلات مردم ایران در سطح جهانی می پرداخت . دکتر ورجاوند از سال 1358 وارد شورای مرکزی جبهه ملی ایران شد و به خاطردیدگاه های ملی و میهنی از سال 1360 تا 1363 به زندان افتاد . وی از سال 1379 خورشیدی تا پایان عمر به عنوان عضو هیات رهبری و سخنگوی جبهه ملی ایران کوشا بود.
@@@@@@@@@@@@@@@@

اعلاميه حزب مشروطه ايران
درگذشت دکتر پرويز ورجاوند استاد دانشمند دانشگاه و يکی از رهبران جبهه ملی ايران جامعه سياسی و روشنفکری ايران را فقير تر کرده است. دکتر ورجاوند با ميهن دوستی شکست ناپذير خود همواره در نخستين صف دفاع از منافع ملی ايران قرار داشت. پيکار او در کنار گروهی ايران دوست ديگر در درون و بيرون ايران، برای نجات پاسارگاد از ياد ها نخواهد رفت.
ميانه روی او و نگاه بلندی که بر موقعيت ها و مسائل می افکند در تضاد آشکار با بسياری کوشندگان سياسی بود و به متمدن کردن مبارزات و رقابت های گروهی کمک کرد.
يادش پايدار و سرمشقش برقرار باد.
پاينده ايران
زنده باد ملت ايران
حزب مشروطه ايران
@@@@@@@@@@@@@@@
پرويز ورجاوند در حالی درگذشت که رسماً از سوی دادسرای کارکنان دولت به تبليغ عليه نظام جمهوری اسلامی متهم شده و پرونده ای عليه وی در اين دادسرا گشوده شده بود
پرويز ورجاوند، سياستمدار ملی گرا و مورخ و باستانشناس ايرانی در سن 73 سالگی در تهران درگذشت.
آقای ورجاوند سخنگو و عضو شورای رهبری جبهه ملی ايران بود که از سازمانهای سياسی قديمی و فعال در تاريخ معاصر ايران به شمار می رود، وی در نخستين دولتی که پس از انقلاب ايران تشکيل شد، سرپرستی وزارت فرهنگ را به عهده داشت که پس از وی به وزارت ارشاد اسلامی تغيير نام داد.

علی هنری، از اعضای جبهه ملی به بخش فارسی بی بی سی گفت که پرويز ورجاوند بامداد شنبه نوزدهم خرداد (نهم ژوئن) دچار تنگی نفس شده و در حال انتقال با آمبولانس به بيمارستان شهيد باهنر نياوران درگذشته است.

به گفته وی، آقای ورجاوند اخيراً دچار بيماری مرگباری نبوده اما فشارهای عصبی بر سلامت او تأثير گذاشته بوده است.


گزارشی درباره درگذشت پرویز ورجاوند


گفتگو با علی هنری، عضو جبهه ملی ايران

پرويز ورجاوند به دليل اظهارنظرهايی که از طريق مصاحبه يا انتشار مقاله در رسانه ها می کرده و بيانيه هايی که به عنوان سخنگوی جبهه ملی انتشار می داده در سالهای اخير پی در پی به مراجع قضائی احضار و مورد بازجويی قرار می گرفته و آخرين بار دو هفته پيش از مرگ در دادسرای کارکنان دولت حاضر شده بوده است.

آقای ورجاوند در حالی درگذشت که رسماً از سوی دادسرای کارکنان دولت به تبليغ عليه نظام جمهوری اسلامی متهم شده و پرونده ای عليه وی در اين دادسرا گشوده شده بود.

پرويز ورجاوند فعاليت سياسی را از سالهای نخست وزيری محمد مصدق که به نهضت ملی معروف است آغاز کرده و بعداً که برای تحصيل در رشته باستانشناسی به دانشگاه پاريس (سوربن) در فرانسه رفت، فعاليت سياسی را در کنفدراسيون دانشجويان ايرانی ادامه داد و نشريه ايران آزاد را به عنوان ارگان جبهه ملی منتشر می ساخت.

پس از بازگشت به ايران که در دانشگاه تدريس می کرد نيز همچنان از فعالان جبهه ملی بود و فعاليت او پس از انقلاب و با باز شدن فضای سياسی ايران در صحنه اصلی تداوم يافت.

در سال 1981، آيت الله خمينی، بنيانگذار جمهوری اسلامی، جبهه ملی را غيرقانونی اعلام کرد و پرويز ورجاوند و شماری ديگر از فعالان اين جبهه پس از برگزاری ميتينگ بازداشت شدند و او سه سال را در زندان گذراند.

پس از آزادی از زندان، فعاليت پرويز ورجاوند بيشتر وجهه فرهنگی پيدا کرد، هرچند بازشدن نسبی فضای سياسی و مطبوعاتی ايران در دوران رياست جمهوری محمد خاتمی اين مجال را به وی داد که فعالتر از گذشته به بيان موضعگيريهای جبهه ملی بپردازد.

داوود هرميداس باوند، استاد دانشگاه و عضو شورای رهبری جبهه ملی به بی بی سی گفت که پرويز ورجاوند در حفظ و بقا و فعال ماندن جبهه ملی نقش ارزنده ای ايفا کرده است.

فعاليت فرهنگی

پرويز ورجاوند علاوه بر شخصيتی سياسی، چهره ای فرهنگی نيز بود که البته فعاليت فرهنگی او نيز همسو با انديشه سياسی وی و در چارچوب دلبستگی به هويت ايرانی و حوزه تمدنی ايرانی بود.

به همين دليل، مقالات و اظهارنظرهايی که از وی منتشر می شد علاوه بر مسائل ايران، اوضاع افغانستان و آسيای ميانه و قفقاز را نيز در بر می گرفت.

از از جمله آثار قلمی وی در اين زمينه می توان به کتابهای ايران و قفقاز،سيمای فرهنگ و تاريخ قزوين در پنج جلد و توسعه و پيشرفت بر بنيان هويت ايرانی اشاره کرد.

وی به عنوان باستانشناسان مخالفتی جدی با احداث سد سيوند در تنگ بلاغی استان فارس داشت که بخشی از آثار باستانی اين منطقه را زير آب خواهد برد اما با وجود مخالفتهای وی و ديگر باستانشناسان و فعالان فرهنگی، آبگيری سد سيوند چند ماه پيش از درگذشت آقای ورجاوند آغاز شد.

@@@@@@@@@@@@@@@@@
پیام تسلیت جبهه دمکراتیک ایران به مناسبت درگذشت دکتر پرویز ورجاوند

21 خرداد 1386
آقای ادیب برومند رهبر جبهه ملی ایران
با اندوهی فراوان درگذشت دکتر پرويز ورجاوند عضو شورای رهبری جبهه ملی ایران رابه شما ، اعضای رهبری ، شورای مرکزی و کادرها و اعضای آن جبهه تسلیت می گوییم. دکتر ورجاوند مرد بزرگی بود که دهها سال از زندگی خود را در راه آزادی و سربلندی ایران گذراند. او در جبهه علمی و مبارزه سیاسی توانمند و قابل ستایش بود. به حق مرگ او همه را درشگفتی و تاسف فرو برد. بدون تردید رژیم سرکوبگر و ضد ملی جمهوری اسلامی به دلیل فشار مستمر بر این مرد ملی در مرگ او شریک است. اگر چه این بزرگ مرد از دنیا برفت اما یاد و اندیشه او زنده است، زیرا که ایران زنده است. مراتب همدردی ما با خانواده آن مرد ملی و خود را پذیرا باشید. فرصت را مغتنم شمرده از همه آزادگان وطن پرست دعوت می کنیم در پاسداشت خدمات آن بزرگمرد به ایران در مراسم آن شادروان شرکت نمایند.
حشمت اله طبرزدی دبیرکل جبهه دمکراتیک ایران
به نمایندگی از سوی شورای مرکزی،کادرها و همه اعضا و هواداران
۱۹ خرداد ۱۳۸۶ خورشیدی
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
ورجاوند براستی ورجاوند شد/اسماعيل نوری علا

20 خرداد 1386


اسماعيل نوری علا


بايد بگويم، ببخشيد آقايان قاضی و بازپرس و دادستان اسلامی! اين بار اين مرغ از قفس شما پريد تا نامش را، همچون خدمتگذار صميم فرهنگ ايران، بر جان های همهء نسل های اکنون و آينده ايرانزمين، جاودانه کند. يقين دارم در سرزمينی که حکومتش از مرده ها بيشتر از زنده ها می ترسد، از اين پس نام پرويز ورجاوند، چون وجدان بيدار هر ايرانی ميهن دوست، خواب را از چشم مخالفان فرهنگ اصيل ايرانی خواهد ربود.
[email protected]
يک ساعت پيش خبر رسيد که دکتر پرويز ورجاوند، شخصيت مبارز ملی، باستانشناس دلسوز، و فرهنگی ايراندوست ما ديده از جهان نکبت بار حکومت اسلامی بربسته و رفته است تا نامش در رديف نام آنانی که تا آخرين روز عمر پر برکت شان به ايران انديشيده اند، قرار گيرد. به که بايد تسليت گفت؟ به خانواده اش، به دوستانش، به همرزمانش و يا به همهء ملت ايران که فرزندی گرانقدر را از دست داده است؟ فکر می کنم همه بايد داغ عزيزی ديگر را به يکديگر تسليت دهيم.
خاطرهء من از دکتر ورجاوند به سی و پنج سال پيش بر می گردد که هر دو در مؤسسه علوم اجتماعی تدريس می کرديم. او برای دانشجويان از زندگی ايلات و عشاير سخن می راند و من از جامعه شناسی فرهنگ ايران می گفتم . گهگاه در دفتر زنده ياد دکتر افشار نادری، رئيس مؤسسه، به هم بر می خوريم و سلام و عليک گرمی داشتيم. و من او را مردی صميمی و پاک و نيکو نهاد می ديدم.
انقلاب که رخ داد من در ايران نبودم و شنيدم که مهندس بازرگان رسيدگی به امور وزارت فرهنگ و هنر را به او سپرده است. می دانستم که کار کمرشکنی بر عهده اش گذاشته شده: پاسداری از فرهنگ و هنری ايرانی و ايرانی شده که حکومت اسلامی آمده بود آن را از بيخ و بن براندازد و چيزی جعلی و غير ايرانی را جانشين آن سازد. عمر کارش در آن سمت ديری نپائيد. در وزارت فرهنگ و هنر هم تخته شد تا به جای آن وزارت ارشاد اسلامی قد علم کند. ورجاوند را همين عشق به فرهنگ اصيل ايران به زندان هم انداخت و در آنجا کمرش واقعاً صدمه ديد و تا آخر عمر ناچار شد بر عصا تکيه کند و درد را همچون رفيقی دائمی بپذيرد.
اما او بعنوان منتقد عمليات فرهنگی حکومت اسلامی هرگز خاموشی انتخاب نکرد و، در کنار فعاليت های سياسی، بعنوان يک چهرهء راستگوی فرهنگی در هر صدمه ای که بر آثار باستانی ما وارد شد هم از غصه ناليد و هم از سر درد فرياد برداشت.
و از دو سال پيش هم، که مسئلهء نجات آثار دشت پاسارگاد پيش آمد، او از نخستين کسان بود که به اين مبارزهء فرهنگی پيوست و همچون مشاوری دلسوز و آگاه کمر خدمت به آن بست. در اين مدت بود که تفاوت او با بسيار کسان که سردوشی باستان شناسی بر شانه می زنند و خود را غمخوار ايران کهن می دانند روشن شد. در حاليکه باستانشنان ايرانی، چه در داخل و چه در خارج از ايران، از ترس از دست دادن موقعيت های خود، در مورد فاجعهء بلاغی و پاسارگاد سکوت کرده بودند و يا حتی وقيحانه بصورت توجيه کنندهء اعمال زشت سازمان ميراث فرهنگی در آمده بودند، او صدا بلند کرد، از خطرات گفت و، در داخل کشور، بعنوان مدافع پير ايران کهن پرچمدار مبارزه با زشت کاری های دستگاهی شد که عامداً می خواهد آثار پيش از اسلام ايران را از بين ببرد.
در اين مدت اهل کذب و ريا، آنان که هرچه می گويند در عمل عکس آن را انجام می دهند، او را به اتهام نشر اکاذيب و تشويش افکار عمومی به بازجوئی های مکرر کشاندند. قرار بود همين دو هفتهء ديگر هم در دادگاه حاضر شود و به جرم دفاع از هويت و فرهنگ و هستی ايرانی «ما» به «آنها» حساب پس دهد.
بايد بگويم، ببخشيد آقايان قاضی و بازپرس و دادستان اسلامی! اين بار اين مرغ از قفس شما پريد تا نامش را، همچون خدمتگذار صميم فرهنگ ايران، بر جان های همهء نسل های اکنون و آينده ايرانزمين، جاودانه کند. يقين دارم در سرزمينی که حکومتش از مرده ها بيشتر از زنده ها می ترسد، از اين پس نام پرويز ورجاوند، چون وجدان بيدار هر ايرانی ميهن دوست، خواب را از چشم مخالفان فرهنگ اصيل ايرانی خواهد ربود.
@@@@@@@@@@@@@
دکترپرویز ورجاوند، فرزند شايسته ملت ايران و از پيروان صدیق دکتر محمد مصدق و جبهه ملی ایران به ابديت پيوست

20 خرداد 1386 www.jebhemelli.info

دکترپرویز ورجاوند ، فرزانه انسانی که خورشيد فروزان وجودش از سال های پيکار نهضت ملی شدن صنايع نفت ايران شکل گرفته بود تا صبحگاهشنبه 19 خرداد 1386همچنان فرا راه آزادگان و عاشقان ميهن شد.

زنده ياد دکترپرویز ورجاوند سازمان دهی مبتکر و آموزگاری خردمند برای هم رزمان و دوستان مبارز خويش بود. چه در دوران نظام خودکامه پادشاهی و چه در زمان استبداد مذهبی ، ورجاوندهيچ گاه از مبارزه برای تحقق آرمان های ملی و رهايی ميهن از استبداد و استعمار و رسيدن به آزادی و رفاه طبقات محروم ايران از پای نايستاد و نا اميد نشد.

دکتر پرویز ورجاوند در همه دوران زندگی پرافتخار خويش مدافع خستگی ناپذير منافع ملی ايران بود. او اعتماد به نفس ملی را كه در پرتو نهصت ملی شدن صنعت نفت به رهبری دکتر مصدق آموخته بود، در عمل بکار بسته و نشان داد كه ميتوان در همه زمينه ها به مبارزه با استبداد و استعمار رفت.

متاسفانه بیماری مجال خدمت بیشتر به مردم ایران را از وی گرفت و نتوانست ماموریت نا تمام خود را دردفاع از مردم و سرزمین ایران به سرانجام برساند و قلبی که مالامال از عشق به ميهن و در آرزوی همبستگی همه نيروهای ملی و ايران دوست بود ، زیرمسولیت های سنگین سیاسی و فشارهای متعدد حکام جمهوری اسلامی ، به ناگاه در صبحگاه شنبه 19 خرداد 1386 از حرکت باز ايستاد..

فقدان اين چهره ملی پر تلاش، براي مجموعه نیروهای ملی و وطن دوست سخت و ناگوار است، او در كنار نهال برومند نهصت ملی، مظهر توانستن و شدن بود.

جبهه ملی ایران- اروپا با اندوهی وصف ناپذیر، ضایعه دردناک و جبران ناپذیردرگذشت دکترپرویز ورجاوند، عضو شورای مرکزی ، شورای رهبری و سخنگوی جبهه ملی ایران رابه خانواده محترم ایشان ، ملت ایران ، جبهه ملی ایران و دوستان ایشان تسلیت می گوید.

روابط عمومی جبهه ملی ایران - اروپا

شنبه 19 خرداد ماه 1386
@@@@@@@@@@@@@@@@@@
درگذشت مبارزملی پرویز ورجاوند را تسلیت میگوییم بیانیه: 75



دکتر پرویز ورجاوند درگذشت اما اثر مقاومت و اعتراضات ایشان بر علیه استبداد دینی در جنبش ملی ایران و در جبهه ملی باقی است و راهشان توسط همه مبارزان ادامه میابد. خاطرات همگویی و همفکری با ایشان وهمداستانی در بسیاری زمینه های جنبش و بویژه دغدغه گرایشات عمیق وطن دوستی و تعلقات تاریخی ایشان بصورت گسترده همه را متاثر ازاندیشه هایش نمود.

دکتر ورجاوند زیر ستم جمهوری اسلامی در زندان بود، بسیار آسیب دید ، اما در مسیر مقاومت ملی همواره تلاش نمود و با مداخله و حضور در جنبش های مختلف راه پر مخاطره فرهنگی و سیاسی را ادامه داده است.

حضور ایشان در تمامی تجمعات و مناسبتهایی که با نام بزرگمردان تاریخ ایران همچون دکتر محمد مصدق و بسیار قهرمانان ملی و سخنرانیهایشان در باب حرمت گذاری به میراث ملی ایرانیان بسیار آموزنده بود و بسیاری از خفتگان در خواب دینمداری را بیدار باش داد

اگر چه دکتر ورجاوند چهره در نقاب خاک کشید، اما نامش و یادش به عنوان یک مقاوم آزادیخواه ضد استبداد در تاریخ ایران باقی میماند.

حزب دموکرات ایران درگذشت دکتر ورجاوند را به خانواده محترم ایشان وتمام اعضای جبهه ملی تسلیت میگوید
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
خاطره ام از دکتر پرویز ورجاوند/ عرفان قانعی فرد

20 خرداد 1386

آن موقع برای روز آنلاین - ذوقی و تفننی - می نوشتم . اسمش را شنیده بودم و در بعضی مراسم که حال و حوصله داشتم و مثل مردمان می رفتم از دور و نردیک می دیدمش و از شیک پوشی اش لذت می بردم/ که آخرین خاطره ام از او چنین بود :
----------------------
صبح روز سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۴، خانواده ناصر زرافشان و تعدادي از اعضاي اتحاد دموکراسي خواهان ايران، با تجمع مقابل در اصلي زندان اوين خواهان آزادي ناصر زراٿشان وکيل پرونده قتل هاي زنجيره اي شدند که در اعتراض به ممانعت از معالجه خود در زندان، اعتصاب غذا کرده است.
در چهارمين روز تجمع در مقابل زندان اوين، تعداد شرکت کنندگان در گردهم آيي بيشتر شده است. شرکت در اين تجمع، جزو برنامه روزانه عده اي از اٿراد قرار گرٿته است، که مي کوشند حداقل ۱ – ۲ ساعت در روز را حتماً در حوالي ظهر در آنجا باشند. امروز، اکثر چهره هاي حاضر، نسل سومي کانون نويسندگان هستند، و هر از گاه نيز براي حمايت، چهره اي و با شخصي سياسي- اجتماعي، به تجمع مي پيوند. از ميان حاضران در جمع امروز، با دکتر پرويز ورجاوند گفت و گويي کوتاه انجام دادم که
از او پرسیدم : شما براي چه اينجا آمده ايد؟
براي همدردي با زندانيان سياسي، از جمله دکتر ناصر زرافشان به اينجا آمده ام؛ براي همراهي با کساني به بند کشيده شده اند؛ به اعتبار گفته هايشان و موضع گيري سياسي شان سال هاست در زندانند، و زير ٿشار مانده اند. پديده اي که وجدان هر انسان آزاديخواه و ملي را آزرده مي کند. وظيفه ماست که در همدردي و همراهي با زندانياني که توانسته اند مقاومت کنند، ابراز وجود کنيم تا جامعه جهاني و ايراني، آگاهي يابد که هنوز گروهي در جامعه ايران وجود دارند که به شدت نسبت به مسايل مربوط به پديده آزادي بيان و قلم و انديشه، موضع مي گيرند. گروهي که مي کوشند ٿضايي باز ايجاد شود تا در آن ٿضا، صاحبان درد و انديشه، براي برون شد از بحران و بن بست ٿعلي، جامعه را ياري دهند.
ٿکر مي کنيد تحرکاتي مانند اين تجمع، عملاً نيز به تأثير مشخصي بينجامد؟
تصور بر اين است که قوه قضاييه با سابقه موضع گيري هايش در رويارويي با صاحبان انديشه و قلم در ايران، تنها با اعتراضات دسته جمعي ممکن است گردن به اصلاحي بدهد. ولي کاش اين اعتراض ها و تجمع ها تداوم يابد. به هر حال، چنين اقداماتي تأثير گذار است و سرانجام در آن ٿضاي بسته رخنه مي کند، و به مردم ايران اين پيام را مي دهد که حمايت از چهره هاي صاحب قلم و انديشه غريب واقع نشده و هرچه ٿشار حاکميت بيشتر شود، مقاومت مردمي نيز در اين زمينه بيشتر مي شود.
شما تا چه حد خوش بينيد؟
در تاريخ مشابه اين روزها را باها ديده ايم. سرانجام مقاومت ملي، سلطه خارجي و داخلي را در مسير مناٿع ملي، از سر مي گذراند.
---------------------------------

@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
آن که ورجاوندہ بود /مرتضي کاظميان

20 خرداد 1386

مرتضي کاظميان؛ اينگونه اخبار تلخ، هميشه ناگهاني فرامي رسند و هميشه دردناک اند؛ خبر به همين کوتاهي با پيام کوتاه آمد؛ «دکتر پرويز ورجاوند درگذشت»...

مرد «ارجمند» ديگري از جمع بزرگان ايران زمين، صحنه انديشه و سياست را به آرامي و به يک باره ترک گفت؛ مرد «برازنده»، «ايران» را زيسته بود و پاس داشته بود...

آموزگار مهربان، جز هنگام سخن گفتن از ستم پيشگان، صدايش بلند نشد. پرويز ورجاوند به مثابه منتقدي صادق و آگاه و دلسوزي براي ملک و ملت در تمام اين سال هاي پس از پيروزي انقلاب، سخن گفت و نقد کرد. مرد آزاده، به ويژه پس از دوم خرداد 76 با وجود نقطه نظرات متفاوت، همراه منتقد و چشم نقاد اصلاحات و اصلاح طلبان شد. در تمام اين سال ها و در هر بار ديدارم با او و گفت وگو و پرسش از وي، واقع بينانه و منصفانه، شرايط زمان و مکان را تحليل مي کرد و با وجود پاره اي دل آزردگي ها و کم لطفي ها در حق اش، «منافع ملي» را ـ در تحليل نهايي ـ فداي منافع شخصي و جرياني نمي ساخت. ورجاوند در معرض چالش ها و استرس هاي متعدد، حيات سياسي خويش را تداوم بخشيد؛ از يک سو، تاکيدات او بر ايران و هويت ايران و تاريخ ايران فهم و تحمل نمي شد و متعصبانه و گاه شوونيستي ارزيابي مي شد؛ از سوي ديگر، نقادي هاي صريح اللهجه و بي پرواي او از رفتارها و اقدامات عليه حقوق اساسي شهروندان و دفاع قاطعانه اش را از حقوق بشر برنمي تابيدند؛ از يک طرف، رقابت ها و خودخواهي هاي بيمارگونه در محافل روشنفکري و مجامع سياسي، او را مي آزارد؛ و از طرف ديگر، سينه اي از سخن ها و دردهاي ناگفته را صبورانه، به اين سو و آن سو مي کشاند.

او اما تداوم و حضور منتقدانه خود را از منظري روشنفکرانه و روشنگرانه و نيز با رويکردي واجد تعهد و مسووليت، از کف نداد؛ دانشگاه، او را کاوش گر و پرسش گر و منتقد تربيت کرده بود و آموزه هاي عملي و کلامي مصدق، او را «ملي» و «ايراني» ساخته بود. اين چنين و با وجود انتقادهاي مبنايي و نقدهاي اساسي، ياور منصف جنبش اصلاح طلبي در سال هاي اخير بود. بي شک، سيدمحمد خاتمي و برخي ديگر از همراهان بلندپايه اش در دوران نخست و آخر رياست جمهوري تجربه ها و موارد متعددي را از راهنمايي ها و توصيه هاي مشفقانه او- در عين انتقادات تند و بي تعارف وي- به خاطر دارند. ورجاوند برازنده توصيف يک ناسيوناليست قرن بيستمي در ابتداي قرن بيست و يکم است؛ او پيوسته در کادر يک «ملي گرا» که ايران زمين و منافع ملي برايش نقطه عزيمت و سکوي حرکت ثابت بود، خود را تعريف و متبلور ساخت. مرد آزاده، شکسته تر و فرسوده تر - بسيار شکسته تر- از آنچه که سن و سالش حکم مي کرد، در ميان ما تنفس کرد، سخن گفت، نوشت، نقد کرد و آمد و رفت... گويي همين ديروز بود که با شور و هيجان يک «مادر» که «فرزند» خود را در معرض تطاول و زخم مي بيند، اصرار مي کرد که آنچه را بر «ايران»، در «جيرفت» مي رود، به نحوي در مطبوعات منعکس کنم و با روزنامه نگاران در ميان گذارم، و پيگير بود، پيگير آتشي که در خانه افتاده است... و همين چند روز پيشتر بود، در نيمه ارديبهشت و در مراسم روز جهاني آزادي مطبوعات که عصازنان و آهسته به جلسه اهداي قلم طلايي انجمن دفاع از آزادي مطبوعات در سال 86 گام نهاد؛ در تجليل از مهندس سحابي سهيم و حاضر شد، نشست و بعدتر، آرام و در ازدحام جمعيت راه خويش گرفت و رفت... مرد ارجمند رفت؛ مثل بسياري ديگر که قدرشان - چنان که بايد- نمي دانيم و مي روند. ورجاوند رفت، با بسياري حرف هاي ناگفته؛ چنان که تنها به عنوان يک نمونه هرگاه براي گفت وگويي در مورد زنده ياد دکتر علي شريعتي، اصرارش کردم، خواهش کرد که در مجالي مناسب و «زماني ديگر» در اين باب سخن بگويد. ورجاوند از شريعتي خاطره هاي فراوان از ايام تحصيل در فرانسه داشت؛ خاطراتي که اينک بسيار دورتر از ابعاد دسترسي مايند... ورجاوند نمونه برجسته اي از روشنفکران آگاه و منتقد و متعهد و مسوول زمانه ما بود که بسيار گمنام تر از بسياري از هنرپيشگان تلويزيون درگذشت. نه کسي او را «چهره ماندگار» خطاب کرد؛ نه منزلت و توان علمي و دانش اش در حوزه باستان شناسي و ايران شناسي چنان که بايد و شايد قدر ديد و مورد توجه و استفاده مراکز و نهادهاي مربوطه قرار گرفت؛ و نه روزي آرامش لازم يک پژوهشگر را به جان لمس کرد و چشيد...

دکتر پرويز ورجاوند، با نامي ماندگارتر از آن که نيازمند «چهره ماندگار» شدن باشد و با کارنامه اي پربار از پژوهش هاي علمي و تحليل هاي راهبردي، و با يادي نيک در ميان ياران و دوستان و شاگردان، به خاک و گهواره «ايران زمين» پيوست.

يک ناسيوناليست ديگر، در ابتداي هزاره سوم ميلادي، از «ايران» رخت سفر بست؛ آن که «ورجاوند» نام ارجمند و برازنده اش بود.

ہورجاوند به معناي ارجمند، برازنده، داراي فره ايزدي و خداوند ارج (فرهنگ معين) است.
@@@@@@@@@@@@@@@
مرد نکونام نميرد هرگز /پروين بختيارنژاد

20 خرداد 1386 شرق

پروين بختيارنژاد

در اولين ساعات روز شنبه به ناگاه خبر درگذشت دکتر ورجاوند، اندوهي سخت بر دل دوستان و آناني که او را از نزديک مي شناختند، انداخت و شايد هر خبري از اين دست اولين نکته اي را که به ذهن خطور مي دهد، اين است که او که بود و چه کار کرد، از کجا شروع کرد و چگونه راه طي شده را به پايان رساند و درباره ورجاوند همين قدر مي توان گفت که پس از روزهاي تلخ 28 مرداد که مصدق به قلعه احمدآباد تبعيد شد و بسياري از اهالي سياست يا در زندان، يا در تبعيد بودند، برخي نيز مجبور به مهاجرت به خارج از ايران شدند. يکي از اين مهاجران، زنده ياد پرويز ورجاوند بود که پس از کودتاي 28 مرداد به پاريس رفت و در رشته باستان شناسي در زمينه معماري باستاني ايران موفق به اخذ مدرک دکترا شد. وي همزمان با تحصيل در اين رشته کنفدراسيون دانشجويان ايراني در اروپا را بنا نهاد و در کنار دوستانش تا سال 57 در کنفدراسيون دانشجويان به فعاليت پرداخت. در سال 57 پس از پيروزي انقلاب به همراه بسياري از فعالان سياسي که در خارج از کشور زندگي مي کردند به ايران بازگشت و رسماً دفتر جبهه ملي را از نو تاسيس کرد. در آن سال پرويز ورجاوند از طرف اعضاي جبهه ملي به عضويت در شوراي مرکزي به عنوان رئيس تشکيلات جبهه ملي انتخاب شد. در سال 79 به هيات رهبري جبهه ملي و نيز به عنوان سخنگوي آن انتخاب شد.همراهان ورجاوند او را يکي از بانفوذترين اعضاي جبهه ملي در نگارش و موضع گيري ها در اعلاميه جبهه ملي مي دانند. پرويز ورجاوند در دولت موقت، سرپرست وزارت فرهنگ شد. وي از اساتيد ممتاز دانشگاه تهران و دانشکده هنر است و به تدريس شناخت سبک ها در معماري ايران پرداخت که پس از بازداشت سه ساله ديگر در هيچ دانشگاهي حضور نداشت مگر براي سخنراني و به دعوت دانشجويان. اما در سال هاي غيبت او در دانشگاه، آثار مکتوب بسياري را به رشته تحرير درآورد، کتاب پيشرفت و توسعه بر بنيان هويت فرهنگي از جمله آثار پرخواننده وي است. از دغدغه هاي اخير دکتر ورجاوند به اين موارد مي توان اشاره کرد؛ 1- پيشگيري از آبگيري سد سيوند و بيشترين فعاليت براي مصون ماندن پاسارگاد در مذاکرات خصوصي با برخي از دست اندرکاران اين طرح. 2- حفظ ميراث فرهنگي يکي از دغدغه هاي جدي دکتر ورجاوند بود. زيرا او بر اين عقيده بود که ميراث فرهنگي هر کشور عناصر تشکيل دهنده هويت يک سرزمين است. 3- در خصوص درياي خزر و تاخت و تازهاي کشورهاي همسايه براي استفاده از منابع دريايي ايران، بسيار نوشت و تذکر داد. 4- به هنگام تصميم ايران بر اخراج افغاني ها، برخي از مقامات دولت افغانستان طي ديداري با دکتر ورجاوند از او خواستند که با ميانجيگري از دولت ايران بخواهد که به اخراج افغاني ها از ايران پايان دهد. مقامات افغاني از وي خواستند، مهاجرين افغان را که برخي از آنها بيش از 20 سال سابقه زندگي در ايران را دارند، جزء شهروندان خود بداند و با اين کار به زيان اقتصاد دو کشور عمل نکنند و دکتر ورجاوند به آنها قول داد که تمام تلاش خود را براي پيشگيري از اخراج افغان ها به کار گيرد. 5- ديگر دغدغه زنده ياد پرويز ورجاوند فقط يکپارچگي ايران بود که در مقابل برخي تحرکات قوم گرايي در دانشگاه تبريز حاضر شد و به سخنراني پرداخت که عده اي نيز با پرتاب تخم مرغ از او استقبال کردند و او بدون توجه به اين عمل به سخنان خود ادامه داد و استدلال خود را در اين باره مطرح کرد. کلام آخر آنکه، به روايت دوستان ورجاوند، وي به هنگام اختلاف سليقه هاي سخت و طرح ديدگاه هاي متفاوت، در بين همفکران خود با پيش گرفتن رويه تسامح و مدارا و با طرح استدلال هاي قومي سعي در آرام کردن دوستان و حفظ روابط دوستانه داشت که يکي از مهمترين وجوه مثبت دکتر ورجاوند بوده است. به هر ترتيب پشتکار، صميميت، مدارا با دوستان و حضور کارشناسانه او در حوزه سياست نام او را جاودانه و زحمات و تلاش او را براي سربلندي ايران ماندگار کرده است و همه اين ويژگي ها مي تواند چراغ راهي براي هر ايراني خصوصاً نسل جوان امروز و نيز آيندگان باشد.
@@@@@@@@@@@@
بازگشت همه ما بسوی اوست


بااندوه فراوان درگذشت شادروان دکتر پرویز ورجاوند، استاد ممتاز دانشگاه، عضو هیئت رهبری و سخنگوی جبهه ملی ایران را که یکی از چهره های مبارز و برجسته نهضت ملی ایران بود به آگاهی دوستان، هم اندیشان و ملت ایران می رسانیم.

آیین خاکسپاری آن زنده یاد در روز سه شنبه 22خرداد 1386، از ساعت 9 بامداد، از جلو بیمارستان باهنر (فرهنگیان سابق) با حرکت بسوی بهشت زهرا آغاز خواهد شد.


مهندس میترا آبتین، مصطفی آجودانی، احمد آريان فرد، عبدالعلي اديب برومند، دکتر لقا اردلان، مهندس بامداد ارفع زاده، عبدالله ازدوجيني، مهندس محمد اسدی، دكتر مرتضي اشرفي، دکتر حسین اعرابی، فرهاد اعرابی، بانوفرشید افشار، علی اصغر افشارکهن، علیرضا افشاری، فرهاد اميرابراهيمي، مهندس عباس امیرانتظام، دکتر محمد امین، مهندس محمد اويسي، مهندس حسن ایزدی، مهندس ابوالفضل بازرگان، دکتر داود هرمیداس باوند، مهندس مرتضی بدیعی، دكتر جهانشاه برومند، محمد بسته نگار، تيرداد بنكدار، دكتر محمدحسين بني اسدي، دکتر احمد بهنیا، مهندي عليقلي بياني، دكتر حبيب الله پيمان، دکتر افشین جعفرزاده، حسین به آور، حاج جواد بهشتی، مسعود توانگر، دكتر غلامعباس توسلي، مهندس محمد توسلي، روح الله جیره بندی، عیسی خان حاتمی، مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی، دکتر علی حاج قاسمعلی، دکتر جعفر حاکم زاده، مهندس ابوالفضل حكيمي، حميد خادم، دکتر محمدعلی خزائی، دکتر عبدالله خنجی، دکتر نصرالله جمشیدی، دکتر منوچهر خلیل زاده مقدم، مصطفي دیبامهر، دکتر پرویز دبیری، جمال درودی، رضا درودي، فريبا درودي، حسین راضی، مهندس آرش رحمانی، تقي رحماني، غلامرضا رحیم، دکتر علی رشیدی، بهمن رضاخاني، مهندس اشکان رضوی، دكتر حسين رفيعي، حسین ریاحی، اصغر ریسمانچیان، پرویز ریسمانچیان، منوچهر زرکشوری، مهندس کورش زعیم، مرتضی زندی، مهندس محمود زندیان، حاج محمد ساعی، دکتر محمود سامی، دكتر شاهین سپنتا، مهندس عزت الله سحابي، دکتر خسرو سعیدی، مسعود سفري، حسین سکاکی، فرزاد سلطانی، فرشاد سلطانی، دکتر منوچهر سماک، حاج علیقلی سوزنی، حاج محمد شانه چی، حسین شاه حسینی، علی شجاع، احمد شجاعی حمزه، منوچهر شجاعیان، عباسقلی شهسواری، یوسفعلی شهسواری، هدا صابر، احمد شه ناصری، حسن شهیدی، مهندس هاشم صباغيان، دکتر عباسعلی صحافیان، يوسف صحفي، دكتر احمد صدر حاج سيد جوادي، مسعود صفاریان، اکبر صفویه، محمود صوراسرافيل، مهندس مجید ضیايی، اعظم طالقاني، مهندس حسین عزت زاده، رضا عليجاني، اکبر غضنفری، شاهرخ غضنفری، رامین غنچه ای، سرلشگر بازنشسته ناصر فربد، خلیل فردوسی، دکتر محسن فرشاد، اصغر فنی پور، محمود فیض پور، علي قادري، مصطفی قاسمی، دکتر باقر قدیری اصلی، علي قديري، سید حسن قوام شهیدی، ناصر قوامی، دكتر نظام الدين قهاري، حسین کتابنویس، مهندس ژرژ کریم، ناصر کمیلیان، دکتر رضا گلنراقی، رضا لطفی پور، پریچهر مبشری، محمد محمدي اردهالي، حسين مجتهدي، مهندس رضا مستان، دکتر عبدالحسین مستوفی، دکتر مرتضی مصفا، دکتر پویا مطهری، دکتر رضا معظمی، مهندس علي اكبر معين فر، مهندس محسن مقدس زاده، منوچهر ملک قاسمی، صمد ملکی، هرمز ممیزی، رضا منتظر حقیقی، خسرو منصوريان، مهندس بابک موسوی، دکتر سید حسین موسویان، امیرمسعود موگویی، دکتر مهدی مویدزاده، نعمت الله میرعظیمی، مهندس لطف الله ميثمي، دکتر اصغر مینو، دکتر علی اکبر نقی پور، دكتر محمود نكوروح، دکتر مجتبی نیک نژاد، ابوالفضل نیماوری، مهندس جمال هاشمی، عباس همایونی، مهندس علی هنری، دكتر محمدرضا هوشنگ مهدوي، دكتر ابراهيم يزدي، مهندس حبیب یکتا، دکتر شکرالله یوسفی، مهدي يوسفي، حسن يوسفي اشكوري
@@@@@@@@@@@@
پیام تسلیت بمناسبت در گذشت شادروان دکتر پرویز ورجاوند

با اندوه فراوان مطلع گشتیم که دکتر پرویز ورجاوند سخنگوی جبهۀ ملی ایران بدرود حیات گفتند.ایشان در طی دوران حیاتش بر اهداف ملی و میهنی پافشاری می نمودند و به خاطر این پافشاریها متحمل رنجهای فراوانی گردیدند.
دکتر پرویز ورجاوند مدتی را در زندانهای رژیم بسر بردند و مورد بدرفتاری و شکنجه ماموران این رژیم قرار گرفتند. فشارهای وزارت اطلاعات و دادگاه انقلاب تا آخرین روزهای حیات ایشان ادامه داشت.ولی این فشارها هیچوقت باعث نگردید که او از پیگیری اهداف ملی و میهنی باز دارد.
فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران در گذشت دکتر پرویز ورجاوند را به خانواده بزرگوارش و جبهۀ ملی ایران تسلیت می گوید.

فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران
20 خرداد 1386 برابر با 10 ژون2007
@@@@@@@@@@@@@





--------------------------------------------------------------------------------
بازگشت به صفحه قبل   نسخه قابل چاپ   لینک دائمی به این خبر 
 
 
¤ اخبار جبهه ملی
¤ درگذشت مهندس اسماعیل حاج قاسمعلی
¤ بازداشت پیمان عارف عضو جبهه ملی ایران
¤ ادیب برومند: انحلال مجلس استیضاح مصدق را منتفی کرد
¤ نامه سخنگوی جبهه ملی ایران به بی بی سی
¤ پیام های نوروزی
¤ خورشیدی که هر روز فروزان تر از روز پیش میدرخشد/بیانیه جبـــهه ملــــی ایــــران
¤ سنگر نشین بی مدعای آزادی هوشنگ کشاورز صدر رفت
¤ تجزیه طلبی محکوم است/رئیس هیئت رهبری جبهه ملی ایران
¤ متن پیام های رهبران جبهه ملی به مناسبت پنجاهمین سال تاسیس کنفدراسیون
¤ تحلیل جبهه ملی ایران ازرویدادهای مصر
¤ دکتر علی رشیدی عضو هیئت رهبری جبهه ملی ایران به دو سال زندان و 5 سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شد
¤ بازداشت اعضاي جبهه ملي ايران در اسفراين خراسان شمالي
¤ بزرگداشت دکتر مصدق در واشنگتن/2 گزارش
¤ بزرگداشت دکتر محمد مصدق در باشگاه ملی خبرنگاران در واشنگتن دی سی شنبه 10 نوامبر 2012
¤ مشروح سومین گزارش احمد شهید در رابطه با حقوق بشر در ایران
¤ جبهه ملي ايران , نيروي هوايي و خلبانان قهرمان دفاع مقدس را گراميداشت
¤ تکدیب امضا
¤ جبهه ملی ایران: به یاری زلزله زدگان بشتابیم
¤ درگذشت رادمرد میهن دوست آقای دکترخسروسعیدی عضو حزب ایران و جبهه ملی ایران
¤ ننگ ونفرین بربیست وهشتم مرداد
¤ اسطوره مقاومت مهندس عباس اميرانتظام در بيمارستان بستري شد
¤ بیانیه ادیب برومند و جبهه ملی ایران- اروپا و آمریکا در اظهار تاثر و همدردی با هموطنان داغدیده آذربایجانی
¤ احضار كورش زعيم
¤ درود بر چهاردهم مرداد / ادیب بـرومـند- رهبر جبهه ملی ایــران
¤ جبهه ملی ایران نسل کشی مسلمانان در میانمار را محکوم میکند
¤ بیانیه ادیب بـــرومند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران به مناسبت بزرگداشت ۳۰ تیر 1331
¤ نامه سرگشاده جبهه ملی ایران به رئیس جمهور آمریکا درمورد ادعای واهی مالکیت امارات بر جزایر ایرانی
¤ عمل جراحی قلب دکتر حسین موسویان، رییس هیئت اجرایی جبهه ملی ایران
¤ گرامیداشت یکصدوسی امین زادروز دکتر محمد مصدق در پاریس و کلن
¤ یادداشت اعتراض جبهه ملی ایران به موسسه گوگل
¤ تکذیب مذاکرات جبهه ملی ایران با آقای رضا پهلوی و نزدیکان ایشان
¤ جبهه ملی ایران مهیای ستیزه گری در باره حفظ تمامیت کشور است/ادیـب بـرومـند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران
¤ پیام های نوروزی استاد ادیـب بـرومـنـد , دکتر حسین موسویان ,اقاي حسن لباسچی و مهندس كورش زعيم
¤ پیام نوروزی ادیـب بـرومـنـد
¤ دیدارسخنگو و اعضای جبهه ملی ایران با دکتر علی رشیدی
¤ بیانیه ادیـب بـــــرومــند رئیس شورای مرکزی جبهه ملی ایران درباره انتخابات اسفند ۱۳۹۰
¤ جبهه ملی ايران در انتخابات شرکت نمی کند
¤ آخرین وضعیت جبهه ملی ایران
¤ وضعیت نا مساعد جسمی حمید رضا خادم، زندانی سیاسی در بند ۳۵۰ اوین
¤ آیا جبهه ملی ایران منحل میشود؟
¤ بازجویی و بازداشت فعالان و اعضای جبهه ملی ایران
¤ ادامه بازداشتها و احضار اعضای جبهه ملی ایران به وزارت اطلاعات
¤ برگزاری جلسات شورای جبهه ملی ایران ممنوع شد
¤ احضارعیسی خان حاتمی عضو شورای مرکزی جبهه ملی ایران/ بازداشت مهندس محمد توسلی
¤ بازداشت دکتر علی رشیدی
¤ احضار ملیون به وزارت اطلاعات
¤ نشست مهرماه شوراي مركزي جبهه ملي ايران
¤ جلسه شورای مرکزی جبهه ملی ایران پنج شنبه در تهران برگزار شد
¤ جبهه ملی ایران در خارج از کشور نماینده ندارد
¤ @نامه پیمان عارف به احمدی نژاد@دیدار از پیمان عارف
© 2004 - 2011 - خبرگزاری جبهه ملی ایران - J M I N e w s . c o m - تماس با ما